🌷شهید نظرزاده 🌷
سردار رحیم صفوی درباره #شهید_همت چنین میگوید: «او انسانی بود كه برای خدا كار میكرد و #اخلاص در عمل
#همسر_شهید🌷
🔰حاج همت مثل #مالک_اشتر بود که در عین خضوع و خشوعی که در مقابل #خدا و برابر برادران دلاور #بسیجی داشت در مقابله با دشمن کافر👹 همچون شیر غرّنده و همچون شمشیر برّنده🗡 بود.
🔰جان کلام آن که آنچه #خوبان همه داشتند او یک جا داشت👌 و هنگامی که اطمینان نداشت غذای مناسب🍲 به نیروهای خط مقدّم جبهه رسیده باشد لب به غذا نمی زد🚫 و در خانه🏡 هم که بود اجازه نمی داد #دو_جور غذا سر سفره بگذارم
🔰و هنگامی که صدای #اذان را می شنید آرام و بی صدا می رفت و مشغول نماز می شد. #به_ندرت نمازی از حاجی می دیدیم که در آن نماز اشک نریزد😢
#شهید_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
در تاریخ الیعقوبی آمده است که
چون خبر کشته شدن
#مالک_اشتر به حضرت علی
(علیهالسلام) رسید
به شدت نالید😭 و به دردآمد و فرمود:
⚜«عَلى مِثلِکَ فَلتَبکِ البَواکی یا مالِکُ، وأنّى مِثلُ مالِک!»
🔅 اى مالک!
گریه کنندگان باید
بر همچون تویى بگریند.
کجا کسى همانند #مالک است⁉️
ای مردم بگریید بر #مالک_سید_علی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥وقتی یک بسیجی واقعی از #مذاکره میگوید🔻 #شهید_همت: با کفر سرمیز مذاکره نشستن خصلت #قاسطین و ناکثین
#همسر_شهید🌷
🔰حاج همت مثل #مالک_اشتر بود که در عین خضوع و خشوعی که در مقابل #خدا و برابر برادران دلاور #بسیجی داشت در مقابله با دشمن کافر👹 همچون شیر غرّنده و همچون شمشیر برّنده🗡 بود.
🔰جان کلام آن که آنچه #خوبان همه داشتند او یک جا داشت👌 و هنگامی که اطمینان نداشت غذای مناسب🍲 به نیروهای خط مقدّم جبهه رسیده باشد لب به غذا نمی زد🚫 و در خانه🏡 هم که بود اجازه نمی داد #دو_جور غذا سر سفره بگذارم
🔰و هنگامی که صدای #اذان را می شنید آرام و بی صدا می رفت و مشغول نماز می شد. #به_ندرت نمازی از حاجی می دیدیم که در آن نماز اشک نریزد😢
#شهید_محمدابراهیم_همت
#ایام_ولادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣#قسمت_هشتم 💢 در #گوششان زمزمه مى کند:انى اعلم ما لاتع
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣#قسمت_نهم
💢 زینت همان شتر را عوض کردند...و عایشه را بر آن نشاندند. و #عایشه ، دعوى جنگ با #على کردبهانه چه بود⁉️ خونخواهى عثمان! و خودشان بهتر از هر کس مى دانستند که این #بهانه تا کجا مضحک است.
🖤مروان حکم ، سعید عاص را به همراهى در جنگ دعوت کرد. #سعید عاص پرسید:_همراهان تو کیانند؟گفت :
_#طلحه و زبیر عوام و عایشه و سعد و عبدالرحمن و محمد بن طلحه و عبدالرحمن اسید و عبداالله حکیم و...
سعید عاص گفت : _چه بازى #غریبى ! اینها که همه خود، دستشان به خون💔 عثمان آلوده است!
💢 مروان حکم ، #سکوت کرد و از او گذشت.ام سلمه(5) با اتکاء به آنچه از #پیامبر شنیده بود اعلام کرد:_بدانید هر که به جنگ با على رود، کافر است و عصیانگر بر دین خدا. اما فریاد او در ازدحام جمعیت گم شد....
#مالک_اشتر نامه نوشت📝 به #عایشه که از خدا بترس و حریم پیامبر را نگاه دار.
🖤عایشه پاسخ داد:
_تو هم لابد شریک قتل عثمانى که با من مخالفت مى کنى.#امیرمؤمنان ، ناخواسته پا به این عرصه گذاشت و با هفتصد سوار به ((ذى قار)) فرود آمد.
و عایشه وقتى این را شنید، نامه نوشت به حفصه(6) که:_#على به ذى قار فرود آمده است ، نه راه پس دارد، نه راه پیش... 🦋
💢 حفصه با دریافت این پیام ، #مطریان و مغنیان را جمع کرد و دستور داد که این مضمون را به #شعر درآورند و با دف و تنبک بنوازند و بخوانند تا مگر على بدین واسطه خفیف و #استهزاء شود. تو خبر را که شنیدى ، احساس کردى که دیگر جاى درنگ نیست....
از خانه بیرون شدى و با #رویى پوشیده و ناشناس به خانه حفصه درآمدى.
🖤خانه🏡 شلوغ بود....
مغنیان مى نواختند، کودکان کف مىزدند و زنان دم مى گرفتند:ماالخبر ماالخبر
على فى سقرکالفرس الاشقران تقدم عقر
ان و تاءخر نحر.
راه را #شکافتى تا به مقابل حفصه رسیدى که در بالاى مجلس نشسته بود...
وقتى درست مقابل او قرار گرفتى ، #چهره ات را گشودى ، غضبناك نگاهش کردى ، دندانهایت را به هم #ساییدى و گفتى :
💢راست گفت #رسول خدا که(البغض یتورات)، کینه موروثى است.
اى #دخترعمر! که اکنون با دختر ابوبکر #همدست شده اى براى کشتن پدر من . پیش از این نیز با #پدرانتان همدست شده بودید براى کشتن پیامبر. اما خدا پیامبرش را از #مکر خاندان شما آگاه و کفایت کرد. با پدرانتان در #قتل پیامبر #ناکام ماندید و اکنون کمر به قتل وصى و برادر او بسته اید. شرم کنید.
🖤همین آیه قرآنى📖 براى رسوایى همیشه تان بس نیست ؟
"وان تظاهرا علیه فان االله هو مولیه و جبریل و صالح المؤ منین و الملائکۀ بعد ذلک ظهیر.(7) دوست دارى به برادرت یادآورى کنى که این آتش🔥 #اززمان_پیامبر در زیر خاکستر خفته است.
💢 اینها اگر #جرات مى کردند، پیامبر را از میان برمى داشتند. نتوانستند، سر از #سقیفه در آورند،
#بیست_و_پنج_سال خورشید را به بند کشیدند و در شهر #کوران ، پادشاهى کردندو بعد بر شتر نشستند و بعد، سر از #نهروان(8) درآوردند،
به لباس 👕ابوموسى اشعرى درآمدند و دست آخر، شمشیر🗡 را به دست #ابن_ملجم دادند.
و کدام آخر؟معاویه از همه گذشتگان پلیدتر مکارتر بود. نیش معاویه بود که #زهر را به جان برادرمان حسن ریخت.
🖤دوست دارى فریاد بزنى :
برادرم ! تو که اینها را مى دانى چرا اتصالت را به خدا و پیامبر علم مى کنى ؟اما فریاد نمى زنى ،.
#ادامه_دارد.......
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🍃شهید حسنعلی شمس آبادی در سال ۱۳۴۷ در محله شمس آباد از توابع شهر نقاب ( شهرستان جوین) در خانواده مذهبی به دنیا آمد.
🍃 به#اخلاص، تواضع، خوش اخلاقی، #ادب و بی ریایی نزد دوستان و نزدیکان #معروف بود. ویژگی هایی که او را برازنده#شهادت کرد.
🍃 در سپاه خدمت می کرد. همکارانش دیده بودند بعضی روزها بعد از ساعات کاری که همه می رفتند، می مانده و مشغول نظافت محل کار می شده!
🍃در سال های ۸۸ و ۹۴ این سردار شهید به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شده و سالی هم در طرح#مالک_اشتر نیروهای مسلح از دستان مسئولین سپاه لوح تقدیر دریافت کرده.
🍃در #وصیت_نامه اش آورده :
(*آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند
*بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی
*بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
*عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند)
🍃با31 سال خدمت صادقانه در#سپاه پاسداران بازنشسته شده بود که دوباره دعوت به خدمت شد.
🍃شهید حسن علی شمس آبادی هم بدون چون و چرا و چشم داشتی پذیرفت.در پیاده روی اربعین همان سال به همراهانش گفت: "در این زیارت شهادت در #سوریه را از امام حسین(ع) طلب کرده ام."
🍃برای اعزام به سوریه با تجربه هایی که در#دفاع_مقدس داشت خیلی سریع #اعزام شد. از آن جایی که همیشه خداوند نگاهی ویژه به دردانه هایش دارد، در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۴ در مبارزه با تروریستهای تکفیری داعش در شهر #حلب به آرزویش که روی پا ایستادن و شهادت در سوریه بود رسید.
🍃میوه های درخت زندگیش دو پسر و یک دختر هستند که از او به یادگار مانده اند.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_حسنعلی_شمس_ابادی
📅تاریخ تولد: ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴
🥀مزار : شهدای شمس اباد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•﷽•
ما #جوانان بنی فاطمه اربابیم
بی حیا عمه ما #مالک_اشتر دارد👊🏻
ایل ما ایل عجم هاست که یک کودک ما
جگری با جگر شیر برابر دارد💪🏻🙌🏻
اینکه ما دست به شمشیر و زره ایستادیم✋🏻😎
سبب این است که این طایفه #رهبر دارد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh