eitaa logo
تأملات طلبگی
1.5هزار دنبال‌کننده
689 عکس
744 ویدیو
22 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️مواردی از تصریحات علامه مجلسی به صحت مطالب موجود در بحارالانوار 💠پیرو پست قبلی در مورد اعتقاد علامه مجلسی به صحت هرآنچه در بحار جمع کرده ( جز آنچه تصریح به ضعف آن شده است ) گوشه ای از تصریحات ایشان ارائه می شود : 🔻1- بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏83 ؛ ص339 ... و كذا الكفعمي في البلد الأمين و جنة الأمان لكن زاد الكفعمي دعاء آخر و لم أر سند هذه‏ الأدعية و اعتمدت في ذلك عليهم أحسن الله إليهم فالدعاء الأول في كل من الفصول من المتهجد و فيه زيادة من غيره نشير إليه و الثاني مخصوص بالكفعمي. 🔻2- بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏55 ؛ ص335 أقول وجدت في بعض الكتب القديمة أخبارا طويلة في‏ الملاحم‏ و الأحكام تركتها لعدم الاعتماد على أسانيدها و إن كان مرويا بعضها عن الصادق ع و بعضها عن دانيال ع. 🔻3- بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏1 ؛ ص48 الأثر فاخترنا ذكر السند بأجمعه مع رعاية غاية الاختصار بالاكتفاء عن المشاهير بذكر والدهم أو لقبهم أو محض اسمهم خاليا عن النسبة إلى الجد و الأب و ذكر الوصف و الكنية و اللقب و بالإشارة إلى جميع السند إن كان مما يتكرر كثيرا في الأبواب برمز و علامة و اصطلاح ممهد في صدر الكتاب لئلا يترك في كتابنا شي‏ء من فوائد الأصول فيسقط بذلك عن درجة كمال‏ القبول‏ 🔻4- بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏42 ؛ ص301 بيان لم أر هذين الخبرين إلا من‏ طريق‏ البرسي‏ و لا أعتمد على ما يتفرد بنقله و لا أردهما لورود الأخبار الكثيرة الدالة على ظهورهم بعد موتهم في أجسادهم المثالية و قد مرت في كتاب المعاد و كتاب الإمامة. 🔻5- بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏99 ؛ ص209 و رأيت في بعض الكتب زيارات‏ جامعة أخرى تركتها إما لعدم الوثوق بها أو لتكرر مضامينها مع ما نقلناه و قد ذكر الكفعمي أيضا جامعة كبيرة في البلد الأمين أوردتها في أعمال يوم الجمعة و فيما ذكرناه كفاية إن شاء الله تعالى و مرت جامعة في باب زيارة النبي ص من البعيد . 🔻6- بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏54 ؛ ص341 بيان: قال في النهاية كان يخطر في مشيته أي يتمايل و يمشي مشية المعجب‏ انتهى و الغطمطة اضطراب أمواج البحر و الشزر نظر الغضبان بمؤخر العين و أقول الخبر في غاية الغرابة و لا أعتمد عليه لعدم‏ كونه‏ مأخوذا من أصل معتبر و إن نسب إلى الصدوق ره. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی در عبارتی منسوب به امام زمان ( الکافی کاف لشیعتنا ) - بخش اول 🔹به جرات می توان گفت کتاب کافی معتبرترین کتاب روایی مکتب تشیع است . ویژگی هایی چون دربرداشتن یک دوره کامل معارف دینی ، شخصیت والای کلینی نزد شیعه ، امتیاز تاریخی زمان تالیف ، ابتکار و نوآوری در تدوین احادیث ، دقت در متن و سلسله اسناد و کثرت روایات این کتاب را در زمره مهمترین کتب تاریخ تشیع قرار داده است . ♦️یکی از مطالبی که وهابیون به آن استناد کرده ،قولی است که از جانب امام زمان علیه السلام در مورد کتاب اصول کافی بیان می شود که ایشان فرموده اند : " کاف لشیعتنا " یعنی کتاب اصول کافی برای شیعیان ما کافی است. اما آیا این جمله واقعا از جانب امام زمان (ع) صادر شده است ؟ صحت انتساب این قول به امام زمان (ع) در چه حدی است ؟ 🔸قرائن موجود و کلام برخی بزرگان بر غلط بودن انتساب 🔻1-این کلام هرگز از خود شیخ کلینی یا شاگردان یا افراد منتسب به ایشان صادر نشده است . گویا سال ها بعد از تالیف این کتاب برخی از علماء به چنین مطلبی اعتقاد داشته اند . اصولا مگر می شود مطلبی به این مهمی را امامی معصوم در شان کتابی گفته باشد ولی مولف اصلا در هیچ جا اشاره ای به آن نکند 🔻2-علمای شیعی بعد از تدوین کافی به آن اکتفا نکرده و شروع به تدوین کتب حدیثی کردند . در صورت صحت این انتساب نمی توان گفت که این بزرگواران به کلام معصوم وقعی ننهاده اند . 🔻3-علامه مجلسی که رویکردی اخباری دارد از افرادی که قائل به عرضه کافی و کافی دانستن آن بدست امام زمان هستند با لفظ مجازفین ( گزافه گو ) یاد کرده است ( مراه العقول ج 1 ص 22 ) 🔻4-محدث نوری هیچ اصل و اساسی برای این کلام در مولفات علماء ندانسته و کلام محدث استرآبادی را موید بر نظر خود ذکر می کند ( مستدرک الوسائل ج3 ص 470 ) 🔻5-علامه عسکری قائل این نظریه را فردی مجهول دانسته که احدی او را نمی شناسد ( معالم المدرستین ج 3 ص 283 ) 🔻6-محقق خویی در معجم رجال الحدیث ج 1 ص 92 چنین می گویند : المتحصل انه لم تثبت صحه جمیع روایات الکافی بل لاشک فی ان بعضها ضعیفه بل ان بعضها یطمان بعدم صدورها من المعصوم ادامه دارد ... 👇👇 @Taammolate_talabegi
❓سوال : آیا با وجود امثال اینگونه روایات می توان ادعا کرد که امام زمان کتاب کافی را کافی برای شیعیان دانسته است ؟ 💠پ.ن: 🔷1-برخی روایات که در فروع کافی وجود دارد بر پایه این مبنا مورد استناد قرار گرفت که فروع کافی نوشته خود کلینی هست نه فردی دیگر 🔶2-این روایات را با این پیش فرض ملاحظه کنید که شیخ کلینی همه کافی را صحیح می داند 👇👇 @Taammolate_talabegi
❗️معتبر نیست ولی چون دلم میخواد نقل می کنم !!! ◾️از مطالبی که در روضه شهادت حضرت فاطمه نقل می شود بحث بیت الاحزان و گریه های شدید ایشان بعد از وفات پیامبر اکرم است. طبق این نقل ها گریه های حضرت فاطمه چنان بوده که شیوخ مدینه در اعتراضی به امام علی چنین عرض می کنند که فاطمه یا شب گریه کند یا روز !! و حضرت علی بعد از این اعتراض بنایی را در بقیع برای حضرت فاطمه می سازند که به بیت الاحزان معروف می شود. ◾️در ادامه چنین گفته می شود که موقع غسل و کفن حضرت زهرا سبطین را در آغوش می گیرد و باصدای هاتف آسمانی مادر و حسنین از هم جدا می شوند . ♻️ نقد: تنها مصدر نقل بیت الاحزان و مطالب پیرامون آن بحارالانوار است و قبل از آن در کتاب دیگری یافت نمی شود. بعد ازعلامه مجلسی اگر کسی هم نقل کرده از بحار نقل کرده است . شرح ماجرا در بحار ج 43 ص 174-180 قابل مشاهده است. این نقل دارای نقطه ضعف های مختلفی بوده و قرائن مختلفی بر جعلی بودن آن وجود دارد ولی برای پرهیز از اطاله کلام فقط کلام خود علامه مجلسی که در ابتدای روایت است بیان می شود: أقول : وجدت في بعض الكتب خبرا في وفاتها فأحببت إيراده وإن لم آخذه من أصل يعول عليه (معتبر نیست ولی چون دلم میخواد نقل می کنم). 👇👇 @Taammolate_talabegi
سه: سمهودی شافعی متوفای 911ق. از بیت الاحزان یاد کرده است: «إنه المعروف ببيت الحزن؛ لأن فاطمة رضي الله تعالى عنها أقامت به أيام حزنها على أبيها صلى اللّه عليه و سلم‏» (وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى، ج3، ص94‏) وی در همین کتاب در صفحه 101 نیز چنین مضامینی دارد. در برخی منابع پیش از این نیز از «مسجد فاطمه» در کنار بقیع سخن رفته است که به نظر همین مکان است. بنابر این گزارش ها مکانی به نام بیت الاحزان یا بیت الحزن منسوب به حضرت زهرا سلام الله علیها وجود داشته است. حال چگونه ایشان اینچنین با تحدی و با قاطعیت تمام وجود بیت الاحزان را تنها منحصر به آن روایت بحار می کنند؟ ثالثا: به گفته آقای غروی در این کلیپ نامی از سکینه بنت علی (علیه السلام) در هیچ منبعی به جز این روایت بحار نیست، سپس ایشان به آقای واحدی خیلی تند شده که در زینبه دمشق به استناد تنها این روایت بقعه ای برای این دختر حضرت علی علیه السلام ساخته است. اگر آقای غروی کمی دقت می کردند نام سکینه بنت علی(علیه السلام) در امالی شیخ طوسی (متوفای 460 ق.) نیز آمده است (شیخ طوسی، امالی، ص366-367). پس استناد آقای واحدی تنها این روایت بحار نیست. رابعا: آیا نام گذاری کتاب شیخ عباس قمی منحصر به این روایت است؟ آیا ایشان احتمال نمی دهد که شیخ عباس با آن وسعت اطلاعاتی به مطالب ابن جبیر و .... دسترسی داشته و پشتوانه نام گذاری تنها روایت بحار نبوده است؟‌بر فرض که چنین مکانی وجود نداشته باشد، نام گذاری کتاب شیخ عباس لزوما چه ربطی به وجود یا عدم این مکان دارد؟ نام کتاب، بیت الاحزان است. آیا منظور از این نامگذاری نمی تواند به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها که محل حزن بوده باشد؟ آیا این نامگذاری را به خود کتاب نمی توان برگرداند؟ یعنی این کتاب خانه حزن است. کتابی با همین نام در مصائب سادات زمان تالیف عبدالخالق بن عبدالرحیم یزیدی هم تالیف شده است(الذریعه، ج3، ص185). حال اگر داستان بیت الاحزان از اساس بی پایه باشد باید به این نامگذاری هم خرده گرفت. نقد آقای یوسفی غروی بر آیه الله مکارم نیز وارد نیست زیرا مقدمه ایشان مقدمه ای بر کتابی است که جریان شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بازگو کرده نه مقدمه به جریان مکانی به نام بیت الاحزان. خامسا: گیرم که مرحوم شیخ عباس قمی در این نامگذاری ذهنش منعطف به همین داستان بوده، چه نیازی به تخریب وی و بیان داستان آیه الله شاهرودی؟ جناب غروی از این تخریب شخصیت چه غرضی دارد؟ ایشان که به خبر واحد می تازند آیا این گونه خاطرات که فقط خودشان ناقل آنند قابل پذیرش است؟ سادسا: اما تاسف انگیز ترین قسمت ای کلیپ متهم کردن روضه خوانها به خیانت است که چرا گزارش بحار را ناقص نقل می کنند. جناب شیخ! روضه خوانها اگر چه گاهی اشتباه می کنند و گزارش ضعیفی را نقل می کنند اما اکثرا نمی دانند بحار چیست و تقطیع خبر چه صیغه ای است تا به این دلیل متهم به خیانت شوند! اگر می گفتند روضه خوان های بی سواد مشکلی نبود اتهام خیانت نه تنها وارد نیست بلکه از دایره رعایت اخلاق اسلامی و انصاف بیرون است. 🔹سخن پایانی در پایان عرض می شود که ای کاش حضرت ایشان کمی در بیان اینگونه مطالب، واینگونه تاختن ها ملاحظه می کردند که این کمترین مجبور به نوشتن این عرایض نشوم. ✍مصطفی محسنی زرندی 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ نام امامان و تحریف قرآن 🔹مهم‌ترین سؤال و اشکالی که اهل‌تسنن از دیرباز تاکنون در بحث امامت، مخصوصاً امامت حضرت على(ع)، به شیعیان دارند اين است كه: اگر مسأله امامت راست و درست، و از طرفی، مهم و ضروری می‌باشد؛ چرا اسم اميرالمؤمنين على(ع) و ديگر امامان شيعه(ع) در متن قرآن به صورت صريح ذكر نشده است؟ 🔻جداى از جواب‌های حاشیه‌ای که شیعیان برای پاسخ این سؤال مطرح می‌کنند، مهم‌ترین جواب ایشان، تمسک به مسأله «تحریفِ قرآن» است. 🔸شیعیان در برابر این سؤال، دو دسته شده‌اند: الف)گروهی از علمای شیعه، که خيلى ولايى هستند و غالباً جزء اخباریون محسوب می‌شوند؛ پاسخ می‌دهند: اتفاقاً نام حضرت امير(ع) در قرآن صدر اسلام وجود داشته و در مصحفِ تنظيم شده عثمان يا پس از او، اين تصريح به آيه يا سوره، از قرآن حذف شده است. بنابراين، خلاصه جواب اين گروه، اين است: «قرآن تحريف شده است». ب) گروهی ديگر از علمای شیعه، که خيلى ولايى نیستند و غالباً جزء اصوليون محسوب می‌شوند؛ پاسخ می‌دهند: اسم حضرت امير(ع) در قرآن نيامده، چون اگر اين تصريح به آيه يا سوره، در قرآن مى‌آمد، باعث می‌شد که دشمنان، قرآن را تحریف کنند؛ و خداوند برای جلوگیری از تحریف قرآن، اسم امامان شیعه را در قرآن ذکر نکرده است. بنابراين، خلاصه جواب اين گروه، جلوگیری از تحريف شدن قرآن است. ‼️نکته: عملکرد این دو گروه از علمای شیعه جالب توجه است. 🧐 علمای اخباری و ولایی، از گذشته تاکنون، در گفتار و نوشتار خود، سعی کرده‌اند که اثبات کنند قرآن تحریف شده است؛ و محدث نوری در میان ایشان، قدرتمندترین تلاش را با تألیف کتاب «فصل الخطاب» پیرامون اثبات تحریف قرآن انجام داده است. 🤔 علمای اصولی، مخصوصاً انديشمندان معاصر شيعه نیز، به خاطر طعن علماى اهل‌تسنن و جلوگیری از اتهام قول تحریف به شیعه، بیشترین تلاش را در تألیف آثاری برای اثبات عدم تحریف قرآن نموده‌اند. (برای اطلاع از این آثار،استادی، کاظم، کتابشناسی عدم تحریف قرآن، نشر مشعر) 👇👇 @Taammolate_talabegi
💠 نام علامه مجلسی در تورات!!!! 🔹نیاز به نقد آنچنانی نداره ولی انصافا آقا ضیاء عراقی چطور از تورات غیر محرف خبر داشته ؟؟؟؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر منطق یک بام و دو هوای شیعیان سلفی . ♦️از ويژگى‌های جالب توجه علمای شیعی، مخصوصاً علمای سلفی شیعی، که پیگیر مسایل ولایی، سقیفه‌ای و مطاعنی هستند، «عملکرد یک بام و دو هوای» آنهاست. ایشان برای مسائل شعائری، یا شهادت و فضایل اهل‌بیت(ع) و یا اولاد منسوب به ایشان، همانند حضرت رقیه(س)، هر روایت ضعیف، مرسل، مجعول و مجملی را از هر کتاب، با راوی غالیِ کذاب یا حتی شخصیت خیالی، می‌پذیرند؛ و با استدلال اینکه این مسأله، شواهدی دارد که البته برای ما اطمینان‌آور است؛ پس، ضعفِ سند و مخدوش بودن کتاب را، به راحتی، توجیه می‌کنند. ♦️از همه مهم‌تر، غالب مسایل مورد علاقه ایشان، که اتفاقاً اختلافی میان شیعه و سنی نیز هستند؛ در کتاب‌هایی وجود دارند که به نوعی جدید مى‌باشند؛ مثلاً در دلائل الامامة، كامل بهايى قرن ٧ يا بحارالانوار قرن ١١. اگر به ايشان اشكال شود كه اين مطلب شاذ و نادر، در هيچ يك از منابع قبل از آن وجود ندارد؟ استدلال بسيار بسيار منطقى ايشان اين است كه، تعداد زیادی از كتابها از بين رفته، از كجا مى‌دانید؟ شاید مطلب بوده و به ما نرسیده است. مضافاً به اینکه، اگر بعد از ۷ قرن یا ۱۱ قرن مطلبی در كتابى درج شده، شاید این مؤلف، کتابی در اختيار داشته و دیده، که اكنون ما نداریم. . ♦️خداوکیلی، اگر مطالب زیر در یک کتاب قرن ۷ یا ۱۴ آمده باشه، شما با همان استدلال قبلی، مطلب اين كتاب را می‌پذیرید؟ مثلاً: ۱- حضرت علی(ع) پسر خوانده حضرت ابوطالب بودند، نه پسر واقعی ایشان. ۲- حضرت زهرا(س) چهار پسر داشته‌اند. ۳- قافله اسرای کربلا، در بیروت لبنان یک هفته اقامت داشته‌اند. ۴- ابوبکر ساعاتی قبل از وفات، عقد اخوت با حضرت امیر(ع) بستند، تا در قیامت شفیع هم باشند. ۵- مشورت حمله به ایران و تاراج و نابودی مراکز علمی و فرهنگی ایران را حضرت علی(ع) به عمر دادند. و ... . 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️علمای ولایی و تحریف قرآن . ♦️در مذهب شیعه اثناعشریه، حداقل در قرون اخیر، سه دسته علما و دانشمندان دینی وجود دارند: 🔹1ـ علمای عقل‌گرایِ آزاداندیش؛ یعنی کسانی که واقعاً محقق هستند، و اگر نتیجه تحقیق‌شان مطابق مذهب درنیاید، ابایی از عقیده به آن و طرح و ابراز آن ندارند. 🔹2ـ علمای عقل‌گرایِ کلامی؛ یعنی کسانی که وظیفه خود را ترویج آموزه‌های رایج مذهب که از کودکی آموخته‌اند می‌دانند؛ و جایگاه خود را مبلغ دینی با گرایش عقلی می‌دانند. 🔹3ـ علمای اخباریِ ولایی؛ یعنی کسانی که اهتمام ویژه‌ای به سنت و مخصوصاً مناسک شیعی دارند. از ویژگی‌های بارز ایشان، ارادت ویژه و غلوآمیز به اهل‌بیت(ع)، روضه و مخصوصاً جانشینی بلافصل پیامبر(ص) است؛ و مرتب بر آتش تفرقه مسلمانان می‌دمند. . ♦️در مسأله تحریف قرآن، برخی از این سه دسته، مواضع مشترک و متفاوت دارند: 🔹گروه اول، به جهت باستانشناسی، و تحقیقات عمیقِ غیر مبتنی به مذهب، معتقد به تحریفات معنوی و لفظی قرآن هستند. 🔹دسته دوم، اساساً و از هر جنبه‌ای مخالف طرح مسأله تحریف قرآن هستند؛ و دلایل کلامی متعددی در عدم تحریف قرآن، ابراز می‌کنند؛ و علاقه‌ای به ورود به مسایل باستانشناسی پیرامون تحریف قرآن ندارند. 🔹فرقه سوم، همه و شاید غالباً، به صورت کم یا زیاد، معتقد به تحریف قرآن در دوران خلفاء هستند؛ برخی از ایشان، علناً اعلام می‌کنند و برخی نیز، در خفا و جلسات خصوصی اعلام موضع می‌نمایند. علمایِ معاصرِ این دسته، اگر هم کتابی دربارۀ تحریف قرآن بنویسند، در جواب طعنه‌ها و شماتت اهل‌سنت به شیعیان است؛ به اینکه، اگر برخی از علمای گذشته شیعه قائل به تحریف قرآن بوده‌اند، چه نشسته‌اید که، علمای اهل‌سنت نیز قائل به تحریف قرآن هستند؛ و می‌کوشند با نقل برخی روایات عامه و نیز، بیان اقوال علمای اهل‌سنت، اثبات نمایند که، ایشان نیز قائل به تحریف قرآن هستند. ♦️برخی از این عالمان اخباریِ ولاییِ قرون متأخر، عبارتند از: 1ـ سید نعمت‌الله جزایری (م۱۱۱۲ق). 2ـ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی (م۱۱۱۰ق). 3ـ شیخ ابوالحسن شریف (م1139ق). 4ـ محدث نوری(1320ق)؛ که کتاب مهم و مفصلی در تحریف حذفی در قرآن نگاشته است. وی از ارادتمندان خاصِ به امام زمان(ع) و اهل‌بیت(ع) بود؛ و او را احیاء کننده پیاده‌روی اربعین می‌دانند. علمای زنده و موجود از این گروه «سلفیِ شیعی» را هم، که خودتان می‌شناسید؛ و نیاز به ذکر اسم ایشان نیست. آنها نیز، گاه و بی‌گاه در نوشته‌ها و منبرهای خود، و البته برای دفاع از حریم ولایت، عقیده خود به تحریف قرآن را ابراز می‌کنند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️هفت خوان یا «هزار خوان حدیث» . ♦️وقتی یک کتاب چاپی ترجمۀ حدیث را در دست می‌گیریم که بخوانیم، و از آن «بهرۀ دینی» یا «افاضۀ مذهبی» نماییم، قبل از استفاده، هزاران سؤال را باید از خود بپرسیم؛ که حداقل آنها عبارتند از: 🔹1ـ آیا ترجمۀ مترجم، مفهوم دقیق حدیث را می‌رساند؟ 🔹2ـ آیا نسخۀ چاپیِ حدیث، به درستی از روی نسخۀ خطی، رونوشت شده است؟ 🔹3ـ آیا نسخۀ خطی، به خط مؤلف است؟ یا نسخه‌برداری شده از نسخۀ مؤلف است؟ 🔹4ـ آیا نسخه‌بردار و خطاط، درست نسخه‌نویسی نموده است؟ 🔹5ـ آیا نسخه‌نویس، امکان دسترسی به نسخۀ مؤلف را داشته است؟ 🔹6ـ آیا نسخۀ مؤلف، خطِ مؤلف است؟ یا املاء مؤلف بوده است؟ 🔹7ـ آیا نسخۀ خطِ مؤلف، واقعاً دست خط مؤلف است؟ یا منسوب به مؤلف است؟ 🔹8ـ آیا مؤلف، مستقیماً دسترسی به معصوم(ع) داشته است؟ یا با واسطه حدیث را نوشته است؟ 🔹9ـ آیا حدیث، در نقل شفاهی واسطه‌ها، درست منتقل شده است؟ 🔹10ـ آیا حدیثِ منتقل شده، جعلی است؟ یا واقعاً منقول از معصوم(ع) است؟ 🔹11ـ آیا ناقلِ اولیۀ حدیث، کلام معصوم(ع) را درست و کامل نقل نموده است؟ 🔹12ـ آیا ناقلِ اولیۀ حدیث، از گفتۀ معصوم مفهوم‌گیری نموده است؟ یا عین لغات معصوم(ع) را نقل نموده است؟ 🔹13ـ آیا ناقل اولیه حدیث، حدیث را درست و کامل شنیده است؟ 🔹14ـ آیا ناقل حدیث، همه کلام معصوم(ع) را منتقل نموده است؟ یا بخشی از کلام ایشان را؟ 🔹15ـ آیا همۀ منظور معصوم(ع)، کاملاً در این حدیث، بیان شده است؟ 🔹16ـ آیا معصوم(ع) در وضعیت عادی، حدیث را بیان کرده؟ یا در حالت اضطراری و تقیه بوده است؟ 🔹17ـ آیا حدیث، متضادِ حدیثی دیگر دارد؟ 🔹18ـ آیا حدیث، موافق قرآن و عقل هست؟ 🔹19ـ آیا معصوم(ع)، حدیث را فقط جهت فرد و شخص خاصی بیان کرده؟ یا برای استفاده عموم مردم؟ 🔹20ـ آیا این حدیث، جهت مردم زمانِ مشخصی بوده است؟ یا برای تمامی زمانها؟ 🔹21ـ آیا مفهومی که ما اکنون از حدیث می‌فهمیم، با مفهومی که مد نظر معصوم(ع) بوده است، یکسان است؟ 🔹22ـ آیا ... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر حدیث علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل(1) ♦️از احادیثی که در متون علمی، منابر و محافل دینی بسیار بدان استناد می شود سخنی منسوب به رسول خداست که فرمودند : علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل و در نقلی دیگر گفته شده : علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل. ♦️این دو روایت در متون کلامی،فقهی،اخلاقی،عرفانی و تفسیری مورد استناد علماء قرار گرفته است. در علم کلام برای اثبات فروعاتی مثل تفضیل حضرت علی و سایر ائمه،عصمت ائمه،عصمت حضرت فاطمه و عصمت ایشان به این حدیث استناد شده است. ♦️در علم اخلاق برای اثبات علو مقام علم و عالم، در علم فقه برای اثبات احکامی مثل ولایت فقیه،جواز اقامه حدود در عصر غیبت،جواز تقلید از مجتهد میت و حجیت قول علماء از این حدیث استفاده شده است.در کتب عرفانی نیز برای اثبات وجود اولیاء بعد از نبوت خاتم بدین حدیث استناد شده است. ♦️عبارت علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل در هیچ یک از مجامع روایی و سایر منابع حدیثی یافت نمی شود و اولین بار فقط در یکی از متون عرفانی مربوط به قرن هفتم و یکی از کتب روایی مربوط به قرن دوازدهم به چشم می خورد. ♦️عبارت علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل گرچه در کتب اربعه و مجامع روایی متقدم شیعه اثری از آن وجود ندارد ولی در بعضی متون علمی و روایی قرن هفتم وجود دارد. ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی بر حدیث علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل(1) ♦️از احادیثی که در متون علمی، منابر و محا
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️توضیحات آیت الله حسینی قزوینی در مورد حدیث علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل 🔹سند چندانی برای این عبارت وجود ندارد و اگر هم باشد مراد از علماء ، علماء اهل بیت هستند نه هر عالمی 👇👇 @Taammolate_talabegi