eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
39 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
در نبندیم به نور ، در نبندیم به آرامش پُر مهر نسیم ، رو به این پنجره با شوق سلامی بکنیم ...
عطرش كه می پیچد برمیگردم اما كسی نیست كسی چه می‌داند، شايد به من فكر می‌كند. 💛🌙
@shervamosigiirani-3 - تصنیف بیا ای دل.mp3
968.6K
تصنیف: بیا ای دل خواننده: حسام الدین سراج مایه: ابوعطا شعر: قیصر امین پور لحظه هاتون مملو از شادکامی🙏🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍🌸روزتون معطر به ذکر شریف🌸 🌸صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 🌸 🌸و خاندان پاک و مطهــــرش 🌸 🌸اَللّهُــــــمَّ 🌸صَلِّ عَلی 🌸مُحَمَّــــــدٍ 🌸وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ☘☀️سلام صبحتون بخیر☀️☘ 🌸🌸🌸🌸🌸
همیشه که نباید شعر گفت گاهی به جای کلمات اشک ، ورق های دفتر را پر می کند ... 🌺جناب علی معدن نژاد
نترس به زبان بياور بنويس كه دلت برايم تنگ شده ... اين همه سال ، اين همه ماه اين همه روز من نوشتم و بى پاسخ ماند قول ميدهم ، همين كه به زبان بياورى قبل از تمام شدن جمله ات ، پايين پنجره ى اتاقت ايستاده ام باور كن تنهايى پنجشنبه ها، عجيب سخت ميگذرد !! علی قاضی نظام
فرازی از منازل السائرین پیر هرات.mp3
710K
قال الله عزوجل: مالکم لاترجون لله وقارا چیست شما را که امید نمی دارید وقار و بزرگی خدای تعالی را. تعظیم معرفت عظمت است و خود را ذلیل دیدن در برابر آن و آن بر سه درجه است . درجه نخستین تعظیم امر و نهی است و نباید که با جعل رخصت های نادرست به آن زیان رسد و نه که از روی تشدیدهای غلوآمیز ضرر بیند و نه آنکه زیر بار علتی بیاید که از فرمانبری بکاهد. درجه دوم تعظیم ، تعظیم حکم حق است که نباید آن را به نام علم دفن کرد و نباید با چشمداشت عوض به آن رضا داد. درجه سوم، تعظیم حق است و آن است که مبادا دون او دیگر سببی بشماری و مبادا خود را بر او دارنده حق ببینی و مبادا که در برابر اختیار او بستیزی.
آفتاب روی تو گر بر جهان تابد دمی در جهان هر ذرّه‌ای خورشید تابانی بُود در همه عالم ندیدم جز جمال روی تو گر کسی دعوی کند کو دید، بهتانی بود گنج حُسنی و نپندارم که گنجی در جهان وآنچنان گنجی عجب در کنج ویرانی بود آتش رخسار خوبت گر بسوزاند مرا اندر آن آتش مرا هر سو گلستانی بود عراقی
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است 🥀 🥀
مرغ شباهنگ.mp3
655.2K
من آن مرغ شباهنگم که آوازی دگر دارد من آن ققنوس دلتنگم که پروازی دگر دارد من آن مرغم که شبها مونس شب زنده دارانم دم‌ من در تن افسرده اعجازی دگر دارد شباهنگام بر شاخ درختی دور می نالم به آهنگی که سوزی دیگر و سازی دگر دارد سرودم برگهای غنچه نشکفته را ماند که‌ در هر پرده ای رنگی نو و رازی دگر دارد صدای مرغکی از دور دست دشت می آید صدای عاشقی دیگر که آوازی دگر دارد نهایت نیست اندوه دل سرگشته ما را که هر دوری به پایان آید آغازی دگر دارد طنین حق حق من گر چه در آفاق می پیچد جهان حاجت به بانگ نغمه پردازی دگر دارد
🔸 نماز اول ماه به همراه صدقه اول ماه را فراموش نکنیم ( جمعه 26دی اول ماه جمادی الثانی است )یعنی امروز امام جواد(ع) :هرکس نماز اول ماه را بخواند سلامتی آن ماه را از خداوند خریداری کرده است در این اوضاع کرونایی نماز اول ماه خیلی ضروری و مهم است به دیگران هم توصیه کنید دو رکعت رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره توحید رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر صدقه اول ماه هم فراموش نشود
به محشر وعده دیدار اگر دادی نمی رنجم وصالِ چون تویی را صبر این مقدار می باید
السلام علیک یا صاحب الزمان💚 جمعه ها 🍀 همه چیز تعطیل است🍃 الا دوست داشتن تو💚 من هر جمعه 🍃 برای دوست داشتنت💚 شروع می کنم زندگیم را💚 💚اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج💚
🍃☔️🍃🌸🍃☔️🍃🌸🍃 وسعت دوست داشتن را اندازه نگیر؛ زیادش هم کم است تنها با آن سیراب شو رشد کن، شکل بگیر، و کامل شو، خودِ دوست داشتن مهم است؛ نه زمانش، نه پایداری اش، نه مالکیتش، و نه حد و حدودش، سرت را بالا کن نگاه کن، دوست داشتن خدا را ببین، یاد بگیر که دوست داشتنت را کادو پیچ نکنی... ❣
آن عشق که دیده گریه آموخت از او دل در غم او نشست و جان سوخت از او امروز نگاه کن که جان و دل من جز یادی و حسرتی چه اندوخت از او
در سرم هست که چون خاک شود قالب من به هوای لب "مِی" گون تو پیمانه شوم!
ای گناه آمرز مشتی پرگناه.mp3
361.3K
ای گناه آمرز مشتی پرگناه هم ز تو ، سوی تو آوردم پناه از لقای خود دلم پر نور کن از غرور این جهانم دور کن رحمتی کن بر من آشفته کار از خداوندی به بخشش درگذار در دم آخر که خواهم آمدن چشم امّیدم به تو‌خواهد بُدن شومی و بی شرمی ما در گذار کرده ی ما پیش چشم ما میار
📝 هوای خودت را که داشته باشی جمعه بهترین روزِ هفته است و زمستان ؛ زیباترین فصلِ سال ؛ فقط کافیست حالِ دلت خوب باشد...! 👤 نرگس صرافیان طوفان
📝حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند. 🎭نقاش به جستجو پرداخت که چه بکشد که نماد "فرشته" باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود، "کودکی خوش چهره و معصوم" را پیدا نمود و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند. "نقاش" به جاهای بسیاری می رفت، تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود، اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هر چند اشتباهی نمودہ بودند. سالها گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد، پس از چهل سال که "حاکم" احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت: هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود. نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شهر یافت. از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند، او هم قبول نمود،متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد. از او علت آن را پرسید؟ گفت: من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی! امروز اعمالم مرا به "شیطان" تبدیل نموده... "داستانی بسیار تامل بر انگیز است." *"خداوند" همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید، این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم.*
♡•• باز دارد میرود ..؛ چاهۍ بنا سازد علۍ مرد وقتۍ گریھ دارد زود خلوت میڪند..! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
گفتم آباد توان ساخت... دلم را گفتــا..... حسن این خانه.... همین است ڪه ویران ماند....
گفتا که بود همره گفتم خیالت ای شه گفتا که خواندت این جا گفتم که بوی جامت گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زنده‌ام ور چه آزادم ترا تا زنده‌ام من بنده‌ام مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل نیست روی رستگاری زو مرا تا زنده‌ام از هوای هر که جز تو جان و دل بزدوده‌ام وز وفای تو چو نار از ناردان آگنده‌ام عشق تو بر دین و دنیا دلبرا بگزیده‌ام خواجگی در راه تو در خاک راه افگنده‌ام تا بدیدم درج مروارید خندان ترا بس عقیقا کز دریغ از دیده بپراکنده‌ام تا به من بر لشگر اندوه تو بگشاد دست از صلاح و نیکنامی دستها بفشانده‌ام دست دست من بد از اول که در عشق آمدم کم زدم تا لاجرم در ششدره درمانده‌ام