eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
پیشگویی #شهید_مجید_قربانخانی درباره نحوه شهادتش🌷 فرمانده یگان فاتحین تهران در خصوص آخرین شوخی و #پ
8⃣1⃣5⃣ 🌷 💠تکاور فرمانده یگان فاتحین تهران و فرمانده شهید مجید قربانخانی در مراسم یادبود و سالگرد این شهید گفت: 🔰دو سال قبل شرایط به گونه‌ای بود که می‌توانستیم نیرو به اعزام کنیم. ولی در سال گذشته(سال 94) این امکان وجود نداشت❌. چند ماه قبل از ، افرادی که می‌خواستند به سوریه اعزام شوند به درب منزلم 🚪می‌آمدند حتی شب🌘 هم می‌ماندند تا آن‌ها را برای اعزام . 🔰مجید طبع بود به همین جهت در نخستین جلسه آشنایی نظرم را جلب کرد👌. در میان صحبت‌هایم با نیروها چند بار شوخی کرد که خیلی گفتم «اگر شوخی کردن را ادامه بدهی، بیرونت می‌کنم😐». 🔰 مجید در آن روز به پهلوی شکسته (س)‌ قسمم داد😔 تا او را اعزام کنم، من را در آغوش گرفت و گفت «با من دعوا کن. کتکم بزن ولی . تو را به حضرت فاطمه (س) قسم می‌دهم تا من را کنی.» 🔰گفتم آنجا جنگ است شوخی که نیست🚫، اما باز هم سعی کرد تا نظرم را جلب کند. با تایید انجام شده✅ و اصرارهایش راضی به شدم. 🔰این قسم مجید در حالم را بد کرد چون 4 تیر به اصابت کرده بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸خوف #محشر از کسی باشد 🔹که او بی صاحب است 🔸 #صاحب ما در قیامت 🔹عمه جانم #زینب(س) است😍 #شهید_جواد
6⃣3⃣8⃣ 🌷 🔰ایشان دو سالی بود که پیگیر رفتن به شده بود و تمام کارهایش را انجام داده بود و من خبر نداشتم🚫. وقتی خبردار شدم که قرار است گفتم شما گفتی اگر در کشور خودمان🇮🇷 جنگ شد رضایت بدهم بروی ⚡️اما کشورما نیست❌. 🔰خوب یادم است که امام کاظم (علیه الاسلام) بود که رو کرد به آسمان و گفت خودتان به دل💟 همسرم بیاندازید راضی شود تا بروم.آن شب به همراه همسرم💑 به سوریه رفته‌ایم. زنان زیادی آنجا بودند. 🔰مردان برای نبرد⚔رفتند و یکی از ما را در پناهگاهی برد و گفت اینجا به زودی تخریب می‌شود و همه کشته خواهند شد اما ما باید تا خون‌مان از شما دفاع کنیم👊.ترس و وحشت بر من غلبه کرده بود😰 راهی مکانی شدم که نداشت 🔰آنجا شروع کردم به کردن و گفتم خدایا مرا ببخش که رضایت نمی‌دادم همسرم برای دفاع از این مردم به سوریه بیاید😔 درحالی که خودم انتظار دارم الان از همه جای دنیا🌍 برای کمک به ما بیایند. 🔰 از حلب زنگ زد☎️ و گفت اینجا درگیری شدید شده💥 و شاید چند روزی نتوانم تماس بگیرم🚫 اما اگر هر اتفاقی بیفتد راضی‌ام به و از من پرسید که آیا من هم راضی ام که پاسخ مثبت دادم✅ و پرسید به خودش توکل کنیم❓ که گفتم توکل بر خدا و به مشیت او راضی هستم. 🔰ایشان به من گفت اگر قسمت من به برگشتن می‌خواهم به کسانی که مرا یاد می‌کنند بگویی بجای من (س) را یاد کنند و سه بار بگویند"یا زهرا(س)"❣.به ایشان گفتم انشالله حتما برمی‌گردی که دوباره همان گفته‌ها را تکرار کرد و از من قول گرفت به حضرت زهرا(س) تاسی کنم و به پیروی از بانو بزنم😊. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻شهیدی که امام زمان(عج) برایش سربند بست. #شهید_سیدمیرحسین_شبستانی🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarza
2⃣7⃣9⃣ 🌷 🔻شهیدی که (عج) برایش سربند بست! 👇👇 🔰چند ساعتي مانده به عمليات «والفجر4»، هوا به شدت سرد، ابرهاي سياه، نم نم بارون، هواي دل بچه ها را و کرده و هر کسي در فکر کاري بود. 🔰يکي اسلحه اش را روغن کاري مي کرد، يکي نماز مي خوند. ذکر بود و زمزمه و يک جور ميقات. همه گرد هم مي چرخیدند تا از همديگر بطلبند. هر کسي به توانش و به قدر . 🔰از هر کسی می پرسیدم و رد می شدم. داشتم با یکی از رزمنده ها بر سر این که چگونه آدم ها اراده خودشون را وقت مقتضی از دست می‌دهند بحث می کردم که توجه ام را جلب کرد 🔰 بود بچه گنبد کاووس، از لشکر 25 کربلا داشت در به در دنبال سربند يا زهرا(س) مي‌گشت، اومد پيش ما دو نفر و من بهش گوشزد کردم که همه براي ما هستند. 🔰ميرحسين گفت: درست مي گويي، آفرين، اما بدان که هر کسي به فراخور حال و دلش. ما سادات، مادرمان الزهرا(س) هستيم. 🔰من ديشب عجيبي ديدم، آقا (عج) باشال سبز رنگي به گردن، سربند يا زهرا(س) را بسته به پيشاني ام و بهم گفت: من را به برسان، بگو قدر خودشان را بدانند. 🔰من حالي غريب پيدا کردم و اشک نم نم مي چکید. بعد از هم جدا شدیم طولي نکشید که وقت رفتن رسید. 🔰توي کانال نشسته بودیم، زمزمه بچه ها بلند بود و باران نم نم مي بارید. سيد ميرحسين، يا فاطمه زهرا(س) به بسته بود و جلوي ستون به سمت منطقه موعود عملياتي پيش مي رفتیم. ساعاتي بعد، رمز عمليات خوانده شد و ديگر همه از هم جدا شدیم. 🔰جنگ سنگين میشود...😔 سید میرحسین شبستانی «متولد 1348» بعدها در عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی جنوب جزیره ام الرصاص، بر اثر خمپاره به ، به فیض می رسد. 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🏴 ○کیست زهرا⁉️یاس خوش عطر رسول ⭕️راضیـه، انسیـه، مـرضیـه، صدیقه، بتول ○کيست کهکشاني منجلی ⭕️کيست زهرا کعبه ○کيست زهرا عالمي را نور عين💫 ⭕️ميوه قلب حسنـ❤️ جان ○کسيت زهرا عالمیـ🌍 حيران او ⭕️ذره تا خورشيد☀️ سر گردان او ○گر نبود او هستی نبود ⭕️ساغر و پيمانه و مستی نبود ❌ ○گر نبود او معنايی نداشت ⭕️هيچکس اميد فردايی نداشت ○گر نبود او زمزم و نبود ⭕️گر نبود او احمد و نبود ○او تمام راز و رمز عالمـ🌐 است ⭕️ دودمان آدم است ○موي او والليل رويش ⭕️قد او طوبي و قدرش هل اتی ○هرچه در عالم بود پابست ⭕️هرچه در هستی بود از هست اوست ○کيست زهرا قبله شرم و ⭕️کعبه🕋 گرد اوست در حال طواف ○حجب و غنچه اي بر موي او ⭕️صبر و نيز ريگ جوي او ○او بود روح تجلهاي طور✨ ⭕️در حقيقت و محض نور ○قامت او عرش حق را قائمه است ⭕️هر چه در عالم بود 🏴 🏴 ⚫️ ايام فاطمیه وشهادت بانوى عالم ⚫️دخترپيامبر«ص» زهرا «س» تسليت باد🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜فرازی از وصیت شهید ابراهیم رشید: 🔸در هر کاری مشغول هستید #با_دقت به آن بپردازید👌 هیچ وقت #امام‌_ز
3⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 💠امام زمان(عج) نامه شهادت ابراهیم را امضا کرد 🔰شهید ابراهیم رشید، ۱۰ تیرماه📆 در منطقه سوریه به شهادت رسید🕊 معراج شهدا🌷 در دوازدهمین روز تابستان، میزبان پیکر شهید مدافع حرم بود. برادرش ابوالقاسم، اسفندماه سال ۶۲ شد و در سال ۷۳ به وطن بازگشت. 🔰مادرشان از روی پسرش، قاسم را شناخت، همان جورابی که یازده سال پیش برایش خریده بود و امروز مردی دیگر👤 از خانواده رشید می‌شود. ابراهیم که از پنج سال پیش چشمانش👁 را از دست داده است، زمانی که پسرش را شنید، گفت: "انالله و انا الیه راجعون" و مادرش در ادامه می‌گفت: که شهید🌷 گریه ندارد❌ و باید خوشحال باشیم. 🔰ابراهیم از اهالی صرم از بخش کهک (نزدیک ) است. او زاده کوچه‌ای🏘 بود که هر خانواده‌اش یک شهید🌷 دارد که می‌توان به شهدایی همچون 🔅احمد گلی، 🔅علی فصیح‌خواه، 🔅نقی، 🔅باقر و 🔅رضا نصراللهی، 🔅احمد رضوان‌لو و 🔅محمد حاج احمدی اشاره کرد. 🔰خانواده رشید ۹ پسر و یک دارد که دو پسر👥 این خانواده قاسم (شهید دفاع مقدس) و (شهید مدافع حرم) شهید شده🕊 و دو پسر دیگر این خانواده هستند. 🔰در خلال مداحی‌ها🎤 و پس از وداع خصوصی، پیکر شهید ابراهیم رشید⚰ را به میان جمع می‌آورند. به هنگام شهادت روی لباسی👕 که او پوشیده بود، نام حک شده است. پیکر را که آوردند، پس از اتمام مداحی، رویش را بازکردند تا حاضران هم با شهید رشید داشته باشد و در این لحظه متوجه کبودی گوشه چشمش و پهلوهای💔 زخمی‌اش شدیم. در تمام لحظات مراسم شهید ابراهیم رشید، روضه زهرا(س) خوانده شد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در آتـ🔥ـش نگران بود و به خود میپیچید😞 استخوانهای ضعیف تنش انگار شکستــ💔ــ کا
🏴 ○کیست زهرا⁉️یاس خوش عطر رسول ⭕️راضیـه، انسیـه، مـرضیـه، صدیقه، بتول ○کيست کهکشاني منجلی ⭕️کيست زهرا کعبه ○کيست زهرا عالمي را نور عين💫 ⭕️ميوه قلب حسنـ❤️ جان ○کسيت زهرا عالمیـ🌍 حيران او ⭕️ذره تا خورشيد☀️ سر گردان او ○گر نبود او هستی نبود ⭕️ساغر و پيمانه و مستی نبود ❌ ○گر نبود او معنايی نداشت ⭕️هيچکس اميد فردايی نداشت ○گر نبود او زمزم و نبود ⭕️گر نبود او احمد و نبود ○او تمام راز و رمز عالمـ🌐 است ⭕️ دودمان آدم است ○موي او والليل رويش ⭕️قد او طوبي و قدرش هل اتی ○هرچه در عالم بود پابست ⭕️هرچه در هستی بود از هست اوست ○کيست زهرا قبله شرم و ⭕️کعبه🕋 گرد اوست در حال طواف ○حجب و غنچه اي بر موي او ⭕️صبر و نيز ريگ جوي او ○او بود روح تجلهاي طور✨ ⭕️در حقيقت و محض نور ○قامت او عرش حق را قائمه است ⭕️هر چه در عالم بود 🏴 🏴 ⚫️ ايام فاطمیه وشهادت بانوى عالم ⚫️دخترپيامبر«ص» زهرا «س» تسليت باد🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠اردوی جهادی اسفندماه 1391 #روستای عبدل آباد از توابع جیرفت استان #کرمان 💎معمولا دوستان #جهادگر بعد
🔻همسر محترم شهید: 🌷حاج سعید ارادت خاصی به #مادر حضرت فاطمه زهرا(س) داشتند از ینکه اسمم همنام #حضرت_فاطمه(س) بود خیلی خوشحال بود😍 همیشه میگفتند: تو از طرف خداوند #هدیه ای برای من♥️ هستی 🌷عقد ما در روز ۲۳ اردبیهشت ۹۱ مصادف با روز #تولد_خانم فاطمه زهرا(س) شد و سال بعد برای آغاز زندگی مشترکمون عازم سفر حج🕋 شدیم که مصادف با ایام #فاطمیه وشهادت حضرت فاطمه(س) در مدینه جوار مادر بودیم😔 🌷دوست داشت همانند مادر #گمنام شود. در روز #شهادتش نام حضرت فاطمه بر اتیکت لباس رزمش👕 حک شده بود 🌷سعیدجان زندگی ات که با نام #مادر گره خورده بود💞 و در دفاع از حریم دخترِ حضرت فاطمه به #آرزوی قلبی خودت رسیدی نزد مادر شفیع ما باش🙏 ان شاءالله #فاطمه_وار زندگی کنیم و شرمنده خانم نباشیم. #شهید_سعید_کمالی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س ✾شهید #برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه🏡 آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای #شهید می‌آید، در خواب با کسی صحبت می‌کرد و می‌گفت، #یازهرا(س) ✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمی‌شدند❌ در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم #بیدارشان کنم، ناراحت شد😔 به سمت اتاق دیگری🚪 رفت، من نیز پشت سرش رفتم ✾دیدم گوشه‌ای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا می‌زد و از شدت گریه😭 شانه‌هایش می‌لرزد؛ آرام‌تر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم #اذن_شهادتم را از بی بی فاطمه(س) می‌گرفتم😭 #همسرشهید #شهید_عبدالحسین_برونسی 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
من زبان چشمهایت👀 را نمیدانم به من #رمز_شهادت را بگو بگو، آخر چگونه پر زدن🕊 آموختی چگونه همچو پروانه
🔰فرمانده یگان تهران با بیان اینکه مجید در روز اعزام🚌 به سوریه به حضرت فاطمه(س)‌ قسمم داد تا او را اعزام کنم. اظهار کرد: 🔰من را در آغوش گرفت و گفت «با من دعوا کن. کتکم بزن ولی بیرونم نکن. تو را به (س) قسم می‌دهم تا من را اعزام کنی😭 🔰گفتم آنجا جنگ است شوخی که نیست♨️ اما باز هم با شوخی‌ سعی کرد تا نظرم را جلب کند. با تایید انجام شده و اصرارهایش راضی به شدم. این قسم مجید در لحظه شهادت🌷 حالم را بد کرد چون 4 تیر به اصابت کرده بود😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh