eitaa logo
تأملات طلبگی
1.5هزار دنبال‌کننده
689 عکس
744 ویدیو
22 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ ایدئولوژی 🔹ایدئولوژی، ترکیبی از «ایده» و «لوژی» است و این ترکیب ظاهرا نخستین بار در پایان قرن هجدهم، بعد از انقلاب فرانسه یعنی در سال ۱۷۹۶ توسط دو تراسی به کار رفت. مراد او از ایدئولوژی، دانش «ایده شناسی» و یا «علم مطالعه ایده ها» بود. ایدئولوژی در این تعبیر، معنایی نزدیک به «اپیستمولوژی» و «معرفت شناسی» دارد. ناپلئون، ایدئولوژی را در مقام تحقیر و به عنوان وصف، برای کسانی به کار برد که دلبسته مطالعه درباره تصورات ایده ها هستند و چندان که از عمل غافل می مانند، مرد عمل هم نیستند. او آنها را ایدئولوگ خواند. 🔸مارکس، ایدئولوژی را نه به معنای معرفت و ایده شناسی، بلکه به معنای اندیشه و آگاهی به کار برد. در اصطلاح او ایدئولوژی اندیشه ای است که در ارتباط با رفتار اجتماعی و سیاسی طبقه حاکم و برای توجیه وضعیت موجود، سازمان می یابد. به همین دلیل، وی ایدئولوژی را اندیشه ای کاذب می دانست. این اندیشه کاذب شامل مجموعه عقاید، باورها و اعتقادهایی می شود که به عمل اجتماعی، جهتی خاص می دهد. ایدئولوژی در کاربرد نخستین خود در آثار مارکس، معنایی منفور دارد، ليکن به موازات آن، معنای مثبتی از ایدئولوژی نیز مورد توجه قرار می گیرد و آن مجموعه عقاید، باورها و اعتقاداتی است که نه برای توجيه وضعیت اجتماعی و سیاسی حاکم، بلکه برای تبیین و تفسیر وضعیت مورد نظر طبقه پیشتاز سازمان می یابد. ایدئولوژی در این معنا نیز، عقاید و ارزش های معطوف به عمل اجتماعی و رفتار سیاسی است. 🔻ایدئولوژی به معنای «ذهنیت معطوف به عمل»، واژه نوینی است که از قرن نوزدهم به بعد، پس از زوال علم دینی و سنت، و در پناه عقلانیتی که به بنیان های دینی خود پشت کرده، فرصت بروز می یابد و هنگامی که این عقلانیت بی ریشه زایل شود، دوران خلاقیت و نشاط آن نیز پایان می پذیرد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
💯در آثار فوکو مفهوم گفتمان به عنوان یک ابزار اعمال قدرت به مفهوم ایدئولوژی در آثار مارکس بسیار نزدیک است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
🔹آگاهی طبقاتی، نظام اعتقادی مشترکی است که در بین اعضای یک طبقه وجود دارد. طبقات اجتماعی آگاهی طبقاتی درستی ندارند و آگاهی کاذب که ایدئولوژی نیز آن را همراهی می کند نمود دارد. به خاطر تضاد منافع بین خود بورژواها آگاهی طبقاتی ممکن نیست. 💯در نظر لوکاچ منزلت اجتماعی مانع از تحقق آگاهی طبقاتی می شود. پ.ن: منزلت اجتماعی که طبقه روحانیت داره باعث می شه برخی واقعیت ها رو نبینیم و غلط تحلیل کنیم که نتیجه همون ایدئولوژی حاکم در این ساختار و آگاهی کاذبه. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ تاثیر علم مدرن بر سنت و ایدئولوژی 🔹سیطره حس‌گرایی چند اثر عمده را به‌دنبال آورد. ابتدا به انکار هویت دینی و عقلی علم پرداخت و درنتیجه موقعیت علمی سنت‌های دینی و همچنین ایدئولوژی‌های بشری را متزلزل ساخت و در نهایت نیز علم را با سفسطه و شکاکیت هم‌نشین ساخت و آن را با نوعی آنارشیسم معرفتی مواجه گردانید و نتیجه عملی این جریان نیز پس‌از نفی سنت و ایدئولوژی استیلای لیبرالیسم شد. برخی مدعی هستند لیبرالیسم نتیجه منطقی علم مدرن است. 🔸تاثیر دیدگاه‌های آمپریستی و پوزیتیویستی در نفی هویت دینی و عقلی علم و تأثیر آن در تزلزل سنت ها از آن جهت است که قوام دین و سنت‌های دینی و بخشی عظیم از اقتدار آن مبتنی بر ارزش علمی آن می‌باشد. عمل دین‌دار به سنت ریشه در اعتقاد او به صدق و راستی قضایا و گزاره‌هایی دارد که از اصول دین حکایت می‌کنند. 💯اگر دین‌دار در ارزش علمی این گزاره‌ها به‌راستی تردید داشته باشد و همه آن‌ها را حاکی از گرایش‌ها و ذائقه‌های شخصی و اجتماعی یا قومی و فرهنگی خود بداند در بیرون از قلمرو سنت قرار می‌گیرد و عمل او به سنت و تشبه او به رفتار دین‌داران عمل و رفتاری ظاهری و بدون روح است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ایدئولوژی حاکم بر کشور های زیر: 🔹انگلستان: لیبرال دموکراسی 🔹آمریکا:حزب جمهوری خواه؛ نئولیبرالیسم حزب دموکرات؛ لیبرال دموکراسی 🔹کانادا: لیبرال دموکراسی 🔹کشور های اروپای شمالی؛ فنلاند، سوئد، نروژ، دانمارک: نوسوسیالیسم 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️آیا روزی اهل علم تضمین شده است ؟ 🔹از باورهای خطرناکی که بین برخی از مسئولین حوزه معروف شده اینست
✍تغییر فرهنگی علماء در تضمین روزی علماء 📚مطالبی از اندیشه کارل مارکس در کتاب کشاکش آرا سیدمن رو مطالعه می کردم که رسیدم به این قسمت: 🔹انسان‌ها عمدتاً بر اساس درستی ایده‌ها به آن‌ها عمل نمی‌کنند، بلکه عمل به آن‌ها براساس منافع شخصی‌شان است. ممکن است ایده‌ها به کنش‌های ما شکل دهند. اما اين منافع و علائق اجتماعی ما هستند که تعیین می‌کنند کدام ایده را بپذیريم. علاوه بر اين، منافع اجتماعی‌مان توسط موقعیت اجتماعی‌مان یا به عبارت دقیق‌تر پایگاه اجتماعی‌مان تعیین می‌شود. 🔸نتیجه آن‌که اگر باورها ريشه در شرایط اجتماعی دارند؛ پس فقط با تغییر این شرایط است که تغییر فرهنگی ممکن می‌شود. حین مطالعه این مطالب این تطبیق به ذهنم خطور کرد: 🔺در گذشته بسیاری از روحانیون ارتزاق خود را از طریق تبلیغ دین تامین می کردند و معتقد بودند روزی علماء تضمین شده است. در این بین به روایات بسیاری نیز استدلال می شود که این نفع اجتماعی و طبقه ای را برای روحانیون تئوریزه می کند. 🔻شرایط اجتماعی تاثیر بسزایی در تغییر باورها دارد. در سال های اخیر طیف قابل توجهی از طلاب از آن باور گذشته و تضمین روزی علماء عدول کرده اند و در مقام عمل از طرق مختلف و شغل های متفاوت، مناسب با زی طلبگی و .... خود عهده دار تامین روزی شان شده اند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
🖌 اصول متمایز کننده ایدئولوژی های اجتماعی 🔸 اگر چه بسیاری از ایدئولوژی‌ها در مبانی یکسان هستند، اما بر اساس اصولی از یکدیگر متمایز شده اند. این اصول شاکله اصلی تفاوت ایدئولوژی های اجتماعی با یکدیگر را تشکیل میدهند. 1⃣ ساختار جامعه: فرد یا جمع 2⃣ آرمان جامعه: آزادی یا عدالت 3⃣ تدبیر جامعه: تسامح یا خشونت 4⃣ پشتوانه تدبیر جامعه: حق یا تکلیف 5⃣ تنظیم قدرت: تمرکز یا مشارکت 6⃣ تنظيم ثروت: تثبیت یا الغای مالکیت 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍اصالت فرد یا جامعه؟! 🔹مرکب اعتباری، مرکب صناعی، و مرکب حقیقی (با حفظ اراده افراد یا بدون آن) از جمله مفاهیمی هستند که در تحلیل رابطه فرد و جامعه مطرح می‌شوند. 💲در اندیشه غربی، مسأله اصالت فرد یا جامعه عمدتاً در قالب عاملیت و ساختار بررسی می‌شود. مکاتب مختلف غربی برخی بر اصالت فرد تأکید دارند و برخی دیگر بر اصالت جمع. در دهه‌های اخیر، رویکردهای تلفیقی نیز پررنگ‌تر شده‌اند. 📚 در اندیشه اسلامی، متفکرانی چون فارابی، خواجه نصیر، و ابن خلدون از اصالت جامعه تلویحا صحبت کرده‌اند. از سوی دیگر، علامه طباطبایی و شهید مطهری نیز برای جامعه واقعیتی مستقل، عینی، و دارای وحدت حقیقی قائل‌اند، اگرچه شهید مطهری این وحدت حقیقی را کمی خفیف‌تر و همراه با حفظ اراده افراد می‌پذیرد. 📘 ایده مرکب حقیقی با از بین رفتن اراده افراد، در اندیشه دورکیم مطرح است، اما نظر علامه طباطبایی به چنین دیدگاهی نزدیک نیست. در مقابل، علامه مصباح تنها ترکیب اعتباری را برای جامعه قائل بوده و فرد را اصیل می‌دانند. 🎏 در عالم واقع، جوامع مختلفی شکل می‌گیرند که برخی تنها ترکیبی صناعی یا اعتباری دارند. در این جوامع، قدرت فرد در برابر ساختار زیاد است و ساختار منسجمی وجود ندارد که اختیار فرد را محدود کند. در مقابل، جوامع سازمان‌یافته‌ای وجود دارند که بر پایه آداب، قوانین، و مدیریت افکار عمومی، فرد را مغلوب ساختارهای اجتماعی می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که فرد حتی از اجبار خویش نیز بی‌خبر است. 🪅 این جوامع به‌عنوان یک کل، اصالت و عینیت می‌یابند. با گسترش دانش اجتماعی و تقویت روش‌های مهندسی اجتماعی، نمونه‌های این جوامع به‌ویژه در غرب افزایش یافته‌اند. در این ساختارها، مهندسی افکار عمومی و نهادینه‌سازی ارزش‌های لیبرالیستی به‌قدری ظریف انجام می‌شود که افراد از تبعیت خود بی‌اطلاع هستند. 🔰مکاتب سوسیالیسم، کمونیسم، فاشیسم و سوسیال دموکراسی 🔚 جامعه گرا 🔰مکاتب لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم 🔚 فرد گرا 👇👇 @Taammolate_talabegi