و سلام بر خودمان
که دیگر یادمان نمیآید
در کدام کنج از عالم و در کدام پستویِ منفور جا گذاشتیمش. که دیگر از او خبری نمیگیریم.
mohammad_motamedi_autumn.mp3
9.06M
باز پائیز مرا یاد تو انداخت :)
الهمعجللولیکالفرج
#صاحبنا
@Sheikh_Alii
شِیخ .
باز پائیز مرا یاد تو انداخت :) الهمعجللولیکالفرج #صاحبنا @Sheikh_Alii
این صوتو گوش بده با فکر به آقا بخواب . خدا رو چه دیدی؟ شاید فردا همون روزی بود که مدتهاست چشم انتظارشیم (:🌿
راستی تا نصف شبِ و همه خوابن بگم، اگه فقط یذره تو دلتون حس میکنید که دوست دارید حوزه درس بخونید بدون معطلی انتخابش کنید! این محبت تو دل هرکسی نمیفته! خیلیا به دلشون افتاد طلبه بشن اما بهش توجه نکردن. سالهای بعد سر از مسیرهایی در آوردن که ..
شب بخیر :)
شنبه ها بر خلافِ روزهای جمعه، امید آفرین و دلگرم کنندهاند. نهایتِ انگیزه و انرژی و شور و شوق و شعف هستند.
انگار خورشید در روزهای شنبه، طور دیگری طلوع میکند و صبحهایش به طرز خارق العاده ای پر از مولکول های امید است که به آدمی انگیزه میبخشد. عجیب است که آدمها هر شنبه نماز شکری نمیخوانند و از خدا بابت خلق این روزِ عزیز تشکر نمیکنند(:
قدرِ شنبهات رو بدون.
و امروز بهترینِ خودت باش !
ما آدم بدها، خلاصه میشویم در ادعا کردنهایمان و اگر لاف زدن را ازمان بگیرید دیگر خلع صلاح میشویم.
ما آدم بدها، یک رکعت نماز که میخوانیم خیال میکنیم دیگر معصومیم و از همهی بندگان خدا برتر و بالاتریم. غافل از آنکه کبر تا استخوانهایمان رسیده است و نسبت به حقیقت وجودیمان نابینایمان کرده .
ما آدم ها طوری صحبت میکنیم انگار که العیاذبالله خدائیم. در خلوت که باشیم غذا را میبلعیم و در جمع اما یک دور قرآن را ختم میکنیم و بعد اولین قاشق را به دهان فرو میبریم.
تا بساط غیبت پهن بشود اولین نفر وارد گود میشویم و آنقدر از این و آن گله و شکایت میکنیم که زبانمان درد میگیرد. آن وقت در جمع بزرگان و اهالی دل طوری خودمان را اهل فکر و کم حرف نشان میدهیم که انگار تا به حال لب به خطا نگشودهایم.
این روزها یک مشت ادعاییم و خالی از ذره ای اخلاق و تقوا. تبدیل شده ایم به آدمهای پوشالی. کاش آنقدری که نگاه دیگران برایمان مهم بود؛ خلوتمان با خدا را اصلاح میکردیم و به اهمیت لبخند پروردگار فکر میکردیم.
#طلبهیجوانِحزباللهی
#روز_نوشتهای_دلی (:
گفت : درد آن است که یک طلبه، دردِ مردم را در دل نداشته باشد.
گفتم : طلبه باید خودش را برای هدایت مردم تکه تکه کند. حتی اگر برای خاطر مجاهدتهایش تنها یک نفر به مسیرِ حق بازگردد؛ بازهم ارزشش را دارد.
گفت : طلبه های امروز کجا و طلبه های دیروز کجا ..؟
گفتم : امروز و دیروز ندارد؛ طلبه اگر به آنچه میخواند عمل کند. به آنچه مینویسد اعتقاد داشته باشد و اخلاقِ اسلامی را در رفتارش نمایان کند میتواند اثر گذار باشد و یک جامعه را بلکه یک جهان را متحول کند. گیر از آن است که گاهی آنچه میگوییم با آنچه در رفتار نشان میدهیم تفاوت دارد. برای همین است که فعالیتهای فرهنگی و تربیتیمان در جامعه بی اثر است.
در همان سالهایی که امام خمینی ره به هدایت مردم ایران و بلکه منطقه مشغولیت یافتند و در مقابل مستکبران جهان قیام کردند؛ طلاب بسیاری بودند که با او یک صدا نشدند و نهضت او را به سخره گرفتند.
در همین روزها هم خمینیهای بسیاری در قلب حوزههای علمیه در حال رشد و پرورش هستند. پس نمیتوانیم بگوییم همهی طلابِ امروز بی مسئولیت و دنیاییاند.
گفت : یکی از تفاوتهای حوزه با مکان های دیگر چیست؟
گفتم : تفاوتش در آن است که یک حوزوی، در نهایت یک طلبهاست. مدیر بشود، معاون بشود، استاد بشود، معلم بشود، حتی در آخر اگر شبیه شهید رئیسی، رئیس جمهور هم که بشود در نهایت یک طلبه است.
برای یک انسانِ مهدوی که افتخارش سربازیِ مولایمان مهدیست. بزرگترین افتخار آن است که او را طلبه بنامند. و دلخوش به مقام های دنیایی نیست. یکی از زیبایی های حوزههای علمیه در آن است استاد و شاگرد هردو طلبه و مجاهد اند.
#طلبهیجوانِحزباللهی
#طلبگی #حوزهیعلمیه
#معرفی_کتاب
خواندنِ کتاب را بدون در نظر گرفتن آنکه چرا میخواهم بخوانمش شروع کردم. هر خطِ آن درس بود و نکاتِ بی نظیری داشت. انگار شهید دیالمه همین روزها را تحلیل کرده و آنهارا چند دههی قبل برایمان یادگاری گذاشته است. تا این روزها به سراغشان برویم و از آن صحبتها را عملیاتی کنیم.
اگر دغدغهی مبارزه در جبهههای حق و حقیقت را دارید این کتاب را مطالعه کنید.
کتاب : صبر
ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
شهید دکتر عبدالحمید دیالمه :)
شِیخ .
#معرفی_کتاب خواندنِ کتاب را بدون در نظر گرفتن آنکه چرا میخواهم بخوانمش شروع کردم. هر خطِ آن درس ب
به مرور که مبارزه ادامه پیدا میکند. افراد و نسلهایی که سستی و ضعف و زبونی به خودشان راه میدهند. غربال میشوند و فقط زُبدهها و آنهایی باقیمیمانند که توانستهاند از کورهی همهی آزمایشها سالم بیرون بیایند.
کتاب : صبر
ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
صفحه ۱۴
شِیخ .
#معرفی_کتاب خواندنِ کتاب را بدون در نظر گرفتن آنکه چرا میخواهم بخوانمش شروع کردم. هر خطِ آن درس ب
مبارزات ما دو شکل دارد :
گاهی به دلیل حب علی ع کار میکنیم، اما گاهی به دلیل بغض معاویه! آیا اساسا میدانیم تفاوت این دو در چیست؟ بغض معاویه الزاما حب علی را به همراه ندارد؛ یعنی ناراحتی و خشم ما از معاویه، دلیلی برداشتن علی ع نیست. مثل خوارج. آنها همانگونه که نقشهی کشتن علی ع را کشیدند، نقشهی کشتن معاویه و عمروعاص را هم کشیدند.
کتاب : صبر
ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
صفحه ۲۰
شِیخ .
#معرفی_کتاب خواندنِ کتاب را بدون در نظر گرفتن آنکه چرا میخواهم بخوانمش شروع کردم. هر خطِ آن درس ب
تا زمانی که خودمان رشد نکنیم، نمیتوانیم دست دیگران را بگیریم.
کتاب : صبر
ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
صفحه ۴۰
شِیخ .
استاد با زبانِ شیرین میگفت :
حیاتِ برگ به اتصالِ او به ریشه است. زمانی که رابطه اش با ریشه قطع شود برگ به مرور زمان رنگ عوض میکند و بعد میخشکد. یعنی برای ترمیم خود و قد کشیدن و گل دادن محتاجِ ریشه است و بدونِ آن وجودش طراوتی نخواهد داشت.
مثَل آدمی هم همین است. تا زمانی که دل و جان و قلب و روحش متصل به امام باشد. حیاتش هدفمند و رشد دهنده است. اما درست از زمانی که رابطهی امام و انسان قطع بشود، آدمی در دام بلایا و مشکلاتِ عمیقی میافتد که به مرور چنان برگی زرد بیجان و بیفایده در گوشهای از این دنیا میافتد.
خواندن زیارت آل یاسین در هفت روزِ هفته سفارش استاد بود برای آنکه رابطه قلبی و دلیِ با امام عصر ایجاد بشود.
علی علیه السلام :
ما ریشهی درختیم و
شیعیانِ ما شاخههای آن هستند .
پ.ن: با دیدن گل و گیاههایی که تو خونه دارم، یاد این جملات و نکات ارزنده استاد حسن محمودی میوفتم و ناخودآگاه میگم یاصاحبالزمان :) خودت دستمونو بگیر تا دل و جانمون از محبت تو خالی نشه. که حیاتِ ما متصل به حب شما و خاندانِ شماست.
#طلبهیجوانِحزباللهی
رمق ندارم برای نوشتن..
سردرگمم. نمیدانم در کدام قسمت از تاریخ ایستادهام و نقشم چیست؟ رسالتِ من به عنوان یک جوانِ دهه هشتادی که ادعایش میشود انقلابی است، در این پیچ عظیم تاریخی چقدر مهم است و از چه جنسیست؟
میترسم، از این حیرتی که در قلبم ریشه کرده و توانم بریده هراس دارم...
راستی این چند روز کتاب پریدخت رو میخوندم. با قلم استاد حامد عسگری. یکی از بینظیر ترین کتابهایی بود که این مدت خوندم. اما نه حال و حوصلهی معرفی دارم و نه پیشنهاد میکنم این روزها بخونیدش. الان وسط جنگیم. باید بریم دنبال کتابهایی که انتخاب مسیر درست رو برامون راحتتر کنن.
آدمیزاد اگر عاشق باشد
همهاش را فدای معشوق میکند.
اگر غیر از این بود یا عاشق نیست و یا چیزی از آن سر در نمیآورد.. نمیشود صبح تا به شب قربان صدقهی معشوق بروی و به هنگامِ اثبات آن محبت، شانه خالی کنی! نمیشود به کسی بگویی دوستت دارم اما پشیبان و تکیهگاهِ او نباشی..
مرزِ بین ایمان و کفر هم در همین نوع ابراز و اثبات عشق است! آنان که به حقاند، پای حقیقتشان و اعتقادشان، تا پای جان میایستند. حتی اگر دستشان را، پایشان را قطع کنند. زبان به دروغ یا نفی مبانی فکری و باورشان باز نمیکنند.
میشوند شهدای گرانقدری که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی توسط منافقین به شهادت رسیدند! ما کجا و آنها کجا !؟ ما اگر یک روز خدایی ناکرده واریزِ حقوقمان پس و پیش بشود دیگر حتی خدا را نمیشناسیم چه برسد به راه و منطق و خواستهی او را ...
عاشق اگر شیفتهی محبوب باشد؛ جز او را نمیبیند و غیر را حذف میکند. از همه چیز عبور میکند و چشم میپوشاند تا بلکه زودتر به دلدار برسد. میشود قاسم سلیمانی، مردی که سی سال خواب آسوده نداشت و یک عمر در حال مجاهدت بود. سرداری که ماجرای حیاتش سرمشقیست برای تمام آن آدمهایی که بعد از او ماندهاند و میخواهند عاشقی کنند.
شرح حیاتِ سید حسن نصرالله و ابراهیم هنیه و یحیی سنوار هم بماند برای بعد. خواستم بگویم تکلیف روشن است. مسیر دشوار و پر پیچ و خم و سهمگین است. برای آنان که عاشقند عاقبتی جز شهادت و بخشیدن جان به معشوق وجود ندارد و تکلیف دیگران که بویی از عاشقی نبردهاند مشخص است. بروند و بیایند و به روزمرگیهایشان بچسبند که تکلیف جهاد بر گردنشان نیست.
مجاهدت اختصاص دارد به مجنونهای زمانه تا حبیبانه به پای حسین ع زمانشان بمانند و سربازی کنند. بقیهی آدمها بروند پول روی پول بگذارند و خانهشان را آباد کنند.
✍🏻 طلبهیجوانِحزباللهی
#یحیی_سنوار | #وعده_صادق
انتشار این پست واجب است .