eitaa logo
شِیخ .
10.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
133 ویدیو
5 فایل
‌الله ‌ - طلبه - نویسنده - فعال رسانه #طلبه‌ی‌جوان‌حزب‌اللهی . مدیر - @Modir_sheikh تبلیغات - @O_o_tab_o_O ناشناس : https://daigo.ir/secret/84750920
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌باید خرید کتاب . . . یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی - مثل این لوسترها، میزهای گوناگون، مبلهای مختلف و پرده و... به کتاب اهمیت بدهند. اول کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد به زواید بپردازند.
‌ بحثِ امروز . [ تاثیر حلم در رابطه زوجین ] ‌
‌ برای اینکه به درستی بتونیم درمورد این موضوع صحبت کنیم اول باید به خوبی معنای حلم رو درک کنیم . 🔸 حلم : حلم در ادبیات فارسی به معنای خویشتن داریِ . خویشتن داری به این معنا نیست که کسی در مواجه با مسائل هیچ واکنشی نشون نده . بلکه : ۱ وقت شناس باشه و بلافاصله در مواجه با یک مساله بدون فکر واکنش نشون نده . ۲ : واکنش مناسبی نشون بده و در برخورد با اون مساله زیاده روی نکنه . ‌
آثار حلم در روابط همسری .
‌ 🔰 یکی از آثار مثبت و بسیار خوبِ حلم در روابط همسری حفظ حریم خصوصیِ شریک زندگیمونه . فقط یه آدم که ویژگی حلم رو در درون خودش پرورش داده میتونه در برابر وسوسه های شیطان خودش رو حفظ کنه و وارد حریم خصوصی همسرش نشه ! وقتی وارد حریم خصوصیِ همسرمون بشیم کم کم اعتمادِ بینمون از بین میره و کمرنگ میشه و همین باعث میشه نا رضایتی به وجود بیاد . ‌
‌ نکته : به لحاظ شرعی کنترل گوشی تلفن همراه همسر برای هیچ یک از زن و شوهر جایز نیست زیرا این‌کار تجسس محسوب می‌شود و قرآن آن را منع کرده است .
‌ 🔰 دومین اثر مثبتِ پرورش حلم در دل آدمی ، خطا پوشی و نادیده انگاری‌ ست . آدمی که حلیمِ میتونه از خطاهای دیگران بگذره . خلاصه اش اینه که در برابر مشکلات و ماجراها و اختلافات بتونه کریمانه از طرف مقابلش عبور کنه و واکنشی نشون نده . به راحتی از خطای همسرش بگذره و چشم پوشی کنه . ‌
‌ 🔰 سومین اثر نیکِ حلم که بسیار در زنگی مشترک اهمیت دارد حفظ اسرار و رازداری ست . وقتی رازدارِ حرفهای همسرمون باشیم کم کم اعتماد و محبت عمیقی بینمون شکل میگیره و رضایت در زندگی مشترک به اوج خودش میرسه . البته آدمی میتونه رازدار باشه که صفت حلم رو در درون خودش پرورش داده باشه ✌️🏻 ‌
‌ چقدر خوبه با پرورش این ویژگی‌ها آرامش رو مهمون خونه‌مون کنیم و شریک زندگیِ بسیار خوبی برای همسرمون باشیم 💚 ‌
-
شِیخ .
-
‌ دانشگاه بود .. خوابگاهِ دخترانه و یک دنیا چالشِ جدید و عجیب و غریب ! ولادت بانوی صبر و استقامت ، زینب سلام الله علیها بود . به عنوان سخنران دعوت شده و در آنجا حضور پیدا کردم ... مقدمه ام را این‌گونه آغاز کردم 👇🏻 : این روزها هرجایی که میریم ، تو هر جمعی که حضور پیدا میکنیم یجورایی بحث کشیده میشه سمتِ ماجرای غزه ... نگاه ما به مادرهاست‌ به همسر ها و خواهر ها و دختر هاست .. اینکه چطور میتونن این حجم از غم و اندوه و مصیبت رو تحمل کنن !؟ و در مقابل نه تنها کم نیارن ، ناامید و خسته نشن بلکه ایمانشون بیشتر بشه ؟ تعجب میکنیم وقتی رسانه ها رو برسی میکنیم و می‌بینم که این خانم ها با ایستادگی و مقاومتشون دنیا رو به حیرت وا داشتن . اما فقط کافیه یکم فکر کنیم تا ببینیم قهرمانیِ این شیر زنانِ غیورِ مسلمانِ غزه نتیجه ی الگو گرفتن از ابرقهرمان های ما در طولِ تاریخه ! وقتی الگوی بانوان غزه ، ابَر قهرمانی مثلِ فاطمه‌ی زهرا س و زینب کبری س ست . طبیعیه که تا به این اندازه محکم و با اراده در مقابل دشمن ایستادگی کنن . ‌ این روزها خیلی خوبه که متوسل بشیم به مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها تا کمکمون کنند که بتونیم موثر باشیم . ✍🏻
- متروی لندن .
شِیخ .
- متروی لندن .
‌ ‏شعری از گروس عبدالملکیان در متروی لندن . ‏آخرین پرنده را هم رها کرده‌ام اما... هنوز غمگینم ، چیزی در این قفسِ خالی هست که آزاد نمی‌شود ! ‌
‌ قدیم‌تر ها انگار ساده تر بودم ... نه تنها من ، که گذشته‌ی همه‌ی ما ساده‌تر از حالمان بود و وای به حال آینده‌ی‌مان که نامعلوم است . یک دل داشتیم و هزار بخشندگی یک عقل داشتیم که قفلش کرده بودیم تا حاکم فقط احساس باشد . به هر حال آنچه دل آشوبم میکند تغییر احوالات است و تغییر آدمی در زمان‌ها ‌. کاش میشد اخلاق های خوبمان را زنجیر کنیم تا ناملایمتی های زمانه از ما دورشان نکنند . سخت است که در این جهانِ متغیر ، تغیر ناپذیر باشیم . ✍🏻
دیشب این قاب رو ثبت کردم و داشتم به درس مهمی که ازش گرفتم فکر می‌کردم .
شِیخ .
دیشب این قاب رو ثبت کردم و داشتم به درس مهمی که ازش گرفتم فکر می‌کردم .
‌ هنگامی که جسم بیمار می‌شود ، طبیعتا به دنبال درمانِ آن می‌رویم و دارو مصرف میکنیم . تغذیه‌مان را تغییر می‌دهیم ؛ سعی میکنیم هرآنچه را که برایمان مضر است نخوریم . تا هرچه زودتر دردمان تسکین یابد و حالمان خوب شود . برای رهایی از درد بدن حاضریم چنین سختی هایی را تحمل کنیم ، غذای خوشمزه و چرب نخوریم ، داروهای تلخ و غذاهای بی‌مزه مصرف کنیم ، چند روزی در خانه بمانیم و خوش گذرانی را تعطیل کنیم و ... اما چگونه می‌شود که حاضر نیستیم برای درمان روح و بیماری‌های عجیبِ روانی‌مان سختی بکشیم ؟ مگر نه آنکه روح ارزشمند‌تر این جسم خاکی‌ست ؟ چه چیز مانع از این امر میشود که برای درمان بیماری‌های روحمان مثل عادت به غیبت ، دروغ ، توقع از دیگران و هزاران هزار بیماری دیگر تلاشی کنیم ؟ ✍🏻
‌ فکر می‌کنم عاقبت ... هجومِ ناگهانِ عشق فتح می کند پایتختِ درد را(:
‌ سلام میدونم که این روزها حسابی مشغول درس و بحث و امتحاناتتون هستید :) حسابی هم مشغله دارید و اضطراب رهاتون نمیکنه . شایدم بعضی‌هاتون از درس خوندن نا امید شده باشید یا در عین حال که عاشق مطالعه‌اید فرصتی برای خوب درس خوندن نداشته باشید و همین دلیلی شده باشه تا از امتحان های پایان ترم دل خوشی نداشته باشید و امیدتون نا امید شده باشه . ‌
‌ نشسته بودم کنج خونه ، داشتم فکر میکردم ... راستش یهویی متوجه شدم که باید تا روز شنبه یه مقاله مهم رو بنویسم و تحویل بدم به استاد . اولش یکم نا امید شدم و استرس عجیبی وجودم رو گرفت . درگیری های زندگی همیشه اونقدر زیاده که آدم گاهی واسه مسائل مهم هم وقت کم میاره . خلاصه انقدر از این موضوع ناراحت شدم که حد نداره . ‌
‌ فکر کردم فکر کردم فکردم .. در نهایت یه لامپِ زردِ خوشگل بالای سرم روشن شد💡انقدر این فکر به من انگیزه داد که گفتم بیام با شماهم درمیون بزارم :) ‌
‌ راستش من همیشه معتقد بودم به اینکه خدا مارو خوب میشناسه و با توجه به توانایی هایی که بهمون عطا کرده مشکلات رو سر راهمون قرار میده تا خودمونو با اون مشکلات رشد بدیم و پله ها رو دونه دونه به سمت موفقیت بریم بالا . اینو فقط به حرف نمیگماااااا واقعا بهش اعتقاد دارم . خدا حسابی میدونه کِی و کجا و چجوری درد رو به بدن یا روحمون تزریق کنه ! یا یه مانع بزرگ ایجاد کنه تا برای رسیدن به خواسته‌مون به سختی بیوفتیم . اما پشت همه‌ی این گرفتاری‌ها یه هدیه بزرگ برامون گذاشته . ‌
‌ فکرشو بکن که تو اشرف مخلوقاتی ! توی ایران متولد شدی و توی دهه‌ی چهلم انقلاب اسلامی داری زندگی میکنی ، رهبر جامعه‌ات فیلسوفی به اسم سید علی خامنه‌ایِ و از همه مهم‌تر خودت پیرو دین محمدی و مولایی به اسم علی ع داری . توی عصری زندگی میکنی که همه‌ی جهان مات و مبهوت و حیرت‌زده‌ی جسارت و ایمانِ مردم کشورت شدن . توی وطنت‌ نخبه و کارآفرین و متفکر و ... کم نداری و خدا خواسته که تو بین این همه کشور و زمان و موقعیت دقیقا توی کشوری زاده بشی که اسلامیِ و خفن‌ترین اتفاقات رو رقم زده . ‌
‌ فکر کردن به این چیزها آرومم کرد :) حالا با آرامش و به دور از استرس‌های کذائی میرم تا مقاله‌ رو پیگیری کنم و با سربلندی از پسش بر بیام . من یک ایرانیِ مسلمانم که کم نمیارم !
‌ جهان پر شده از تلفن‌های همراه و داده‌های علمی و غیر علمیِ فراوون که توی این صفحه‌ ی کوچیک جلوی چشم ما نقش میبندن و سرگرممون میکنن . خواستم بگم سرت اونقدری سرگرم ِ مجازی نشه که اهداف و آمالهای دنیایی واقعیت‌ یادت بره :) همین ! ‌
‌ امروز زیبایی های زیادی دیدم هم توی رفتار آدم‌ها و هم غیرِ اون ! فقط این قشنگیجات توی قاب گو‌شیم‌ ثبت شد :) کاش میشد یه گلخونه کنجِ خونه داشتیم تا هروقت که دلمون گرفت با دیدن این زیبایی های وصف نشدنی حالمون خوب بشه ! ‌
‌ نویسندگی‌هم دشوار است ! در تکاپوی زندگی و نفس کشیدن ها ، مشغول بودن ها ، گرفتار بودن ها ، غمگین یا شاد بودن ها ، ناچاری به نوشتن ! نه آنکه کسی زورت کرده باشد ؛ نه . تو دچاری به نوشتن . زیرا که نهایت هر احساسی را زمانی میبینی که قلم بزنی و از آنچه در درونِ ذهنِ آشفته‌ات پرورانده‌ای بنویسی . همین می‌شود دلیلی محکم برای آنکه در دلِ هر ماجرایی ، یک سوی فکر و اندیشه‌ات سمتِ نوشتن باشد و هرطور که شده از گوشه و کنار زمانی را بدزدی تا بتوانی کمی بنویسی . ‌