من چشم از او
چگونه توانم
نگاه داشت
کاوّل نظر
به دیدن او
دیده ور شدم
#سعدی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
#او_میرسد_که_مرا_مبتلا_کند
بارنگهای _تازه_ مرا _ آشنا_ کند
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است
آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است
گویی به مثل پیرهن رنگ رزان
است...
#منوچهری دامغانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
و ....
گفت: یک روز دلم گم شده بود.
گفتم: الهی!
دلِ من باز دِه.
ندایی شنیدم که : یا جنید ، ما دل بدان ربوده ایم تا با ما بمانی، تو باز می خواهی که با غیر بمانی.
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_جنید_بغدادی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نقل است که دزدی را آویخته بودند.
جنید برفت و پایِ او را بوسه داد.
از او سوال کردند.
گفت: هزار رحمت بر وی باد که در کارِ خود مرد بوده است، و
چنان این کار را به کمال رسانیده است که سر در سرِ آن کار کرده است.
#شیخ_فرید_الدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_جنید_بغدادی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍂
چه وجود نقش دیوار و چه آدمی که با او
سخنی ز عشق گویند و...
در او اثر نباشد
#حضرت سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
روزگار زندگانی را به غفلت مگذران
در بهاران مست و
در فصل خزان دیوانه شو...!
#صائب_تبريزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH