گر بیایی ؛
دهمت جان و نیایی
کُشَدَم غم
من که بایست بمیرم ؛ چه بیایی ، چه نیایی
❤️
#سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در حقیقت دل به گفتار دروغ نمیآرامد چنانکه روغن هم وقتی خالص نباشد البته چراغ را نمیافروزد.
در تبیین این دعوی، مولانا میگوید که وقتی انسان بیمار و بد دهان باشد چاشنی چیزها را درک نمیکند و دل هم وقتی از رنج و علت، سالم باشد طعم کذب و صدق را درک میکند.
نردبان شکسته
#عبدالحسین_زرین_کوب
گفت: هر مردی که باشد بد گمان
نشنود او راست را با صد نشان
هر درونی که خیال اندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد
چون سخن در وی رود، علت شود
تیغ غازی دزد را آلت شود
پس جواب او سکوت است و سکون
هست با ابله سخن گفتن، جنون
#مولانا
#مثنوی_معنوی_دفتردوم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
زهی آدم که هفت اقلیم
و همه وجود ارزد،
ایشان آدمیند،
امت محمد(ص) اند،
چشم محمد(ص) به تو روشن،
چشم محمد(ص) روشن که توأش امتی،
توأش امت باشی،
حضرت حق فخر کند،
محمد(ص) دست تو بگیرد به موسی و عیسی بنماید و مباهات کند که چنین کسی امت من است ...
با آن آستین های فراخ بر عرش و ساکنان عرش عرضه کند که ببینید...
برو محمد(ص) را ببین ،
نور محمد(ص) را ببین ،
که براین آفتاب و مهتاب علتی می نشیند و براو هیچ علتی نمی نشیند،
هیچ علتیش نیست،
روی این شمس سیه شود
و روی آن شمس سیه نشود،
زیرا آن شمس نور جلال او را گرفت
و این شمس در آن مقام
که : "اذا الشمس کوّرت"
🔆مقالات شمس تبریزی🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹
...به علامه طباطبایی عرض کردم:
آقا! من عجول و بی صبرم ، حوصله معطلی ندارم!
در یک جمله برایم عصاره همه معارف اسلام را بیان کنید!
خنده ملیحی کرد و فرمود: با همه مهربان باش! ☺️🌹
✍️ آشنای آسمان، ص160
🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهی ✨
دریافتی خود یاری و یادگاری
معنی دعوی صادقانی، فروزندهٔ نفسهای دوستانی
آرام دل غریبانی چون در میان جانی
از بیدلی میگویم که کُجایی جان را
زندگی می باید تو آنی به خود و از خود ترجمانی
به حق تو بر خودت که ما را در سایهٔ غرور ننشانی
و به عز وصال خود رسانی...
🌹خواجه عبدالله انصاری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا
جان گفت ای نادی خوش اهلا و سهلا مرحبا
سمعا و طاعه ای ندا هر دم دو صد جانت فدا
یک بار دیگر بانگ زن تا برپرم بر هل اتی
ای نادره مهمان ما بردی قرار از جان ما
آخر کجا میخوانیم گفتا برون از جان و جا
از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران
بر چرخ بنهم نردبان تا جان برآید بر علا
تو جان جان افزاستی آخر ز شهر ماستی
دل بر غریبی مینهی این کی بود شرط وفا
آوارگی نوشت شده خانه فراموشت شده
آن گنده پیر کابلی صد سحر کردت از دغا
این قافله بر قافله پویان سوی آن مرحله
چون برنمیگردد سرت چون دل نمیجوشد تو را
بانگ شتربان و جرس مینشنود از پیش و پس
ای بس رفیق و همنفس آن جا نشسته گوش ما
خلقی نشسته گوش ما مست و خوش و بیهوش ما
نعره زنان در گوش ما که سوی شاه آ ای گدا
🌹مولانا
دیوان شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سفر از خویش
چو کردی
همه جا معراج است
#صائب
💠اگر در روح انسان معراج شدنی و مطلوب است،
در شعور و فکرِ انسان نیز لازم و مطلوب است.
به تعبیرِ اقبال لاهوری کسانی که
در فکر، شعور و سطحِ اندیشهٔ خود
انقلاب به پا نمیکنند،
نیمی از انسانیّتِ خود را پایمال میکنند.
معراجِ آسمانی زمینه و بستری دارد که
همان معراجِ زمینی و انقلابِ فکری است.
اگر فکر تنها در سطحی نازل، روزمره و ابتدایی کار کند،
هرگز به سوی تعالی پیش نرود
و عقاید و باورهایِ گذشتهاش
را بازبینی و بازسازی نکند؛ در حقِ خود جفا کرده
زیرا خود را در سطحِ حیوانیّت نگاه داشته است.
از شعور است این که گویی نزد و دور
چیست معراج؟ انقلاب اندر شعور
اقبال لاهوری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گفتم: ای پیر! چشمه زندگانی کجاست؟
گفت: در ظلمات.
اگر آن می طلبی، خضر وار، پای افراز در پای کن
و راه توکل پیش گیر تا به ظلمات رسی.
گفتم: راه از کدام جانب است؟
گفت: از هر طرف که روی. اگر راه روی، راه بَری.
گفتم: نشان ظلمات چیست؟
گفت: سیاهی، و تو خود در ظلماتی، اما تو نمی دانی.
آن کس که این راه رود، چون خود را در تاریکی بیند، بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است و هرگز روشنایی به چشم ندیده.
پس اولین قدم در راه روان، این است
و از اینجا ممکن بود که ترقی کند.
اکنون اگر کسی بدین مقام برسد،
از اینجا تواند بُوَد که پیش رود.
#عقل_سرخ
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هر چه در مراتب کثرت می بینی ،
به حقیقت حلقه ای است از
حلقه های بی نهایت آن زلف ،
و هر دل که به هوی و هوسی در بند است ،
به حلقه ای از حلقه های آن زنجیر گرفتار است .
📚 رساله مشواق
📝 فیض کاشانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گَرَم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
نوای من به سحر آهِ عذرخواه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاک درِ دوست ، پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانهام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواه من است
#حضرت_حافظ💐
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃🌼🍃🌼
١٥٣٥) اى خُنُك آن مرد كز خود رَسته شد
در وجودِ زندۀ پاینده شد
خوشا به حال کسی که از وجود موهوم و کاذب خود (منِ غریزی و حیوانی) رهید و به وجود زندهٔ حقیقی و معنویِ انسان کامل پيوست.
١٥٣٦) واىِ آن زنده كه با مُرده نشست
مُرده گشت و زندگى از وى بجَست
اما وای به حال آن زنده ای که با مُرده دلان نشست و برخاست کند، زیرا همنشینی و مجالست با افراد دلمرده، انسان را دل مرده و افسرده سازد...
[در ابیات پیشین، اهمیت همنشینی با کاملان مکمّل بیان شد. مبتدیان و ناقصان در صورت صدق طلب، می توانند با مصاحبت کاملان، نقایص خود را جبران کنند. مولانا در اهمیت صحبت فرماید: دوستان را در دل، رنج ها باشد که آن به هیچ داروی، خوش نشود، نه به خفتن، نه به گشتن، و نه به خوردن الا به دیدار دوست که لِقاءُ الخَلیلِ شِفاءُ العَلیل «دیدار دوست، درمان بیمار است» تا حدّی که اگر منافقی میان مؤمنان بنشیند از تأثیر ایشان، آن لحظه مؤمن می شود... بنگر که آن پشم از مجاورت عاقلی چنین بساط منقّش شد و این خاک به مجاورت عاقل، چنین سرای خوب شد. صحبت عاقل در جمادات چنین اثر کرد، بنگر که صحبت مؤمن در مؤمن چه اثر کند.]
#شرح_مثنوی_معنوی_
🌼🍃🌼🍃🌼
https://eitaa.com/TAMASHAGAH