سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
آیة الله خامنهای دیروز با هنرمندی تمام، تابلویی گویا، زیبا، مانا و دلربا در توصیف شخصیت #علامه_طب
🔰 به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ...
▪️ روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی
✍️ سید محمدحسین دعائی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمامعیار در حوزۀ شخصیتنگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایهسازی کرد:
۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است.
۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیدهای کمنظیر در طول قرنها و دارای مجموعهای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است.
۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است:
یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهرهمند بوده است.
دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحبمبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز است.
سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوفساز و در عین حال، مربی افراد نقشآفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای بهنام این کشور است.
چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند.
۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بینظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود.
۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود.
۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بودهاند که باید بهطور خاص از آنها الگو گرفت:
یک. انجام یک جهاد فکری کمنظیر در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و شبههآفرینیها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها
دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحققشدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی در نفس و قلب خود
۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست.
۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانستههای خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.
۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوشمجلس، خوشصحبت، خوشتعریف، شیرینزبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود.
۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابلتوجهی داشت.
۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد.
۱۲. علامۀ طباطبائی امروز بهمراتب از زمان حیاتش شناختهشدهتر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #علامه_طباطبائی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برای دسترسی آسانتر به مطالب کانال، میتوانید هشتگهای زیر را دنبال کنید:
🔰 مقالهها و یادداشتهای کتبی: #نوشتار
🔰 سخنرانیها، منبرها، تدریسها و یادداشتهای شفاهی: #گفتار
🔰 شعرها و سرودهها: #شعر
🔰 ترجمۀ روان آیات، روایات، ادعیه و اشعار: #ترجمه
🔰 برشهایی از احوالات و خاطرات اولیاء، علماء و شهداء: #یاد_خوبان
🔰 گزیدههایی از مطالب ناب و جذاب دیگران: #گلچین
🔰 پیامهای مخاطبان و پاسخ به آنها: #پیام_مخاطبان
🔰 محتوای منتشرشده در برنامۀ ویراستی: #ویراست
🔰 گزیدههایی از برداشتها و دریافتهای شخصی: #فتأمل
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
[بخش ۲ از ۲]
🔸 نام این مستند هم با ما حرف دارد: «آن زمستان»؛ یعنی زمستان سال ۹۴؛ همان زمستانی که مجلس خبرگان از محضر آیة الله مصباح یزدی محروم گردیده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دچار خسارت شد؛ همان زمستانی که بهخاطر حذف ظاهری و موقت آیة الله از سپهر سیاسی کشور، زمستان سیاست، فرهنگ و اجتماع را در پی داشت.
🔹 یکی دیگر از بخشهای قابلتوجه این مستند، سکانسهای ابتدائی آن است؛ یعنی سکانسهای مربوط به جراحی چشم آیة الله مصباح یزدی که میتوان به تفسیر نمادین آنها پرداخت و اشارۀ سربسته و گذرای کارگردان به «تغییر دید آیة الله» را در آنها به تماشا نشست؛ همان واقعیتی که میتوان در پرتو آن، به فهم بهتری از اندیشۀ سیاسی و کنشگریهای اجتماعی ایشان دست یافت. آری؛ شاید ماجرا از این قرار است که پس از دههها «حضور میدانی، تجربهاندوزی و بازخوردگیری»، اندیشۀ سیاسی آیة الله مصباح یزدی، جلوههای واقعبینانهتری پیدا کرده است. بهعنوان مثال میبینیم که ایشان ـ بهصراحت و در تضاد با قرائت مشهور از دیدگاه خود ـ هرگونه «نابگرایی غیرواقعبینانه» را مذمت میکنند، از ضرورتِ فتنههای اجتماعی برای «آزمایش مردم» سخن میگویند، بر اولویتِ «بصیرتافزایی عمومی» صحه میگذارند و غلطبودن مسیرِ «اجبار و تحمیل» را مورد تأکید قرار میدهند.
🔸 به اعتقاد نگارنده، مهمترین درس این مستند، درسِ «نگاه توحیدی» و «زندگی توحیدی» است؛ اینکه یک «مؤمن موحد»، همهچیز ـ حتی دنیاییترین چیزها، یعنی «سیاست» ـ را با دید توحیدی میبیند، فقط بهدنبال جلب رضایت خداست، فقط در پی انجام وظیفه است، فقط در آرزوی عاقبت به خیری است، فقط خداوند را منشأ اثر میداند و به همین خاطر، حتی در سختترین شرائط زندگی، آب در دلش تکان نمیخورد. آری؛ دل مؤمن موحد مجاهد، حتی در سردترین زمستانها، بهاری است.
🔹 حتی اگر تمام تصاویر این مستند از یادها برود، تصویر پُرمعنایی که از بوسۀ «سردار سلیمانی» بر پیشانیِ «آیة الله مصباح یزدی» قاب گرفته است، هیچگاه فراموش نخواهد شد.
🔸 اگر مستندِ «آن زمستان» یک «مقاله» بود و میخواستیم برای آن چند «کلیدواژه» انتخاب کنیم، آن کلیدواژهها از این قرار بودند: عبودیت، نگاه توحیدی، دینمحوری، ولایتمداری، وظیفهشناسی، تکلیفگرایی، مردمداری، آرمانخواهی، واقعبینی، اخلاق اسلامی، معنویت، نورانیت، برکت، شجاعت، حُریت، صداقت، صمیمیت، جامعیت، جهاد، اخلاص، سبک زندگی دینی، علم نافع، علوم انسانی اسلامی و سیاستورزی الهی. خلاصه آنکه: این مستند، هم «درس دین» است، هم «درس سیاست» و هم «درس زندگی».
🔹 مستندِ «آن زمستان»، بیش از آنکه نشانگرِ «تسلط تحسینبرانگیزِ» کارگردان بر کار خود باشد، از «سنخیت حسرتبرانگیزِ» او با آیة الله مصباح یزدی حکایت دارد؛ تا آنجا که شاید بتوان گفت روح آیة الله در این مستند حلول کرده است؛ و از همین روست که باید به فکر قلمهزدن این مستند به سوژههای دیگر و تکثیر آن بود. آری؛ مستندِ «آن زمستان»، از راه رسیدن بهارِ «سینمای اشراقی» را نوید میدهد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #مستند #آن_زمستان #آیة_الله_مصباح_یزدی
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
#ویراست #حسینیه_معلی #برنامه_محفل 🆔 @Smh_Doaei
🔰 از نان شب واجبتر!
▪️ چندجملهای در ضرورت نقد همدلانه و هوشمندانه محصولات فرهنگی جبهه انقلاب
✍️ سید محمدحسین دعائی
بدونشک «حاج محمود کریمی» یک پدیدۀ تکرارنشدنی در عرصۀ ستایشگری است؛ یک عنصر پیشران که بهتنهایی عیار ذاکری اهل بیت در تمدن ایرانی اسلامی را چند پله ارتقاء داد؛ و یک نقطۀ عطف که میتوان تاریخ مداحی معاصر را به قبل و بعد از او تقسیم کرد.
اما آنچه در این میان مهم است آن است که پختگی و پسندیدگی امروز حاج محمود، علاوه بر آنکه نتیجه اخلاص، تلاش، خلاقیت، خطشکنی و نوآوری خود اوست، یقینا مرهون دلسوزیها، همدلیها، جانبداریها و حتی چشمپوشیهای فراوان عالمان، پیرغلامان، همقطاران و دنبالکنندگان نیز هست؛ و این همان بال دومی بود که این مداح بزرگ را از دام بدخواهان و تنگنظران رهانده و عبور از ضعفهای ریز و درشت شکلی و محتوایی را برای او ممکن ساخت.
حال اگر اذعان داریم که اصل برنامههایی مثل «حسینیه معلی» خوب و ضروریاند و اگر متوجهیم که مسیر این برنامهها، مسیر نارفتهای است که چارهای جز رفتن آن نداریم، باید بپذیریم که راه مواجهه با آنها و لغزشهایشان ـ که نتیجۀ قهری آزمون و خطاست ـ نیز همان است که گفته شد.
البته این سخن، هرگز بهمعنای تجویز سکوت در برابر این لغزشها نیست؛ بلکه مقصود، تأکید بر اهمیت نگاه همدلانه و ضرورت هوشمندی در نحوۀ انتقاد است.
آری؛ مبادا طوری رفتار کنیم که در نتیجۀ آن، هم با حسودان عنود مخرج مشترک پیدا کرده و هم انگیزه و عزم دوستان برای افقگشاییهای فرهنگی، هنری و رسانهای ـ که برای جبهۀ انقلاب از نان شب واجبتر است ـ را از بین ببریم.
در پایان به همۀ دستاندرکاران برنامۀ دوستداشتنی حسینیه معلی، خصوصا چهار مداح عزیز آن دستمریزاد گفته و از خداوند میخواهم که بر توفیق و توان آنان برای حرکت در مسیر حق افزوده و به ما نیز نعمت درک این حرکت، کمک به ارتقاء آن و شکرگزاری بابت آن را عنایت بفرماید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #حسینیه_معلی #حاج_محمود_کریمی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 بازتاب منشور روحانیت در قاب تلویزیون
▪️ نیمنگاهی به سریال «سرزمین مادری»
✍️ سید محمدحسین دعائی
فصل دوم سریال موفق «سرزمین مادری» هم به پایان رسید؛ سریالی پُرمضمون و خوشساخت که نه بهدرستی دیده شد، نه ضریب رسانهای پیدا کرد و نه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در همین رابطه به چند نکته اشاره میکنم:
🔸 از توفیقات «سرزمین مادری» در عرصۀ کارگردانی، انتخاب بازیگر، چهرهپردازی و طراحی صحنه که بگذریم، باید بر این نکته تأکید کرد که این سریال، بدون فروغلتیدن در ورطۀ نمادزدگی، دلالتهای نمادین فراوانی داشت. یعنی در ضمن برخورداری از یک داستان جذاب و بهدنبال یک شخصیتپردازی قوی، توانست حجم قابلتوجهی از مطالب را نیز با نمادسازیهای زیرکانه و ظریفانۀ خود به مخاطب منتقل کند:
▪️ شخصیت اصلی داستان ـ یعنی «رهی» ـ در واقع نماینده شخصیت سیال و ممتد جامعۀ ایرانی در طول تاریخ ـ خصوصا دوران معاصر ـ است: یتیم، مظلوم، مهربان، متشخص، معنویتگرا، هوشمند، هنردوست، جسور، پویا، خستگیناپذیر، آرمانخواه، عدالتطلب، حقجو و ظلمستیز. بهعلاوه آنکه انتخاب نام «رهی» ـ بهمعنای راهرو، آزادشده یا هواخواه ـ برای این شخصیت را هم میتوان در همین راستا تحلیل کرد.
▪️ حضور «رهی» در میان «بهادریها» ـ بهعنوان یک خانوادۀ امروزی، با سبک زندگی مدرن ـ ، ارتباط او با «پروانه» و در نهایت دلکندنش از این فضا، میتواند استعارهای از نسبت جامعۀ سنتی ایران با عالم تجدد باشد.
▪️ همچنانکه حملۀ نیروهای ساواک ـ بعد از ماجراهای پانزده خرداد ـ به منزل «رهی»، دستگیری او و سقطشدن فرزندش نیز پرداختی نمادین از افول موقت نهضت و به ثمر نرسیدن تلاشهای انقلابیون در آن مقطع زمانی است.
🔸 یکی دیگر از وجوه مثبت سریال «سرزمین مادری»، تبیین هنرمندانۀ بخشهایی از تاریخ معاصر ایران است؛ همان امر مهم و در عین حال مهجوری که اساسیترین سلاح جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب در نبرد جاری این روزها، یعنی نبرد روایتهاست. برخی از واقعیتهای تاریخی روایتشده در این سریال از این قرارند:
▪️ فراز و فرود مبارزات مردم ایران بر ضد سلطنت پهلوی
▪️ دستهبندیهای سیاسی قبل از انقلاب
▪️ فساد درباریان، خصوصا اشرف
▪️ نفوذ بهائیان در دستگاه حاکم
▪️ جنایات ساواک
▪️ فقر عمومی و شکاف طبقاتی
▪️ ناکامی گروههای غیردینی ـ مثل حزب توده و ملیگراها ـ در مواجهه با رژیم
▪️ نقش عالمان دینی ـ مثل آیة الله کاشانی، شهید نواب صفوی و امام ـ در پیشبرد مبارزات
🔸 به نظر نگارنده بدیعترین ویژگی سریال «سرزمین مادری» آن بود که توانست برای نخستینبار، به یکی از مهمترین دغدغههای «امام خمینی رضوان الله علیه» ضریب رسانهای داده و آن را با زبان هنر تبیین کند؛ همان دغدغهای که بهطور مشخص و شفاف، در «منشور روحانیت» به آن پرداخته شده: «جریانشناسی سکولاریسم مذهبی» با تمرکز بر «انجمن حجتیه» و «گروه موسوم به ولایتیها»؛ انجمن و گروهی که هم قبل از پیروزی انقلاب، یکی از مهمترین موانع پیشرفت نهضت بوده و هم بعد از پیروزی انقلاب، دست از مقابله با حرکت امام و مهمترین مبنای آن، یعنی «اسلام سیاسی» برنداشتند. برخی از ویژگیهای این طیف که سریال «سرزمین مادری» توانسته آنها را به تصویر بکشد، از این قرارند:
▪️ اعتقاد به جدایی دین از سیاست
▪️ تحریف آموزۀ مهدویت و انتظار
▪️ سادهاندیشی و ظاهربینی
▪️ تموّل مالی و رفاهزدگی
▪️ عافیتطلبی و دنیادوستی
▪️ تحجر، تقدسمئابی، قشریگرایی و تمرکز کور بر ظواهری مثل: تلاوت قرآن، ذکرگفتن، روضهخوانی، ترک غیبت، حفظ حجاب و ...
▪️ حمله به امام با بهانههایی مثل: ایجاد آشوب در جامعه، به خیابانکشیدن مردم و به هدر دادن خون آنها
▪️ معرفی امام بهعنوان یک عالم تکرو و انکار حمایت دیگر علماء از جریان مبارزات
▪️ سکوت در برابر نفوذ بهائیت، در عین ادعای مبارزه با آن
▪️ همکاری با ساواک
▪️ و مخالفت با فلسفه و عرفان
🔸 آری؛ همچنانکه امام بزرگوار ـ بهشکل مکرر ـ نسبت به خیانتها و خطرات بالفعل و بالقوه این جریان هشدار داده و همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها از تهدید بزرگ «سکولاریسم مذهبی» ـ در حوزهها و هیئات ـ یا شکلگیری آنتیتز انقلاب در قم سخن گفتهاند، لازم است که مدیران حوزوی نیز به این مسئله و نحوۀ مقابله با آن توجه ویژهای داشته و برای آگاهسازی طلاب جوان در این عرصه، اقدام مؤثری انجام دهند؛ اقدامی که شاید بتوان از تبدیل «منشور روحانیت» به یک متن درسی و قراردادن آن در برنامۀ آموزشی حوزههای علمیه، بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق آن نام برد.
🔸 بهعلاوه آنکه باید خطشکنی سریال «سرزمین مادری» در کشیدن نقاب از چهرۀ جریانهای مذهبی مخالف انقلاب را به فال نیک گرفته و همۀ زمینههای لازم برای تداوم، توسعه و توفیق این جهاد رسانهای را فراهم آورد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #سرزمین_مادری #منشور_روحانیت #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 بازتاب منشور روحانیت در قاب تلویزیون ▪️ نیمنگاهی به سریال «سرزمین مادری» ✍️ سید محمدحسین دعائی ف
🔰 جریانشناسی «سکولاریسم مذهبی» در «منشور روحانیت»
🔸 دو راه استکبار ـ بهدنبال یأس از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها ـ برای ضربهزدن به این نهاد مهم:
▪️ ارعاب و زور
▪️ خدعه و نفوذ
🔸 تمرکز استکبار بر «نفوذ» در پی از کار افتادن حربۀ ارعاب و تهدید در قرن معاصر
🔸 اولین حركت دشمن برای نفوذ به نهاد روحانیت: القای شعار جدایی دین از سیاست و جاانداختن آن در جامعه
🔸 بارزترین نتیجۀ این حرکت: شکلگیری طیفی از مذهبیهای سکولار و مخالف با اسلام سیاسی
🔸 مهمترین مصادیق این طیف:
▪️ انجمن حجتیه
▪️ گروه موسوم به ولایتیها
🔸 تعابیر و توصیفات امام دربارۀ این طیف:
▪️ روحانیون ناآگاه و بازیخورده
▪️ مقدسنماهای متحجر، بیشعور و واپسگرا
▪️ مقدسین نافهم و سادهلوحان بیسواد
▪️ روحانینماها و مقدسمئابها
🔸 جملات عجیب و دردناک امام دربارۀ آسیبها و خیانتهای انجمنیها و ولایتیها:
▪️ آنقدر كه اسلام از مقدسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگری نخورده است.
▪️ خوندلی كه پدر پیرتان از متحجران خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.
▪️ ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، بهمراتب كاریتر از اغیار بوده و هست.
▪️ در ۱۵ خرداد ۴۲ گلولۀ حیله، مقدسمئابی، تحجر، زخم زبان و نفاق، هزاربار بیشتر از باروت سرب، جگر و جان را میسوخت و میدرید.
🔸 مهمترین شاخصههای انجمنیها و ولایتیها در مقابله با نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام:
▪️ منحصردانستن فقاهت به احكام فردی و عبادی و ممنوعدانستن دخالت در سیاست برای فقیه
▪️ فضیلتدانستن حماقت روحانی در معاشرت با مردم و معرفی آن بهعنوان ملاک احترام و تکریم
▪️ مخالفت با مبارزه بهخاطر شیعهبودن شاه
▪️ حرامدانستن همهچیز، کفردانستن یادگیری زبان خارجی و گناهشمردن تعلیم فلسفه و عرفان و نجسدانستن اهل آن
▪️ هموارسازی مسیر آمریكا و پهلوی برای کندن ریشهی دیانت و اسلام
▪️ متهمکردن نیروهای مؤمن انقلابی به: بینمازی، كمونیسم، وابستگی به انگلیس، آمریكا و روسیه، التقاط، حلالكردن حرامها و حرامكردن حلالها، حلالکردن قمار و موسیقی، كشتن زنان آبستن، تحریم نبرد با دشمنان خدا، بهسخرهگرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و كنایهها نسبت به مشروعیت نظام
🔸 مهمترین گزارههای انجمنیها و ولایتیها در مخالفت با مبارزه:
▪️ شاه سایۀ خداست.
▪️ با گوشت و پوست نمیتوان در مقابل توپ و تانک ایستاد.
▪️ ما مكلف به جهاد و مبارزه نیستیم.
▪️ جواب خون مقتولین را چه كسی میدهد؟
▪️ حكومت قبل از ظهور امام زمان علیه السلام باطل است.
🔸 نتیجه قهری تداوم نگاه این طیف در حوزهها: تبدیل وضع آن به وضع كلیساهای قرون وسطی
🔸 مهمترین تناقضهای فکری و رفتاری انجمنیها و ولایتیها:
▪️ دیروز در سیاست دخالت نمیکردند؛ اما امروز تا مرز براندازی نظام و کودتا جلو رفتهاند.
▪️ دیروز سر به آستانۀ دربار میساییدند؛ اما امروز به روحانیون عزیز و شریف انقلابی تهمت وهابیگری و بدتر از آن میزنند.
▪️ دیروز میگفتند مبارزه با شاه حرام است؛ اما امروز میگویند مسئولین نظام كمونیست شدهاند.
▪️ دیروز هرگونه فساد و فحشا را برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه راهگشا میدانستند؛ اما امروز از اینكه در گوشهای خلاف شرعی كه هرگز خواست مسئولین نیست رخ میدهد، فریاد وااسلاما سر میدهند.
▪️ دیروز مبارزه را تحریم کرده و به نفع شاه اقدام میکردند؛ اما امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند.
▪️ دیروز با سكوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته و پشت پیامبر و اهل بیت را شكستند؛ اما امروز خود را بانی و وارث ولایت معرفی کرده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند.
🔸 تأکید امام بر تداوم سکولاریسم مذهبی در جامعه:
▪️ هنوز این تفکر در حوزهها وجود دارد و باید مراقب بود كه اندیشۀ جدایی دین از سیاست از اهل جمود به طلاب جوان سرایت نكند.
▪️ طلاب جوان باید بدانند كه پروندۀ تفكر این گروه همچنان باز است و فقط شیوۀ مقدسمئابی و دینفروشی عوض شده است.
🔸 مهمترین الزامات مراقبت از انقلاب در مواجهه با سکولاریسم مذهبی:
▪️ حفظ اتحاد و الفت در بین روحانیت انقلابی بهعنوان یک وظیفهی شرعی و الهی
▪️ صرفنظر از تصورات و ایدههای شخصی و نادیدهگرفتن اختلافسلیقهها، اختلافبرداشتها و حتی ضعفمدیریتها
▪️ اولویتدادن به مقابله با ابرقدرتها بهعنوان سرچشمۀ همۀ مشکلات و نارساییها
▪️ مراقبت از افکار عمومی جامعه با انتخاب تعبیر و لحن صحیح
▪️ خودداری از بیاعتبارکردن مسئولان نظام و جلوگیری از ورود بیتفاوتها و بیدردها به صحنۀ انقلاب
▪️ بصیرت نسبت به حقیقت انقلاب و واقعیت کارنامۀ آن
🏷 #نوشتار #تلخیص #منشور_روحانیت #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
🔰 روزه؛ فناوریای برای خودسازی و جامعهپردازی
✍️ سید محمدحسین دعائی
یکی از چیزهایی که باید از همین اول ماه مبارک رمضان به آن توجه ویژه داشته باشیم این است که:
«چرا باید روزه گرفت؟» یا «قرار است با روزهگرفتن چه اتفاقی برای انسان بیفتد؟»
پاسخ تفصیلی این سؤال را باید ذیل عنوان «فلسفه روزه» دنبال کرد.
اما اجمالا اینکه:
«روزه» ـ اگر با شرائط و آدابش گرفته شود ـ یک «فناوری معنوی» با «کاربری چندمنظوره» است.
یعنی همانطور که هم برای «جسم» مفید است و هم برای «روح»، قرار است هم رابطه ما با «خدا» را ارتقاء داده و هم روابط اجتماعیمان با «خلق خدا» را تنظیم کند.
مادر اولیاء حضرت زهراء سلام الله علیها فرمودند: «فرض الله الصیام تثبیتاً للاخلاص.»
یعنی: روزه کمک میکند که کمکم بیتوجهی به غیرخدا در وجود انسان نهادینه شود.
از امام عسکری علیه السلام هم نقل شده است که: «لیجد الغنی مسّ الجوع فیمنّ علی الفقیر.»
یعنی: روزه، با ایجاد حس گرسنگی در اغنیاء، زمینهساز توجه همدلانۀ آنها به فقراست.
اجازه دهید کمی بیشتر توضیح دهم:
روزه علاوه بر آنکه میتواند روح روزهدار را از آلودگیهای توجه به عالم ماده پاک کرده و حال «اخلاص» و سپس «ایثار» را در او به ملکه تبدیل کند، همچنین میتواند با ایجاد «درک مشترک از واقعیتهای زندگی»، فاصلههای ادراکی و عاطفی انسانها را از بین برده و زنجیرهای از «همگراییهای اجتماعی» را باعث شود: همدردی، همدلی، همیاری، همبستگی و همافزایی.
بهعبارت دیگر، وقتی «فاصلههای ادراکی و عاطفیِ» افراد یک جامعه از بین بروند، «فاصلههای طبقاتیِ» آنها نیز میل به کاهش پیدا کرده و ناهنجاریهایی مثل «خودپرستی» و «تکاثر»، جای خود را به ارزشهایی مثل «مواسات» و «تکافل» میدهند.
بر همین اساس جامعه بهرهمند از «فناوری روزه»، جامعهای همبسته، نفوذناپذیر، تابآور و متکامل است؛ همان جامعهای که بهیقین در منازعات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی دنیای امروز، دست برتر را خواهد داشت.
و اما حرف آخر:
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
در این ماه رمضان، همه مسلمانان باید بیش از همه به فکر «غزه» باشند؛
غزه مظلوم، غزه گرسنه، غزه زخمی، غزه ویران، غزه در حال احتضار.
بدونشک تأثر عاطفی، سوز و گداز معنوی، هیجان فکری، کمک مالی و تحرک اجتماعی آحاد مسلمین روزهدار در حمایت از غزه، علاوه بر تأثیرات ملکوتی و ماورائی، میتواند دولتمردان خائن یا بیخاصیت کشورهای اسلامی و غیراسلامی را به مقابله مؤثر با رژیم صهیونیستی واداشته و با ایجاد یک موج بین المللی، جلوی جنایتهای این جانیان را بگیرد.
آری؛ همۀ اهل اسلام، در این ماه رمضان، باید به این پویش جهانی بپیوندند: #روزه_برای_غزه
اصلا بگذارید اینطور بگویم:
اگر روزۀ امسال امت اسلامی، منجر به احیاء غزه نشده و گره از کار او باز نکند، روزه نیست. والسلام!
🏷 #نوشتار #یادداشت #روزه #غزه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 روزه؛ فناوریای برای خودسازی و جامعهپردازی ✍️ سید محمدحسین دعائی یکی از چیزهایی که باید از همین
🔰 «روزه» بهسبک «غزه»
✍️ سید محمدحسین دعائی
تلاش برای تأمین رفاه مادی مردم، قطعا یکی از مهمترین وظائف حاکمیت دینی است.
اما اگر این رفاه، با «رشد معنوی» همراه نبوده و توسعۀ دلبستگیهای مادی و دنیازدگی را به همراه داشته باشد، جدای از آنکه انسان را از رسیدن به کمال الهی خود بازمیدارد، میتواند جامعه اسلامی را نیز در نبرد با قدرتهای زورمند و زورگو زمینگیر کند. چون جامعهای که نتواند در مواجهه با فشار دشمن، از دنیا، راحتیهای دنیا و لذتهای دنیا دل بکند، حتما تن به ذلت داده و شکست خواهد خورد.
به همین خاطر، اسلام عزیز ـ بهعنوانی دینی که ضامن سعادت دنیا و آخرت در دو مقیاس فردی و جمعی است ـ جدای از دستورات عمومی خود، کوشیده است تا با تعریف مجموعهای از برنامهها در خصوص ماه مبارک رمضان ـ مثل «روزه» ـ روحیۀ «عبور از دنیا» را در پیروان خود نهادینه کند؛ همان روحیهای که «امام خمینی قدس سره» در بیانات خویش، از آن با عنوان رمز موفقیتِ «انقلاب اسلامی» در مقابل «حملۀ نظامی» یا «تحریم اقتصادی» یاد میکنند.
حال با این نگاه، میتوان «غزه» را پیشگام امت اسلام در «عبور از دنیا» یا «سبک زندگی رمضانی» دانست و از همین زاویه، به تحلیل تابآوری او در زیر سنگینترین فشارهای نظامی و اقتصادی پرداخت. چون آنچه را که قرار است ما فقط در ماه رمضان و بهشکل بسیار محدود، صرفا تمرین کنیم و ادایش را درآوریم، غزه روزهاست که دارد با همه وجود و در همه ابعاد و به جدیترین شکل ممکن، زندگی میکند.
آری؛ این روزها «غزه» سند حقانیت بسیاری از آموزههای اسلامی است. مثلا اگر کسی بپرسد: «چرا باید روزه گرفت؟» باید غزه را به او نشان داد و گفت: روزه میگیریم تا مثل غزه باشیم: متشخص، تابآور، شکستناپذیر، دشمنشکن و سرافراز.
خلاصه آنکه: امسال، در روزهداری، باید از «غزه» سرمشق گرفت.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روزه #غزه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🌷 امشب، در جریان دیدار شاعران در شب میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام 📥 نسخه با کیفیت 💻 Farsi.Khame
🔰 در امان امین
▪️ چندجملهای بهبهانۀ دیدار رمضانی رهبر انقلاب با شاعران
✍️ سید محمدحسین دعائی
شاید امروز کسانی ندانند یا نپذیرند، اما بدونشک آیندگان بر این سخن صحه خواهند گذاشت که در کنار «دین»، «علم»، «اقتصاد» و «امنیت»، تلاش رهبر انقلاب برای اعتلاء «فرهنگ و هنر»، در طول تاریخ این مرز و بوم بینظیر بوده است؛ تا آنجا که مثلا اهتمام ایشان به رشد «شعر و ادبیات فارسی»، حتی از ملیگراترین ایراندوستان نیز دیده نشده است؛ اهتمامی که اگر یکدهم آن را هرکدام از حاکمان این سرزمین داشتند، آوازۀ فرهنگدوستی و هنرپروریشان گوش فلک را کر میکرد. اما چه کنیم که «حجاب معاصرت»، در کنار «هجمۀ شناختی دشمن»، کار را به جایی رسانده است که میبینیم.
یکی از راهبردیترین پروژههای رهبر انقلاب که با هوشمندی و حوصله، آن را در طول سالهای متمادی دنبال کرده و به ثمر رساندهاند، گرفتن ابزار «ایرانیگری» از دست دینگریزان وطننشناس و تبدیل آن به یکی از مهمترین مؤلفههای جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی است؛ پروژهای مبتنی بر فهم عمیق اقتضائات زمان و مکان، حاکی از اعتقاد به ضرورت جذب حداکثری و طراحیشده برای فعالسازی همۀ ظرفیتها در مواجهه با تهاجم تمدنی غرب.
تأکید ایشان بر مواردی مثل: اهمیت محافظت از هویت اصیل ایرانی، ضرورت پاسداشت زبان فارسی، حکمتپایهبودن شاهنامه و قرائت الهی از نوروز را از همین زاویه باید تحلیل کرد.
آری؛ کشاندن پای «شعر» به «ماه خدا» و نشاندن «شاعران» در «حسینیۀ امام خمینی»، یعنی که ادبیات فارسی امروز، در امان امین انقلاب و مسلمانشدۀ دست حکیمترین حاکم ایران اسلامی است.
پ.ن: بدونشک شاهبیت سخنان اخیر حضرت آقا در دیدار با شاعران، چیزی جز «ضرورت توجه به جنبۀ رسانهای و تمدنی شعر» نبود.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #شعر
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 یک نکتۀ مهم:
رونق آرمان قدس شریف و پیروزیهای چشمگیر جبهۀ جهانی مقاومت، یکی از مهمترین نتائج «گفتمان وحدت اسلامی» است؛ همان گفتمانی که دشمنان به اهمیت و تأثیر آن پی بردند، اما برخی از دوستان، هنوز که هنوز است، قادر به فهم درست آن و حاضر به همراهی با آن نیستند:
🔹 عاموس گلعاد، ژنرال برجسته رژیم صهیونیستی:
امروز ما شاهد شکلگیری وحدت بین اهل تسنن و شیعیان در راستای تحقق هدف از بین بردن اسرائیل هستیم. اهل تسنن حماس و شیعیان حزب الله، در چارچوب نگاه دینی و ناسیونالیستی، برای از بین بردن اسرائیل، با یکدیگر متحد شدهاند.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روز_قدس #جبهه_مقاومت #وحدت_اسلامی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
📣 چند نکتۀ مهم دیگر:
🔸 با تأمل در پدیدۀ «روز قدس»، هم میتوان به عیارِ «بصیرت معنوی و سیاسی» در وجودِ «امام خمینی قدّس سرّه» پی بُرد و هم میتوان کم و کیفِ «صدور انقلاب اسلامی» را به تماشا نشست.
🔹 «راهپیمایی روز قدس» ـ آن هم در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان ـ یکی از مهمترین نقاط پیوندِ «دیانت» و «معنویت» با «سیاست» است. به عبارت دیگر، این «آیین عبادی، سیاسی» یعنی: نجوای «الهی العفو»، با فریادِ «مرگ بر اسرائیل» است که انسان را به حقیقتِ «دین» و «عبودیت» متحقق میکند.
🔸 بدون شک، اگر نبود انرژی معنوی متراکم در جان مؤمنان شبزندهدار، شعارهای آنان در راهپیمایی روز قدس، اینگونه بُرد جهانی پیدا نمیکرد. همچنانکه اگر نبود نگاه توحیدی و انگیزۀ ایمانی نهادینهشده در وجود مجاهدان جبهۀ جهانی مقاومت، آنان نیز توان رویارویی با دشمنان تا بُن دندان مسلح را نداشتند. آری؛ در «جنگ ارادهها»، این «عابدان شب» و «شیران روز»ند که به پیروزی نهایی خواهند رسید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روز_قدس #امام_خمینی #انقلاب_اسلامی #بصیرت #توحید #سکولاریسم #جنگ_ارادهها
🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲]
آری؛ با وجود همه اختلافنظرها و اختلافسلیقهها، اصل ضرورت یک سازوکار مشخص برای ورود به وادی مرجعیت را همه قبول دارند. اگر در «حوزۀ نجف» نمیتوان بدون سابقۀ علمی و تقوای لازم، حمایت حوزه را به دست آورد و به مرجعیت رسید، در «حوزۀ قم» نیز دقیقا همینطور است؛ با این تفاوت که تلاش میشود تا برای مفاهیمی مثل «سابقۀ علمی» و «تقوا»، شاخصههای روشنی تعریف شده و روش احراز آنها سامان یابد.
خلاصه آنکه هرکسی بتواند از سازوکار تعیین مرجعیت در «حوزۀ قم» بنالد، افرادیکه بعضا مرجعیت را بازیچۀ اغراض سیاسی خود قرار داده و بدون آنکه دلشان برای دین بسوزد، منافع حزبی خود را دنبال میکنند چنین حقی ندارند؛ همانها که علیرغم برخورداری رهبر معظم انقلاب از همۀ ویژگیهای لازم برای مرجعیت، هنوز که هنوز است تن به آن نمیدهند.
و اما چند نکتۀ پایانی:
۱. واضح است که آنچه گفته شد هرگز بهمعنای انکار نقاط قوت و خدمات «حوزۀ نجف» یا نفی نقاط ضعف و ناکارآمدیهای «حوزۀ قم» نیست.
۲. برای قضاوت دربارۀ یک نهاد چندبعدی مثل حوزه، باید علاوه بر کارکرد آن نهاد، میزان هجمههایی که علیه آن میشود را نیز در نظر گرفت؛ و کیست که نداند «حوزۀ قم»، همواره بیشتر از «حوزۀ نجف» در معرض هجمۀ دشمنان بوده است.
۳. جای هیچ شکی نیست که حضرت آیة الله سیستانی توانستهاند با بصیرتی مثالزدنی، ملت عراق را از خطرات فراوانی در امان داشته و برکات بیشماری را برای جامعۀ خود به ارمغان آورند. همچنانکه حضرت آیة الله خامنهای نیز با رهبری الهی و مدیریت حکیمانۀ خود، ایران عزیز را به منادی تمدن نوین اسلامی تبدیل کرده و تمام زمینههای لازم برای تبدیل این کشور به یک ابرقدرت جهانی را فراهم آوردهاند.
۴. تا موقعی که تنگنظری و طعنهزنی جای خیرخواهی و وظیفهمحوری را گرفته باشد، تا وقتی که بهخاطر حبوبغضهای سیاسی و جناحی، مصالح اهم امت اسلام به مسلخ روند و تا زمانی که موقعیت جمهوری اسلامی در دنیای امروز و نقش تاریخی آن در پاسداری از اساس دین فهم نشود، دوگانهسازیهای مخربی از قبیل «قم ـ نجف» نیز ادامه خواهد داشت؛ همان اقدامی که میتوان آن را زمینهساز تحکیم «سکولاریسم حوزوی» و حرکت بهسمت «آنتیتز انقلاب» دانست.
۵. در کنار همۀ اشکالات، باید اعتراف کرد که در یادداشت جناب سروش محلاتی، یک سخن حق هم وجود دارد و آن اینکه: تحمل سختیهای مادی برای حفظ هویت و استقلال، ارزشی است که هر ساختار مدیریتی مجاز است امور آحاد متعلق به خود را بر اساس آن تدبیر کند. اما چه کنیم که ایشان و همفکرانشان، دقیقا بهخاطر التزام به همین ارزش، به تقبیح جمهوری اسلامی مشغولند.
📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44532
🏷 #نوشتار #نقد #حوزه_نجف #حوزه_قم #سکولاریسم_مذهبی #سروش_محلاتی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
▪️ گذری بر تفاوتهای «مهدی نصیری» با «شهید آوینی» در «نقد تجدد»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 چندی پیش مقالهای با عنوانِ «آوینی و افسانه بیطرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقالهای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزههای دینی پرداخته و سپس اندیشههای سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق میداند. غافل از آنکه هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است.
🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، بهشکل مختصر در این مقاله بیان میکند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی همچون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی میتوان گفت که ریشۀ نگاه تار و بیهویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جستوجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، بهخوبی میتوان مختصات آن را بهدست آورد.
🔸 بهعنوان مقدمۀ بحث، باید توجه داشت که: افراد صاحبنظر در حوزۀ نسبت «دین» و «تکنولوژی» یا «دین» و «رسانه» (بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق تکنولوژیهای مدرن) را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: قائلان به «تعامل»، «تناسب» و «تقارب» این دو پدیده و قائلان به «تعارض»، «تناقض» و «تضاد» آنها. قائلان به «تعارض دین و تکنولوژی» یا «ذاتگرایان»، با درنظرگرفتن ذات و هویتی مستقل برای هر یک از دو پدیدۀ «دین» و «تکنولوژی» یا «رسانه»، آنها را دارای اقتضائاتی مختص به خود و متعارض با دیگری دانسته و ترکیب یا تعامل آنها را زمینهساز تغییر و تخریب هویت هر یک از این دو میپندارند. اما قائلان به «تعامل دین و تکنولوژی»، در سه دستۀ «ابزارگرایان»، «کارکردگرایان» و «فرهنگگرایان»، هر یک بهنحوی، تعامل این دو پدیده را ممکن و بلکه لازم میدانند.
🔹 بهطور طبیعی و بر اساس روند منطقی بحث، برای فهم و تبیین نسبت «دین» با «تکنولوژی» یا «رسانه»، ابتداء باید فهم واقعی و تبیین صحیحی از هویت هر یک از این پدیدهها داشت. چرا که فهم و تبیین یک نسبت، بدون فهم و تبیین طرفین آن نسبت، ممکن نیست. از همین رو «دینشناسی» از یک سو و «تکنولوژیشناسی» از سوی دیگر، برای نسبتسنجی میان «دین» و «تکنولوژی» امری ضروری است؛ و به همین خاطر با ضعف در مرحلۀ «دینشناسی» یا نقص در فضای «تکنولوژیشناسی»، نتیجه بحث در نسبتسنجی میان این دو پدیده نیز تابع اخس مقدمتین بوده و محکوم به حکم بطلان است. بسیار دیدهایم رسانهشناسانی را که بهجهت قصور در شناخت دین، سر از ویرانههای تجدد غربی درآورده و یا دینشناسانی را که بهخاطر خطای در فهم رسانه، پا در بیابان تحجر و جمود نهادهاند. در این میان، طبیعی است که حال بیخبران از دو سوی ماجرا، از همه وخیمتر باشد.
🔸 سخن جناب آقای نصیری در یادداشت مورد بحث نیز اگر چه عموما ناظر به بحث «تکنولوژیشناسی» است، اما بهانضمام مطالب ایشان در کتاب «اسلام و تجدد» که حوزۀ «دینشناسی» را نیز پوشش میدهد، ظاهرا مصداق همین دسته سوم است. توضیح مطلب آنکه: ...
📌 متن کامل یادداشت در: yun.ir/ien0a8
🏷 #نوشتار #نقد #شهید_آوینی #مهدی_نصیری #دین #تجدد #تکنولوژی #رسانه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
📹 رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان: موضوع اصلی در قضایای اخیر اثبات ظهور قدرت اراده ملت ایران
🔰 عملیات وعدۀ صادق، در انتظار «تبیین» و «تکمیل»
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. حدود یکدهه است که رهبر معظم انقلاب، در مناسبتهای مختلف و به بهانههای گوناگون، از ورود جامعۀ بین الملل به یک «پیچ مهم تاریخی» خبر میدهند، از شکلگیری نظمی نوین در جهان سخن میگویند و بر ضرورت آمادگی ایران اسلامی برای عبور موفق از آن پیچ و نقشآفرینی در این نظم تأکید میکنند؛ خبر، سخن و تأکیدی که تحلیل تفصیلی آن، یکی از مهمترین نیازهای معرفتی امروز ماست.
۲. بدونشک افول بلوک تمدنی غرب با سردمداری «آمریکا»، بهموازات قدرتیافتن «ایران» در قلب محور مقاومت، یکی از مهمترین شاخصههای «نظم نوین جهانی» است؛ شاخصهای که میتوان «عملیات وعدۀ صادق» را مهمترین دلیل صدق آن دانست؛ چنانکه بعد از این عملیات، دیگر نه فقط تحلیلگران فهیم و رصدپیشگان هوشیار، بلکه حتی بخش قابلتوجهی از افکار عمومی نیز وجوه شفافی از «ایران قوی» را با همۀ وجود لمس کردند.
۳. هرچند اجمالا میبینیم و میدانیم که ایران اسلامی با موفقیت در «عملیات وعدۀ صادق» توانست از موازنۀ قدرت در منطقه تعریف متفاوتی ارائه داده و به همۀ بازیگران بین المللی معادلۀ جدیدی را تحمیل کند، اما حقیقت آن است که جز با فاصلهگرفتن از این نقطۀ عطف تاریخی در محور زمان، نمیتوان عظمت و اهمیت واقعی آن را دریافت. به بیان دیگر، این آیندگان هستند که میتوانند درک درستی از واقعیت این عملیات پیدا کرده و به نقش آن در شکلگیری «هندسۀ جدید جهان» پی ببرند.
۴. اگر بخواهیم کمی به واقعیت «عملیات وعدۀ صادق» نزدیک شویم، باید اولا عقبۀ آن در گام اول انقلاب را ببینیم و ثانیا فهم شفافی از آثار و ثمرات آن در گام دوم داشته باشیم. این عملیات، نه یک اتفاق ناخواسته، اقدام انفعالی، واکنش ناگهانی یا حرکت کور، بلکه نتیجۀ طبیعی موفقیت رهبر معظم انقلاب در به ثمر رساندن پروژۀ «ایران قوی» است؛ پروژهای که بدونشک جایگاه کشور در «نظم جدید جهانی» را تضمین کرده و حرکت انقلاب برای رسیدن به «تمدن نوین اسلامی» را شتاب خواهد داد. آری؛ بعد از عملیات وعدۀ صادق، دیگر اثبات اینکه «نزدیک قلهایم» سخت نیست.
۵. مهمترین سؤالی که بعد از «عملیات وعدۀ صادق» باید به آن پاسخ داد این است که: وظیفۀ ما در این مقطع تاریخی چیست؟ در پاسخ به این سؤال به دو مورد میتوان اشاره کرد:
الف. تبیین عملیات:
واقعیت آن است که ما نه تنها در روایت موفقیتهای خود، خلق «پیوست رسانهای» برای آنها و ایجاد ارزش افزودۀ ملی از این طریق ضعیفیم، بلکه حتی نمیتوانیم جلوی وارونهسازی آنها توسط دشمن را هم بگیریم؛ و این همان نقیصهای است که جز با ورود جدی به عرصۀ «جهاد تبیین» و استفادۀ هوشمندانه از ابزار «هنر» ـ همانکه تأثیرش از موشک و پهپاد بیشتر است ـ جبران نخواهد شد.
ب. تکمیل عملیات:
جمهوری اسلامی با «عملیات وعدۀ صادق»، هیمنۀ سختافزاری آمریکا و اسرائیل را شکست و به موفقیتی بزرگ دست یافت. اما تا نتواند «هیمنۀ نرمافزاری دشمن» را هم بشکند، نه به هدف اصلی خود ـ یعنی تبدیلشدن به یک قطب تمدنی ـ دست خواهد یافت و نه میتواند انتقام حقیقی شهدایی مثل حاج قاسم عزیز را بگیرد.
آری؛ دانشمندان متعهد ایران اسلامی در عرصۀ «علوم فنی»، با راهبری نیروهای نظامی و امنیتی کشور، کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند. حال مبادا که دانشمندان عرصۀ «علوم انسانی» در حوزه و دانشگاه، با غفلت از اسلامیسازی این علوم و با ناتوانی در حل چالشهای فرهنگی کشور ـ مثل چالش تحمیلی «حجاب» ـ از این قافلۀ نورانی عقب افتاده و در زمینهسازی برای «طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنا فداه» دچار کوتاهی شوند.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #نظم_جدید_جهانی #ایران_قوی #تمدن_نوین_اسلامی #گام_دوم_انقلاب #جهاد_تبیین #علوم_انسانی_اسلامی
🆔 @Smh_Doaei
🔰 دومینوی جنبشها
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. از نخستین لحظۀ خلقت آدم علیه السلام و با اطلاع شیطان از این حادثه، کشمکش میان این دو آغاز شده و در ادامه نیز هابیل و موسی و ابراهیم علیهم السلام، در مقابله با قابیل و فرعون و نمرود، از تداومبخشان این کشمکش ازلی و ابدیاند؛ کشمکشی که با ظهور پیغمبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، به اوج خود رسیده و آخرین پردۀ آن به روی صحنه رفت. اگرچه که همواره شخص یا اشخاصی خاص، شاخص هر یک از دو سوی این نبرد بودهاند، اما در حقیقت، داستان، داستان نبرد دو جریان است: جریان حق و باطل؛ و چه بهتر که بگوییم: داستان کتاب هستی، داستان نبرد تمدن الهی با تمدنهای غیرالهی است؛ داستانی که خالق آن، پایان خوشی را برایش در نظر گرفته و آنچنانکه اهلنظر گفتهاند و میگویند، چند صفحهای بیشتر به شروع این پایان خوش باقی نمانده است.
۲. شاید بتوان گفت که مهمترین جریان جاری در مقطع کنونی تاریخ نیز عبارت است از: بهچالشکشیدهشدن تمدنهای غیرالهی، بهخصوص تمدن غربی مبتنی بر لیبرالدموکراسی و سرمایهداری. مواجهۀ یک تمدن با چالش، از سوی تمدن رقیب، امری طبیعی است؛ همچنانکه تمدن غیرالهی غرب، از سوی تمدن الهی اسلام، مدتهاست که به چالش کشیده شده و به عقیدۀ ناظران منصف، پیروز این مصاف، تمدن الهی اسلام است؛ چالش و مصافی که پس از شکلگیری حکومت دینی در ایران اسلامی، اقدام به خلق نظامها و سیستمهای مبتنی بر دین در آن و آغاز الگوگیری از آن در جهان، فصل جدید و جدیتری را تجربه کرد. اما اینکه یک تمدن، از سوی منابع انسانی و تودههای اجتماعی خود مورد چالش واقع شود، همان چیزی است که اکنون نسبت به تمدن غرب در جریان بوده و در ابعاد مختلف، نیازمند کارشناسیها و بررسیهای بسیاری است.
۳. ظهور و بروز یک تمدن در عینیت زندگی، دارای چهار عنصر اساسی است: فرهنگ، اقتصاد، سیاست و نظامیگری. حکومتها در واقع، برایند اجتماعی یک تمدن بوده که هر یک از چهار عنصر مذکور، در رابطهای متقابل، از یک سو مقوم آن و از سوی دیگر نتیجۀ آن است. از همین رو بهمنظور ایجاد یک حکومت بر اساس یک تمدن، تولید سیستمهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی مبتنی بر آن تمدن ضروری است؛ همچنانکه برای ارزیابی یا بهچالشکشیدن یک تمدن و حکومت زاییده از آن نیز به بررسی عملکرد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی آن تمدن و حکومت احتیاج است.
۴. طبیعی است که انسان، خصوصا انسان غربی، بهجهت تمرکز بر مادیات از یک سو و حجاب رسانهای موجود در دنیای امروز از سوی دیگر، با لایههای مادی تمدن، ارتباط بیشتری برقرار کرده و نسبت به تأثیر آن بر زندگی خود، ادراک بهتری دارد. بر همین اساس، ملموسترین وجه از وجوه تمدنی و حکومتی مورد توجه انسانها، عبارت است از: اقتصاد. در جریان چالش تمدنی اخیر در غرب، که بهدنبال پیشبینی رهبر عزیز، حکیم و روشنبین انقلاب اسلامی رخ داد نیز آنچه مورد سؤال و اعتراض است، سیستم اقتصادی غرب و نظام سرمایهداری حاکم بر جوامع غربی است. اکنون پس از مدتها اعتراض از سوی دلسوزان و نخبگان غربی و غیرغربی، تودههای مختلف اجتماعی ساکن در حوزۀ تمدنی غرب نیز به آسیبهای ناشی از اقتصاد غربی پی برده و کارکرد سوء آن در زندگی خود را لمس کردهاند. از همین رو به مقابله با آن برخاسته و «جنبش تسخیر والاستریت» را بهعنوان نماد سیستم اقتصادی غرب شکل دادهاند.
۵. براساس آنچه ذکر شد، نابودی کامل تمدن غیرالهی غرب، مستلزم اقداماتی برای بهچالشکشیدن تمامی وجوه و عناصر چهارگانۀ آن است. جدیت بیش از پیش پایگاه تمدن الهی اسلام، یعنی ایران اسلامی، برای ایجاد سیستمهای دینی (خصوصا طراحی و اجراء سیستم اقتصادی اسلام، بهعنوان یکی از وجوه مهم جهاد اقتصادی)، عبور از نظریهپردازیهای صرف، رفع نیازهای عینی انسان و تولید سبک زندگی الهی از یک سو و تکامل ادراکی جوامع غربی، در نتیجۀ فعالیت نخبگان و پایداری در مقابله با حکومتهای پوسیده اما پلیسی غرب از سوی دیگر، در تحقق این مهم نقش جدی دارند. از همین رو، شکلگیری دومینوی جنبشها، یعنی: «جنبش تسخیر هالیوود» بهعنوان نماد سیستم فرهنگی غرب، «جنبش تسخیر پنتاگون» بهعنوان نماد سیستم نظامی غرب و در نهایت «جنبش تسخیر کاخ سفید» بهعنوان نماد سیستم سیاسی غرب، در آیندهای نه چندان دور، واقعیتی انکارناپذیر است؛ جنبشهایی که نتیجۀ طبیعی تأثیرات سوء فرهنگی، سیاسی و نظامی تمدن غرب بر جوامع انسانی بوده و تحقق آن، بهدنبال بیداری اسلامی در منطقۀ خاورمیانه، نویدبخش ظهور منجی کل، حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه خواهد بود، انشاءالله.
📌 منتشرشده در پایگاه خبری رجانیوز: https://www.rajanews.com/news/95132
🏷 #نوشتار #یادداشت #تمدن_نوین_اسلامی #تمدن_غرب #فرهنگ #اقتصاد #سیاست #نظامیگری
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 عیب مِی جمله بگفتی هنرش نیز بگو
▪️ چندجملهای در قدردانی از سعید آقاخانی
✍️ سید محمدحسین دعائی
چند روز پیش، سری پنجم از سریال تلویزیونی «نونخ» تمام شد؛ یک سریال طنز به کارگردانی «سعید آقاخانی».
شاید در نگاه اول، به این نتیجه برسیم که سخنگفتن از امثال این سریال، کار امثال ما نیست. اما نه؛ هست! وقتی امثال ما در مقابل تولیدات سخیف یا مسموم فرهنگی، بهدرستی موضع گرفته و زبان به انتقاد باز میکنند، وظیفه دارند که اگر نقطۀ روشنی در این عرصه دیدند هم از آن تجلیل کرده و زبان به تشکر بگشایند؛ چراکه لإن شکرتم لأزیدنکم.
«نونخ» علیرغم بعضی ضعفها، نقاط قوت فراوانی دارد:
▪️ نجیب و مؤدب است؛ یعنی در عین ورود به حوزۀ طنز، از خطقرمزها عبور نکرده و ردهبندی سنی ندارد.
▪️ به خانواده و ارزشهای خانوادگی وفادار است.
▪️ تصویری ملموس و عامهپسند از نگاه توحیدی، خدامحوری و توکل را به مخاطب ارائه میدهد.
▪️ در پی ترویج فضائل اخلاقی است؛ مواردی مثل: سادهزیستی، قناعت، پاکدستی، صداقت، صبر، حسن خلق و تعاون.
▪️ خوبیها و بدیها را کنار هم نشانده و بیننده را به مقایسه و تطبیق وامیدارد.
▪️ به سبک زندگی بومی اصالت داده و در دام خودباختگی فرهنگی نمیافتد.
▪️ بخشهایی از دنیای پیچیدۀ مردمشناسی و جامعهشناسی را با زبانی ساده تبیین میکند.
▪️ واقعیتهای تلخ و شیرین موجود در مسیر زندگی ـ که در هم تنیده و باید با هم دیده شوند ـ را به تصویر میکشد.
▪️ عدالت رسانهای را محقق کرده و دوربین را از مرکز به حاشیه برده است.
▪️ مشکلات و محرومیتهای مردمِ دور از مرکز را نشان داده و میکوشد تا از این طریق به رفع آنها کمک کند.
▪️ همچنین در عین اشاره به ضعفها، از پیشرفتهای کشور در حوزههای مختلف هم سخن میگوید.
آری؛ کارنامۀ «سعید آقاخانی» در سریال «نونخ» نشان داد که:
▪️ میتوان بدون لودگی و هنجارشکنی خنداند؛
▪️ میتوان در عین تداوم، به ورطۀ تکرار نیفتاد؛
▪️ میتوان بین شهرت و شرافت جمع کرد؛
▪️ میتوان در ضمن انتقاد، به مخاطب امید داد؛
▪️ و میتوان بدون لجبازی با رسانۀ ملی یا تاختوتاز و ریختوپاش در شبکۀ نمایش خانگی، برای مردم کار کرد و محبوب شد.
و به همین خاطر است که با صدای بلند باید گفت:
آقای آقاخانی! متشکریم ...
🏷 #نوشتار #یادداشت #سریال_نونخ #سعید_آقاخانی #هنر_متعهد
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
▪️ در مصاحبه با خبرگزاری شبستان عنوان شد:
🔰 مهمترین شاخصۀ «فرهنگ رضوی»، حرکت از «خودسازی» به «تمدنسازی»
▫️ بازنشر بهمناسبت ایام مخصوص زیارت امام رضا علیه السلام
💠 فرهنگ رضوی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
▪️ دورۀ امامت حضرت رضا علیه السلام، بهمقتضای حکمت بالغۀ الهی و بهخاطر حضور قهری حضرت در متن معادلات و مناسبات کلان حاکمیتی، به یک معنا «نقطۀ آغاز تبدیل اسلام اهل بیت به یک تمدن جهانی» است. یعنی غیر از مواردی مثل عبودیت، خدامحوری، دینمداری، آخرتگرایی، توجه تام به شریعت و حسن خلق که در سیره و سبک زندگی همۀ امامان علیهم السلام دیده میشود، آنچه که بهطور خاص در سیرۀ امام رضا علیه السلام جلوه داشته و میتوان از آن بهعنوانِ «شاخص فرهنگ رضوی» در رنگینکمان فرهنگ اهل بیت یاد کرد، مسئلۀ «جامعهپردازی و تمدنسازی» است.
بر همین اساس، تقلیل شخصیت متعالی و چندبُعدی امام رضا علیه السلام به مواردی مثلِ «ضامن آهو» ـ بهعنوان یک لقب متعارف ـ و معرفی آن حضرت بهعنوان یک انسان صرفا معنوی، مهربان و متخلق، قابل مساعدت نیست. بلکه باید با تکیه بر لقبِ «عالم آل محمد» و برندسازی اجتماعی و تمدنی از اتمسفر فکری و فرهنگی ایشان، زمینۀ لازم برای تبدیل واقعی و عینی مشهد الرضا علیه السلام به «پایتخت معنوی ایران اسلامی» را فراهم آورد.
به عبارت دیگر، مشهد مقدس علاوه بر آنکه باید قطب اصلی گردشگری دینی و زیارتی باشد، باید به یک پایگاه اصلی برای «نشر معارف حکمی و معنوی شیعه در جهان» ـ با شاخصۀ «توحیدمحوری» ـ و مرکزی برای پشتیبانی فکری، برنامهای و انسانی از ابرپروژۀ «تمدن نوین اسلامی» نیز تبدیل شود.
💠 شهروند رضوی کیست و چه مؤلفههایی دارد؟
▪️ «شهروند رضوی» کسی است که علاوه بر توجه به حداقلهای فکری، احساسی و رفتاری تعریفشده در دین مبین اسلام، نه فقط به فکرِ «سلوک توحیدی» و «ارتقاء حداکثری معنویت و عقلانیت در وجود خود» است، بلکه به «تلاش بر ایجاد جامعۀ اسلامی و تحقق تمدن اسلامی» نیز اهتمام ویژهای دارد.
💠 آثار و برکات وجودی امام رضا علیه السلام برای ایران اسلامی چه بوده است؟
▪️ اگر هویت و هدف انقلاب اسلامی ایران، یک هویت و هدف جهانی و تمدنی است، اگر بهفرمودۀ رهبر معظم انقلاب، «گام دوم انقلاب»، گامی برای «جامعهپردازی و تمدنسازی» است و اگر طبق آنچه گذشت، اصلیترین شاخصۀ فرهنگ رضوی، زمینهسازی برای بروز ابعاد تمدنی اسلام اهل بیت و حرکت از «خودسازی» به «تمدنسازی» است، میتوان به این نتیجه رسید که وجود پُربرکت حضرت رضا علیه السلام و آموزههای آن امام بزرگوار، یکی از مهمترین پشتوانههای علمی و معنوی ایران اسلامی در این مسیر میباشد؛ همان گنجینۀ گرانبهایی که گویا از قرنها قبل، توسط خداوند رحیم، حکیم و قدیر، برای ملت بصیر ایران اسلامی ذخیره شده است.
اگر خوبانی مثل شهید سلیمانی عزیز، با توسل به ساحت مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و با تکیه بر موهبتهای فکری و معنوی آن امام همام، هم سیر روحی خود را سرعت داده و هم جایگاه انقلاب اسلامی و جبهۀ مقاومت را در دنیای امروز تثبیت کردهاند، ما نیز باید این فرصت را قدر دانسته و از حضرت بخواهیم که توفیق سلوک توحیدی، حرکت در خط انقلاب و رهبری، جهاد مخلصانۀ در جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی و زمینهسازی برای ظهور ولایت عظمای حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را به همۀ ما عنایت کنند، ان شاء الله.
📌 متن کامل: http://shabestan.ir/detail/News/1218787
🏷 #نوشتار #مصاحبه_مکتوب #امام_رضا #فرهنگ_رضوی #شهروند_رضوی #خودسازی #جامعهپردازی #تمدنسازی #گام_دوم_انقلاب
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 این صدای گرفته
▪️ دلنوشتهای بهبهانۀ سیوچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیة الله خامنهای
✍️ سید محمدحسین دعائی
دیروز، پیر پیلافکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت.
میخواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفتهای که شنیدنش دلمان را باز میکند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا.
صدایی که از سالها تکرار حق گرفته، نه از خستگی.
صدایی که گرفتگیاش عجین با پختگی است.
صدایی که در عین گرفتگی، دروازههای حکمت را به روی بشر امروز گشوده است.
صدایی که در پیچ و خم کوچههای شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغامهای مهمی از هفت شهر عشق است.
صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنینانداز است.
آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛
این صدای انقلاب اسلامی است.
صدایی که قرآنگونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان.
صدایی که بهسان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک میکند.
صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم میپیچد.
صدایی که درسها داده است، سخنها رانده است، خطبهها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است.
صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد.
صدایی که شبها نالیده است و روزها غریده.
صدایی که به رنگ خداست.
صدایی که هیچوقت کمفروشی نکرده؛ چه قبلها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب میکرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیالهپیاله مینوشاند.
آری؛ ما با این صدا بزرگ شدهایم.
ما ـ جوانهای انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی میکنیم.
این صدا، موسیقی متن زندگی ماست.
تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست.
ما در تمام این سالها،
با طنازی این صدا خندیدهایم و با بغض آن گریستهایم.
با وقار آن آرام شدهایم و با شور آن به هیجان آمدهایم.
با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیدهایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریدهایم.
با لرزش آن لرزیدهایم و در آغوش غرش آن غنودهایم.
ما درس دین و دنیا را با این صدا آموختهایم.
صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیدهاند.
صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را.
این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچوقت گم نمیشود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است.
پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شدهایم.
این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطرهانگیز ـ همۀ هویت ماست.
این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است.
این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان.
آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟
اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت.
کسیکه سالهاست حنجرهاش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومیبرد، باید هم صدایش بگیرد.
تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمیشود؟
الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است.
آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #انقلاب_اسلامی #جهاد_تبیین
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برادر محترم! جمهوری اسلامی و مردم، #ازلاریجانی و دوستان ارتفاع گرفتهاند. پس اگر میخواهید در مسیر خ
🔰 نگهبانی از نگهبان
▪️ چند نکتۀ مهم دربارۀ «شورای نگهبان» با تکیه بر منظومۀ فکری «رهبر حکیم انقلاب»
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. نهاد قانونی و مقدس #شورای_نگهبان، بر پایۀ دانش و تقوای جمعی از عادلترین و مورداعتمادترین شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی کشور بنا شده و به همین خاطر یکی از مهمترین مظاهر اقتدار و افتخار جمهوری اسلامی است.
۲. تخریب شورای نگهبان، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همواره یکی از مهمترین اهداف دشمنان اسلام بوده است. به همین خاطر هر کسی که در مسیر تخریب این شورا قدم بردارد، مرتکب عملی غیرعقلی، غیرشرعی و غیرانقلابی شده و خواسته یا ناخواسته با جبهۀ دشمن همراهی کرده است.
۳. تخریب شورای نگهبان فقط در قالب مخالفت با اصل شورای نگهبان رخ نمیدهد؛ بلکه در ضمن تضعیف این نهاد و زیر سؤال بردن تصمیمهای آن نیز محقق میشود.
۴. تخریب شورای نگهبان از یک سو به بیاعتباری انتخابات و سپس بیاعتباری نهادهای مبتنی بر انتخابات منجر شده و از سوی دیگر اسلامیت نظام را خدشهدار میکند.
۵. شورای نگهبان یقینا در کشف واقع معصوم نیست. اما هرگز نمیتوان و نباید با مستمسک قرار دادن این عدم عصمت، حجیت قانونی این نهاد و فصلالخطاببودن نظرات آن را منکر شد.
۶. با توجه به مصالح اهمی که در محافظت از اصل شورای نگهبان و التزام به تصمیمات این نهاد وجود دارد، هیچکس حق ندارد حتی با یقین به اشتباه شورا، طوری به آن اعتراض کند که تخریب و تضعیفش را به دنبال داشته باشد.
۷. بسیاری از اشکالاتی که در عملکرد شورای نگهبان دیده میشود، ناشی از فقدان یا ضعف قانون است. فلذا بهجای حمله به اعضای این شورا، باید به ارتقاء نرمافزار آن کمک کرد.
۸. همۀ منتقدان شورای نگهبان یکسان نیستند. بعضی بهخاطر مخالفت با اسلام و انقلاب اسلامی و با التفات به اثر مقابله با شورا به انتقاد مشغولند. اما بعضی دیگر به لوازم انتقاد خود توجه نداشته و از اثرات آن غافلند. به امید دفع شر دستۀ اول و تنبه دستۀ دوم.
۹. به موازات تجدیدنظرطلبان و ساختارشکنان، نیروهای انقلاب نیز به برخی از تصمیمات شورای نگهبان، مثل عدم احراز صلاحیت بعضی صالحان و تأیید صلاحیت بعضی ناصالحان انتقاد دارند. اما در عین تلاش برای رفع مشکل، از تضعیف شورا خودداری کرده و بهخاطر تأمین مصالح اهم، به تشخیص آن تن دادهاند.
۱۰. آنچه گفته شد هرگز بهمعنای نفی ضرورت تلاش برای جبران خطاهای رخداده نیست؛ تلاشی که قطعا به تصمیمات شورای نگهبان برکت داده و زمینۀ جلب بیشتر تفضلات الهی را فراهم میآورد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #شورای_نگهبان #انتخابات
🆔 @Smh_Doaei
🔰 مدالآوران میدان محبت
✍️ سید محمدحسین دعائی
شنیدهای میگویند برای بعضی چیزها نمیشود قیمت گذاشت؟
مثلا «مدال» که جدای از ارزش ریالی و دلاری فوق العاده، ارزش حقوقی و معنوی فراوانی هم دارد.
حالا فکر کن یک جوان جویای نام و طالب تعالی، مدالی که با هزاران زحمت به دست آورده و نشانۀ موفقیت اوست را به دیگری هدیه بدهد.
واقعا منطق این کار چیست؟ اصلا آیا منطق و عقلانیتی دارد؟ حتما که دارد. چون اگر نداشت، حُکماً عقلائی همچون «مدالآوران المپیادهای علمی» انجامش نمیدادند.
آری؛ در زمانهای که بعضیها برای رسیدن به امثال این مدالها در میادین مختلف، حاضرند خودشان و وطنشان را بفروشند، این جوانهای بامعرفت، آنها را به «رهبر انقلاب» هدیه دادند.
اما چرا؟
پاسخ آن است که: چون به لذت کم قانع نیستند و میخواهند لذت بیشتری را تجربه کنند.
بهدستآوردن مدال، بهگردنآویختن مدال، نگهداشتن مدال و نمایشدادن مدال، قطعا «لذت» دارد؛ اما لذت دیدار محبوب، شادکردن محبوب، ابراز علاقه به محبوب، اثبات محبت خود به محبوب و اعلام وفاداری به راه محبوب خیلی خیلی بیشتر است.
جوانان مدالآور، قبل از آنکه «مدال»هایشان را به رهبر محبوبشان بدهند، «دل»هایشان را به او داده بودند؛ دلهایی که با معجزۀ «محبت»، از طلا و نقره قیمتیتر شدهاند.
بهقول خواجۀ شیراز:
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
دانشآموزان نخبۀ این کشور مدالهایشان را به «محبوب» هدیه دادند تا «مدال محبت» بگیرید؛ و گرفتند.
آنها میخواستند فقط او را ببینید و با او یک «نماز» بخوانند؛ نمازی که به قول آیة الله بهجت، اگر سلاطین عالم میدانستند چه لذتی در آن است، بهخاطر آن دست از سلطنت خود میکشیدند.
وه که چه معاملۀ پُرسودی ...
مدال دادند، اما در مقابل از «نائب امام زمان ارواحنا فداه» وعدۀ «دعا» گرفتند.
مدال دادند، اما از او «چفیه» ـ نماد مجاهدت ـ ، «انگشتر» ـ نشان معنویت ـ و مهمتر از انگشتر، «انگیزه» گرفتند.
تازه ... همان مدالها را هم از دست ندادند:
«مدالها را از شما فرزندانم قبول میکنم، اما معتقدم باید نزد خودتان باشد. بنابراین مدالها را که مایۀ سرافرازی است به شما بازمیگردانم.»
بله دیگر؛ معامله با «خدا» و «دوستان خدا» همهاش سود است.
هم لذت هدیه به محبوب را چشیدند، هم از باغ وصل او گلی چیدند و هم دوباره به مدالهایشان رسیدند؛ مدالهایی که چون مقبول محبوب واقع شده و از دست او رسیدهاند، حالا ارزش و درخشش بیشتری هم دارند.
آری؛ مدالآوران دلدادۀ ما ثابت کردند میتوان «علم» را با «عشق»، «سواد» را با «سودا»، «ریاضیات» را با «معنویات» و «محبت» را با «معرفت» جمع کرد.
آنها هرچه مدال طلا و نقره داشتند را به رهبر انقلاب تقدیم کردند. دمشان گرم. اما خودشان هم میدانند که او به این مدالها نیازی ندارد. چراکه به قول امام صادق علیه السلام، اگر همۀ دنیا را به یک مدال طلا تبدیل کنند، آن را به گردن مؤمن واقعی بیاویزند و این مدال از گردن او بیفتد، آنقدر برایش بیارزش است که نه آویختهبودنش را متوجه میشود، نه افتادنش را.
آنها میخواستند رهبر انقلاب را خوشحال کنند که کردند.
البته این را هم میدانند که دغدغۀ این روزهای او چیست و مصمماند که آن را نیز برطرف کنند.
آنها میدانند خوشحالی او وقتی کامل میشود که با «مشارکت حداکثری مردم»، یک «رئیسجمهور شایسته و انقلابی»، جای خالی «رئیسی عزیز» را پُر کند.
آنها میدانند که او برای شکلگیری «خیزش علمی» و «جهش پیشرفت» در کشور، به جوانان این مرز و بوم دل بسته؛ جوانانی که خودشان ـ و نه مدالهایشان ـ گنجهای اصلی این کشورند؛ همانهایی که میتوانند تاریخ را عوض کنند.
راستی!
او ـ همان رهبر محبوب جوانهای دانشمند و عاشقپیشۀ این کشور ـ خودش هم مدال است؛ مدال خدا به ایران اسلامی.
او را خدا به ما داده که قدرش را بدانیم و زیر سایهاش طعم «زندگی همراه با بندگی خدا» را بچشیم.
پس مدال که هیچ؛ جان خودمان را هم نثارش میکنیم.
📌 منتشرشده در پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=45020
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #جوان #عشق #لذت_برتر
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
ولایتمدار عزیز، سلام!
بار دیگر توفیق یارمان شده و دست تقدیر، ما را در آستانۀ «غدیر» ـ بزرگترین عید عالم هستی ـ قرار داده است.
«غدير» نماد پیوندِ «توحید» و «ولایت» است.
«غدیر» نمود پیوستِ «رسالت» و «امامت» است.
«غدير» نمايشگاهِ «ولایة علی بن ابیطالب حصنی» است.
«غدیر» تجلیگاهِ «علیٌّ منّی و أنا منه» است.
«غدير» صراط مستقيمِ «عرفان» است.
«غدیر» شاهراه وصول به مقامِ «ولایت» است.
«غدير» روزِ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاه» است.
«غدير» روز «اللَهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ» است.
«غدير» روز محک است؛ روز تمايز ايمان و كفر؛ روز تقابل خلوص و نفاق؛ روز تعارض صفا و حيله؛ و روز تباین نور و ظلمت.
«غدير» روز درخشش خورشيد عالمتاب حقیقت، از پس ابرهای متراکم غفلت، بر صفحۀ نفس بشریت است.
«غدیر» روز صدور امر الهی به لزوم كشف حجاب از چهرۀ تابناک ولايت است.
«غدير» روز سرآمدن زمان تقيّه و پیروزی جنود عقل بر جنود جهل است.
«غدیر» روز سرسپردگى است.
«غدير» روز بيعت با آزادگی است.
«غدیر» روز معاملۀ نفس با نفیسترین متاع ملک و ملکوت است.
آری! «غدير» روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله، با بالابردن دست على بن ابیطالب علیه السلام، پرچم ولایت ازلی او را تا ابد به اهتزاز درآورده و طنین خطبۀ مولویتش را از ناسوت به لاهوت رساند؛ و از همین روست که «غدیر» عيد الله الاكبر است.
اما باید بدانیم که «غدیر» تازه شروع ماجراست؛ شروع ماجرایی که همۀ بلادیدگان عصر غیبت، در انتظار پایان خوش آن، دست به دعا برداشتهاند؛ و چه دعائی بالاتر و مؤثرتر از زمینهسازی برای ظهور وارثِ «غدیر»؟ ظهور وارثِ «ذوالفقار»؛ ظهور وارث جلال و جمال علوی؛ ظهورِ «مهدی موعود» که جز بهدنبال مجاهدت مهدیباوران و مهدییاوران محقق نخواهد شد؛ ظهوری که درمان همۀ دردهای ظاهری و باطنی ماست.
«غدیر» به ما میگوید که اگر كسى همۀ خود را به خدا بدهد، خدا نيز براى اوست.
«غدیر» یعنی: اين راه برای همیشه باز است.
اما آیا ما را نیت و همت رفتن هست؟
اگر هست، بسم الله ... .
🏷 #نوشتار #یادداشت #عید_غدیر #توحید #ولایت #امیرالمؤمنین #امام_زمان
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 دو پرده از پیامبر کربلا
۱. اگر امام حسین علیه السلام، در جمع جوانمردان آزاده، در کنار قمر بنیهاشم و با دستی باز ــ که شاید بر قبضۀ شمشیر هم بود ــ به حُر فرمود: «أ فبالموت تُخوّفنی؟» یا «مرحبا بالقتل فی سبیل الله» امام سجاد علیه السلام هم در جمع زنان و دختران اسیر، در کنار زینب کبری و البته با دستی بسته، خطاب به ابنزیاد فرمود: «أ بالقتل تُهدّدنی؟ أ ما علمت أن القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؟»
و اینگونه بود که منطق #مرگآگاهی و #شهادتطلبی در تاریخ جاری شد.
۲. اگر قمربنیهاشم، در آن لحظات آخر، به سیدالشهداء سلام الله علیه عرض کرد: «قد ضاق صدری و سئمتُ من الحیاة و اُرید أن اَطلب ثاری من هؤلاء المنافقین»، امام سجاد علیه السلام هم با وجود مریضی و ضعف شدید، به زینب کبری سلام الله علیها فرمود: عمه جان! به من شمشیری بده تا از فرزند رسول خدا دفاع کنم؛ چراکه: «لا خیر فی الحیاة بعده».
و اینگونه بود که منطق #غیرت و #جهاد سامان یافت.
🏷 #نوشتار #یادداشت #امام_سجاد
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 «عرفان» با طعمِ «زندگی»
▪️ مروری بر مجموعه آثارِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه»، بهمناسبت سالگرد رحلت آن عالم ربانی
✍️ سید محمدحسین دعائی
در ذهن بسیاری از عموم مردم و حتی خواص، «عرفان و سیر و سلوک» مساوی است با: ریاضتهای عجیب و غریب، عمل به آداب و مناسک غیرمتعارف، برخورداری از زندگی و زیّ درویشی، عدم پایبندی به ظواهر عرفی و شرعی، بیخبری از عالم و آدم، حملههای مداوم به پای چوبین استدلالیان، بیبهرهبودن از مهارتها و تخصصهای علمی، فرار از اجتماع و فعالیتهای اجتماعی، مخالفت با امر سیاست و حکومتداری و بسیاری از مطالب نامطلوب دیگری که در یک مطلب خلاصه میشوند: پرتبودن از زندگی و واقعیتهای آن!
اما آیا بهراستی میتوان همۀ آنچه که عرفان و معنویت خوانده میشود را با یک چوب راند؟ آیا در میان این شلوغبازارِ مملو از غل و غش و دغل، هیچ بساط قابلاعتمادی پیدا نمیشود؟ آیا نمیتوان عرفان اصیل و نابی را یافت که کام تشنۀ بشریت امروز را سیراب کرده و او را از سرگردانی در بیابان آخرالزمان نجات دهد؟
بهشهادت بسیاری از بزرگان مورد اعتماد و بر اساس مشاهدات و تجربیات مکرر، مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه یکی از معدود عالمان و عارفانی هستند که توانستهاند سیر و سلوک را با تکیه بر آموزههای اسلام ناب، از «زاویهها و سجادهها» به «خانهها و خیابانها» سرایت داده و علیرغم همۀ تهمتها و شبهات، کارآمدی عرفان ناب شیعی در تمامی عرصههای زندگی امروز را اثبات کنند.
اگر میخواهید به بررسی صحت و سقم این ادعا بپردازید، شما را دعوت میکنیم به مطالعۀ مجموعه آثار این عالم و عارف بزرگوار که در خلال منظومۀ منسجمی از عناوین و موضوعات، سفرهای رنگین از مباحث مختلف اعتقادی، حکمی، عرفانی، اخلاقی، تفسیری، فقهی و تاریخی را برای طیف متنوعی از مخاطبان گسترده است.
▪️ «شرح پیچیدهترین مطالب فلسفی و عرفانی مطرح در مکاتبات مرحوم سید احمد کربلایی و محقق اصفهانی»
▪️ «تبیین ساده و شیوای مراحل سیر و سلوک و عوالم پس از مرگ»
▪️ «گزارش دقیق خاطرات، حالات و جزئیات زندگی مرحوم حداد و علامۀ طباطبائی»
▪️ «نقل بخشهایی شنیدهنشده از تاریخ انقلاب اسلامی و ارائۀ تقریری نوآورانه از نظریۀ سیاسی اسلام»
▪️ «نقد و اصلاح پیشنویس قانون اساسی ایران»
▪️ «تبیین خطاهای روشی و محتوایی موجود در مقالۀ قبض و بسط تئوریک شریعت»
▪️ «تشریح مبنای تقویم اسلامی و نظام حقوق زن در اسلام»
▪️ و «تبیین نگاه تمدنی دین به مسئلۀ جمعیت و پشتپردۀ طرح کاهش موالید»،
برخی از مطالب جذابی است که در این مجموعه به چشم میخورد.
همچنین مواردی مانند:
▪️ تبیین عرفان برخاسته از قرآن و برهان
▪️ عرضۀ دورۀ نسبتا کاملی از مباحث بنیادین اعتقادی و کلامی
▪️ تعریف کاربردی سبک زندگی اسلامی
▪️ شرح علمی و عملی روش اسلامشناسی و تولید علم دینی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی
▪️ گشودن باب معرفی عرفاء و شرححالنویسی از بزرگان عرصۀ معنویت در عصر حاضر
▪️ نشر عصارۀ مکتب عرفانی نجف
▪️ تبیین الگوی زیست اجتهادی در پرتو اطاعت و حمایت از ولی فقیه
▪️ نقد عالمانۀ مشاهیر و مشهورات
▪️ تشریح نقشۀ راه دشمن در حوزههایی همچون: فرهنگ، زبان، نمادها، آداب و رسوم اجتماعی و ...
▪️ همراه با ارائۀ راهبردها و راهکارهای مقابله با آن
نیز برخی از مهمترین نمایههایی است که میتوان برای مطالب موجود در کتابهای مرحوم علامۀ طهرانی انتخاب کرد.
تأثیرپذیری از لحن صادقانه و قلم حقیقتمحور این عارفِ مجتهد، انقلابی، بصیر، زمانشناس، آیندهنگر و آیندهنگار، تجربۀ مشترک اغلب کسانی است که دقائقی را میهمان آثار او بودهاند. این شما و این تجربۀ «عرفان با طعم زندگی» در بزم «دورۀ علوم و معارف اسلام».
ضمنا اگر میخواهید با زندگی و سیرۀ این شخصیت بزرگ آشنا شوید، مطالعۀ کتاب «آیت نور» و مجموعۀ سهجلدی «نور مجرد» را به شما پیشنهاد میکنیم؛ شخصیتی که به تعبیر رهبر حکیم و فرزانۀ انقلاب، «از جمله فرزانگان معدودى بودند كه مراتب برجستۀ علمى را با درجات والاى معنويت و سلوک، توأما دارا بودند و در كنار فقاهت فنى و اجتهادى، به فقه الله الأكبر نيز كه از مقولۀ شهود و محصول تجربۀ حسى و مجاهدت معنوى است نائل گشته بودند.»
📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44087
🏷 #نوشتار #یادداشت #علامه_طهرانی #عرفان_شیعی_فقاهتی
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
برای دسترسی آسانتر به مطالب کانال، میتوانید هشتگهای زیر را دنبال کنید:
🔰 مقالهها و یادداشتهای کتبی: #نوشتار
🔰 سخنرانیها، منبرها، تدریسها و یادداشتهای شفاهی: #گفتار
🔰 شعرها و سرودهها: #شعر
🔰 ترجمۀ روان آیات، روایات، ادعیه و اشعار: #ترجمه
🔰 برشهایی از احوالات و خاطرات اولیاء، علماء و شهداء: #یاد_خوبان
🔰 گزیدههایی از مطالب ناب و جذاب دیگران: #گلچین
🔰 پیامهای مخاطبان و پاسخ به آنها: #پیام_مخاطبان
🔰 محتوای منتشرشده در برنامۀ ویراستی: #ویراست
🔰 گزیدههایی از برداشتها و دریافتهای شخصی: #فتأمل
🔰 تجربهنگاریهای تصویری و عکسهای یادگاری: #نگاره
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ...
▪️ روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی
✍️ سید محمدحسین دعائی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمامعیار در حوزۀ شخصیتنگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایهسازی کرد:
۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است.
۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیدهای کمنظیر در طول قرنها و دارای مجموعهای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است.
۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است:
یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهرهمند بوده است.
دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحبمبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز است.
سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوفساز و در عین حال، مربی افراد نقشآفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای بهنام این کشور است.
چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند.
۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بینظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود.
۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود.
۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بودهاند که باید بهطور خاص از آنها الگو گرفت:
یک. انجام یک جهاد فکری کمنظیر در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و شبههآفرینیها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها
دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحققشدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی در نفس و قلب خود
۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست.
۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانستههای خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.
۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوشمجلس، خوشصحبت، خوشتعریف، شیرینزبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود.
۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابلتوجهی داشت.
۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد.
۱۲. علامۀ طباطبائی امروز بهمراتب از زمان حیاتش شناختهشدهتر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #علامه_طباطبائی
🆔 @Smh_Doaei