#تلنگـــــــــر🔔🔔
با #عشقـ❤️ زنده ایم چرا که بدون آن
چیزی که مفت هم نمی ارزد👈جوانی است...!!
🔰عاشق که باشی
تاب نمی آوری...
بی تابی و بیقرار💗 ...
خودت آرام و قرار دلی برای بعضی ها
اما انگار #آرام_نداری!
🔰عاشق که باشی
تحمل نمیکنی #غربت را...!
آن هم غربت حریم #اربابت را!
نمیتوانی تحمل کنی💔 که به حرم ناموس اربابت، #ناموس_مولایت ذره ای👌 بر حرمتی شود...!
🔰عاشق که باشی
میشوی پاره ی تن💕 !
پاره ی تن #امام_حسین!
وعزیز حضرت مادر😌!
🔰عاشق که باشی
میشوی #مدافع_حرم...!
مدافع حرمی که اربابت تا آخرین نفسهایش👌 ، چشم از آن بر نداشت🚫!
میشوی #مدافع_حریم ارباب
که مبادا حرمت حریم ارباب شکسته💔 شود
🔰عاشق که باشی
#عباس علمش را به تو میسپارد؛چرا که تو ثابت کرده ای که پر از عشقیـ❤️ پر از ادبی...تو در خانه ات🏡 در امن و امن باشی و #حرم دختر مولا در خطر😵
❌هرگز❌....!
و.تو اینگونه #ادب را نشان دادی!
خلاصه بگویم؛
نمیتوانی این ها را تاب بیاوری💗!
🔰عاشق که باشی
میشوی " #شهید"🌷
وسرانجامت میشود آغوش #امام_زمانت
🔰عاشق که باشی
میشوی سر به دامان #مولایت ،و سر هوایی ات را میگذاری روی پای صاحب الزمان😍 و سودای سرت را نشانش میدهی...!
🔰عاشق که باشی
بیقراری میکنی برای آنکه #علی_اکبر آغوش بگشاید برایت...که بیا☺️!
🔰 #عاشق_که_باشی
جان که سهل است....
از همه چیز میگذری 😊👌.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_حسین_معزغلامی : هروقت به سر #قبرم آمدید سعی کنید روضه #علی_اکبر علیهالسلام و یا حضرت زهرا سل
6⃣9⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 #نوکری
🍃🌹مداح بود ، هم از بچگی #صدای خیلی خوبی داشت😊 هم #سبک ها رو خوب اجرا میکرد هر #هیئتی که میخوند چون همه دوستش داشتند و با #اخلاص میخوند شور و حال خاصی به جلسه میداد .. ✨
🍃🌹وقتی که بیشتر تو محل جا افتاد هر هفته داخل چهار تا هیئت هفتگی #مداحی میکرد .
🍃🌹هیئت های دیگه که میرفتیم مینشست یه گوشه #گریه 😭میکرد و سینه میزد و اصلا براش فرقی نداشت که تو هیئت مداحی کنه یا سینه بزنه ...
هرجای هیئت که بود بهترین #نوکری رو میکرد
🍃🌹هیچوقت از مداحی کردن کسی #ایراد نمیگرفت و بیشترین #ادب رو نسبت به همه مداح های امام حسین (ع) رعایت میکرد🌾
به نقل از دوستان شهید
#شهید_حسین_معز_غلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💢 شهیدی که #وصیت کرد مانند حضرت زهرا(س) سنگ قبر نداشته باشد👇👇
دوست دارم اگر شهید شدم؛پیکری نداشته باشم،
از #ادب به دور است که در محضر سیدالشهدا(ع)،
با تنی #سالم و کفن پوش محشور شوم و
اگر پیکرم برگشت، دوست دارم #سنگ_قبری برایم نگذارند
برایم #سخت است که سنگ مزار داشته باشم
و #حضرت_زهرا سلام الله علیها بی نشان باشند!
#شهید_مرتضی_عبداللهی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#مزار_خاکی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂دلا #یاران عاشق❣ زود رفتند 🍃از این وادی همه #خشنود رفتند 🍂من و تو مثل یک مرداب #ماندیم 🍃خوشا آن
#شوخی_های_شهید🌷
💢محمودرضا گاهی #با_اهلش بهقدری شوخ بود که تا سر کار گذاشتن وحشتناک طرف پیش میرفت😅 من بهعنوان #برادرش هیچوقت طرف شوخی او قرار نگرفتم❌ این از چیزهایی است که هنوز هم یادآوریاش مرا #شرمنده میکند😔
💢محمودرضا #ادب بسیار زیادی با بزرگتر داشت و حق ادب را ادا میکرد👌 #باهم زیاد میخندیدیم. خیلی پیش میآمد که چیزی از اتفاقات کارش یا مسائل روزمره یا حتی سر کار گذاشتن دوستانش تعریف میکرد و میخندیدیم😂 اما #هیچوقت نشد من طرف شوخی کوچکی از او قرار بگیرم.
✍به نقل از برادر شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♻ مقام معظم رهبری: اوستا عبدالحسین برونسی، این خیلی برای جامعهی ما و کشور ما و تاریخ ما اهمیت
7⃣1⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠شهیدی که با حضرت زینب(س) در جبهـه دیـــدار داشت
✍همسر بزرگوار شهید برونسی:
یکبار خاطره ای از جبهه برایم تعریف میکرد
میگفت:
🌷کنار یکی از زاغه های #مهمات سخت مشغول بودیم.
تو جعبه های مخصوص مهمّات میگذاشتیم و درشان را می بستیم.
گرم ڪار یکدفعه چشمم افتاد به یک خـانـم #محجبـه که چادری مشکی داشت،
پا به پای ما مهمات میگذاشت توی جعبه ها.
🌷با خودم گفتم حتما از این خانمـهاییه که میان جبهه
اصلا حواسم به این نبود که #هیچ زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود.
به بچه ها نگاه کردم مشغول کارشان بودند و بی تفاوت میرفتند و می آمدند، انگار آن خانم را نمیدیدند.
🌷قضیه عجیب برام سؤال شده بود
موضوع عــادی بنظر نمیرسید.
#کنجکاو شدم بفهمم جریان چیست
رفتم نزدیکتر تا رعایت #ادب شده باشد،
سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم:
🌷خانم ! جایی که ما مردها هستیم شما نباید #زحمت بکشین.
رویش طرف من نبود.
به تمام قد ایستاد و فرمود:
مگر شما در راه #برادر من زحمت نمی کشید
یک آن یاد #امـام_حسیـن علیـه السلام
افتادم و اشک توی چشمهام حلقه زد.
خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست .
🌷بی اختیار شده بودم و نمیدونستم چی بگم
خانم همانطور که رویشان آنطرف بود فرمودند:
هرکس که یاور ما باشد البته ما هم یاری اش میکنیم.
📚کتاب خاکهای نرم کوشک ص۱۶۶
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
شادی روحش صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭐️🐚⭐️🐚⭐️🐚 در پی یڪ #معجزهـ بود تا زندگےاش را دگرگون سازد به #جبهہ رفت حالا سال هاستــ ڪه مردم ڪنار
🔹شب بود🌝 که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، #دعای_توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود🎶، هر کس در حال خودش بود، صدای در🚪 آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم #استاد گرامی ما حضرت آیت الله #جوادی_آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید😍
🔹ایشان هم در نهایت #ادب قبول کردند✅ و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجره ها و طلبه هایشان سر میزدند☺️، سریع ضبط📻 را خاموش کردیم، استاد در گوشه ای از اتاق #نشستند.
🔹بعد گفتند: "اگر مشکلی نیست #ضبط را روشن کنید." صدای سوزناک و نوای #ملکوتی او در حال پخش بود🎵 استاد پرسیدند: "اسم ایشان چیست⁉️"
🔹گفتم: "محمد رضا تورجی زاده."
استاد پس از کمی مکث فرمودند:
"ایشان (در عشقـ❤️خدا) سوخته است." گفتم: "ایشان #شهید شده. فرمانده گردان #یا_زهرا(سلام الله علیها) هم بوده. استاد ادامه داد: "ایشان قبل از #شهادت سوخته بوده."
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻برشی از کتاب #قرار_بی_قرار: 🌷سر #مزار_شهدا کمی حرف زد. بچه های #گردان_عمار هم مثل ما عاشقش شدند. ه
💢یه #جوان تو دل برویی💗 بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه😍 من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
💢هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود‼️ میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(ع) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم❣
💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود🚱 تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
💢 #نذر حضرت ابوالفضل بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(ع) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🍀ای #دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
🌼فکری بکن برای من و آتش دلمـ♥️
🍀دست #ادب به سینه بیتاب میزنم
🌼 #صبحت_بخیر حضرت آرامش دلم
سلام✋ روشنیِ دیدهی احرار ...😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 💢شب عملیات اومد توی خاکریز شروع کرد به جنگیدن. مثل یه بسیجی ساده. قرار بود گردان سیدالشهداء(ع)
1⃣6⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠زندگی_به_سبک_شهدا
. 📝 همسر #شهید علی تجلایی :
💜 از #جبهه که می آمد می پرسید: «چی یاد گرفتی؟» یک بار با #خنده گفتم «یک حدیث یاد گرفتم که به نفع خودمه! :
✔#امام_علی(ع)و فاطمه زهرا(س)کارهای خونه رو با هم تقسیم می کردن. مثلا
#حضرت_زهرا هیزم می آوردن و حضرت علی عدس پاک می کردند!...»
💜 من به #شوخی گفتم. خیلی خندید، بعد گفت:
«حالا بلند شو عدس بیار پاک کنم! چون شنیدم، مکلف شدم این کار رو بکنم!» ✔ گفتم«عدس نداریم ولی لپه داریم!» لپه ها رو آوردم.
ریخت توی سینی داشت پاک می کرد که زنگ خانه را زدند.
💜سینی را هل داد زیر تخت!! #مادرم بود. احوال پرسی کرد و زود رفت.. به شوخی گفتم«چی شد؟! ترسیدی مادرم ببینه داری لپه پاک می کنی؟!!» گفت«نه، باخودم گفتم یا #مادر منه یا مادر تو.اگه مادر من باشه ممکنه ناراحت بشه که عروسم بعدازاینهمه مدت که شوهرش اومده خونه به پسرم کار داده،
مادر تو هم باشه حتما میگه نسیبه رو لوس می کنی!… نمی خواستم ناراحتشون کنم.
💜لازم نیست کسی بدونه من دارم لپه پاک می کنم.
تو بدونی کافیه!… برای من مهم تویی!…»
. ✔ به #علی_تجلایی با آن همه #ابهت و رفتار #نظامی اش نمی آمد توی #خانه لپه پاک کند یا ظرف بشوید، ولی تا می دید به کمکش نیاز دارم، سریع می آمد کمکم!...✔
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
💞نکته ای از زندگی:
آقایون، خانوما!
جدای کمک کردن در کارها به هم،
جدای #احترام به خواسته های هم
و جدای گوش دادن به صحبت های همسر....
خیلی مهمه که جلوی خونواده ی #همسر و خونواده ی خودمون
با رعایت احترام و #ادب هوای همسرمونو داشته باشیمـ❗
سردار #شهید_علی_تجلایی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣1⃣#قسمت_هجدهم 💢 زندگى بدون ابوالفضل ، میان #تهى است
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣1⃣#قسمت_نوزدهم
💢 اما در این سعى آخر میان #خیمه و #میدان ، کارى شده است که دل او را یکدله کرده است....سکینه ، سکینه ، سکینه ، اینجا همانجاست که جاده هاى محبت 🌸به هم می رسد.#عشقهاى_مختلف به هم گره مى خورد و #یکى مى شود.
عشق او به حسین و عشق او به بچه ها در سکینه با هم تلاقى مى کند.
🖤عشق 💕او به حسین و #عشق حسین به بچه ها در سکینه به هم مى رسند.اینجا همان جاست که او در مقابل #حسین و #بچه_ها یکجا زانو مى زند.
این سکینه همان طور سینایى است که حضور حسین در آن به تجلى مى نشیند.
این #سکینه مرز مشترك میان حسین و بچه هاست. و #لزومى ندارد که سکینه به عباس ، حرفى زده باشد....
لزومى ندارد که سکینه از عباس آب💧 خواسته باشد.
💢 چه بسا که او را از #رفتن به دنبال آب منع کرده باشد... لزومى ندارد که نگاهش را به نگاه عباس دوخته باشد تا عباس ، خواستن را از #چشمهاى او بخواند. همینقدر #کافیست که او پیش روى عباس ایستاده باشد،... مژگان سیاهش را حایل چشمهایش کرده باشد و نگاهش را به #زمین دوخته باشد.
همین براى عباس کافیست تا زمین و زمان را به هم بریزد و جهان را آب کند.
🖤اگر سکینه بگوید آب، #هستى عباس آب مى شود پیش پاى سکینه....
نه ، سکینه لب به گفتن آب ، تر نکرده است... فقط... شاید گفته باشد:
عمو!... یا نگفته باشد.چه گذشته است میان سکینه و عباس که عباس #ادب ،
عباس #معرفت ، عباس #ماموم ،
عباس #خضوع ، پیش روى امام ایستاده است و گفته است:
💢آقا! تابم تمام شده است.
و آقا #رخصت داده است.
خب اگر آقا رخصت داده است پس چرا نمى روى عباس ! اینجا، #حول و حوش خیمه 🏕زینب چه مى کنى ؟ عمر من !
عباس ! تو را به این جان نیم سوخته چه کار؟ آمده اى که #داغ مرا تازه کنى ؟
آمده اى که دلم را بسوزانى ⁉️ جانم را به آتش🔥 بکشى ؟ تو خود جان منى عباس ؟ برو و احتضار مرا اینقدر طولانى نکن.
🖤#رخصت_ازمن چه مى #طلبى عباس ! تو کجا دیده اى که من نه بالاى حرف #حسین ، که همطراز حسین ، حرفى گفته باشم ؟ تو کجا دیده اى که دلم 💗غیر از حسین به امام دیگرى اقتدا کند؟تو کجا دیده اى که من به سجاده اى غیر خاك پاى حسین نماز بگذارم.آمده اى که #معرفت را به تجلى بنشینى ؟ ادب را کمال ببخشى ؟
عشق 💜را به برترین نقطه #ظهور برسانى ؟چه نیازى عباس من ؟!
💢نشان ادب تو از #دامان_مادرت به یاد من مانده است.... وقتى که مادر #خطابش_کردیم ، پیش پاى ما نشست و زار زار #گریه 😭کرد و گفت : _مرا مادر خطاب نکنید.❌ مادر شما #فاطمه بوده است ، این کلام ، از دهان شما فقط #برازنده مقام زهراست . من #خدمتگزار شمایم . #کنیز شمایم.
🖤عباس من !
تو شیر #ادب از سینه این مادر خورده اى . وقتى پدر او را به #همسرى برگزید، او ایستاده بود پشت در و به خانه در نمى آمد تا #ازمن ، دختر بزرگ خانه #رخصت بگیرد، و تا من به #پیشواز او نرفتم ، او قدم به داخل خانه نگذاشت.
عباس من ! تو خود معلم عشقى ! امتحان چه را پس مى دهى ؟
💢 جانم فداى ادبت عباس !
عرفان ، شاگرد معرفت توست و عشق ، در کلاس تو درس پس مى دهد.
بارها گفته ام که #خدا اگر از همه عالم و آدم ، همین #یک_عباس را مى آفرید،
به مدال فتبارك االله احسن الخالقین✨ ش میبالید.اگر آمده اى براى سخن گفتن ، پس چیزى بگو...
#ادامه_دارد.....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهدا_امامزادگان_عشقند♥️ 📸هر سه نفر به فاصله یک ساعت در #ابوکمال به شهادت رسیدند 🔻شهيدان #شهید_عل
🍃در سایه ساره خانه امن الهی
امروز هم عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه #شهدا باشند و راه شهدا را ادامه دهند.وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی #لطف و کرمشان شامل حالت باشد.باید #عارف باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی.
🍃شهید عارف کاید خورد در روزهایی که همه در گیر روزمرگی هایشان بوده اند. دغدغه اش شده بود دفاع از حریم #اهل_بیت. اقتدا کرده بود به سقای #ادب و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند.
🍃امروز #بغض های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود.از شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد شهدا.
🍃ای شهید در این روزها
هوای دلهایمان را راهی خود کنید
تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_عارف_کایدخورد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در سایه ساره خانه امن الهی
امروز هم عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه #شهدا باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید #عارف باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃
🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بودهاند
دغدغهاش شده بود دفاع از حریم #اهل_بیت. اقتدا کرده بود به سقای #ادب و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند.
🍃امروز #بغض های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد #شهدا.
🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عارف_کایدخورده
📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶.بوکمال
📅تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار : خوزستان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در سایه ساره خانه امن الهی
امروز هم #عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه شهدا باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید #عارف باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃
🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بودهاند
دغدغهاش شده بود #دفاع از حریم #اهل_بیت. اقتدا کرده بود به سقای #ادب و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند.
🍃امروز #بغض های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از #شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد #شهدا.
🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عارف_کایدخورده
📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۰
🥀مزارشهید : خوزستان
🕊محل شهادت : بوکمال
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃شهید حسنعلی شمس آبادی در سال ۱۳۴۷ در محله شمس آباد از توابع شهر نقاب ( شهرستان جوین) در خانواده مذهبی به دنیا آمد.
🍃 به#اخلاص، تواضع، خوش اخلاقی، #ادب و بی ریایی نزد دوستان و نزدیکان #معروف بود. ویژگی هایی که او را برازنده#شهادت کرد.
🍃 در سپاه خدمت می کرد. همکارانش دیده بودند بعضی روزها بعد از ساعات کاری که همه می رفتند، می مانده و مشغول نظافت محل کار می شده!
🍃در سال های ۸۸ و ۹۴ این سردار شهید به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شده و سالی هم در طرح#مالک_اشتر نیروهای مسلح از دستان مسئولین سپاه لوح تقدیر دریافت کرده.
🍃در #وصیت_نامه اش آورده :
(*آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند
*بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی
*بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
*عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند)
🍃با31 سال خدمت صادقانه در#سپاه پاسداران بازنشسته شده بود که دوباره دعوت به خدمت شد.
🍃شهید حسن علی شمس آبادی هم بدون چون و چرا و چشم داشتی پذیرفت.در پیاده روی اربعین همان سال به همراهانش گفت: "در این زیارت شهادت در #سوریه را از امام حسین(ع) طلب کرده ام."
🍃برای اعزام به سوریه با تجربه هایی که در#دفاع_مقدس داشت خیلی سریع #اعزام شد. از آن جایی که همیشه خداوند نگاهی ویژه به دردانه هایش دارد، در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۴ در مبارزه با تروریستهای تکفیری داعش در شهر #حلب به آرزویش که روی پا ایستادن و شهادت در سوریه بود رسید.
🍃میوه های درخت زندگیش دو پسر و یک دختر هستند که از او به یادگار مانده اند.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_حسنعلی_شمس_ابادی
📅تاریخ تولد: ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴
🥀مزار : شهدای شمس اباد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠 امام #صادق علیه السلام:
👌اگر دو روز از عمرت باقی بود،
1️⃣ روز اول را #ادب بیاموز ..
2️⃣ و روز دوم را #مودب زندگی کن ..
🔻 خداوند،
🍃 به پاس همین باادب زندگی کردن،
🔻 برای تو،
🍃 بهترین جایگاه بهشتی را در نظر می گیرد.!
🏴 شهادت جانسوز، رئیس مذهب، امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh