🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣6⃣ به یاد #شهید_عباس_آسمیه🌷 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣7⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_عباس_آسمیه🌷
💠نحوه شهادت عباس
🔹عباسم با گذراندن دورههای تخصصی و به صورت #داوطلبانه برای دفاع از #حرمین ائمه معصومین (ع) راهی سوریه شد.
🔸یکی از دوستانش برای ما تعریف می کرد که در #سوریه سختی زیاد کشیدیم و چند روزی بود که به جز چند #خرما چیزی برای خوردن نبود اما عباس همیشه لبخند
می زد و می گفت:
زیاد فکرش را نکنید درست می شود.
🔹عباس و ۳ نفر دیگر بالای #تپه ای رفته بودند و #شجاعانه می جنگیدند تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند. او از #قلب و #پهلو تیر خورد و در نهایت به آرزوی دیرینه اش رسید و جام #شهادت را از دست مولای بی کفن نوشید و پیکرش نیز برنگشت.
🍃🌹🍃🌹
🔸وصیت شهید خطاب به #مادرش
مادر جان #عاشقانه_ترین لحظاتم را با تو گذرانده ام بعد از خدا تو را بسیار بسیار دوست دارم و از تو می خواهم #آرامش خودت را حفظ کنی چرا که آرامش تو خانواده را #مدیریت خواهد کرد پس هر زمان به یادم افتادی یاد حضرت زینب(س) باش و از ایشان #صبر بخواه
✍راوی: مادر شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بعد از شهادتش🕊 یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول #محرم شروع شده بود.روز
0⃣9⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠از زبان مادر شهید:
🔰#مصطفی حدود هفت سالش بود نزدیک #محرم ،مسجد داشت آماده می شد که دسته عزاداری🏴 آماده شود.
🔰مصطفی رفت از عزاداران مسجد #خواهش کرد که سنج یا زنجیر بزنند.از #مسجد بیرونش کردند🙁، گفتند :شما بچه هستید، نظم دسته عزاداری را بهم میریزید🗯.
🔰مصطفی خیلی ناراحت شد😔
وقتی برای من تعریف کرد، گفت: #مامان من سال دیگه خودم دسته راه می ندازم✊.
🔰واقعا همین شد و سال بعد با کمک #برادر و پسر عموها و باقی دوستانش یک #دسته راه انداختند✅.
🔰از همان کودکی خوب #مدیریت می کرد.بسیار باهوش بود👌. در یادگیری بازیها سریع بود، افکار 💭طرف مقابل را متوجه می شد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_تورجی_زاده🌷 خدایا معیار سنجش اعمال، #خلوص است. من میدانم اخلاصم کم است، اما اگر مخلص نیستم #ا
0⃣1⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#راز_سه_شنبه_های_شهید_تورجی_زاده
🔰اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر🏕 فرماندهی ، #جوان خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان #نیرو نمی خواهی⁉️
گفتم : تا ببینم کی باشه😊!
🔰گفت : #محمـــد_تــورجی ، گفتم این محمد آقا کی هست❓لبخندی زد و گفت : #خودم هستم☺️.نگاهی به او کردم👀 و گفتم : چیکار بلدی؟گفت: بعضی وقت ها می خونم🎤. گفتم اشکالی نداره ، #همین_الآن بخون!
🔰همانجا نشست و کمی #مداحی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود👌. اشعاری در مورد #حضرت_زهـــــرا(سلام الله علیها) خواند.
🔰 #علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی #مسائل_سیاسی از گردان قبلی خارج شده.کمی که با او صحبت کردم👥 فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است✔️.
🔰گفتم : به یک #شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی📞 خودم باشی! قبول کرد و به #گردان ما ملحق شد.مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت: می خواهم #بروم بین بقیه نیروها.
🔰گفتم : باشه اما باید #مسئول دسته شوی. قبول کرد✅. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد.بچه ها خیلی دوستش داشتند💞. همیشه تعدادی از نیروها اطراف #محمـــد بودند.
🔰چند روز بعد گفتم محمـــد باید #معاون گروهان شوی.
قبول نمی کرد❌، با اسرار به من گفت: به شرطی که #سه_شنبه_ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!با تعجب گفتم: چطــور🤔؟
🔰با خنده گفت😅: جان آقای مسجدی #نپرس!
قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. #مدیریت محمد خیلی خوب بود👌. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید #مسئول گروهان بشی.
🔰رفت یکی از دوستان را #واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری😐!کمی فکر کرد💭 و گفت : قبول می کنم ، اما با همان #شرط قبلی!
🔰گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری⁉️ اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی #کجا_میری؟اصرار می کرد که نگوید. من هم #اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی.بالأخره گفت.
🔰حاجی تا زنده هستم به کسی نگو🚫، من سه شنبه ها از این جا می رم #مسجد_جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم.با تعجب نگاهش می کردم😧. چیزی نگفتم.
🔰 بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری #دارخــوئیــن تا #جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن نماز📿 امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد.یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب🌘 برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم.سرش به شیشه بود. مشغول خواندن #نافله بود. قطرات اشک😭 از چشمانش جااری بود.
🔰در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار #14بار ماشین🚕 عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم #نماز را خواندم و سریع برگشتم!
✍به روایت از همرزم شهید
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(14) 🔸این دومین باری بود که شیطان پس از داستان فرزندان آدم علیه السّلام
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(15)
✅ درسهای داستان یوسف علیه السّلام
🔹در جریان داستان یوسف علیه السّلام چند نکته قابل تأمل است:
1⃣ نخست #مدیریت بی نظیر یعقوب علیه السّلام نسبت به حوادثی است که در سراسر این ماجرای عبرت انگیز رخ داد. از زمان کودکی یوسف علیه السّلام و تربیت وی برای پذیرش بار مسؤولیتی سنگین و چاره جویی های وی در مقابل دشمنی و اختلاف فرزندان که اتحاد آنان را در معرض خطر جدی قرار داده بود، تا حفظ برادران یوسف پس از ارتکاب آن جنایت بزرگ به نحوی که در عین گوشزد نمودن دائمی به آنان در خصوص لزوم توبه از کردار گذشته شان، با آنان به نحوی برخورد نمی کرد که یکسره خود را از دین خدا خارج و از رحمت او محروم بدانند، همه و همه از علم و آگاهی وی نسبت به حوادث در عین حال تدبیر جریانات خبر می دهد.
🔹 این مدیریت برجسته تنها در سایه یک ویژگی مهم قابل دستیابی بود و آن #صبری بود که وی در این راه از خود نشان داد. در خصوص این صفت پیامبران پیشتر در داستان نوح نبی علیه السّلام توضیح دادیم و ضمن تبیین نقش آخرالزمانی آن بر لزوم اتخاذ این تدبیر به ویژه در حوادث نزدیک به ظهور تأکید نمودیم.
2⃣دومین نکته قابل برداشت از داستان یوسف در جریان درگیری حق و باطل استفاده شیطان است از قدرت #شهوت_جنسی برای فروریختن پرده های #عفت و حیا و مقابله با راهبردی است که پیش از این تحت عنوان اهمیت #خانواده از آن نام بردیم.
🔹این موضوع با داستان زلیخا و تلاش وی برای برقراری چنین رابطه ای با یوسف در این مقطع به اوج خود می رسد که خداوند نیز با تأکید بر عصمت و پاکی یوسف علیه السّلام به زیبایی آن را در قرآن کریم بیان نموده است.
🔹 در اینجا تذکر این نکته شایسته است که گاه شیطان به شکل مستقیم بر انبیا و انسان های پاک سلطه ای ندارد، تلاش می کند تا از طریق تأثیرگذاری بر انسانهای ضعیف آنان را بر سر راه مؤمنان قرار دهد و از این رهگذر به اغفال آنان بپردازد.
🔹مؤمنان #آخرالزمان بی شک بایستی نسبت به این نوع ورود غیرمستقیم شیطان به زندگی شان حساس باشند.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد. ..
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
عباس در آخرین روزهای قبل از رفتنش می گفت بعضیها میگویند کسانی باید به #جنگ بروند که #تجربه داشته
وقتی به فرودگاه #دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا میتونی این یکی دو روز بگیر #بخواب!»
گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز #زیارت و #خواب هیچ کار دیگهای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته #بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد.
در فرودگاه هم میفهمیدند به #حلب میرویم طور دیگری نگاهمان میکردند. حسابی به ما میرسیدند و #پذیرایی میکردند! انگار دو دقیقه بعد میخواهند سرمان را #ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای عباس از پشت بیسیم میآمد که دائم میگفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک میخوام»
صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر #مرد شده این عباس!» فرمانده گروهان شده بود و #مدیریت میکرد. دوست داشتیم زودتر برویم و عباس و بچهها را ببینیم.
✍حسین جوینده-همرزم شهید
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#پاسدار_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آخرین حرفهای رفاقتی 🌹شهید رسول خلیلی🌹 🔹همه که باید بریم 🔸 چقدر خوبه زیبا بریم. 🔹 برام دعا کنی
🍃🌺🍃🌺
در دانشگاه رشته ی #مدیریت می خواند؛ سال ۸۸ در جریان #فتنه کلا چند روز وسط معرکه بود، شوخی که نبود آن ها می خواستند به #ولایت وانقلاب ضربه بزنند که خدا را شکر و به یاری امام زمان ناکام ماندند.
وقتـے پسرم در #سوریه به شهادت رسید🕊 و پیکرش را آوردند چون بدن و صورتش #زخم بسیاری برداشته بود قابل شناسایی نبود.😔 من او را از ضربه های چاقوی #فتنه۸۸ در بازوی چپش شناختم😭😣💚
#راوے👇
#پدر_شهید
#شهید_رسول_خلیلی🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃❣🍃❣🍃 🌷خانواده #شهید مغنیه به یک #مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه #الغبیری بود
0⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔻مروری بر زندگی نامه شهید
🌷 #شهید_جهاد_مغنیه در سال 1991 در لبنان در خانواده ایی مبارز متولد شد.
جهاد #چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد وی یک خواهر و یک برادر به نام های فاطمه ومصطفی داشت.
🌷وی تحصیلات عالیه را در رشته #مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت یکی از بهترین دانشگاه های خاورمیانه
شروع کرد و تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای #شهادت نائل شد.
🌷در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیر ساختهای
#جولان را بدست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند که #مسئول_اول این پایگاه شهیدجهاد مغنیه
پسر #شهید_عماد_مغنیه( فرمانده ارشد حزب الله که در سال 2008 در توافق تبادل اسراء میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد.) بود
🌷اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد آشنا شدند که او در مراسم ختم والده #سردار_سلیمانی شرکت
کرده بود درست پشت سر سردار ایستاده بود و به مهمانان #خوش_آمد میگفت.
گاهی شانه های سردار را می بوسید و سردار گاه بر میگشت و با او نجوا می کرد،
رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در #کانون_توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی از
مهمان ها معرفی میکرد و آنها با لبخند او را به آغوش می کشیدند.
🌷بر اساس اعلام حزب الله لبنان در 18 ژانویه 2015 سالروز پایان جنگ 22 روزه غزه و شکست اسرائیل
در این جنگ گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید از شهرک های سوریه مورد حمله موشکی #اسرائیل
قرار گرفتند و به مقام والای شهادت نائل شدند.
این شهید بزرگوار نیز در بین آنها بود.
#شهید_جهاد_مغنیه🌷
#شهید_جبهه_مقاومت
#شهید_شاخص_سال۹۸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#قاب_ماندگار 🎉بعضی ها وقتی #میروند دوست داشتنی تر💖 می شوند ... 🎉امروز روز #تولد_توست ولی بی حضو
6⃣6⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰در سال 84 به همراه #دوستم در مسجد🕌 محل فعالیت های فرهنگی داشتیم، مهدی معمولا برای بردن #برادرزاده خود که دوست من💕 بود به مسجد می آمد، طی این رفت و آمد ها توسط دوستم از من اجازه #خواستگاری گرفت و به صورت سنتی به منزل ما آمدند🏘
🔰طی رسومات #مذهبی و اسلامی من و مهدی با هم صحبت کردیم ایشان در همان جلسه اول به من گفتند: که من بیشتر از #40سال عمر نخواهم کرد❌ و عاشق شهادت🌷 در راه خدا هستم و اگر مقام معظم رهبری دستور #جهاد دهند تحت هر شرایطی که باشم عازم جهاد میشوم👌 من نیز شرطش را #پذیرفتم و با هم به توافق رسیدیم.
🔰ما در سال 85 #ازدواج کردیم، زندگی با مهدی برایم سر تا سر لطف بود و رضایت😍 مهدی بسیار خوش اخلاق بود، #مهربان، با گذشت، قانع و مسئولیت پذیر بود👌 از هیچ کوششی برای رشد من دریغ نمیکرد❌
🔰برای ادامه تحصیل بسیار مشوق👏 من بود و همینطور #خودش نیز ادامه تحصیل داد و تا مقطع لیسانس رشته #مدیریت دولتی درس خواند، خود من نیز در رشته کارشناسی امور #تربیتی تحصیل کردم📚 و در #حوزه علمیه تا مقطع فوق لیسانس ادامه دادم و تنها مشوق من مهدی بود☺️
🔰مهدی #همیشه پشتیبانم بود به من میگفت: شما درست را بخوان و اصلا نگران هزینه های💰 تحصیلی نباش اگر شده #گدایی میکنم تا هزینه های تحصیلت را جور کنم. در کنارش💞 احساس #آرامش میکردم .
🔰روش زندگی ما طوری بود که مهدی بیشتر اوقات #ماموریت بود و و من از اینکه مهدی مشغول کارهایی بود که به آن علاقه💖 داشت #راضی بودم. با تولد نازنین فاطمه👶 در سال 94 خوشبختی مان کامل تر شد، #مهدی بسیار به نازنین فاطمه علاقه داشت.
#شهید_مهدی_عسگری
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5870655230554670444.mp3
10.05M
#مهندسی_فکر 31
اونایی که اهل تفکر💬 نیستند
نمی تونن #مدیریت زمان و مکان رو
در تنظیم روابطشون با خدا
و تنظیم روابطشون با دیگران، بدست بگیریند.
چرا؟ چه ربطــــی داره آخه؟⁉️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔆نام: محمد استحکامی، متاهل و دارای 2 فرزند ▪️نحوه شهادت:🥀 🔆در مبارزه با #تکفیری های تروریست در دفا
💌فرازی از #وصیت_نامه ء شهید:
🔰همانطور که #امام خمینی(ره) فرمودند: “پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد”، اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه ی کسانی که به خدا و اهل بیت عصمت و #طهارت علیهم السلام اعتقاد دارند باید به توجه ویژه به آن داشته باشند. هر کجا که دور شدیم و غفلت کردیم ضربه خوردیم.
🔰مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود #خداوند به واسطه ی حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان(عج) هستند به واسطه ی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند #مدیریت می شود و وظیفه ی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند
🔰 تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده ی خود نابود کنند، سنگین است. و باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن 📖و اهلبیت علیهم السلام و نائب امام زمان(عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم.
🔰به گفته #شهید اهل قلم (آوینی): ”. اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد”
چه بهتر که انسان به واسطه ی ریختن خون خودش بتواند به دین اسلام کمک کند. چه چیزی بالاتر از این است که خیر دنیا و آخرت در پی دارد. البته این مطلب را بگویم که #شهادت را به هر کس نمی دهند و خدا به بندگان ویژه ی خود می دهد و من این احساس را می کنم که لیاقت این امر را ندارم و از خدا می خواهم که این لیاقت را شامل من سرتا پا گناه🚫 و تقصیر کند. انشاء الله
#شهید_محمد_استحکامی🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh