خورشیدی شدی
گم کرده چنان شبزدگان فردا را
خفتیم دو روزه فرصتِ دنیا را
خورشید شدی، دمیدی از نو در خون
خونِ تو مگر به خود بیارد ما را
✍🏻 #مبین_اردستانی
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آیۀ خورشید
از سرزمین صبح میآمد
از کوچههای شرقی ایمان
در دستهایش آیۀ خورشید
در چشمهایش سورۀ باران
مردی که محکم بود مثل کوه
مردی که جاری بود مثل رود
مردی که از ایل پرستوها
مردی که از نسل شقایق بود
مردی که میفهمید صحرا را
مردی که با آهو رفاقت داشت
مردی که با گلها سخن میگفت
مردی که به دریا شباهت داشت
با قاصدکها متحد میشد
با مرکب طوفان سفر میکرد
از آب و از آتش نمیترسید
راحت به خط میزد، خطر میکرد
آوارگی بچهگنجشکی
آرامش او را به هم میریخت
پژمردگی غنچهای کوچک
در چشمهایش طرح غم میریخت
در سنگر امید میجنگید
زخمی، ولی غرق تبسم بود
او پاسدار صلح و آرامش
او حافظ لبخند مردم بود
از سرزمین صبح میآمد
با کولۀ بیدارخوابیها
میرفت تا فردای روشنتر
میرفت تا آنسوی آبیها
✍🏻 #فاطمه_عارفنژاد
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشانی
یک عمر دلم غصۀ مولا خوردهست
تا حکم شهادت من امضا خوردهست
دانید چرا نشانی از دستم ماند؟
آن دست به خاک پای زهرا خوردهست
✍🏻 #سیدرضا_مؤید
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در آسمان شهادت
دوباره آمده آن شب، شب جدایی او
سرم فدایی او شد، دلم هوایی او
دوباره نیمهشب قدر و ساعت یک و بیست
سکوت ثانیه در لحظۀ رهایی او
تمام خاطره را بُرد با خودش ناگاه
چقدر گریه کنم از غم جدایی او
چه حال و روز خوشی داشت آن یگانهترین
که بود رشک ملک حال ربنایی او
چقدر مردم دنیا هوایی اویند
چقدر خاطره دارند از آشنایی او..
هنوز هم که هنوز است پی نبرده کسی
به خُلق اَحسَن و اخلاق مصطفایی او
به زهد حیدری و شور مرتضایی وی
به صبر زینبی و داغ کربلایی او..
کسی ندیدهام اینگونه بیریا هرگز
کسی سراغ ندارم به با صفایی او
هزار پنجره واکرده دست غیبی وی
هزار عقده گشوده گرهگشایی او
نشستهام به تماشای صبح لبخندش
کجاست عکس غریبی به دلربایی او
شبی به فطرت دیرین خویش برگشتم
گرفت شهر دلم حال روستایی او..
بلند مرتبه پرواز سربلندی داشت
در آسمان شهادت دل هوایی او
میان این همه سردار و آن همه سرباز
ندیدهایم کسی را به بیریایی او
نرفته است ز خاطر، نمیرود پس از این
به روی خاک وطن عشق جبههسایی او
کنار صحن غریبی هنوز میسوزد
چراغ نیمهشب خادمالرضایی او..
بیا و روضۀ قاسم بخوان در این پایان
به شرحه شرحۀ آن جسم کربلایی او
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر کربلایی
مقدّر است پریدن برای بال و پرت
پرندهای و میافتد به آسمان گذرت
نگفتی از سفر خود چرا به دریاها؟
که رود رود بریزند، آب، پشت سرت
بلند مرتبهای آنقَدَر که حتی کوه
شبیه نقطۀ کوری شدهست در نظرت
به احترام شکوهت به صف شدند همه
رسید تا که به گوش بهشتیان خبرت
طلوع کرده از انگشترت عجب نوری
ستارهها همه را جمع کرده دور و برت
سلام آخر تو عطر کربلایی داشت
که باز شد به جمال حسین چشم ترت
✍🏻 #علی_گلی_حسینآبادی
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فاتح قلبها
مثل موشک نشست یکباره
کمر کوه را شکست، خبر
چون مسلسل نشانه رفت به ما
دل ما را به داغ بست، خبر
خبر این بود: آسمانی شد
یکه سردار ما سلیمانی
فاتح قلبهای آزاده
آن یل سرفراز ایرانی
حاج قاسم به یاد کربوبلا
ارباً اربا شدهست در میدان
عطر عباس تا شود تکثیر
باز افتاده دست در میدان
شد علمدار در مسیر حرم
پرچم قدس بود بر دوشش
داشت هر دم بهانۀ میدان
تا شهادت کشد در آغوشش
حاج قاسم که قاف، اول اوست
مثل عنقا پرید و غوغا کرد
با کلید شهادتش سردار
قفلهای بزرگ را وا کرد
حاج قاسم بدون بُرج بلند
بر لب شهر عاشقانه، شکفت
حاج قاسم بدون تبلیغات
در دل مردم زمانه شکفت
چون بنفشه فروتنی میکرد
در گلستان همیشه پنهان بود
مثل سروی ستبر در میدان
وقت حمله ولی نمایان بود..
قهرمان مرد، پهلوان سردار
روی سینه، مدال خدمت داشت
بود محبوب مردم وطنش
رنگ تدبیر در شجاعت داشت
خون او مشت زد به آمریکا
مکتبی را گذاشت در اسلام
بر روانش هزار بار درود
بر مقامش هزار بار سلام
✍🏻 #سیدمحمدحسین_ابوترابی
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
26.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید کربلایی
الا مرد خدایی حاج قاسم
دلم تنگه، کجایی حاج قاسم
شب جمعه شدی مهمون ارباب
شهید کربلایی حاج قاسم
✍🏻 #مهدی_شریفی
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید زنده
غزل غزل همۀ سطرها منوّر شد
شکست شیشۀ عطری، جهان معطّر شد
دوباره باز شد آغوش آسمان آن شب
دوباره شاخه گلی لالهوار پرپر شد
چقدر آه کشیدند و ماه را دیدند
چقدر خاطر آیینهها مکدّر شد
تمام حنجرهها نام حاج قاسم را
صدا زدند، به قدری که دشمنش کر شد
شهید زندۀ ما را شهیدتر کردند
ولی تمام نشد او... که صدبرابر شد
✍🏻 #نرگسسادات_موسوی
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بشارت
در کربلای عشق همیشه حبیب بود
اصلاً اگر شهید نمیشد عجیب بود
اهل زمین نبود، هوایی یار بود
پرواز کرد و رفت، دلش بیشکیب بود
سجاده شاهد است، برای شهادتش
کارش دعا و گریه و أمن یجیب بود..
با یک نگاه روشنش آرام میشدیم
در چشم او بشارت فتحی قریب بود
هرگز نمیشود که شهیدانه زیست و
از نعمت شهید شدن بینصیب بود
ما پیرو توایم و اجازه نمیدهیم
تاریخ، بعدِ تو بنویسد: «غریب بود»
✍🏻 #امیرحسن_بزرگیمتین
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 عرض ارادت شاعران به علمدار انقلاب
🌷سردار شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
💠 پهلوانها نمیمیرند
📹 به روایت #احمد_حسینپور_علوی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسنِ یوسف
حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشتهای!
سرو سبزم از چه رو خونینکفن برگشتهای؟
از کجا میآیی ای عطر دلانگیز بهشت!
از کنار چند آهوی ختن برگشتهای؟
تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟
خفته در تابوت حالا سوی من برگشتهای
با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت
با کمان آرش از مرز وطن برگشتهای
خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب
با تو؛ ای شمعی که بعد از سوختن برگشتهای!
سرد گشته آتش اما شعلهور مانده غمت
باز پیروز از نبردی تن به تن برگشتهای
✍🏻 #طیبه_عباسی
🏷 #مادران_شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در راه خدا...
در راه خدا تن به خطر باید داد
در مقدم انقلاب سر باید داد
آن شیرزنی که شوهرش گشت شهید
میگفت در این راه پسر باید داد
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #مادران_شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چشمان صبور
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
با هر صدای کوبۀ در بعد سی سال
جان و دلت با شوق، پشت در میآید
گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم
تنها چراغ خانهام آخر میآید!
گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت
«دارد زمان انتظارت سر میآید...»
سی سال پای قاب عکسی صبر کردن
این عشقها تنها به یک مادر میآید
صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص
گفتند دارد باز هم پیکر میآید
عصر است؛ در بخش شناسایی جوانی
با برگهای و چشمهایی تر میآید
از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال
یک پیکر از قنداقه کوچکتر میآید
آه از صدای روضهخوان ظهر تشییع:
«اکبر به میدان میرود اصغر میآید...»
بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز
با چشم تر دارد زنی دیگر میآید...
✍🏻 #سعید_تاجمحمدی
🏷 #مادران_شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
صدای مانای روزگاران
روایتی نو بخوان دوباره صدای مانای روزگاران
بخوان و طوفان به پا کن آری به لهجۀ باد و لحن باران
حماسه است این تغزل است این حکایت کوهی از گل است این
بخوان از ایمان کوهساران بگو از احساس لالهزاران
بخوان از آنان که بین میدان وقارشان ذوالفقارشان شد
شکوهشان داده سربه زیری چنان بلندای آبشاران
اگر ابوجهل اگر اُمَیّه تو را به خاک شکنجه بستند
«سمیه» باش و «حمامه»، نشکن میان غوغای سنگباران
«نسیبه» باش آن دلاوری که به یاد کوه احد بمانَد
خروش تو بر هجوم دشمن نهیب تو بر فرار یاران
بگو که «اُمّ وهب» چگونه سر پسر را گرفته بر دست
رجز رجز آتش است و طوفان مقابل بهت نیزهداران
به قامت مادران ایمان به هیئت دختران غیرت
ادامه دارد ادامه دارد حماسۀ فاطمیتباران
به نام «دا» قصهها بخوان و بگو که «من زندهام» همیشه
بگو از آن قوم سرفرازی که پای دارند و پایداران
بگو از آن مادری که بعد از شهادت سومین جوانش
قدم زده در میان باران به سمت آرامش جماران
صدای مانای روزگاران روایتی نو بخوان دوباره
بگو بگو که هر آنچه گفتم نبوده الا یک از هزاران
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #مادران_شهدا | #بانوان_شهید
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
31.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 «این صدای ملت ایران است»
📹 گزارشخبری ویژهای در پاسداشت بدرقهی بینظیر شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران توسط ملت بزرگ ایران
💻 Farsi.Khamenei.ir
پرچمدارِ حق
تو با حقّی و حق با توست؛ حق پشت و پناه تو
بدیها دور بادا از وجود خیرخواه تو
نگاه ما به لبهای تو خشکیدهست، لب تر کن
که بر لبهای خشکیدهست -میدانم- نگاه تو
به پرچمدارِ حق، داری شباهتهای بسیاری
به راه کربلا آری چه نزدیک است راه تو
اگر این غصهها در کوه بود آتشفشان میشد
چگونه مانده بعد از سالها در سینه آه تو؟!
غضبهای تو با دشمن، دلی داده به من امّا
دلم را برده آن لبخندهای گاه گاه تو
سیادت هم دلیل دیگری بر این ارادتهاست
که ما پیوندها داریم با شال سیاه تو
✍🏻 #مصطفی_تبریزی
🏷 #رهبر_معظم_انقلاب
🇮🇷 @Shere_Enghelab
از تبار آفتاب
ای ناخدای کشتی جانها و ایمانها
راماند و آراماند با تو سیل و طوفانها
لبخند تو زیبایی گلهای باغ ما
شبگریههای تو دلیل هر چه بارانها
چشمان تو دریایی از آرامش و طوفان
پیشانیات روشنترین ماه شبستانها..
بالا بلندا جای دارد از تو بنویسند
با هر قلم تاریخدانها و غزلخوانها
آغوش وا کردی که برگردند از هر سو
آری پشیماناند، از عشقت پشیمانها
تو از تبار آفتابی و شکوهت را
آخر چرا باید که نشناسند انسانها
در امتداد چشم تو خورشید را دیدند
در اوج ظلمت شبشکن مردان میدانها
از روزهای عاشقی با ما روایت کن
ای یادگار حاج قاسمها و چمرانها
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #رهبر_معظم_انقلاب
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 تقدیم به روح بلند سردار شهید حاج احمد کاظمی
او از تبار راستان راستین بود
بین صفاکیشان دلش عاشقترین بود
سیمرغ قاف معرفت یک آرزو داشت
میخواست در بستر نمیرد، حق همین بود
از کاروان جا مانده بود آن مرد عاشق
پیوسته از تأخیر خود اندوهگین بود
روحش تکاپوی پریدن داشت اما
جسمش اسیر غربت سرد زمین بود
مست شراب لا تَخَف، سردار غیرت
پیمانهنوش کوثر عشق و یقین بود
از باغ سیب آغاز شد معراج سرخش
پرواز تا عرش شهادت دلنشین بود
✍🏻 #کمیل_کاشانی
🏷 #شهید_احمد_کاظمی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سلالۀ زهرا
نور است او، چگونه به اوزان بخوانمش؟
شعری مطنطن است که با جان بخوانمش
ماندم در این میانه ابوذر بگویمش
یا اینکه کفر ورزم و سلمان بخوانمش
هنگام جنگ غرش طوفان بدانمش
هنگام صلح بارش باران بخوانمش
فرمود: «من کجا و علی؟ وای از این قیاس!»
آنسان که درخور است بگو آن بخوانمش..
هم میتوان سلالۀ زهرا صداش کرد
هم هدیهای ز شاه خراسان بخوانمش..
بیمار چشم او شدهایم و خوشیم خوش!
ای درد او به جان! به چه درمان بخوانمش؟
از عمر ما بکاه خدایا! به او ببخش!
این جان بیلیاقت ما را به او ببخش
✍🏻 #رضا_یزدانی
🏷 #رهبر_معظم_انقلاب
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بهار جاری
با گام تو راه عشق، آغاز شود
شب با نفس سپیده دمساز شود
با نام تو، ای بهار جاری در جان!
یک باغ، گل محمدی باز شود
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #امام_خمینی قدسسره
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چراغانی
هلا روز و شب فانی چشم تو
دلم شد چراغانی چشم تو
به مهمان شراب عطش میدهد
شگفت است مهمانی چشم تو...
پر از مثنویهای رندانه است
شب شعر عرفانی چشم تو
تویی قطب روحانی قلب من
منم سالك فانی چشم تو
دلم نیمهشبها قدم میزند
در آفاق بارانی چشم تو
شفا میدهد آشكارا به دل
اشارات پنهانی چشم تو
هلا توشۀ راه دریا دلان
مفاهیم طولانی چشم تو
مرا جذب آیین آیینه كرد
كرامات نورانی چشم تو
از این پس مرید نگاه توام
به آیات قرآنی چشم تو
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #امام_خمینی قدسسره
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از ..: برای ایران :..
📜 پوستر
🌷 بی شک امام هدیه میلاد فاطمه ست
اثر هنرمند: محمدجواد بختیاریان
#برای_ایران
@foriran1401
هدایت شده از KHAMENEI.IR
13931027_10236_192k.mp3
6.55M
🎙 #کلیپ_صوتی | طلیعه پیروزی
🔺️ حضرت آیتالله خامنهای در این کلیپ صوتی با نگاهی گذرا به دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی، مقاطعی ذلتبار از حکومت پهلوی را برمیشمارند.
🗓 سالگرد فرار شاه از ایران در ۲۶ دیماه سال ۱۳۵۷
💻 Farsi.Khamenei.ir
دیروز امروز فردا
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
«خویشی» که سر به دامن تقدیر میگذاشت
کاری جز اعتراف به درماندگی نداشت
از راه مرگ با هدفی پوچ میگذشت
عمری که در تصوّر یک کوچ میگذشت
این شعر نیست، قسمتی از درد مردم است
تاریخ قرنها غم و غربت در آن گم است
دنیا به رغم محکمهها، قیل و قالها
در بند گرگ بود به حکم شغالها
این حکم شوم، نقشۀ دنیای دیگریست
طرح شروع فتنه و بلوای دیگریست
شیطانیان که فاتح این ماجرا شدند
وقت سقوط دهکدهها کدخدا شدند
از خیرشان رسیده فقط شر به دهکده
این قصّه آب میخورد از غرب دهکده
آری، جهان به شوق تکامل فریب خورد
آدم دوباره خیرهسری کرد و سیب خورد
تقصیر ما: حکومت سرکردۀ دروغ
تقدیر ما: جنایت پروردۀ دروغ
آزادی و حقوق برابر بهانه بود
تا که شود برادرمان بردۀ دروغ
افسونِ قرن -کورۀ آتش- غم یهود
افسانه بود غربت گستردۀ دروغ
توحید را به مسلخ تثلیث میکشند
نفرین به این تجلّی بیپردۀ دروغ
هرچند فتنه صبح جهان را سیاه کرد
خورشید سر رسید و فُسون را تباه کرد
آغاز شد حماسۀ آتش عتابها
وسعت گرفت شعلۀ این انقلاب، تا -
- در روزگار سلطۀ صحرای دورهگرد
مردی به نام نامیِ دریا قیام کرد
گلزار جان گرفت به دست بهاریاش
ایمان بیاوریم به لبخند جاریاش
از بند تن رهاست طنین دعای او
«آزادگیست» شِمّهای از ربّنای او
اندیشهاش تجسّم احکام دین ماست
اُسطورۀ مقاومت سرزمین ماست
با این وجود، در دل او غم گذاشتند
آن بیوجودها که سرِ فتنه داشتند
میخواستند بر سر ما سروری کنند
«دینِ نو» آورند که پیغمبری کنند
امّا...نه! مرد باج به گردنکشان نداد
در اوج غم حقارتی از خود نشان نداد
تا که بساط گرگ به هم خورد و جنگ شد
روباه پیر شعبده کرد و پلنگ شد
میخواستند باز بگیرند ماه را
برپا کنند گسترههایی سیاه را
امّا به یُمن مرد و مریدان پاکباز
بدسیرتان شدند هم آغوش خاک، باز
چندی گذشت... حادثه رخ داد و بعد از آن
آمد عزای نیمۀ خرداد و بعد از آن -
- با شوق مرگ، لحظۀ رفتن فرا رسید
از خود گذشت مرد و به درک خدا رسید
او رفته و حکایت او مانده تا هنوز
فرهنگ استقامت او مانده تا هنوز
«امروز» هم فدایی راه ولایتیم
دستی پر از قنوت، پر از استجابتیم
باید که در ادامۀ راهش خطر کنیم
نفرین به ما اگر که دمی فکر سر کنیم
ما «عهد» کردهایم که با «عدل» انقلاب
در محکمه مقابله با زور و زر کنیم
ما عهد کردهایم که در عصر احتمال
فکری به حال «گرچه و امّا - اگر» کنیم...
مردان مرد، دست به دشمن نمیدهند
آزادهها به بند کسی تن نمیدهند
فرقی نمیکند پس از این «ما»، «تو»، یا «منم»!
چوب حراج خورده مگر خاک میهنم؟
شمشیر باستانیِ شرقیم در مصاف
پروردۀ حماسه و بیزار از غلاف
بعد از حماسه، نوبت عشق و تغزّل است
آری، بهار فصل دگردیسیِ گُل است
با اینکه در مُحاق زمان است، میرسد
روزی که خاستگاه جهان است، میرسد
آن روز ناگزیر که «فرداست» بیگمان
در انحصار چشم کسی نیست آسمان
روز نزول نور به جان جوانهها
روز سقوط سلطۀ تاریکخانهها
روزی که «عدل» حاصل خواب و خیال نیست
این یک حقیقت است، مجاز و محال نیست!
روزی که ماه، مژدۀ چشمانتظارهاست
خورشید، چشم روشنیِ بیقرارهاست
روزی که مردِ منتظرِ سالها سکوت
فریاد استجابت شبزندهدارهاست
«عشقش»، دلیل رفتن سرها به روی دار
آن مردِ مرد، «منتقمِ» سربِه دارهاست
آغاز عدلگستریِ حاکمیّتش
پایانِ حکمرانیِ دنیاتبارهاست
✍🏻 #حسن_خسرویوقار
🏷 #شعر_پایداری | #انقلاب_اسلامی
🇮🇷 @Shere_Enghelab