eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
عبور کردند آنان که #رفتنشان عین ماندن بود #لاله هایی ڪه پیش پایشان زمین #ادب می کرد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 با ❤️ زنده ایم چرا که بدون آن چیزی که مفت هم نمی ارزد👈جوانی است...!! 🔰عاشق که باشی تاب نمی آوری... بی تابی و بیقرار💗 ... خودت آرام و قرار دلی برای بعضی ها اما انگار ! 🔰عاشق که باشی تحمل نمیکنی را...! آن هم غربت حریم را! نمیتوانی تحمل کنی💔 که به حرم ناموس اربابت، ذره ای👌 بر حرمتی شود...! 🔰عاشق که باشی میشوی پاره ی تن💕 ! پاره ی تن ! وعزیز حضرت مادر😌! 🔰عاشق که باشی میشوی ...! مدافع حرمی که اربابت تا آخرین نفسهایش👌 ، چشم از آن بر نداشت🚫! میشوی ارباب که مبادا حرمت حریم ارباب شکسته💔 شود 🔰عاشق که باشی علمش را به تو میسپارد؛چرا که تو ثابت کرده ای که پر از عشقیـ❤️ پر از ادبی...تو در خانه ات🏡 در امن و امن باشی و دختر مولا در خطر😵 ❌هرگز❌....! و.تو اینگونه را نشان دادی! خلاصه بگویم؛ نمیتوانی این ها را تاب بیاوری💗! 🔰عاشق که باشی میشوی " "🌷 وسرانجامت میشود آغوش 🔰عاشق که باشی میشوی سر به دامان ،و سر هوایی ات را میگذاری روی پای صاحب الزمان😍 و سودای سرت را نشانش میدهی...! 🔰عاشق که باشی بیقراری میکنی برای آنکه آغوش بگشاید برایت...که بیا☺️! 🔰 جان که سهل است.... از همه چیز می‌گذری 😊👌. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_حسین_معزغلامی : هروقت به سر #قبرم آمدید سعی کنید روضه #علی_اکبر علیه‌السلام و یا حضرت زهرا سل
6⃣9⃣4⃣ 🌷 💠 🍃🌹مداح بود ، هم از بچگی خیلی خوبی داشت😊 هم ها رو خوب اجرا میکرد هر که میخوند چون همه دوستش داشتند و با میخوند شور و حال خاصی به جلسه میداد .. ✨ 🍃🌹وقتی که بیشتر تو محل جا افتاد هر هفته داخل چهار تا هیئت هفتگی میکرد . 🍃🌹هیئت های دیگه که میرفتیم مینشست یه گوشه 😭میکرد و سینه میزد و اصلا براش فرقی نداشت که تو هیئت مداحی کنه یا سینه بزنه ... هرجای هیئت که بود بهترین رو میکرد 🍃🌹هیچوقت از مداحی کردن کسی نمیگرفت و بیشترین رو نسبت به همه مداح های امام حسین (ع) رعایت میکرد🌾 به نقل از دوستان شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢 شهیدی که #وصیت کرد مانند حضرت زهرا(س) سنگ قبر نداشته باشد👇👇 دوست دارم اگر شهید شدم؛پیکری نداشته باشم، از #ادب به دور است که در محضر سیدالشهدا(ع)، با تنی #سالم و کفن پوش محشور شوم و اگر پیکرم برگشت، دوست دارم #سنگ_قبری برایم نگذارند برایم #سخت است که سنگ مزار داشته باشم و #حضرت_زهرا سلام الله علیها بی نشان باشند! #شهید_مرتضی_عبداللهی🌷 #شهید_مدافع_حرم #مزار_خاکی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂دلا #یاران عاشق❣ زود رفتند 🍃از این وادی همه #خشنود رفتند 🍂من و تو مثل یک مرداب #ماندیم 🍃خوشا آن
#شوخی_های_شهید🌷 💢محمودرضا گاهی #با_اهلش به‌قدری شوخ بود که تا سر کار گذاشتن وحشتناک طرف پیش می‌رفت😅 من به‌عنوان #برادرش هیچ‌وقت طرف شوخی او قرار نگرفتم❌ این از چیزهایی است که هنوز هم یادآوری‌اش مرا #شرمنده می‌کند😔 💢محمودرضا #ادب بسیار زیادی با بزرگتر داشت و حق ادب را ادا می‌کرد👌 #باهم زیاد می‌خندیدیم. خیلی پیش می‌آمد که چیزی از اتفاقات کارش یا مسائل روزمره یا حتی سر کار گذاشتن دوستانش تعریف می‌کرد و می‌خندیدیم😂 اما #هیچ‌وقت نشد من طرف شوخی کوچکی از او قرار بگیرم. ✍به نقل از برادر شهید #شهید_محمودرضا_بیضایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♻ مقام معظم رهبری: اوستا عبدالحسین برونسی، این خیلی برای جامعه‌ی ما و کشور ما و تاریخ ما اهمیت
7⃣1⃣0⃣1⃣ 🌷 💠شهیدی که با حضرت زینب(س) در جبهـه دیـــدار داشت ✍همسر بزرگوار شهید برونسی: یکبار خاطره ای از جبهه برایم تعریف میکرد میگفت: 🌷کنار یکی از زاغه های سخت مشغول بودیم. تو جعبه های مخصوص مهمّات میگذاشتیم و درشان را می بستیم. گرم ڪار یکدفعه چشمم افتاد به یک خـانـم که چادری مشکی داشت، پا به پای ما مهمات میگذاشت توی جعبه ها. 🌷با خودم گفتم حتما از این خانمـهاییه که میان جبهه اصلا حواسم به این نبود که زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود. به بچه ها نگاه کردم مشغول کارشان بودند و بی تفاوت میرفتند و می آمدند، انگار آن خانم را نمیدیدند. 🌷قضیه عجیب برام سؤال شده بود موضوع عــادی بنظر نمیرسید. شدم بفهمم جریان چیست رفتم نزدیکتر تا رعایت شده باشد، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: 🌷خانم ! جایی که ما مردها هستیم شما نباید بکشین. رویش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه من زحمت نمی کشید یک آن یاد علیـه السلام افتادم و اشک توی چشمهام حلقه زد. خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست . 🌷بی اختیار شده بودم و نمیدونستم چی بگم خانم همانطور که رویشان آنطرف بود فرمودند: هرکس که یاور ما باشد البته ما هم یاری اش میکنیم. 📚کتاب خاکهای نرم کوشک ص۱۶۶ 🌷 شادی روحش صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭐️🐚⭐️🐚⭐️🐚 در پی یڪ #معجزهـ بود تا زندگےاش را دگرگون سازد به #جبهہ رفت حالا سال هاستــ ڪه مردم ڪنار
🔹شب بود🌝 که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، شهید تورجی زاده در حال پخش بود🎶، هر کس در حال خودش بود، صدای در🚪 آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم گرامی ما حضرت آیت الله پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید😍 🔹ایشان هم در نهایت قبول کردند✅ و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجره ها و طلبه هایشان سر میزدند☺️، سریع ضبط📻 را خاموش کردیم، استاد در گوشه ای از اتاق . 🔹بعد گفتند: "اگر مشکلی نیست را روشن کنید." صدای سوزناک و نوای او در حال پخش بود🎵 استاد پرسیدند: "اسم ایشان چیست⁉️" 🔹گفتم: "محمد رضا تورجی زاده." استاد پس از کمی مکث فرمودند: "ایشان (در عشقـ❤️خدا) سوخته است." گفتم: "ایشان شده. فرمانده گردان (سلام الله علیها) هم بوده. استاد ادامه داد: "ایشان قبل از سوخته بوده." 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻برشی از کتاب #قرار_بی_قرار: 🌷سر #مزار_شهدا کمی حرف زد. بچه های #گردان_عمار هم مثل ما عاشقش شدند. ه
💢یه #جوان تو دل برویی💗 بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه😍 من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا... 💢هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود‼️ میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(ع) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم❣ 💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود🚱 تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد 💢 #نذر حضرت ابوالفضل بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(ع) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊 #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🍀ای #دیدنت بهانه ترین خواهش دلم 🌼فکری بکن برای من و آتش دلمـ♥️ 🍀دست #ادب به سینه بی‌تاب می‌زنم 🌼 #صبحت_بخیر حضرت آرامش دلم سلام✋ روشنیِ دیده‌ی احرار ...😍 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ 🍀ای بهانه ترین خواهش دلم 🌼فکری بکن برای من و آتش دلمـ♥️ 🍀دست به سینه بی‌تاب می‌زنم 🌼 حضرت آرامش دلم سلام✋ روشنیِ دیده‌ی احرار ...😍 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 💢شب عملیات اومد توی خاکریز شروع کرد به جنگیدن. مثل یه بسیجی ساده. قرار بود گردان سیدالشهداء(ع)
1⃣6⃣2⃣1⃣ 💠زندگی_به_سبک_شهدا . 📝 همسر  علی تجلایی : 💜 از  که می آمد می پرسید: «چی یاد گرفتی؟» یک بار با  گفتم «یک حدیث یاد گرفتم که به نفع خودمه! : ✔(ع)و فاطمه زهرا(س)کارهای خونه رو با هم تقسیم می کردن. مثلا  هیزم می آوردن و حضرت علی عدس پاک می کردند!...» 💜 من به  گفتم. خیلی خندید، بعد گفت: «حالا بلند شو عدس بیار پاک کنم! چون شنیدم، مکلف شدم این کار رو بکنم!» ✔ گفتم«عدس نداریم ولی لپه داریم!» لپه ها رو آوردم. ریخت توی سینی داشت پاک می کرد که زنگ خانه را زدند. 💜سینی را هل داد زیر تخت!!  بود. احوال پرسی کرد و زود رفت.. به شوخی گفتم«چی شد؟! ترسیدی مادرم ببینه داری لپه پاک می کنی؟!!» گفت«نه، باخودم گفتم یا  منه یا مادر تو.اگه مادر من باشه ممکنه ناراحت بشه که عروسم بعدازاینهمه مدت که شوهرش اومده خونه به پسرم کار داده، مادر تو هم باشه حتما میگه نسیبه رو لوس می کنی!… نمی خواستم ناراحتشون کنم. 💜لازم نیست کسی بدونه من دارم لپه پاک می کنم. تو بدونی کافیه!… برای من مهم تویی!…» . ✔ به  با آن همه  و رفتار  اش نمی آمد توی  لپه پاک کند یا ظرف بشوید، ولی تا می دید به کمکش نیاز دارم، سریع می آمد کمکم!...✔ ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ 💞نکته ای از زندگی: آقایون، خانوما! جدای کمک کردن در کارها به هم، جدای  به خواسته های هم و جدای گوش دادن به صحبت های همسر.... خیلی مهمه که جلوی خونواده ی  و خونواده ی خودمون با رعایت احترام و  هوای همسرمونو داشته باشیمـ❗ سردار  🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣1⃣#قسمت_هجدهم 💢 زندگى بدون ابوالفضل ، میان #تهى است
📚 ⛅️ 9⃣1⃣ 💢 اما در این سعى آخر میان و ، کارى شده است که دل او را یکدله کرده است....سکینه ، سکینه ، سکینه ، اینجا همانجاست که جاده هاى محبت 🌸به هم می رسد. به هم گره مى خورد و مى شود. عشق او به حسین و عشق او به بچه ها در سکینه با هم تلاقى مى کند. 🖤عشق 💕او به حسین و حسین به بچه ها در سکینه به هم مى رسند.اینجا همان جاست که او در مقابل و یکجا زانو مى زند. این سکینه همان طور سینایى است که حضور حسین در آن به تجلى مى نشیند. این مرز مشترك میان حسین و بچه هاست. و ندارد که سکینه به عباس ، حرفى زده باشد.... لزومى ندارد که سکینه از عباس آب💧 خواسته باشد. 💢 چه بسا که او را از به دنبال آب منع کرده باشد... لزومى ندارد که نگاهش را به نگاه عباس دوخته باشد تا عباس ، خواستن را از او بخواند. همینقدر که او پیش روى عباس ایستاده باشد،... مژگان سیاهش را حایل چشمهایش کرده باشد و نگاهش را به دوخته باشد. همین براى عباس کافیست تا زمین و زمان را به هم بریزد و جهان را آب کند. 🖤اگر سکینه بگوید آب، عباس آب مى شود پیش پاى سکینه.... نه ، سکینه لب به گفتن آب ، تر نکرده است... فقط... شاید گفته باشد: عمو!... یا نگفته باشد.چه گذشته است میان سکینه و عباس که عباس ، عباس ، عباس ، عباس ، پیش روى امام ایستاده است و گفته است: 💢آقا! تابم تمام شده است. و آقا داده است. خب اگر آقا رخصت داده است پس چرا نمى روى عباس ! اینجا، و حوش خیمه 🏕زینب چه مى کنى ؟ عمر من ! عباس ! تو را به این جان نیم سوخته چه کار؟ آمده اى که مرا تازه کنى ؟ آمده اى که دلم را بسوزانى ⁉️ جانم را به آتش🔥 بکشى ؟ تو خود جان منى عباس ؟ برو و احتضار مرا اینقدر طولانى نکن. 🖤 چه مى عباس ! تو کجا دیده اى که من نه بالاى حرف ، که همطراز حسین ، حرفى گفته باشم ؟ تو کجا دیده اى که دلم 💗غیر از حسین به امام دیگرى اقتدا کند؟تو کجا دیده اى که من به سجاده اى غیر خاك پاى حسین نماز بگذارم.آمده اى که را به تجلى بنشینى ؟ ادب را کمال ببخشى ؟ عشق 💜را به برترین نقطه برسانى ؟چه نیازى عباس من ؟! 💢نشان ادب تو از به یاد من مانده است.... وقتى که مادر ، پیش پاى ما نشست و زار زار 😭کرد و گفت : _مرا مادر خطاب نکنید.❌ مادر شما بوده است ، این کلام ، از دهان شما فقط مقام زهراست . من شمایم . شمایم. 🖤عباس من ! تو شیر از سینه این مادر خورده اى . وقتى پدر او را به برگزید، او ایستاده بود پشت در و به خانه در نمى آمد تا ، دختر بزرگ خانه بگیرد، و تا من به او نرفتم ، او قدم به داخل خانه نگذاشت. عباس من ! تو خود معلم عشقى ! امتحان چه را پس مى دهى ؟ 💢 جانم فداى ادبت عباس ! عرفان ، شاگرد معرفت توست و عشق ، در کلاس تو درس پس مى دهد. بارها گفته ام که اگر از همه عالم و آدم ، همین را مى آفرید، به مدال فتبارك االله احسن الخالقین✨ ش میبالید.اگر آمده اى براى سخن گفتن ، پس چیزى بگو... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهدا_امامزادگان_عشقند♥️ 📸هر سه نفر به فاصله یک ساعت در #ابوکمال به شهادت رسیدند 🔻شهيدان #شهید_عل
🍃در سایه ساره خانه امن الهی امروز هم عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه باشند و راه شهدا را ادامه دهند.وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی و کرمشان شامل حالت باشد.باید باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی. 🍃شهید عارف کاید خورد در روزهایی که همه در گیر روزمرگی هایشان بوده اند. دغدغه اش شده بود دفاع از حریم . اقتدا کرده بود به سقای و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند. 🍃امروز های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود.از شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد شهدا. 🍃ای شهید در این روزها هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سایه ساره خانه امن الهی امروز هم عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃 🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بوده‌اند دغدغه‌اش شده بود دفاع از حریم . اقتدا کرده بود به سقای و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند‌. 🍃امروز های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد . 🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶.بوکمال 📅تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار : خوزستان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سایه ساره خانه امن الهی امروز هم به حقی هستند که پیرو راه شهدا باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃 🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بوده‌اند دغدغه‌اش شده بود از حریم . اقتدا کرده بود به سقای و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند‌. 🍃امروز های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد . 🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزارشهید : خوزستان 🕊محل شهادت : بوکمال 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃شهید حسنعلی شمس آبادی در سال ۱۳۴۷ در محله شمس آباد از توابع شهر نقاب ( شهرستان جوین) در خانواده مذهبی به دنیا آمد. 🍃 به، تواضع، خوش اخلاقی، و بی ریایی نزد دوستان و نزدیکان بود. ویژگی هایی که او را برازنده کرد. 🍃 در سپاه خدمت می کرد. همکارانش دیده بودند بعضی روزها بعد از ساعات کاری که همه می رفتند، می مانده و مشغول نظافت محل کار می شده! 🍃در سال های ۸۸ و ۹۴ این سردار شهید به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شده و سالی هم در طرح نیروهای مسلح از دستان مسئولین سپاه لوح تقدیر دریافت کرده. 🍃در اش آورده : (*آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند *بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی *بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. *عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند) 🍃با31 سال خدمت صادقانه در پاسداران بازنشسته شده بود که دوباره دعوت به خدمت شد. 🍃شهید حسن علی شمس آبادی هم بدون چون و چرا و چشم داشتی پذیرفت.در پیاده روی اربعین همان سال به همراهانش گفت: "در این زیارت شهادت در را از امام حسین(ع) طلب کرده ام." 🍃برای اعزام به سوریه با تجربه هایی که در داشت خیلی سریع شد. از آن جایی که همیشه خداوند نگاهی ویژه به دردانه هایش دارد، در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۴ در مبارزه با تروریست‌های تکفیری داعش در شهر به آرزویش که روی پا ایستادن و شهادت در سوریه بود رسید. 🍃میوه های درخت زندگیش دو پسر و یک دختر هستند که از او به یادگار مانده اند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ 🥀مزار : شهدای شمس اباد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠 امام علیه السلام: 👌اگر دو روز از عمرت باقی بود، 1️⃣ روز اول را بیاموز .. 2️⃣ و روز دوم را زندگی کن .. 🔻 خداوند، 🍃 به پاس همین باادب زندگی کردن، 🔻 برای تو، 🍃 بهترین جایگاه بهشتی را در نظر می گیرد.! 🏴 شهادت جانسوز، رئیس مذهب، امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh