🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای خانومی ک ربع سکه هدیه گرفتن 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان جانم، مثل همیشه ممنون از کانال عالیتون، در رابطه با خانمی که ربع سکه هدیه گرفتن
و بعضی خانما اومدن گفتن هدیه قرضه 🧐 ینی چی برعکس من شنیده بودم هدیه یه نماد و سنبل از احساس ما نسبت
به اون آدم و اتفاقیه که براش افتاده واقعا حالا هر کی نسبت به توانش، من خودم هدیهای که از صمیم قلب باشه
ولی هرچند به ظاهر ارزون رو خیلی بیشتر میپسندم تا هدیهی گرونی که دنبالش کلی توقع و منت ایناس....
باور کنید من گاهی هدیههای به ظاهر گرونی رو گرفتم که دوست داشتم همون موقع یه چی بذارم روش و پس صاحبش بدم😒😒
به خاطر اینکه میدونم اون آدم حتی چشم دیدن منم نداره😏 من خودم اگه در توانم باشه و در شانم باشه سعی میکنم
هدیهی خوبی بدم ولی واقعا توقع ندارم طرف مقابلمم همون اندازه بیاره ، فقط همینکه بدونم خوشحاله از اتفاق خوبی که برام افتاده
کلی خوشحالم میکنه و ذوق میکنم اصلا آدمهایی که اینجور به هدیه نگاه میکنن
باعث میشن آدم موقع هدیه دادن و هدیه گرفتن اون حس خوب رو نداشته باشه😔...
انقد از این خاطره ها دارم حتی از نزدیکترین اطرافیانم🥲 در ضمن به شدت با اون خانمی که گفتن حقوق پایه
اون موقع نسبت به الان خیلی خوب بوده موافقم، برای همهی اعضای کانال دلخوش و تنسالم ارزو دارم😘😘
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای اون خانمی که گفتن ۴تا بچه دارند وبفکر پنجمین هستن. 🌸🍃🍃🍃
سلام اسمان جان ممنون از گروه خوبتون، یچیزی که خانمای گل درمورد فرزند آوری بهش، کمتر توجه کردن شرایط خانوادگی و مهر ومحبت شوهر نبست به زن هس من خودم تو دو بچه دارم دوست داشتم بیشتر بچه داشته باشم ولی شوهرم نمیخاس وتوی بزرگ کردن بچه ها هم کمکم نکرد بود روزایی که اعصابم خورد بود ازدست دعوای بچه ها بهش زنگ میزدم بیا نمیومد بیشتر وقتش با دوستاش بود من وبچه ها تو خونه تنها، اصلا حس خوبی نسبت به بچه داری نداشتم الانم یادم میاد چطور باهام رفتار میکرد غصم میگیره، پس لزوما یک قانون رو نمیشه براهمه پیچید، اگه مردی خوب ومهربون باشه آدم ده تا بچه هم بیاره کمه، اگربد باشه یدونه زیاده، ممنون همتون❤️البته اگه اشتباه فکر میکنم ممنون میشم پیام بزارید😘🙏
🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان جان برای اون خانمی که گفتن ۴تا بچه دارند وبفکر پنجمین هستن.بگم که دنیا رومدار خوبیها برات قرار داده اینکه همسرت خوبه و همیشه کمکت بوده تنها نعمتی که خدا به انسان میده بعداز سلامتی همسر خوبه.همسرت که خوب باشه اگه دنیا دنیا باهاتبد باشد همسرت خوب باشه دنیا به کامته انشاالله همیشه رومدار خوبیها و خوشیها باشه وحالش ببری
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خدایا آرزوهاى ما در دستان توست؛
پس آنها را برآورده کن…
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
و روزی دلخوشی های کوچک ،
غم های بزرگ رو غافلگیر میکنند!🍉🌱🤗
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام آسمان جان ممنون از کانال خوبتون واقعا من استفاده میکنم و ممنون ازهم گروههای عزیز.
که جواب هم دیگه میدن خواستم عزیزانی که برا بچه ای وی اف کردن کاره سختی هست ؟
من سهتا بچه یه جنس دارم می خوام اگه خدا بخواد چهارمی ای وی اف انجام بدم
دکتر خوب داخل دزفول یا اهواز که بتونن این کار به خوبی انجام بدن سراغ دارید ممنون از لطف شما
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
#خوشبختیی_اعضا
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزم خوشبختی یعنی اینکه همسرم هرروز صبح که از خواب بلند میشه میره نون سنگک تازه و آش میگیره...چون میدونه همسرش دوست داره😊😊
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سرگذشت جذاب تاوان یکگناه
اگه ندارن بیجا میکنن مراسم سنگین میگیرن،جلوی بچه ها دارم بهت میگم ما هیچ مسیولیتی نداریم .با این جهیزیه ای که چیدی روی هم کلی نیامرزی پشت پدر و مادرمه دیگه کافیه زن،حق دخالت نداری اگه نه گفتن بلد نیستی بمون توی خونه ات یاد که گرفتی بزن بیرون که نه خودتو اسیر کنی نه ما رو...
صدای علی از حیاط میومد و بابا روی زانوی خودش زد:بفرما پسرا هم خبردار شدن...
علی دم در وایساد:مامان باز این چه بساطیه راه انداختی؟رفتم مرضیه رو رسوندم خونه باباش میگن اهالی روستا به صرف شام اونم با خرج بابا دعوتن...مامام پشت دست خودش زد:نه به خدا فقط فامیل خودمون...علی به چارچوب در تکیه داد:بعد اونوقت کی توی روستا از فامیل ما نیست؟؟؟....
مادرم آه از نهادش بلند شد و شادی فوری گفت:ما فقط فامیل خودمون رو دعوت میگیریم فایل اونا با خودشون....
زهرا خندید:خواهر ساده من،یکی خونواده شوهر منه که دایی اونا هم میشن،الان میخوای دعوتشون نکنی؟؟میخوای بابای امیر هم دعوت نکنی چون عموی عمرانه؟؟ما ۴برادر داریم و پنج خواهر ازدواج کرده که همه باهم فامیلیم،اون فامیلشون کیه که دعوتش نکنیم؟؟...
علی دستاشو زیر بغلش زد:این زن داره از رفتار تو سواستفاده میکنه،یه عمر از مردم سواری گرفته چون زبونش چرب و نرمه،نکن مادر من،با خودت و ما نکن این کارو،نذار مسخره عام و خاص بشیم اونم بخاطر یه زن سر کوچه نشین که از سر بیکاری دنبال زندگی این و اونه...
بابا رو به علی گفت:خبر بده بیان جهیزیه رو ببرن مراسم گرفتن گرفتن،نگرفتن هم مهم نیست من یادشون میدم که از مردم سواستفاده نکنن...علی سری برای سادگی مادرم تکون داد و رفت دخترا هم یکی یکی بلند شدن و رفتن ...ظرفها رو توی اشپزخونه گذاشتم که شادی عصبی گفت:والا مردم هم معطل یه بشقاب برنج ما نیستن حالا انگار چقدر در میاد یه مراسم که همه زبون کشیدن برای ما...
چراغ آشپزخونه رو خاموش کردم:افرین همینو به نامزدت بگو تا واسه ات مراسمی بگیره که در در شأنت باشه کسی هم چشمش بدنبال ریخت و پاشت نباشه عروس خانم....
اونشب بابا دلخور جاشو پهن کرد توی حیاط،منم پتو برداشتم کنارش دراز کشیدم که گفت:من فقط نمیخوام بین بچه هام اختلاف بیفته،دخترام خوشحال میشن از اینکه جهیزیه خواهرشون زیاده اما شوهراشون چی؟برای پیرام مراسم گرفتم ولی دخترا همیشه با خانواده شوهر بوده نمیشه حالا بگم مراسم شادی با منه،دستم تنگه اما میتونم قرض بگیرم ولی نمیخوام فرق مابین دخترام بذارم نمیخوام باخودشون فکر و خیالات اشتباه کنن
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 فرزند آوری..... 🌸🍃🍃🍃
#تجربه_من ۷۶۹
#رویای_مادری
#ناباروری
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#قسمت_اول
من متولد ۷۳ام و از زمانی که یادمه خواستگارای متعددی داشتم و هیچ کدومشون به دلم نبودن تا اینکه یه خواستگاری رو به ما معرفی کردن که اومدن خواستگاریم و الحمدالله این خواستگاری به ازدواج ختم شد در سال ۹۵ 😍
عقد ما ۲ سال و نیم طول کشید چون هزینه مراسم ها و خرید وسایل زندگی به عهده همسرم بود و بالا بودن هزینه ها باعث شد که مدت زمان زیادی رو در عقد باشیم. ما بعد از این مدت زمان به خونه خودمون رفتیم و زندگی زیر یک سقف رو شروع کردیم
من با همسرم بعد از چند ماه به توافق رسیدیم که بچه دار بشیم چون در اطرافیانمون بودن کسانی که سالیان سال چشم انتظار فرزند بودن، بدین خاطر ماهم خیلی زود اقدام کردیم که به مشکل بر نخوریم
اقدام کردن ما شروع شد. ماه اول گذشت ماه دوم گذشت ماه سوم و... دیدیم خبری نیست😢 رفتم دکتر که ببینم مشکل از چیه که خانوم دکتر گفتن تا یک سال طبیعیه اما از یک سالم گذشت و هیچ خبری از بچه نبود.
تا این که یه دکتر طب سنتی خوب تو یه شهر دیگه پیدا کردم زیر نظر ایشون منو همسرم دارو مصرف میکردیم و هر ماه چندین ساعت راه و بدون وسیله و با هر سختی بود خودمون رو به شهرذمورد نظر میرسوندیم و به مطب میرفتیم. تقریبا نزدیک به یکسال بود که دیدیم بازهم نتیجه نمیگیریم و به خاطر دوری مسیر و هزینه ها نتونستیم ادامه بدیم و بیخیال دکتر رفتن شدیم.
دو سالی از زندگیمون میگذشت و هیچ خبری از بچه نبود و چیزی که بیشتر از همه من رو آزار میداد، سوالات اطرافیان بود که چرا شما بچه دار نمیشید، اگه مشکل دارید دکتر برید یا هرجا میرفتیم میگفتن ان شاءالله که سال دیگه بچه بغل ببینیمتون...
با این که دعای خیر برامون میکردن اما من بینهایت دلم میشکست و هر بار با شنیدن این جملات سعی میکردم بی تفاوت باشم اما میومدم خونه و کلی گریه میکردم.
چند ماه دیگه گذشت تا این که دوباره من به همسرم اصرار کردم که بریم دکتر و تو یه شهر دیگه یه دکتر خوب پیدا کردم و باز هم همون روال قبلی که با اتوبوس چند ساعت سختی رو تحمل میکردیم و گاهی اوقات ۱۲ شب راه میافتادیم که صبح زود به بیمارستان برسیم تا کارمون زود انجام بشه و بتونیم زود برگردیم شهرمون
خانوم دکتر ازم عکس رنگی خواستن، من رفتم عکس رنگی گرفتم بماند که چقد سخت بود و من خیلی اذیت شدم 😢جواب عکس رنگی هم خوب بود و مشکلی نداشت و دارو دادن که مصرف کنیم و چندین ماه دارو مصرف کردیم اما نتیجه نداد.
تو همین حین، اطرافیانم باردار میشدن
حتی کسانی که بعد از من ازدواج کردن همگی یک الی دو بچه رو آورده بودن و این باعث شد من اعتماد به نفسم خیلی کم بشه و تو جمع های فامیل خیلی کم رنگ بشم، مادرم هر سری که منو میدید غصه میخورد خیلی مواقع به روم نمیاورد اما میدیدم که برام غصه میخوره،چون خواهر کوچکترم که بعد من ازدواج کرده بودن باردار شدن با این که خیلی خوشحال شدم اما بازم ته دلم، خیلی دلم برا خودم میسوخت که چرا منم مثل بقیه مادر نمیشم.
حتی یکی از دوستان نزدیکم که چندین سال بچه دار نمیشدن ایشونم خداوند عنایت کرد و باردار شدن😍 با این که اینقدر براشون خوشحال شدم و اشک شوق ریختم اما بازم گاهی اوقات تو تنهایی خودم سر سجاده گریه میکردم که خدایا به منم فرزندی عطا کن...
دکتر رفتن ما ادامه داشت تا این که خانوم دکتر گفتن یه عملی هست گفتن اگه انجا بدید درصد بارداریتون بالاست من دودل بودم برا این کار، با این که بودجه این عمل رو نداشتیم از یکی قرض گرفتیم و با توکل بر خدا رفتیم سراغ عمل و انجامش دادیم و برگشتیم به شهرمون، به امید این که اینبار نتیجه بگیریم.
چندین ماه گذشت و نزدیک اربعین بود، خواهر و برادرم میخواستن برن کربلا، منم به شدت دلم میخواست برم اما بودجه این سفر رو نداشتم. اونا به من پیشنهاد دادن برا رفتن به کربلا، بهشون گفتم شرایط مالی رو ندارم، بهم گفتن تو فقط بیا و اصلا نگران هزینه ها نباش. منم با همسرم مشورت کردم ایشون اجازه دادن که همراه خواهر و برادرم به پیاده روی اربعین برم.
👈 ادامه در پست بعدی...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075