eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
482 عکس
147 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
ناگفته‌های تلخ باید نوشت از جریانی که دفن شد از شوق کودکان، هیجانی که دفن شد دنیا نشست نسل‌کشی را نگاه کرد زیتون نماد صلح جهانی که دفن شد گرگان رها و زوزه‌کشان نقشه ریختند آرامِ گله بود شبانی که دفن شد آخر گناه کودک غرق به خون چه بود؟ تنها سه ماه داشت زمانی که دفن شد مادر به خاک چنگ زد و سینه چاک کرد تازه عروس بود جوانی که دفن شد بابا که رفت نان بخرد آه برنگشت آن که گلوله خورد، همانی که دفن شد کودک از آن به بعد گرسنه به خواب رفت بعد از همان دو تکۀ نانی که دفن شد.. ناگفته‌های تلخ فراوان به سینه داشت لبریز زخم بود، دهانی که دفن شد باران گرفت و غزه دوباره بهار شد بعد از عبور فصل خزانی که دفن شد باید سرود از غم غزه که ما شدیم مدیون خون طبع روانی که دفن شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چرا سکوت کنم؟ مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه‌ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است هنوز هم که هنوز است خون‌نوشتۀ «قدس» برای پیکر اسلام نقش پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان‌بسته گرم سوختن است ببین مقابلۀ تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟ جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانۀ شهری شهید بی‌کفن است مگر پرندۀ ما از قفس چه می‌خواهد؟ تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هنگامۀ آزادی‌ یک روز خواهی دید ای قدس! صبح خوشِ آزادی‌ات را پس می‌دهد دشمن سرانجام این خانۀ اجدادی‌ات را اینجا تمام کودکانش مردان میدانی بزرگ‌اند در بند دشمن‌ها نماندند در بند ایمانی بزرگ‌اند مردان میدان می‌توانند با این غم کوچک بسازند این شهرها شهر تو هستند هرقدر هم شهرک بسازند دنیا همه خیره به سویِ این کوچه‌های مردخیزند اینجا تمام مردمانش چون مسجدالاقصی عزیزند از شاخه‌های سبز زیتون در هر مسیرت کوچه‌باغی‌ست تا فتح تو یک جاده مانده تا فتح تو یک جمعه باقی‌ست باید برای درک عشقت راز تو را از ما بپرسند هنگامۀ آزادی‌ات را از حاج قاسم‌ها بپرسند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هر روز عاشوراست این روزها حال جهان در وضع هشدار است برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است شمشیر بردار ای برادر جنگ دشوار است تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست والتین والزیتون که پیروزی از آن ماست نور طلوع فجر صادق از افق پیداست بیت‌ المقدس تا همیشه پرچمش بالاست هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداری‌ست تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاری‌ست خون می‌چکد از شاخۀ زیتون در این ایام حرفی نمانده بین ما و قوم خون‌آشام جز این نصیحت که: بترس از امت اسلام شوخی نکن با خشم اقیانوس ناآرام این موج، شور بادها را با خودش دارد نابودی جلادها را با خودش دارد در چشم ما بار امانت بار سنگینی‌ست کاری که از دستت برآید واجب دینی‌ست شعری که از قدس و غم آن گفت، آیینی‌ست بیت المقدس تا ابد شهری فلسطینی‌ست هستیم ما از کودکی‌ها پای پیمانش بستیم عهدی تازه با خون شهیدانش کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس دارد می‌آید «حاج قاسم» با «سپاه قدس» راهی که او رفته‌ست از اول جهت دارد از جانب فرماندهش مأموریت دارد با دست خود حکمی به او داده‌ست فرمانده او که تمام آیه‌های فتح را خوانده تکفریان را از عراق و سوریه رانده هر کس که با او نیست در این جاده، جا مانده یک روز پایان می‌دهد راه درازش را می‌خواند او در مسجدالاقصی نمازش را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
أرض مقدس خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد، این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون، می‌خندند فرزندان اسرائیل گلستان شد، اگر چه آتش نمرود، اما سوخت گلوی «الخلیل» از داغ فرزندان اسماعیل لب خاخام‌ها، تورات را وارونه می‌خواند! کشیشان، با دعا، رد می‌شوند از غیرت انجیل به رسم سامری، این قوم برتر را ببین، دنیا! در آتش‌بازی خود، کرده‌اند از کودکان، تجلیل میان نقشه‌ای، غرق‌اند در نیل‌ و فرات، اما نمی‌دانند این خوابِ پریشانی‌ست، بی‌تأویل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! که همراهت بیاییم از فرات، این‌بار سوی نیل و «سبحان الذی أسری» بخوان، تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت، شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل فلسطین، جوجه‌های کوچکش، حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند، سپاه فیل ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سنگر انتفاضه... ای قدس! ظهور مُنتَظَر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قبله‌گاه نخستین سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین! چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین تو رازدار پیام آوران مهد تمدن تو آرمان مسلمان تو قبله‌گاه نخستین به ذره ذرۀ خاکت هزار راز نهفته‌ست کشیده‌اند به دورت ز ترس این همه پرچین.. قسم به کعبه که آزاد می‌شوی تو به زودی قسم به آیۀ زیتون، قسم به آیۀ والتین مقاومت کن و بار دگر حماسه به پا کن و گفته‌اند ملائک هزار مرتبه آمین قسم به قدس که یک روز، روز فتح می‌آید قسم به خاک رسولان... سلام ارض فلسطین! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قدس تنها نیست زندگی جاری‌ست؛ در سرود رودها شوق طلب زنده‌ست گل فراوان است؛ رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده‌ست خاک، حاصلخیز؛ باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز دشت‌ها شاداب؛ در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده‌ست چون شب معراج؛ قبله‌گاه دور دست ما گل‌افشان است وادی توحید؛ در وفور چشمه‌های فیض رب زنده‌ست آفتاب فتح؛ بر فراز خانهٔ پیغمبران پیداست صبح نزدیک است؛ صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده‌ست لحظه‌ها سرشار؛ جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست عاشقان هستند؛ شعرهای عاشقانه لب به لب زنده‌ست خیمه در خیمه؛ لالهٔ داغ شهیدان روشن است اما گریه‌ها خندان؛ شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده‌ست مادران خاک؛ جانماز خویش را گسترده تا آفاق دست‌های شوق؛ در قنوت گریه‌های مستحب زنده‌ست شرق بیدار است؛ در جهان از هم صدایی‌ها خبرهایی‌ست نام این صحرا؛ روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده‌ست فصل طوفان است؛ سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند قدس تنها نیست؛ در سراپای جهان این تاب و تب زنده‌ست باد می‌آید؛ بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت زندگی زیباست؛ عشق در جان جوانان عرب زنده‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح موعود روشن‌تر از تمام جهان، آسمان تو باغ ستاره‌هاست مگر آستان تو؟ پرچم به دوش مردم آزاده داده‌ای تا هر کرانه فتح شود با نشان تو روشن به نور مهر تو بحرین تا یمن مشعل به دست‌های تو و شیعیان تو مانند کوه صبر، هنوز ایستاده‌اند در روزهای رنج و بلا، دوستان تو جغرافیای سرخ زمین دشت لاله‌هاست گسترده در تمام جهان بوستان تو زودا که صبح «صادق» موعود می‌رسد خورشید فتح می‌دمد از آسمان تو ✍🏻 🏷 علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعه‌ای از نور شبیه قطعه‌ای از نور در جهان می‌گشت ستاره‌ای که به دنبالش آسمان می‌گشت همان ستاره که معروف آسمان‌ها بود غریب و ساده ولی بین این و آن می‌گشت دری به وسعت لبخند رو به او وا شد دری که در پی چشمش دوان دوان می‌گشت حیات طیبه با کاسه‌ای شراب طهور همیشه در پی آن مرد قهرمان می‌گشت هزار قطعۀ ابر آمدند تا دیدند برای اوج به دنبال نردبان می‌گشت شهید رفت و جهان از حضور او جا ماند و کوچه کوچه عزا باز در جهان می‌گشت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یک قافله دل لبریز شد از هلهله‌ها دور و بر تو زیباست شب وصل تو، زیبا سحر تو مانده‌ست دلم بین تغزل وَ حماسه در نشئه‌ای از آب و عطش، شعله‌ور تو ما مرد نبردیم، سرافراز به دردیم بگذاشته آن زخم فقط سر به سر تو می‌گشت شهادت پی تو کوچه به کوچه می‌خواست مطهر شود از چشم تر تو فرزند برومند سرافرازی ایران آیا چه کسی داد به مادر خبر تو؟ ای مرد خدا! دست خداوند به همرات! یک قافله دل، قافله سر، همسفر تو ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جواز شهادت ز خاک پای تو قوّت گرفته قامت شهر به‌پاست با تو ستون‌های استقامت شهر فقط نه گنبد و گلدسته و کبوتر و صحن محبتت شده بانوی من علامت شهر عجیب نیست، که دارند از عنایت تو عصای معجزه، پیران با کرامت شهر گرفته‌اند جواز شهادت از دستت دل‌آذرانه جوانان با شهامت شهر به اشتیاق نگاهت چنین ترافیک است به جستجوی تو هستیم در قیامت شهر سیاه‌نامه‌ای امشب پناه آورده‌ست به گوشۀ حرم از چشم پر ملامت شهر ✍🏻 🏷 علیهاالسلام | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهر شهادت نمک‌پرورده‌ات ای شهر من خیل شهیدانند شهیدانی که هر یک سفره‌دار لطف و احسانند چنان می‌روید از خاک تو در هر کوچه گلزاری که مست بوسه بر آن آفتاب و باد و بارانند نسیمی انقلابی می‌وزد در هر خیابانت در آغوش تو، مردان تو، هر یک چارمردانند جوانانت نه! حتی کودکان خفته در مهدت دلیران سپاه مکتب پیر جمارانند کسی مثل غرور زخمی اروند می‌داند که مردان تو ای شهر شهادت مرد میدانند اگر مشتی خس و خاشاک، اینک بر تو می‌تازند پر از بغض گلوگیر از دل‌آذرهای دورانند هزاران فرسخ از پابوسی این آستان دورند مترسک‌های بدگویی که در دربار شیطانند خبر دارند آیا ذره‌ای از مهربانی‌هات؟! نه! هرگز چیزی از مردانگی‌هایت نمی‌دانند نمی‌دانند وقت صف کشیدن در خط ایثار تمام مردمانت جلوه‌ای از سیل و طوفانند نمی‌دانند جای قصۀ شب، مادران اینجا به گوش کودکان خود حدیث عشق می‌خوانند نمی‌دانند خاکت ریشه در هفت‌آسمان دارد نمی‌دانند باید ریشۀ خود را بخشکانند چنان خون، در رگان این وطن جاری شدی ای شهر اهالی تو ای خاک شهادت اهل ایرانند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید مرزبانی با نام و نشان قهرمانی برگشت محبوب وطن شد، آسمانی برگشت در خواب خوشِ همیشه بودیم که او با نام شهید مرزبانی، برگشت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسنِ یوسف حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای! سرو سبزم از چه رو خونین‌کفن برگشته‌ای؟ از کجا می‌آیی ای عطر دل‌انگیز بهشت! از کنار چند آهوی ختن برگشته‌ای؟ تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟ خفته در تابوت حالا سوی من برگشته‌ای با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت با کمان آرش از مرز وطن برگشته‌ای خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب با تو؛ ای شمعی که بعد از سوختن برگشته‌ای! سرد گشته آتش اما شعله‌ور مانده غمت باز پیروز از نبردی تن به تن برگشته‌ای ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرزبانم تویی حماسی‌ترین داستانم تویی به هر داستان، قهرمانم تویی نشان شجاعت به بازوی توست به غیرت، جهان‌پهلوانم تویی سراپا مسلّح به ایمان و عشق سراسر دل مهربانم تویی همه شهر، امن و امان است شب به گوش سحرها اذانم تویی.. توانا و باعزّت و استوار من ایرانم و مرزبانم تویی همه مرزبانان سلیمانی‌اند سلیمان این داستانم تویی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تو نبودی که ببینی شهر آزاد شد اما تو نبودی که ببینی دلمان شاد شد اما تو نبودی که ببینی گیسوان غزل سوختۀ نخل قدیمی همدم باد شد اما تو نبودی که ببینی خاکِ رنگین شده از بادۀ شیرین شهادت، سهم فرهاد شد اما تو نبودی که ببینی شعر ایمان شدی و از تو و آن جملۀ نابت همه جا یاد شد اما تو نبودی که ببینی مسجد و مدرسه و کوچه و آن خانۀ کوچک باز آباد شد اما تو نبودی که ببینی شهر آزاد شد اما تو نبودی که ببینی سه خرداد شد اما تو نبودی که ببینی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهر شهدا دزفول که چون دلاوری آماده‌ست در هر قدمش گلوله‌ای افتاده‌ست گفتند که با وضو قدم بگذارید هر کوچۀ این شهر شهیدی داده‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کبوتران حرم لاله‌های شکفته در شیراز عطر و رنگ بهار داده به باغ رو به محراب نور وا شده، سرخ گلِ گلدسته‌های شاهچراغ بانگ خون و حماسه می‌آید از گلوی حماسه‌خوانی ما باز آواز کوچ پیچیده در هیاهوی آسمانی ما باد از باغ اشک زائرها دستمالی سپید آورده از مسیر کبوتران حرم کاروانی شهید آورده زن: شهیدی‌ست بین چادر نور مرد: آیینه‌ای خدادادی زندگی چیست؟ کودکی در خون گاه امّا به نام آزادی لاله‌های حریم شور و شعور شعر خون خوانده‌اند با حافظ آی زائر! زیارت تو قبول به سفر می‌روی؟ خداحافظ پر بکش رو به اوج، هم‌وطنم فارغ از دشمنان فرسوده ما همه هم‌دلیم و هم‌قسمیم آی زائر؟ خیالت آسوده ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چلچراغ با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است گوش‌ها را نغمۀ الله اکبر می‌برد تا قیامت شور این آواز روشن مانده است.. نا امید از جا گرفتن در دل او نیستیم کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است فاصله بسیار نزدیک است در دل‌ها به هم این معانی نزد اهل راز روشن مانده است کارهای غیرممکن با تو ممکن می‌شوند پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است پرچم نور است در هر گوشۀ ایران بلند نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است باز هم امشب شب این شهر بی‌خورشید نیست چلچراغ گنبد او باز روشن مانده است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر امید با دردهای تازه‌ای سر در گریبانم اما پر از عطر امید و بوی بارانم هربار غم‌ها بیشتر سویم هجوم آورد دیدم درخشان‌تر شده آیینۀ جانم آیینۀ صبر و وقار و مهر و لبخندم این روزها سرتابه‌پا، آیینه‌بندانم در من درخشیده شکوهی تازه از ایمان «اینجا چراغی روشن است» آری چراغانم هر کوچه‌ای اینجا چراغانی شده با عشق من زنده‌ام از عشق، از این عشق تابانم تابنده‌تر شد خاک من با گوهر ایثار این خاکِ گوهربار ایران است، ایرانم در دست دارم خاتم سرخ شهادت را با این نگین، روی زمین، مُلک سلیمانم خورشیدباران است خاک روشنم هر صبح هشت آسمان پیداست از خاک خراسانم در سایه‌سار بانوی آیینه و آبم از عطر یاسش پر شده هر صبح ایوانم از جلوۀ شاهِ چراغ اینجا چراغان است من در پناه سایۀ دروازه قرآنم گاهی غباری هم اگر در آسمان پیداست... باران که می‌آید پر از عطر بهارانم عطر بهاری تازه در راه است، می‌دانی؟ عطر بهاری تازه در راه است، می‌دانم چشم‌انتظار رؤیت ماهم در این شب‌ها کی می‌دمد خورشید از شرق شبستانم؟ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کشور اللّه اکبر این آستان که خانۀ توحید را در است دروازۀ طلایی دنیای باور است این ساحت تقدس و این آستان قدس رمز بقای کشور اللّه اکبر است این رویش بلند در این دوردست شور از کربلای عشق حدیث مکرر است.. دامن به اشک شوی که این خاک داغدار ایثارگاه هشتم آل پیمبر است بر گرد خویش در طلب اصل خود مگرد راهی اگر به خلوت یار است، از این در است این هشتمین بهانه برای گریستن شیرازۀ گشایش دل‌های مضطر است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«با آل علی هر که در افتاد، برافتاد» دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریحِ شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این قبر غریب‌الغربا خسرو طوس است این قبر مغیث‌الضعفا شمس شموس است خاک در او، مرجعِ ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاک در، افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این روضۀ پرنور، به جنت زده پهلو مغز ملک از عطر نسیمش شده خوش‌بو بشنید نسیم سحری رایحۀ او کز بوی بهشتیش چنین بی‌خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف اینجاست که تاج از سر هر تاج‌وَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد اولاد علی شافع یوم عرصات‌اند دارای مقامات رفیعُ‌الدّرجات‌اند در روز قیامت همه اسباب نجات‌اند ای وای بر آن‌کس که به این درّه، درافتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سقر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد هر کس که به این سلسلۀ پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صحن انقلاب ابر می‌خواست زائرت باشد، آب شد قطره قطره باران شد نور می‌خواست خادمت باشد، چلچراغ میان ایوان شد زندگی زیر پای زائرها، آروزی قدیمی کوه است و چه خوشبخت بود سنگی که آمد و مرمر شبستان شد.. حرمت جانْ‌پناه زائرهاست، شب شعر تمام شاعرهاست تا به دعبل دو بیت بخشیدی، شاعران رزقشان فراوان شد تو همانی که جوهر قلمت، علم فقه و کلام می‌سازد سخنت واژه واژه، حرف به حرف، مکتب درس‌های ریّان شد تو همانی که صاحبان هنر با دو رکعت نماز بالاسر از تو مضمون ناب می‌گیرند، با تو هر کار سخت آسان شد محو درس خداشناسیِ تو، غرق در خطبۀ حماسی تو دل عُمران صائبی‌مذهب به تو مایل شد و مسلمان شد ماه در دست، راه افتادی، تو به ما راه را نشان دادی نقشه را غرق نور کردی و بعد، خاکِ پای تو نامش ایران شد کشورم صحن انقلاب شماست، چون اباصلت در رکاب شماست نقشه لبریز آفتاب شماست، همه‌ٔ شهرها خراسان شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قصیدۀ ناتمام خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم بیا به سنّت پیشینیان کمر بندیم که یا ز پای در آییم؛ یا ادامه دهیم شکست کشتی دریادلان اگر در موج از آن کرانه که ماندند؛ ما ادامه دهیم اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم اگرچه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست تو را به وسعت آیینه‌ها ادامه دهیم تو آن قصیدۀ شیوای ناتمامی، کاش به شیوه‌ای که بشاید؛ تو را ادامه دهیم ✍🏻 🏷 قدس‌سره 🇮🇷 @Shere_Enghelab