eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
676 عکس
718 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ "عقاید ما داشته و دارایی ما محسوب می‌شوند و نه هویت و خود ما که از نقد آن‌ها دچار اضطراب شویم." ✍️ مصطفی ملکیان 🔹یکی از نکاتی که در کاهش اضطراب بسیار تأثیرگذار است توجه به این است که ما نباید با عقاید خود احساس یگانگی و هم ذات پنداری کنیم؛ یعنی عقاید خود را هویت خود بدانیم که از نقد عقاید خود دچار اضطراب و تشویش شویم. مثالی بزنم، فرض بگیرید فردی به من گفت که جوراب تو پاره شده است، من به این دلیل که خودم را با جورابم یکی نمی‌دانم جوراب خود را بررسی می‌کنم که آیا پاره شده است یا نه و درصورتی‌که این قضاوت درست بود و جوراب پاره شده بود، آن را عوض می‌کنم. به این دلیل به‌راحتی جوراب خود را عوض می‌کنم و از این قضاوت نگران نمی‌شوم که خود را با جورابم یکی نمی‌دانم و نقد جوراب را نقد خود نمی‌دانم. 🔹اکنون در نظر بگیرید فردی به من اشاره کند که گزاره «الف ب است» که من بدان معتقد هستم گزاره‌ای کاذب و نامدلل است، اگر من معامله‌ای را که با جوراب خود می‌کنم با عقاید خود نیز داشته باشم؛ یعنی با عقاید خود نیز هم ذات پنداری و احساس یگانگی نکنم در این صورت من گزاره «الف ب است» را که بدان معتقد هستم دوباره موردبررسی و ارزیابی قرار می‌دهم و در صورت صدق و مدلل بودن آن، همچنان بدان معتقد خواهم ماند و در صورت کذب گزاره «الف ب است» عقیده خود را عوض کرده و به صدق گزاره «الف ب نیست» باور پیدا می‌کنم و قدردان طرف مقابل هستم که علاوه بر اثبات بطلان عقیده من، عقیده درست را نیز به من آموخت. 🔹تنها در این صورت است که ما از نقد عقاید خود دچار اضطراب نمی‌شویم؛ اما ما با عقاید خود احساس یگانگی می‌کنیم و درنتیجه عقاید خود را هویت خود می‌دانیم و نقد آن‌ها را نقد و تضعیف خود می‌پنداریم و از نقد آن‌ها دچار اضطراب و دل‌نگرانی می‌شویم. درحالی‌که عقاید من برابر با خود من نیست و من می‌توانم معامله‌ای را که با جوراب خود دارم با عقاید خود داشته باشم و از نقد آن‌ها دچار اضطراب نشوم. این حکم در باب احساسات و خواسته‌های ما نیز جاری است و ما نباید احساسات و عواطف و خواسته‌های خود را معادل خود در نظر بگیریم و با آن‌ها احساس یگانگی کنیم. 🔹 چنان‌که توجه دارید حالات روانی ما سه دسته هستند: ۱. باورها و عقاید ۲. احساسات و عواطف ۳. خواسته‌ها. نقص عقاید به این است که کاذب یا ناموجه یا نامستدل باشند و نقص احساسات به بجا و نابجا بودن آن‌ها بستگی دارد مثلاً امید داشتن به چیزی که بجا نیست که بدان امید داشته باشیم و نقص خواسته‌ها به معقول و نامعقول بودن آن‌ها بستگی دارد. اکنون ما باید توجه کنیم که این سه حوزه داشته و دارایی ما محسوب می‌شوند و نه هویت و خود ما که از نقد آن‌ها دچار اضطراب شویم. همان‌طور که از نقد جوراب خود دل‌نگران نمی‌شوم و توجه دارم که جوراب دارایی من است و نه خود من، این سه حوزه نیز دارایی من محسوب می‌شوند و نقد آن‌ها، نقد و تضعیف خود من نیست. من عقیده و احساس و خواسته دارم و نه اینکه عقیده‌ام و احساس ام و خواسته‌ام باشم. توجه به این نکته بسیار به کاهش اضطراب در ما کمک می‌کند و باید حتماً به این مورد توجه داشت. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر علیه السلام: خداوند آنکه را در میان جمع شوخی می کند دوست دارد به شرطی که ناسزا نگوید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شهادت امام باقر علیه السلام بر عموم شیعیان تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍تأملی بر حکم شرعی ریش تراشی(۱) 🔹در جامعه ما ریش گذاشتن، یکی از نشانه های ضروری متشرعین قلمداد می گردد و همواره یکی از مسائلی که اذهان متشرعین را به خود مشغول کرده حکم شرعی ریش تراشی می باشد. مسأله حلق لحيه در میان فقهای امامیه اولین بار در اواخر قرن هفتم مطرح شد اما تصریح به حرمت از قرن دهم یا یازدهم هجری قمری در کتب فقهی شیعه آغاز شده است. 🔸در میان فقهای شیعه اولین کسی که بحث لحيه را عنوان کرده یحیی بن سعید حلی (م ۶۹۰) در کتاب الجامع للشرایع است که می گوید: «ينبغي أن يؤخذ من اللحية ما جاوز القبضة». (یحیی بن سعيد، الجامع للشرائع، ۳۰) البته از عبارت ایشان حرمت استفاده نمی شود و فقط کراهت استفاده می‌شود آن هم در «مازاد از قبضه». سپس شهید اول (م۷۸۶) در کتاب القواعد والفوائد عبارتی آورده که مفهوم آن حرمت تراشیدن ریش می باشد. ایشان فرموده است حلق لحیه برای خنثی جایز نیست چرا که احتمال مرد بودنش وجود دارد. (شهیداول، القواعد و الفوائد، ۲۳۲،۱) بعد از ایشان فاضل مقداد (م ۸۲۶) همان عبارت شهید را در کتاب خود آورده است. سپس ابن ابی جمهوراحسائی (م قرن ۱۰) عبارتی مبنی بر ممنوعیت حلق لحيه دارد «أما حلق اللحية فالوجه المنع». (احسائي، الأقطاب الفقهية على مذهب الإمامية، ۶۹) بعد از ایشان طبق نقل بعضی، شیخ بهایی (م ۱۰۳۱) در رساله اعتقادیه حرمت را ذکر کرده است. سپس میرداماد استرآبادی (م ۱۰۴۱) تصریح به حرمت کرده است. 🔻این دو عالم بزرگوار در میان فقهای شیعه اولین کسانی اند که تصریح به حرمت تراشیدن ریش کرده‌اند و احتمال دیگری در کلامشان وجود ندارد و جناب میرداماد اولین کسی نیز هست که بر حرمت، استدلال کرده است. بعد از ایشان مجلسی اول (م۱۰۷۰) استدلالاتی مبنی بر ترک ریش تراشی دارد اما در پایان، فتوای صریح نمی‌دهد بلکه احتیاط می کند. (مجلسی، روضة المتقین، ۳۳۳،۱ ) بعد از ایشان فیض کاشانی، حرعاملی، مجلسى دوم، جزایری، بحرانی، کاشف الغطاء، نراقی، صاحب جواهر و شیخ انصاری قائل به حرمت ریش تراشی شده اند. ◾️بیشتر فقهای معاصر و فعلی به صراحت فتوا به حرمت نداده و به جای فتوای صریح، احتیاط واجب گفته اند. (بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۸۳۵،۲) 👇👇 @Taammolate_talabegi
📡بر اساس آمار یونسکو در ژانویه ۲۰۱۹، ایران در سال ۲۰۱۱ رتبه ۱۲ کشور‌های اعزام کننده دانشجو در دنیا را داشته و این رتبه در سال ۲۰۱۶ به رتبه ۱۸ تنزل یافته است؛ این در حالی است که براساس همین آمار نرخ رشد تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور خودمان ۴ درصد بوده که این میزان در مقایسه با کشور‌های همسایه از جمله عربستان با ۷۴درصد و پاکستان با ۳۳درصد بسیار پایین است و کشور آلمان یکی از کشور‌های اصلی اعزام کننده دانشجو در دنیا نام برده شده زیرا حدود ۱۲۰ هزار دانشجوی آلمانی برای تحصیل به خارج از کشور خودشان مهاجرت کرده اند. 🔎در جستجوها با آمار دیگری هم مواجه می شویم، آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) در سال 2018 که تعداد دانشجویان مهاجر از ایران را 12 هزار و 700 نفر اعلام کرده و ایران را در رتبه 12 مهاجرت استعدادها قرار داده است. 🗂جالب است که آمار دیگری را هم بدانیم و آن هم آمار سال 2016 است که براساس آن ایران در سال 2016 رتبه 18 دنیا در میان کشورهای مهاجر فرست را داشته است. 🌐خبرگزاری فارس 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: در میان گناهان، گناهانی است که جز در روز عرفه بخشیده نمی‌شود، خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 زیارت مخصوص امام علی علیه السلام در مفاتیح که عبارت السلام علی الانزع البطین دارد، یعنی کچل شکم گنده و این لقب رو مخالفان علی به او نسبت می دادند. 🔎آیت الله سیستانی دستور دادند این زیارت را از مفاتیح حذف کنند. 📜زیارت جامعه کبیره مرامنامه شیعه غالی است! 👇👇 @Taammolate_talabegi
💠 واکنش دکتر مهدوی زادگان نسبت به سخنان دکتر سروش: در زیارت هفتم امیرالمومنین جمله‌ای هست که آقای سروش این جمله را بزرگ نمایی کرده است و خواسته با توجه به تفسیری که از این جمله در ذهن ایشان بوده، بگوید که در این کتاب دعای ما چه جور زیارتنامه هایی آمده است. در زیارت هفتم کلمه «الانزع البطین» آمده است. در این زیارت می‌خوانیم «اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ، وَیَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، وَیَا أَسْرَعَ الْحاسِبِینَ، وَیَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ، بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، رَسُولِکَ إِلَی الْعالَمِینَ، وَبِأَخِیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الْأَ نْزَعِ الْبَطِینِ، الْعالِمِ الْمُبِینِ، عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» که اشاره سروش به انزع البطین است. 🔹 آقای سروش این جملة انزع البطین را به کچل چاق ترجمه کرده است. این‌طور مطرح کرده که چطور می‌شود در یک زیارتنامه ای چنین زیارتنامه ای مطرح شود. خیلی عجیب است که ایشان به راحتی چنین معنایی را از چنین جمله‌ای استخراج می‌کنند و ترجمه می‌کنند. اگر یک فرد عادی کمترین تحقیقی را درباره این عبارت در کتب لغت انجام دهد، می‌تواند به این برسد که این معنایی که ایشان ذکر کرده بسیار با آن معنای واقعی این جمله فاصله دارد. 🔻لازم است عرض کنم که انزع در لغت به دو معنا به کار رفته یکی به معنای جداشده است و دیگری به کسی می‌گویند که دو طرف پیشانی سرش مو نداشته باشد. اما بطین، هم به معنای چاق بودن است و به معنای اصطلاحی مملو بودن و پُر بودن هم به کار می‌رود. مثل متین که به معنی متنی که پر و محکم است. اگر به لحاظ لغوی دقت کنیم اگر همان معنای پیشانی که دو طرف آن کم مو باشد، را در نظر بگیریم، این در واقع در آن زمان در نزد عرب به شخصی که مدل موی سرش به این شکل باشد، أنزع گفته می‌شد. این مو در آن زمان خیلی جالب بوده است. مدلی بوده که همه می‌پسندیدند که به این شکل موهای سر شان را کوتاه کنند. در آن زمان انزع بودن به این معنا یک چیز خوبی بوده است و دو طرف موی سر را کوتاه می‌کردند و به معنای کچل بودن نیست. پس، این کلمه در عصر خودش، مصداقی از کار معقول بوده است و چون موی سر حضرت وصی علیه السلام (محتملاً) شباهت به این شکل از مو کوتاه کردن‌ها داشته، انزع گفته شده است. 🔸 انزع البطین اساساً وصفی است که از ناحیه پیامبر نقل شده است. روایتی از امام رضا نقل شده که امیرالمومنین و شیعیانش را به انزع البطین توصیف کرده است. در کلام پیامبر این انزع را به عنوان جدا شده از شرک معنا شده است. یعنی کسی که از شرک جدا شده است. بطین هم در کلام پیامبر به مملو بودن از دانش و علم معنا شده است. در آن روایت از امام رضا نقل شده که پیامبر به امیرالمومنین می‌فرماید «یَا عَلِیُّ! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَدْ غَفَرَ لَکَ وَلِأَهْلِکَ وَلِشِیعَتِکَ وَمُحِبِّی شِیعَتِکَ وَمُحِبِّی مُحِبِّی شِیعَتِکَ فَأَبْشِرْ فَإِنَّکَ الْأَنْزَعُ الْبَطِینُ مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْکِ بَطِینٌ مِنَ الْعِلْمِ» بعد پیامبر در این روایت این انزع البطین را معنا می‌کند که می‌فرماید مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْکِ بَطِینٌ مِنَ الْعِلْمِ؛ تو جداشده از شرک و مملو از علم و دانش هستی. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ تأملی بر ذیل دعای عرفه 🔹مرحوم محدث قمی در مفاتيح اشاره مي کند که اين ذيل دعا در اقبال سيد بن طاووس آمده ولی در کتاب بلد الامين کفعمی نقل نشده است، علامه مجلسی با وجود مقدم بودن سيد بن طاووس و نزديک بودن وی به زمان ائمه، نقل کفعمی را ترجيح داده و موافق روايت کفعمی (بدون ذيل دعا) دعای عرفه را ايراد نموده است. با تحقيق در سخنان علامه مجلسي دانسته می شود که مرحوم سيد در کتاب مصباح دعا را بدون ذيل آورده است. 🔻آيت الله شبیری زنجانی در یکی از سخنرانی های خود در مدرسه فيضيه چند دقيقه ای در مورد دعای عرفه سخن گفتند و در ضمن اشاره به ذيل دعای عرفه کرده و گفتند: مرحوم جلال همایی در مولوی نامه اين ذيل را از ابن عطا ء الله  اسکندرانی دانسته است. 🔸مواردی را هم باید لحاظ کرد: الف) عدم سازگاری لسان اين دعا با ادعيه صادره از معصومين ـ عليهم السلام ـ به طوری که از تغيير لحن به خوبي فهميده می شود. ب) عبارات دعا، در بعضی موارد، شبيه به اصطلاحات اهل معقول و عرفان است و شايد توجه بيش از حد بعضی به اين قسمت، همين بوده که احساس کرده اند با اصطلاحات و کلمات فلاسفه و عرفا سازگارتر است. براي نمونه به اين فقره توجه کنيد که با عبارات معصومين از حيث سبک هم خوانی ندارد، «کيف أتوسل اليک بما هو محال ان يصل اليک». ج) در اين تتمه و ذيل دعا، حتي يک بار هم ذکر صلوات بر محمد و آل محمد نيامده است در صورتي که روش ائمه ـ عليهم السلام ـ بر اين بوده که، به ويژه در دعاهای مفصل و طولانی، حتي اگر در اوايل دعا نام پيامبر و آلش نيايد و صلوات بر آن نفرستد، در اواسط و خاتمه مکرر نام محمد و آل او مي آيد همين طور که در دعای عرفه سيد الشهداء نيز چنين است ولي در تتمه نام پيامبر و آل او نيامده که اين با ديگر دعاه های مأثوره تفاوتی چشم گير دارد. د) در هيچ جای دعا، از موقف حج و عرفه ياد نشده، در حالي که در دعای امام ـ عليه السلام ـ چندين بار به مناسبت، از آنها نام برده شده است. 🔻برخی از محققين پيش از آنکه در مورد انتساب ذيل دعا به امام ـ عليه السلام ـ و اثبات صدور اين کلمات از حضرت سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ بپردازند به سازگاري آن با متن قرآن و روايات پرداخته اند اين بررسی درست نيست زيرا اين کار را مي توان در مورد کلمات مندرج در اشارات بو علي و اسفار ملا صدرا و ديگران نيز انجام داد و در آخر به اين نتيجه رسيده که فلان گزاره در اين کتاب ها با قرآن و روايات سازگار است ولي بايد دانست که مخالف قرآن نبودن مطلبی دليل نمی شود که ائمه اطهار آن را گفته باشند و آنچه مغفول مانده بررسی سندی اين ذيل از دعاست نه بررسی محتوایی. 👇👇 @Taammolate_talabegi