🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣8⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 💠 ماجرای وصیت نامه ای که عمل بهش سخت بود. #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷 🔹بخشی
#هادی_دلها ❤️🍃
#حضرت_علی علیه السلام در بيان احوالات يكی از دوستانشان كه او را #برادر خود خطاب می كردند فرمودند:
💠 او پرفايده و كم هزينه بود
اين عبارت #مصداق كاملی از روحيات #هادی به حساب می آمد.💗
هادی در هرجا وارد می شد
🔸پرفايده بود.
🔹اهل #كار بود.
🔸به كسی #دستور نمی داد.
🔹تا متوجه می شد كاری بر زمين مانده، سريع وارد گود میشـد.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🌸یک شب با #روحالله قرار گذاشتیم خانوادگی بریم بیرون. من و خانومم به همراه روحالله و خانومش
شهید روحالله قربانی:
🌷حاج آقا مجتبی به نقل از #حضرت_علی(ع) می گفتند: «که منتهی رضای الهی #تقوی ست.
🌷شهادت خوب است و #تقوا بهتر؛ تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز می کند.»
مرد تویی که چون عشق #علی را در دلت داشتی علیوار زندگی کردی
و بنای زندگی ات را گذاشتی بر #تقوایی که امام علی(ع) فرموده بود...
روزت مبارک مردِ با تقوا...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻خاطرات #خود_نوشته شهید: ✨آقا مرتضی نگاهی کرد و گفت: امروز یه #تمرین بزرگی را انجام دادی. نگاهی به
#خاطرات_خود_نوشته_شهید:
💠مراقبت از حریم عشق
🔰به #شب_قدر و شب #شهادت حضرت علی(علیه السلام) رسیدیم. با بچه ها تصمیم گرفتیم خودمان اعمال و ادعیه📖 وارد شده آن شب🌒 را انجام دهیم .ما فقط #مفاتیح_حامد را داشتیم.
🔰از سر شب هر کدام از ما #نوبتی یا داخل موضع خودمان👤 کار مراقبت را انجام می دادیم یا یک گوشه دنج👌 می نشستیم پای #مناجات و به جا آوردن اعمال و حالا معنی #غربت را می فهمیدیم😔
🔰ما در شهری بودیم که حـــرم #دخترحضرت_علی(علیه السلام) و دختر امام حسین(علیه السلام) در آن شهر بود اما نمی توانستیم #امشب در کنار این حرم ها باشیم🚷 و این نبودن به شکستن بغض😭 ما کمک می کرد.
🔰یک دفعه دلم برای #هیئت_ریحانه و روضه خواندن🎤 محمد حسین تنگ شد. تنها چیزی که به دلم #آرامش میداد این حرف یکی از دوستان بود که میگفت:
#حضرت_علی(علیه السلام) برای مراقبت از حریم💫 دخترش ما را انتخاب کرده است.
📚برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
#شهید_رسول_خلیلی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مراسم شام شهادت #حضرت_علی
(علیه السلام)
💺سخنران:استادواسعی
🎤مداح:کربلایی صادق احمدی
⌚️زمان:دوشنبه(6خرداد)ساعت21:15
شروع سخنرانی21:30
🚪مکان:مشهد؛حجاب21پ12
بیت #شهیدنظرزاده(علامت پرچم)
خواهران برادران
#هیئت_محبان_جواد_الائمه
(علیه السلام)
▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️
@ShahidNazarzadeh
خاطرات شهید 🌷
🌷داشتیم برای #عملیات آماده می شدیم #اذان_صبح گفتند، سریع آمدیم توی چادر تا نمـــاز بخونیم و حرکت کنیم
🌷منطقه شناسایی شده بود و بمباران💥 شروع شد توی #چادر مشغول نماز خواندن بودیم که دو سه تا راکت افتاد کنار چادر ما برادری که درحال تشهد بود یهو به #سجده رفت وهمانطور ماند...
🌷دیدم از کنار پیشانی اش رگه خونی بیرون زد💔 یاد ضربت خوردن #حضرت_علی(ع) افتادم این بچه ها به آقای خودشان اقتدا کردند حتی #شهادتشان هم علی گونه👌 بود...
#شهید_یوسف_شریف
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نیمه_پنهان_ماه 1
زندگی #شهید_مصطفی_چمران
🔻به روایت: همسرشهیــد
#قسمت_سی_ودوم 2⃣3⃣
🔮این جریان را، خدمت #امام که رفتیم به من گفتند: مصطفی برای دولت هم کار نکرد. هر چه کرد به دستور مستقیم خودم بود☝️ و من #مسئول شما هستم. بعد بنیاد شهید🌷 به من خانه داد. خانه هیچی نداشت. جاهد - یکی از دوستان دکتر- از خانه خودش برایم یک تشک، چند بشقاب و...آورد تا توانستم با پدرم تماس بگیرم☎️ و پول برایم فرستاد.
🔮به خاطر این چیزها احساس می کردم مصطفی به من #ظلم_كرد. البته نفسانی بود این حرفم، بعد که فکر می کردم، می دیدم مصطفی چیزی از دنیا نداشت، اما آن چه به من داد یک دنیا است👌 مصطفی در همه عالم هست، در قلب انسان ها♥️
🔮من یادمه یک بار که به ایران می آمدم، در فرودگاه🛫 بیروت یک افسر مسیحی لبنانی با درجه بالا وقتی پاسپورتم را به نام #غاده_چمران بود دید، پرسید: نسبتی با چمران داری؟ گفتم: #خانمش هستم. خیلی تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: او دشمن بود و با ما جنگید ولی مرد شریفی بود. بعد آمد بیرون دنبالم، گفت: ماشین نیامده برای شما؟ گفتم: مهم نیست.
🔮خندیدند و گفتند درست است، تو #زن_چمران هستی. گاهی فکر می کرد به همین خاطر خدا بیش تر از همه، از او حساب می کشد😞 چون او با مصطفی زندگی کرد: با نسخه کوچکی از امام على عليه السلام. همیشه به مصطفي مي گفت: تو #حضرت_على نیستی، کسی نمی تواند او باشد، فقط حضرت امیر آن طور زندگی کرد و تمام شد🚫
🔮و مصطفی هم چنان که صورت آفتاب خورده اش باز می شد و چشم هایش نم دار😢می گفت: نه، درست نیست ! با این حرف دارید راه #تکامل در اسلام را می بندید، راه باز است، پیامبر مي گويد هرجا من پا زدم #امتم می تواند، هر کس به اندازه سعة اش. همه جا مصطفی سعی می کرد خودش کم تر از دیگران داشته باشد، چه لبنان، چه کردستان، چه اهواز
🔮لبنان که بودیم جز وسائل شخصی خود چیزی نداشتیم، در لبنان رسم نیست که کفشتان👞 را در بیاورید و بنشینید روی #زمین. وقتی خارجی ها می آمدند یا فاميل، رویم نمی شد بگویم کفش را در بیاورید، به مصطفی می گفتم: من نمی گویم خانه مجلل باشد ولی یک مبل داشته باشد🛋 که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند #مسلمان ها چیزی ندارند، بدبختند. مصطفی به شدت مخالف بود و می گفت...
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
قسمتی از #دلنوشته شهیدرسول خلیلی🕊 اگه یه روز فرشته ها بگن چی میخوای از #خدا. دستهامو باز میکنم🤲 و م
#خاطرات_خود_نوشته_شهید:
💠مراقبت از حریم عشق
🔰به #شب_قدر و شب #شهادت حضرت علی(علیه السلام) رسیدیم. با بچه ها تصمیم گرفتیم خودمان اعمال و ادعیه📖 وارد شده آن شب🌒 را انجام دهیم .ما فقط #مفاتیح_حامد را داشتیم.
🔰از سر شب هر کدام از ما #نوبتی یا داخل موضع خودمان👤 کار مراقبت را انجام می دادیم یا یک گوشه دنج👌 می نشستیم پای #مناجات و به جا آوردن اعمال و حالا معنی #غربت را می فهمیدیم😔
🔰ما در شهری بودیم که حـــرم #دخترحضرت_علی(علیه السلام) و دختر امام حسین(علیه السلام) در آن شهر بود اما نمی توانستیم #امشب در کنار این حرم ها باشیم🚷 و این نبودن به شکستن بغض😭 ما کمک می کرد.
🔰یک دفعه دلم برای #هیئت_ریحانه و روضه خواندن🎤 محمد حسین تنگ شد. تنها چیزی که به دلم #آرامش میداد این حرف یکی از دوستان بود که میگفت:
#حضرت_علی(علیه السلام) برای مراقبت از حریم💫 دخترش ما را انتخاب کرده است.
📚برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
#شهید_رسول_خلیلی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مـــن وارث ِ آرمان های توأم ... وارث ِ لباس ِ خاکی ِ تو ... و تا زمانی که نام ِ بسیجی بر پیشانی ام
💠نحوه شهادت
🔹همرزمان #پاکستانی شهید از دوربین پیکر چند #شهید را بین نیروهای خودی و دشمن مشاهده میکنند و به جانشین محمد میگویند که در همان لحظه شهید بزرگوار🌷 سر میرسند و میگویند #مادران این شهداء چشم به راه فرزندانشانند
🔸او میرود که #پیکر_شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب میشوند برگردانند که در نزدیکی پیکر شهدا #کمین میخورند و به شهادت میرسند🕊و مادر این شهید هم چشم انتظار #فرزندش میماند و بعد از یک سال چشم انتظاری در نهایت پیکر پاکش را در مشهد #تشییع و به خاک میسپارند.
🔹در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود: دلم برای #خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده💔 است ولی #غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) #خجالت میکشم که او را تنها بگذارم
🔸اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای #حضرت_علی(ع) ندارم که بدهم😔 و من #پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید #جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم و یا اینکه من به #شهادت برسم
#شهید_محمد_اسدی🌷
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎧 صـــــوت #روایت_شهدا🌷 #حال_و_هوای_شهدایی 🍃یکی بـود/ یکی نبـود!🍂 #بدون_شرح #حاج_حسین_یکتا #عال
#تلنگـــــــر🔔🔔
به قول حاج حسین یکتا:
دنیا، دنیای تیپ زدنه! فقط مهم اینه که کی، #برای_کی تیپ میزنه
بله این #شهدا بودند که یه جوری تیپ میزدند که خدا♥️ نگاهشون کنه
نه هر #نامحرمی
☝️اما فقط یه چیزی:
آقا پسر!! الگوت #حضرت_علی(ع) بود، حواست هست⁉️ همون امیرالمومنین که به دخترای جوون سلام نمیکرد
♨️آیا تو ایمانت از #حضرت_علی قوی تره، که با هر نامحرمی اون هم در فضای #مجازی و یا غیره ارتباط میگیری و از اون حد مجازش هم میگذری📛 و باعث فتنه و آسیب و هزاران #گناه و گرفتاری میشوی⁉️
⚠️مگه قرار نبود صحبت با #نامحرم در حد ضرورت باشه؟؟؟ پس این چت📲 کردنا و ... چی میگه؟؟
☝️دختر خانوم؟! وارث ارثیه #حضرت_زهرا(س) شما چی❓حواست هست؟! خود حضرت فاطمه جلوی یه مرد کور #حجابشو رعایت میکرد
چشمات قشنگه😍 صورتت زیباعه، میدونم همه ی اینارو. ولی💥 قرار نبود #زیبایی_هاتو بزاری برای هر کسی. پس این #پروفایل و اینا چی میگه؟! جایی که با چند تا لمس صفحه ی گوشی📲 کلی #مرد میتونن ببیننش.
_قرار بود #یار باشیم...
_قرار بود منتظر باشیم...🤲🏻
_قرار بود #راه_شهدا رو ادامه بدیم👥
_قرار بود برای #رفیق_شهیدمون مرام بزاریم👌
ولی قرار نبود به #مجازی باخت بدیم⛔️
اومدیم تو صحنهی جنگ دشمن تا #مقاومت کنیم، گفتیم "جنگ نرم" ولی نرم نرم خودمون داریم وا میدیم😔 و در آخر #اسیر دامهای شیاطین میشویم و مجروح و خسته وامیمونیم😓 و به عقب بر میگردیم
💯بیایید بخاطر دل #امام_زمان گناه نکنید🔞 بیایید بیخودی ادعای امام زمانی نکنید. بیایید رعایت کنید و با هر نامحرمی ارتباط نگیرید✘ و خود را آلوده به هر گناهی نکنید، که اگر این شد چیزی جزء تباهی و #نابودی برایتان، به ارمغان نمیگذارد
پس #لطفا_رعایت_کنید
#مراقبباشیمایندنیاچیزباارزشیندارهڪہبھشدلببندیم🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃شهیده بنت الهدی صدر پیشگام نهضت اسلامی زنان در عراق بود.
🍃آمنه( بنتالهدی)صدر،شاعر، #نویسنده، معلم فقه و اخلاق بود که در اسفندماه سال ۱۳۱۶ در شهر #کاظمین به دنیا آمد.
🍃شهیده بنت الهدی صدر در سن ۱۱ سالگی همراه دو برادر خود یعنی سید اسماعیل و سید محمدباقر صدر به #نجف رفت و تحصیلات خود را در زمینه فقه، علم حدیث، اخلاق و #تفسیر نزد برادرش محمدباقر صدر دنبال کرد و به درجه #اجتهاد رسید.
🍃او وظیفهی پرورش دختران از طریق برپایی کلاسهای درس و همایش را بر عهده داشت.او سال ۱٣٣۶ فعالیت #سیاسی خود را آغاز کرد.
🍃داستانهایی که از وی به یادگار مانده میتوان به ای کاش میدانستم، #دیداری_در_بیمارستان و #به_دنبال_حقیقت اشاره کرد.
🍃بنت الهدی سه روز در مدرسههای بغداد و سه روز در مدرسههای نجف تدریس میکرد. وقتی برادرش به دلیل فعالیت های سیاسی توسط دولت عراق دستگیر شد بنت الهدی در حرم #حضرت_علی (ع) به سخنرانی پرداخت و مردم را از دستگیری مرجع دینیشان اگاه ساخت.
🍃نتیجه این سخنرانی #تظاهرات مردم نجف و آزادی شهید محمدباقر صدر بود.
حکومت عراق با دیدن این تظاهرات شهید صدر و خواهرش را به زندان انداخت.
🍃آمنه و محمدباقر صدر در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به دست رژیم بعث به #شهادت رسیدند🕊
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸به مناسبت سالروز شهادت #شهیده_بنت_الهدی_صدر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
°•بسم رب المهدی•°
☆فُزْتُ بِرَبِ الکَعْبَهْ؛ به خدای کعبه آزاد شدم☆
🍃چه قدر این جمله ی #حضرت_علی (ع) پر معناست و از اعماق #قلب یک صدا بر میخیزد. اين ها خطوطی است از #وصیت_نامه که نه، الهی نامه ی تو!
🍃نمیدانم...
زمانی که #قلم به دست گرفته و شروع به نوشتن کردی، درگیر و دار چه بودی؟! اصلا خیالی خاطرت را میازرد یا هر چه که بود تنها یاد و آرزوی وصال معشوق بود...؟! وصالی که بادی بهاری شد. هنگام وزیدنش چشم هایت را بر هم گذاشت و تو را به رهایی سپرد، رهایی از #گناه، ریا و هر آنچه که خدا نمیپسندد...
🍃تو از همان مومنان زیرکی بودی که راز و رمز معامله را از بر شده بودی؛ دانستی طرف حساب که #خدا باشد، دیگر تنها برد است و سود و خوشبختی. دانستی #دنیا بازی بیش نیست و در معرکه ی حیله ی آن گرفتار نشدی!
🍃میدانم میبینی! خیره به اعمال ما شدی و با گناهانمان همراه با #امام_زمان (عج) اشک میریزی اما این را نیز میدانم که تو میتوانی..! میتوانی تعلقات ما را کوتاه و دست های ما را بند #آخرت کنی. باشد که امروز شروعی دوباره باشد برای تولد ما روسیاهانِ بینوا...! (:
♡سالروز آغوش علمدار، مبارکِ تو باشد ای شهید♡
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_دادپور
📅تاریخ تولد : ۱۷ آبان ۱۳۴۰
📅تاریخ شهادت : ۲۰ مهر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ١٩ مهر ١۴٠٠
🕊محل شهادت : آبادان
🥀مزار شهید : شهدای گله محله
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃شهیده بنت الهدی صدر پیشگام نهضت اسلامی زنان در عراق بود.
🍃آمنه( بنتالهدی)صدر،شاعر، #نویسنده، معلم فقه و اخلاق بود که در اسفندماه سال ۱۳۱۶ در شهر #کاظمین به دنیا آمد.
🍃شهیده بنت الهدی صدر در سن ۱۱ سالگی همراه دو برادر خود یعنی سید اسماعیل و سید محمدباقر صدر به #نجف رفت و تحصیلات خود را در زمینه فقه، علم حدیث، اخلاق و #تفسیر نزد برادرش محمدباقر صدر دنبال کرد و به درجه #اجتهاد رسید.
🍃او وظیفهی پرورش دختران از طریق برپایی کلاسهای درس و همایش را بر عهده داشت.او سال ۱٣٣۶ فعالیت #سیاسی خود را آغاز کرد.
🍃داستانهایی که از وی به یادگار مانده میتوان به ای کاش میدانستم، #دیداری_در_بیمارستان و #به_دنبال_حقیقت اشاره کرد.
🍃بنت الهدی سه روز در مدرسههای بغداد و سه روز در مدرسههای نجف تدریس میکرد. وقتی برادرش به دلیل فعالیت های سیاسی توسط دولت عراق دستگیر شد بنت الهدی در حرم #حضرت_علی (ع) به سخنرانی پرداخت و مردم را از دستگیری مرجع دینیشان اگاه ساخت.
🍃نتیجه این سخنرانی #تظاهرات مردم نجف و آزادی شهید محمدباقر صدر بود.
حکومت عراق با دیدن این تظاهرات شهید صدر و خواهرش را به زندان انداخت.
🍃آمنه و محمدباقر صدر در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به دست رژیم بعث به #شهادت رسیدند🕊
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸به مناسبت سالروز شهادت #شهیده_بنت_الهدی_صدر
📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱٣۱۶
📅تاریخ شهادت : ۱٩ فروردین ۱٣۵٩
🥀مزار شهید :نجف قبرستان وادی السلام
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh