eitaa logo
تماشاگه راز
278 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️‍🔥 تو را دوست دارم چون نان و نمک! چون لبان گُر گرفته از تب که نیمه‌شبان در التهاب قطره‌ای آب بر شیرِ آبی بچسبد ... ✍ 📻 @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ خیال روی تو در هر طریق همره ماست نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست به رغم مدعیانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب آن است که دارندهٔ آن پیراهن از آن هیچ بویی نیافت و یعقوب از مسافت هشتاد فرسنگ بیافت زیرا که بوی عشق بود و بوی عشق جز بر عاشق ندمد و بوی یوسف، عشق بود که با آن صفای بصر بازآمد، تا بدانی که از روی حقیقت که محبوب به جای چشم و روح است، فراق او نقصان و وصال وی مدد چشم و روح است... کشف الاسرار میبدی نگارگری استاد فرشچیان: رایحهٔ عشق @TAMASHAGAH
نگاه مرغوب: ✍ 🔅آن یکی کفشی دوخت نیکو جهت پیغمبر علیه السلام، ایشان را خوش آمد. گفت: نیکو دوختی، خوش دوختی! خاموش نکرد. می‌گوید: به از آن دوختمی یا رسول الله، و توانم دوختن! فرمود که پس از برای که نگه می‍‌داشتی آن نیکوتر را؟ چو برای من ندوختی برای که خواهی دوختن؟ (مقالات شمس تبریزی) 🔅اینجاست که ایمان، عشق و دوستی نقش بی‌بدیل خود را هویدا می‌کند. اگر چشم‌هایی نباشند که اشتیاق به آراستگی را در ما شعله‌ور کنند، زندگی ما خواهد پژمرد. 🔅چشم‌های خدا یا چشم‌های کسانی که ارباب معرفت و فضیلت‌اند و ما دوستشان داریم، بزرگ‌ترین سرمایه‌ است. به پشت‌گرمی آن چشم‌هاست که طلب آراستگی در ما خاموش نمی‌شود. جهان، بی‌اعتبار و زودزوال است 🔅اما چشم‌های با کیفیت تو مرا می‌بیند و تحسین می‌کند و این، برکتِ ایمان و محبت است. چشم‌هایت را دوست دارم و می‌خواهم در آن چشم‌ها تماشایی باشم. نگاهت را دوست دارم و می‌خواهم در آن نگاه خانه کنم. و این دوست داشتن، ما را برمی‌انگیزد تا زیبایی را تحقق بخشیم، آراستگی را... 🔅اینکه در قرآن آمده است خدا در شما می‌نگرد، همواره از باب تخویف نیست. گاه از باب دمیدن در شوق به آراستگی است: 🔅«و بگو كارتان را بكنيد به زودى خداوند و پيامبر او و مؤمنان در كار شما خواهند نگريست.»(توبه، ۱۰۵) 🔅«و بر خداى عزيز مهربان توكل كن. آن كس كه چون به نماز برمی‌‏خيزى تو را می‌‏بيند و حركت تو را در ميان سجده‌كنندگان مى‌‏نگرد»(شعراء،۲۱۷-۲۱۹) @TAMASHAGAH
‍ ♥️ اگر تو می شکنی لیلیانه کاسه ی  من چه غم که شیوه ی دلبر گزینی ات زیباست تو هرچه می کنی ای یار ، دوستت دارم که نازنینی و هر نازنینی ات زیباست @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ در مقام عاشق، به اراده تو می چرخم و به اراده تو می گردم شب و روز و لیل و نهار من تویی کار من و بار من هم تویی من چیزی نیستم "هر چه هست، تویی" ⁣ @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡 اگر پرسند که تو را آرزو چیست؟ گویم: مرا آرزو دیدار یار است. پس ای آن که اشتیاق خویش به فریاد بیان همی کنی، گمان نکنم که ادعایت راست بود! چرا که اگر آنچه گویی راست است تا دیدن معشوق، چشم برهم گذاردن نمی توانستی... @TAMASHAGAH
تفاوت عشق و هوس های رایج 🔅متن: مجنون را گفتند که لیلی را اگر دوست می دارد، چه عجب؟! که هر دو طفل بودند و در یک مکتب بودند. مجنون گفت: این مردمان ابلهاند. و اَیَّ مَليحَهٍ لا تُشتَهی؟! هیچ مردی باشد که به زنی خوب میل نکند؟! و زن همچنين ؟! بلکه عشق آن است که غذا و مزه ای از او یابد، همچنان که دیدار مادر و پدر و برادر و خوشی فرزند و خوشی شهوت و انواع لذت از او یابد. مجنون مثال شد از آن عاشقان، چنان که در نحو، زید و عمرو. 🔅شرح: مولانا می گوید عشق با هوس های آنی و بی ارزش فرق دارد. زیرا اگر چنین بودی، هر آدم بی عار و ننگ نیز عاشق بودی! حال آنکه ساحت عشق ساحتی بس منيع و محترم است و تنها خواص بدان دژ آسمان سا رسند. اما چه ستم ها که در حق عشق نرفته است! هر میل مبتذل و هر خواهش بی بن و بنیادی نام عشق یافته است. عشق آن شعله ای است که چون افروخته گردد جز معشوق همه را بسوزاند و خاکستر کند. عشق، آن شعله ست کو چون برفروخت هر چه جز معشوق باقی جمله سوخت کریم زمانی/شرح کامل فیه ما فیه @TAMASHAGAH
🦋 من غریبم، جز حضرت جانان ، کسی یا چیزی را مستحق خویش نمی بینم ... شمس تبریزی🌱 @TAMASHAGAH
آنان که از قرآن و از خواندن آن بهشت را تقاضا می کنند بسیار متفاوتند از کسانی که قرآن را بهشت می بینند، و آیات آن را به صورت هایِ نعمت و رحمت الهی می نگرند و نیز بسیار تفاوت است بین کسی که تسبیح می کند تا به بهشت برسد با کسی که تسبیح را بهشت دانسته و نظارت به وجه الهی تلقّی می نماید. قرآن خود بهشت است...🌸 📚شیخ بهاءولد ( زندگی ، سلوک و اندیشه ) @TAMASHAGAH
‍ ‍ ♥️ با تيشه ی خيـال تراشيده ام تو را  در هر بتی كه ساخته ام ديده ام تو را از آسمان بــه دامنـم افتاده آفتاب؟  يا چون گل از بهشت خدا چيده ام تو را هر گل به رنگ و بوی خودش میدمد به باغ  من از تمام گلهـا بوييده ام تـو را رويای آشنای شب و روز عمر من!  در خوابهای كودكی ام ديده ام تو را از هر نظر تو عين پسند دل منی  هم ديده هم نديده، پسنديده ام تو را زيباپرستیِ دل من بی دليل نيست  زيرا به اين دليل پرستيده ام تو را با آن كه جز سكوت جوابم نمیدهی  در هر سؤال از همه پرسيده ام تو را از شعر و استعاره و تشبيه برتری  با هيچكس بجز تو نسنجيده ام تو را @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 جز صورتِ عشقِ حق، هر چیز که من دیدم نیمیش دروغ آمد نیمیش دغل دارد @TAMASHAGAH
🔅دل هرچه را بخواهد ، همان را نشان می دهد. سعی کنید دل شما خدا را نشان دهد. انسان ، هرچه را دوست داشته باشد، عکس همان در قلب او منعکس می شود و اهل معرفت،با نظر به قلب او می فهمند که چه صورتی در برزخ دارد ؛ 🔅اگر انسان ، دیده باطن داشته باشد، می بیند به محض این که غیر خدا در دل راه داد، باطن برزخی او به همان صورت در می آید. 🔅اگر غیر خدا را بخواهی، قیمت تو همان است که خواسته ای، و اگر خدا خواه شدی ، قیمت نداری؛ اگر در تمام لحظات،مستغرق در خدا باشی، انوار الهی در تو تابش می گیرد و آنچه را بخواهی،به نور الهی می بینی. 🔅کوشش کن قلب تو برای خدا باشد،خدا آنجاست. وقتی خدا آن جا بود ،همه آنچه مربوط به خداست، در آن جا حاضر و ظاهر خواهد شد. هر وقت اراده کنی ، همه نزد تو خواهند آمد؛ چون خدا آنجاست ، ارواح همه انبیاء و اولیاء آن جا هستند. پس کوشش کن قلبت برای خدا باشد شیخ رجبعلی خیاط 📖کیمیای محبت @TAMASHAGAH
♥️ میان ما و شما عهد در ازل رفته‌ست هزار سال برآید همان نخستینی @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️ "ما زاغ البصر و ما طغی" حکایت از صدقِ عاشق است یعنی: جز به معشوق به هرچه التفات کنی، نه عاشقی... ما را خواهی خطی به عالم درکش کاندر یک دل دو دوستی ناید خَوش شیخ علاء الدوله سمنانی @TAMASHAGAH
♥️ ‍ روشنی طلعتِ تو ماه ندارد پیش تو گل، رونقِ گیاه ندارد گوشۀ ابروی توست منزل جانم خوش‌تر از این گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من آینه دانی که تابِ آه ندارد شوخیِ نرگس نگر که پیش تو بشکفت چشم‌دریده ادب نگاه ندارد دیدم و آن چشم دل‌سیه که تو داری جانب هیچ آشنا نگاه ندارد رطل گرانم ده ای مرید خرابات شادیِ شیخی که خانقاه ندارد خون خور و خامش نشین که آن دل نازک طاقت فریاد دادخواه ندارد گو برو و آستین به خون جگر شوی هر که در این آستانه راه ندارد نی من تنها کشم تطاول زلفت کیست که او داغِ آن سیاه ندارد اگر سجدۀ تو کرد مکن عیب کافرِ عشق ای صنم گناه ندارد  ✨✨✨✨ @TAMASHAGAH
♥️ یک جهان بر هم زدم وز جمله بگزیدم تو را من چه می کردم به عالم گر نمی دیدم تو را @TAMASHAGAH
🍃نگاهی به یکی از عاشقانه های مولوی🍃 ای یوسف خوش نام ما،خوش می روی بربام ما ای درشکسته جام ما ،ای بردریده دام ما ای نور ما ،ای سور ما،ای دولت منصور ما جوشی بنه درشورما تامی شود انگور ما ای دلبرومقصودما،ای قبله ومعبود ما آتش زدی درعودما،نظاره کن دردودما ای یارما عیارما،دام دل خمار ما پا وامکش ازکارما،بستان گرودستار ما درگل بمانده ،پای دل ،جان می دهم چه جای دل وزآتش سودای دل ،ای وای دل ،ای وای ما مولوی دراین غزل مولوی به یادشمس نالیده است،وبه خاطردوستی شمس برخودبالیده. ای معشوق خوش نامی که وجود ماراتسخیرکردی ودرخود پرستی وموهات رابرمابستی. وما را از دام خیالات واهی رستی ای محبوبی که وجود ما را روشن کردی ولباس سعادت را برما به بر کردی. جوشش عشق را دردل ما بگذار تامی انگور شوق ما شراب شود ای که دل ما را برده ای ومقصود ومنظورت را به ما سپرده ای، مارا درآتش عشق سوزاندی ‌. پس سوختن ما را به تماشا بنشین ای یار جوانمردما ای دامی برای دل سرمست ما از کارعاشقی پا مکش وهستی کاذب رااز وجود ما درکش پای ما در دردعشق معشوق مانده وما جان را به جای دل رانده دل من ازبیان عشق درمانده وای برما ودل ما @TAMASHAGAH
معرفی کتاب📚📚📚 فلسفه ای برای زیستن نویسنده:ویلیام بی آروین ترجمه :محمود مقدسی : «از زندگی چه می‌خواهید؟ ممکن است بگویید همسری مهربان، کاری خوب و خانه‌ای زیبا. اما اینها صرفاً چیزهایی است که «در» زندگی می‌خواهید. اما پرسش این است که در میان چیزهایی که در جستجوی‌شان هستید کدام‌یک برای شما از همه ارزشمندتر است؟ ... خیلی از ما اصلاً نمی‌دانیم هدف اصلی زندگی‌مان چیست. شاید بدانیم در هر دقیقه از زندگی یا هر دهه از عمرمان چه می‌خواهیم، اما هرگز درنگی نکرده‌ایم تا به هدف اصلی زندگی‌مان بیندیشیم ... بدون فلسفه‌ای برای زندگی ممکن است بد زندگی کنیم. یعنی با وجود تمام سرگرمی‌های لذّت‌بخشی که داریم ممکن است در آخر کار، زندگی را با تلخ‌کامی به پایان ببریم و وقتی در بستر مرگ افتاده‌ایم ببینیم تنها فرصت‌مان برای زندگی را از دست داده‌ایم.» این جملات ساده، اما به غایت مهم و کاربردی، با پرسش‌هایی کلیدی از زندگی، از قلم ویلیام بی آروین تراوش کرده که محمود مقدس با قلمی روان و توانایی بالا در ترجمه از انگلیسی، در قالب کتاب "فلسفه ای برای زندگی (رواقی زیستن در دنیای امروز)" برای فارسی‌زبانان ترجمه نموده و نشر گمان نیز با طراحی‌ای زیبا و متفاوت به بازار کتاب و کتاب‌خوانی ایران عرضه کرده است.. این کتاب در تلاش است تا با استفاده از روش‌های کهن فلسفه‌ی رواقی و به زبانی ساده؛ البته با تغییراتی در این فلسفه و نیز عدم بازتاب تفاوت میان فیلسوفان کلیدی این مکتب، یعنی موسونیوس، سنکا، اورولیوس و اپیکتتوس، ما را برای مواجهه با ناملایمات زندگی روزمره، از غم، اضطراب، ترس، میل به شهرت، ثروت، مقابله با توهین، تبعید و ... آماده کند. این کتاب،  خوشخوان و جالب، ما را با اصلی ترین مفاهیم زندگی و راه مقابله با آن آشنا می سازد،  در جایی از کتاب می گوید که بی شک ما در طول زندگی با بسیاری از چیز ها آشنا شده و خو گرفته آیم و دوری از آن سخت عذاب آور است،  حالا اگر از آن چیز عزیز جدا شدیم،  چگونه می توانیم غصه نخوریم و درد جدایی را تحمل کنیم،  آروین می گوید تنها را این است که قبل از آن به جدایی فکر کنیم، یعنی بگوییم که ممکن است این دوست من روزی به سفر برود، یا خانه ام را بفروشم یا فلان عزیز من، بمیرد،  آن وقت است که جدایی تحمل پذیر می شود، و این سوالات و جواب آن را نویسنده در فلسفه رواقیون یافته است و خلاصه کلام اینکه کتاب می گوید  چگونه می‌توان رواقی زندگی کرد،  کتاب با ترجمه محمود مقدسی چاپ شده است... @TAMASHAGAH
داستانک: نظامی عروضی در "چهارمقاله" اش حکایت زندانی شدن ابوریحان بیرونی توسط سلطان محمود را نقل کرده است و می گوید سلطان دو سوال از ابوریحان پرسید و جوابهای ابوریحان به مذاقش خوشش نیامد... خواجه بزرگ احمد حسن میمندی پس از شش ماه، فرصت پادرمیانی کرد و به سلطان گفت گفت: بیچاره بوریحان که چنان دو حکم بدان نیکویی بکرد و بدلِ خلعت و تشریف، بند و زندان یافت! محمود گفت: خواجه بداند که من این دانسته‌ام و می‌گویند این مرد را در عالم نظیر نیست مگر بوعلى سینا. لکن حکمش بر خلاف رأی من بود و پادشاهان چون کودک خُرد باشند. سخن بر وفق رأی ایشان باید گفت تا از ایشان بهره‌مند باشند.... فردا بفرمای تا او را بیرون آرند و اسب و ساخت زر و جبه ملکی و دستار قصب دهند و هزار دینار و غلامی و کنیزکی... بوریحان را بیرون آوردند و سلطان از او عذر خواست و گفت: یا بوریحان! اگر خواهی که از من برخوردار باشی سخن بر مراد من گوی نه بر سلطنت علم خویش... بوریحان از آن پس سیرت بگردانید و این یکی از شرایط خدمت پادشاه است: در حق و باطل با او باید بودن و بر وفق کار او را تقریر باید کرد... @TAMASHAGAH
حیات جاودان خواهی به صحرای قناعت رو که دارد یاد هر موری در آن وادی سلیمان ها     ✍ @TAMASHAGAH
نخورد هیچ توانگر غم درویش و فقیر مگر آن‌روز که خود مفلس و مضطر گردد @TAMASHAGAH
عالمان روزگار دریغا که مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالمند... از نامه‌های عین‌القضات همدانی @TAMASHAGAH
🔖 ‏صیّادی بود، هر روز مرغان بکشتی روزی سرمایی عظیم بود، به صحرا رفته بود و مرغان را گرفته بود و پر و بال ایشان را می‌کَندو از غایت سرما، آب از چشم او می‌دوید یکی از مرغان گفت: بیچاره مردی حلیم است و رحیم‌دل؛ بر ما می‌گرید دیگری گفت: در گریه‌ی چشمش منگر،در فعلِ دستش نگر! ✍ 📒 ‏ ‌ @TAMASHAGAH
🦋 مراوده و ارتباط ما با پروردگار به چیزی شبیه ارتباط با یک دوست می‌ماند؛ در ابتدا، هزاران حرف برای گفتن هست و چیزهای بسیاری برای پرسیدن، اما دیری نمی‌پاید که این گفتگوها کم و کمتر می‌شود اما لذت با هم بودن همچنان برقرار است. همه حرف‌ها زده شده و از هر دری سخن به میان آمده و به پایان رسیده است اما خرسندی از دیدار یکدیگر و احساس آشنایی و الفتی که هر یک با دیگری دارد و لذت برخورداری از دوستی‌ای صادقانه و شیرین، با لبی خاموش و بی‌آن که سخنی رد و بدل شود نیز احساس می‌شود. سکوت، خود زبانی فصیح و قابل درک برای هر دو است. هر یک، دیگری را همراهی شفیق و یار غار خویش می‌داند و دل‌ها پیوسته برای هم می‌تپد و گویی دو‌تن‌اند و یک‌دل. از کتاب : عشق، نیایش (دو جستار عارفانه) فرانسوا فنلون، یوهانس کلپیوس ترجمه: لیلا آقایانی چاوشی @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 هر وقت که در خلوت باشی، این گوی و بیش از این مگوی: بی تو جانا قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شُکر تو از هزار نتوانم کرد نفحات الانس جامی @TAMASHAGAH