࿐᪥✧﷽ ✧᪥࿐
🔎 #ترنم_وحی
📖 الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
📖 آنها كسانی هستند كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن و [آرام] است؛ آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامش میيابد.(رعد ۲۸)
🔺یکی از اثرات ذكر، اطمينان دل و قرار و آرامش جان است؛
📝 واژۀ قلب از ریشۀ «تَقَلُّب» و بهمعنای واژگونشدن است. جان و روح آدميان قلب است؛ يعنی وجود ما مدام در حال زيروروشدن است.
✨نبی مکرم اسلام ﷺ فرمود:
❣«مَثَلُ الْقَلْبِ مَثَلُ رِيشَةٍ بِأَرْضٍ تُقَلِّبُهَا الرِّيَاحُ».
حکایت دل مانند پری بر روی زمین است که بادها آن را جابجا میکنند.
❣قلب ما حالت همان آبی را دارد كه درون ديگ در حال جوشش و تلاطم است؛ گاه محبت و بغض، گاه شادی و غم و گاه قبض و بسط.
🔺تلاش انسانها از ديرباز تاکنون آرامكردن همين قلب بوده است؛ يعنی بسياری از توجهاتی كه انسانها به پارهای از مسائل زندگانی خود دارند، بهدلیل برطرفکردن تشويشها و زيروروشدنهای وجودشان بوده است؛
➖يكی با اتكا به زر و تمكّنات اقتصادی،
➖یکی با تكيه بر زور و سلطهگری
➖ و ديگری با تکیه بر جمال و وجهۀ ظاهری میخواهد برای خود آرامش ايجاد كند و اطمينان لازم را بهدست آورد.
🔺حتی میتوان گفت پرداختن به بعضی مُدها و جلوههای ظاهریِ زندگی نیز بهنوعی حاكی از همين تشويش و اضطرابی است كه آدميان دارند و میخواهند دل خود را آرام كنند؛ اما متأسفانه، ره به بیراهه میبرند.
❣اطمينان و بیقراری دل فقط در يكجا قرار میيابد و بس و آن حريم ذكر خداوند و نهانخانۀ یاد الهی است .
📝 واژۀ «اطمينان» بهمعنای آرامش بعد از طوفان است: «السُّكوُنُ بَعدَ الاِنْزِعاج». هنگامیکه كشتی درون دريا در حال تلاطم است، لنگری مستحكم و قوی میافكنند تا بتواند كشتی را در برابر امواج، محکم نگه دارد.
به اين حالت در کلام عرب میگويند: «اِطمَئَنَّتِ السَّفينةُ»؛ يعنی كشتی مطمئن شد. وجود ما در طوفان زندگی و اضطرابهای ناشی از آن نيازمند آرامش و اطمينان است و اين حالت پديد نمیآيد، مگر با توجه جدی به ياد الهی:
📖 «أَلاَ بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
آگاه باشيد؛ تنها با ياد خدا دلها آرامش میيابد.
🔺این را باید بدانیم که برای قرار و آرامش دل هر چيز ديگری به جز ذكر الهی مرهمی موقت است و سوز دل و زخم جانكاه وجود آدميان را فقط ياد الهی درمان میكند. ازسویديگر، بیقراری انسان ناشی از نشناختن هدف است.
🔺انسانها چون نمیدانند به چه سويی و چه هدفی میروند، بیقرار میشوند. ذكرِ خداوند هدف اصلی را به آدمی نشان میدهد و همچنین موجب خودشناسی او میشود. سرگشتگی بشرِ امروز، از توهّمات و بدبينی به پيرامون خويش است. انسانی كه با ذكر الهی مأنوس است، نمیتواند نگاهی ناروا و ديدگاهی منفی داشته باشد. او اگر در اسارت و حبس ظاهری هم باشد، باز میگويد: «ما رَأيتُ اِلّا جَميلاً»، (جز زیبایی ندیدم)
🔺البته گاهی نیز بیقراری انسان ناشی از دلبستگی افراطی او به چيزهايی است كه خداوند در نهاد آنها به صورت ذاتی آرامش نهاده است؛ مثل همسر، فرزند، ثروت، جمال یا قدرت. اینها نعمتهایی زودگذرند که جدايی و فراق از آنها، طاقتفرسا و تحملناپذیر است؛ اما دلی كه با ذكر خدا آشناست، نگرش و بينش الهی میيابد و دلبستگی او بدين نعمتها بهحدّی است كه روز فراق و جدايی را نيز میبيند و تحمل و درك آن برايش آسان میشود.
#تفسیر
#قرآن
@Tarannome_Vahy
°❈※☆═🎶═☆※❈°
࿐᪥✧﷽ ✧᪥࿐
🔎 #ترنم_وحی
📖 لَأقْعُدَنَّ لَهُم صِراطك المستقيم ¤
ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ .....
(اعراف ۱۷)
🔺منظور از راست، چپ، بالا و پايين در حوزه كاری شيطان
◽️تعبير#قرآن از اين مقاطع گوناگون اين است كه شيطان صريحاً گفت :
📖 من بر سر راه راست مينشينم و انسانها را از جلو ميرانم و از پشت تعقيب ميكنم و از طرف راست و چپ گرفتارشان ميسازم.
◽️ منظور از جلو، پشت سر، طرف راست و طرف چپ،
◀️جهات چهارگانه جغرافيايي نيست.
زيرا حوزه وسوسه كه كار شيطان است، دل آدمي است و دل نيز از اقليم جغرافيايي منزّه است.
◽️ #شيطان از راه القائات باطل،
⓵ گاهي انسان را از آينده ميترساند،
⓶ گاهي نسبت به گذشته اندوهگين ميكند
⓷ و گاهي از جهت يمين و نقاط قوّتش
⓸و گاهي از جهت شِمال و نقاط ضعفش، وی را می فريبد.
📚 تفسير موضوعی ج ۱۱، ص ۱۰۸
#تفسیر
@Tarannome_Vahy
°❈※☆═🎶═☆※❈°
࿐᪥✧﷽ ✧᪥࿐
🔍 #ترنم_وحی
📖 لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»(توبه ۱۲۸)
🔍 واژۀ «حرص»
راغب اصفهانی در تعریف حرص چنین آورده است:
«الحرص: فرط الشّره، و فرط الارادۀ...
➖حرص افراط و زیادهروی در آز است.
🖇 ریشۀ این لغت به زمان گذشته برمیگردد که رختشوران برای شستن جامههای پشمین و سنگین، آنچنان با چوب بر آن میکوبیدند که سطح رویی جامه برداشته میشد و گاه آسیب میدید که در اینباره تعبیر «حرص القصّار» را بهکار میبرند.
➖از کاربردهای این واژه، «الحارِصَۀ» و «الحَریصَۀ» است. به ابر هنگامیکه بهشدت میبارد، «حارِصَۀ» و «حَریصَۀ» میگویند؛ زیرا بهواسطۀ باران آن، لایههای رویین زمین دچار فرسایش گشته و سطح خاک برداشته میشود.
🖇 راغب همچنین طمع را به «نزوع النّفس إلی الشیء شهوۀ له» تعریف نموده است که بهمعنای رهاکردن امیال درونی نفس و کشش آن بهسوی چیزی از روی میل و رغبت است. همچنین آن شیء مدّنظر را «مَطْمَع» میگویند.
🖇 ابن منظور مصری نیز «حرص» را در تعبیری مشابه چنین تعریف کرده است:
«الحرص: شدّۀ الارادۀ و الشّره إلی المطلوب».
➖حرص عبارت است از زیادهخواهی و فزونطلبی افراطی بهسوی مطلوب.
همچنین «الحَرْص» (با فتحه) را به «الشَقّ» بهمعنای سوراخکردن و گذارکردن تعریف کرده است.
🔍 کاربرد مثبت مفهوم «حرص»
➖واژۀ «حرص» لزوماً بار منفی ندارد و گاهی در معنای فزونخواهی و زیادهخواهیِ مثبت بهکار میرود؛ چنانکه کاربرد این واژه دربارۀ افراد طالب محبتِ فراوان، طالب هدایت، حریص در علم یا طمعورز به مغفرت الهی، صرفاً بهمعنای فزونطلبی است. در برخی آیات قرآن نیز حرص به این معنا بهکار رفته است :
«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»
بهیقین، رسولی از خود شما بهسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.
➖ همچنین نظیر این معنا، آیهای است که خطاب به پیامبرﷺ میفرماید:
«وَ ما أَکْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنینَ»
و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی، ایمان نمیآورند.
➖ بنابراین در این دو آیه و دیگر آیات مشابه، حرص در معنای مثبت و لغوی آن یعنی حرص به هدایت مردم و طمع به غفران الهی بهکار رفته است.
بدیهی است کارکرد مثبت این واژه در این موارد و مشابه آن بهدلیل صواب و خیربودن موضوعی است که حرص به آن تعلّق گرفته و در مورد آن بهکار رفته است نه کاربرد محض این واژه.
#تفسیر
#مفاهیم
@Tarannome_Vahy
°❈※☆═🎶═☆※❈°
࿐᪥✧﷽ ✧᪥࿐
🔎 #ترنم_وحی
💢 سنت استدارج چیست؟
📌 سنّت و قانون «استدراج» از هشداردهندهترین سنّتهای الهی دربارۀ انسانهاست و فهم آن اثر تربیتیِ فوقالعاده مهمی در زندگی دارد.
📍گاه انسان مرتکب اشتباه و عمل ناپسندی میشود؛ اما به سرعت به خود میآید و پردههای غفلت را به کناری میزند و بیدار میشود. این پشیمانیِ زودهنگامِ آدمی دربارۀ رفتار ناپسند خویش، نشاندهندۀ فطرت زندۀ درونی و وجدان بیدار او و حکایتگر جنبش نفس لوّامه و حضور ملامتگر آن است که تنبّه و توبه و رجوع او بهسوی حق را موجب میشود.
📍اما گاه، انسان به این هشدارهای درونی التفاتی نمیکند و میدان را به نفس امّارۀ سرکش واگذار میکند که او را به استمرار گناه و خطا بکشاند.
📍دراینصورت، توفیق بهخودآمدن و بیداری از او سلب میگردد و بهتدریج، در تیرگی و ظلمت بیشتر فرو میرود.
📍در این مرحله، هنوز هم بارقۀ رحمت الهی شامل حال او شده و او را متوجه حضرت پروردگار میکند؛ اما شکل این لطفِ بیدارگر متفاوت از قبل است و ممکن است به صورت ناخوشایندی بروز کند؛ مثلاً با سختشدن زندگی، ضررهای مادی یا ابتلائات جسمی ظاهر شود.
📍در اینجا ممکن است انسان بهخود آید و درک موقعیت کند و با توبه و انابه بهسوی حق، از حضرتش استمداد جوید تا گناهانش را که موجب فرودآمدن چنین تنگناهایی شده است، بر او ببخشاید.
📍 برای نازل شده در این مرحله، عین لطف الهی است که حضرت حق آنرا در پیمانۀ هشدار میریزد و به کام انسان فرو میبرد اما گاه، ماجرا سهمگینتر از این حالوروز و بس وخیمتر از آن است؛ چنانكه کار انسانِ خطاکار به آنجا میرسد که دیگر هیچ روزنهای برای ورود نور عنایت در جانش باقی نمانده و اندکامیدی برای بازگشتش وجود ندارد.
📍حالِ او بهگونهای میشود که از رفتار زشت خود بسیار لذت میبرد و دیگر، گوش او هیچ هشداری را درنمییابد و شتابان در وادی سقوط پیش میرود.
📍اینجاست که خداوند چنین انسانی را رها میکند و لطف بیدارگر خود را از او برمیچیند؛ نه نوازش شامل حالش میشود و نه قهری بر او میآید، حتی ممکن است دولتِ اقبالِ مادی هم بر او فزونتر روکند و با افزونی نعمت، روزبهروز از ولینعمت خویش دورتر شود. بدینترتیب درجات بُعد و دوری از خداوند را طی میکند تا اینکه یکباره حکم حق به سقوط او صادر میشود و چنان صاعقهای بر جانش فرود میآید که اثری از وی باقی نمیماند:
📖 «وَ الَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ * وَ أُمْلی لَهُمْ إِنَّ كَیْدی مَتینٌ»
📖 و کسانیکه آیات و نشانههای ما را تکذیب کردند، از جایی که نمیدانند بهتدریج گرفتارشان خواهیم کرد و به آنان مهلت میدهم. تدبیر من استوار است.
📌 به چنین شیوۀ معاملهای «سنّت استدراج» گفته میشود.
#تفسیر
#قرآن
@Tarannome_Vahy
°❈※☆═🎶═☆※❈°
࿐᪥✧﷽ ✧᪥࿐
📗#پرسشها_وپاسخهای_قرآنی
🔻« ١٩»#پرسش:
⁉️تفسير به رأى چيست؟
🔻#پاسخ: تفسير به رأى آن است كه معنايى را بر #قرآن تحميل كنيم،بدون آنكه از ظاهر قرآن دليلى داشته باشيم؛ولى اگر با تكيه بر ظاهر قرآن مصاديق جديدى نقل كنيم، #تفسير به رأى نيست.
🔻به چند نمونه دقت كنيد:
الف)،امام در حديثى در ذيل آيه،
📖«فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» ۱
مىفرمايد:
مراد از غذا،علمى است كه انسان مىآموزد؛يعنى يكى از مصاديق طعام،طعام علمى و معنوى است.
ب)در حديث مىخوانيم:
امام براى خريد لباس احرام حج،به بازار رفتند و اين آيه را تلاوت فرمودند:
📖«وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً»۲
يعنى اگر قصد رفتن به ميدان جهاد داشتند،خود را آماده مىكردند.
🔺با اينكه آيه در مورد جهاد است؛ولى امام اين آيه را در مورد #حج نيز بكار مىبرد؛زيرا آمادهباش براى حج و جهاد دو مصداق از يك حقيقت و آن انجام تكاليف الهى مىباشد. ۳
ج)نجاشى به خاطر شرابخوارى در ماه مبارك رمضان،صد ضربه شلاق خورد؛هشتاد ضربه به خاطر شراب و بيست ضربه به خاطر رعايت نكردن احترام ماه رمضان. او از حضرت على عليه السلام ناراحت شد و به معاويه پيوست و عليه حضرت شعرى گفت.
▫️طارق بن عبدالله رئيس قبيلهى نجاشى نزد حضرت على عليه السلام گلايه كرد كه چرا شما بين دوست و بيگانه تفاوت قائل نمىشويد!
شخص معروفى مثل نجاشى نبايد شلاق بخورد! ما اين گونه رفتار را تحمّل نمىكنيم.
✨امام اين آيه را تلاوت فرمود: «وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخاشِعِينَ» ۴
▫️طارق نيز به معاويه و دشمنان على پيوست با اينكه همه مىدانيم اين آيه مربوط به نماز است؛ولى حضرت على خود را يكى از مصاديق آيه دانست.
🌷هدیه به لبخند#امام_زمان(عج)
🔻پی نوشت:
(۱).عبس،۲۴
(۲).توبه،۴۶
(۳).هدایه الامه،ج۵،ص۱۴
(۴).بقره،۴۵
📌حجت الاسلام #قرائتی
📖#قرآن_کریم
@Tarannome_Vahy
°❈※☆═🎶═☆※❈°
࿐᪥✧﷽ ✧᪥࿐
🔖🔎 #ترنم_وحی
📌عدم اختصاص خلافت به حضرت آدم
📖فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ (اعراف/۲۲)
◽️در مسأله #خلافت گرچه خطاب گاهی به آدم است و گاهی ضمير به صورت مفرد يا مذكر و مانند آن است، اما اين به آن معنا نيست كه خليفه بودن يا مسجود شدن، مخصوص #حضرت_آدم يا مختص به مرد است برای آن كه :
1⃣ محور تعليل قرآن كريم تعليم است و تعليم عام است.
2⃣ در همين قضيه حضرت آدم :
❶ اولاً، جريان دشمنی شيطان با آدم و حوا را در يك سوره با ضمير مفرد ذكر مي كند و در سوره ديگر با ضمير تثنيه میآورد و از اين نحوه بيان معلوم میشود كه مفرد آوردنِ ضمير در يك مورد، برای اشعار به اين است كه نماينده، يك نفر است، نه برای آن كه كار، با يك نفر است، و به همين جهت است كه عداوت #شيطان را در سوره ديگر با ضمير تثنيه ذكر میكند و میفرمايد :
📖 «لَكُما عَدُوُُّ مُبين؛ شيطان برای شما دشمنی آشكار است.»(اعراف/۲۲)
❷ آنجا كه سخن از #وسوسه و تأثيرپذيری آدم است، همين معنا را در بخشی از #قرآن به ضمير مفرد ذكر میكند و در بخشی ديگر با ضمير تثنيه میفرمايد.
◽️ در يكجا به صورت گزارشی میفرمايد :
📖 «وَ قاسَمَهُمَا اِنّي لَكُمَا لَمِنَ النّاصِحينَ؛
#قسم خورد براي آنها كه حقيقتاً من ناصح شما هستم.»
▪️شيطان در اينجا كلام خدا را #تفسير به رأی میكند و اين تحريف از كسی كه ادعا میكند «أنَا خَيرُُ مِنهُ» بعيد نيست! میگويد اين كه خدا شما را نهی كرد و فرمود: «و لا تَقرُبا هذِهِ الشَّجَرة؛
نزديك اين #درخت نشويد.
◽️براي آن است كه اگر از اين شجره بخوريد، #فرشته مي شويد، و تا ابد مي مانيد. خدا شما را براي اين كه ابدی نشويد و از زندگی جاودانه برخوردار نگرديد نهی كرد.
▪️و يا میگويد : ای آدم میخواهی من تو را دلالت و راهنمايی كنم به كاری كه اگر آن را انجام دادی واز #ميوه آن درخت خوردی جاودانه میشوی؟
◽️شيطان مستقيماً در هر دو نفوذ كرد، نه از راه زن، مرد را فريب داد ـ چه اين كه برخي بر اين اعتقادند ـ و نه از راه مرد ، زن را فريب داد، چه اين كه ممكن است شخص ساده انديشی از آيه «هَل أدُلّكَ عَلي شَجَرةِ الخُلد» چنين استفادهای بكند.
❸ ثالثاً، امر به هبوط نيز گاهی تثنيه است و میفرمايد: «اِهبِطا» (طه/۱۲۳)
➖و گاهي به صورت جمع است «اِهبِطوا»(بقره/۳۶)
◽️ اين مطلب اشعار به اين امر دارد كه آنچه به خلافت برمیگردد، انسانيت است و آنچه مورد عداوت شيطان است، نيز انسانيت انسان است.
📔کتاب زن در آیینه جلال و جمال
✍ آیت الله جوادی آملی
#تدبر_درقرآن
@Tarannome_Vahy
°❈※☆═🎶═☆※❈°