#استقبال_محرم
#محرم
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️راه را باز نمایید محرم آمد
▪️دم بگیرید که هنگامهی ماتم آمد
یه خواهشی دارم؛ زن و مرد دست یه لحظه دست به سینهیمبارکشون بزارند
کار دارم باهاتون
▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید
چرا؟
▪️مادری دست به پهلو، کمر خم آمد
حسین.. . وای
بلدی خیر مقدم به مادرش بگی یا نه؟
حسین... وای
دیگه کی داره میاد تو عزای ابیعبدلله؟
▪️نوکران، سینهزنان، گریهکنان، مویه کنید
▪️سربرهنه ز جنان حضرت خاتم آمد
چرا سربرهنه؟
آخه عمامهاش این روزا رو سر حسینِ
فردا براتون میگم...
▪️پیرهن مشکی ما، حولهی احرام عزاست
▪️در حسینیهی ارباب خدا هم آمد
دیگه آمادگیت باید کامل بشه...
▪️چشم ما گریهکنان، وصل به چشم زهراست
فرمود مَا مِنْ بَاکٍ یبْکیهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ
یعنی هر کی گریه کن حسینم هست به حضرت زهرا وصل میشه...
▪️چشم ما گریهکنان، وصل به چشم زهراست
▪️زین سبب سلسهی اشک منظم آمد
فرمود فاطمه جان
يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ
فاطمه جان! دخترم، قیامت همه چشمها گریونه
إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ؛
غیر اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه
زیاد خستهات نکنم
فقط یه اشاره کنم
دیگه چیزی نمونده قافله برسه کربلا
منزل به منزل دارند به کربلا نزدیک میشند...
▪️قافله سالار اومده ،خدا کنه برگرده
▪️میگن علمدار اومده ،خدا کنه برگرده
▪️عمهی سادات اومده، خدا کنه برگرده
▪️قبله حاجات اومده ،خدا کنه برگرده
خب این مال این قافله...
دیگه کیا دارن میان؟
▪️صدای شمشیر اومده ،خدا کنه برگردند
▪️بوی غل و زنجیر اومده ،خدا کنه برگردند
ببینم با این بیت چه میکنی؟!
▪️حرمله با تیر اومده ،خدا کنه برگردند
▪️خولی با شمشیر اومده، خدا کنه برگردند
ناله بزن یا حسین...
====================
roz1_moharam94_mirzamohamadi_c.mp3
7.77M
#استقبال_محرم
#محرم
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️راه را باز نمایید محرم آمد
▪️دم بگیرید که هنگامهی ماتم آمد
====================
❁﷽❁
#فیش_روضه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
(علیه السلام )
السلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
خدا رو هزار مرتبه شکر میکنیم
همین که زنده بودیم و
شب اول محرمو درک کردیم
از بی بی فاطمه ی زهراممنونیم
عرض میکنیم بی بی جان، ممنونتیم
همینکه امسالم لباس نوکری به تن ما کردید اجازه دادید جزء گریه کنان حسینت باشیم
تا ذکر حسین باشد/آماده و همراهیم
ما اذن عزاداری/ از فاطمه میخواهیم
تا جان به بدن داریم/ ما پیرو این راهیم
ما اذن عزاداری /از فاطمه میخواهیم
شب اول محرم، از قدیم رسم بوده
امشب برای سفیرابی عبدالله گریه می کنند شاید علتش این باشه،
همه ی اوناییکه مسلمو تو کوفه تنها گذاشتن، روز عاشورا، امام حسینم تو کربلا تنها گذاشتن، الانم همینطوره، حواسمون باشه، نکنه نائب امام زمانو تنها بگذاریم،
نکنه ولی فقیه ما، رهبر عزیز ما، از دست ماها به امام زمان شکایت کنه
امشب همینطور که برا مسلم بن عقیل گریه میکنی تو دلت بگو
یابن الحسن، یا امام زمان، آقاجان،
ما مثل مردم کوفه نیستیم آقا،
ببین چطور پشت نائب شما ایستادیم
اگه شمام بیاید هرگز شما رو تنها نمیگزاریم، حالا هر کجا نشستی و صدای منو میشنوی دست راستتو به نشانه ی بیعت با امام زمان بالا بیار و صدا بزن
یا صاحب الزمان....
با اضطراب و دلهره از روی بام ها
باشد از این سفیر به آقا سلام ها
مسلم بن عقیلو بردند بالای دارالاماره،
یه نگاهی کرد سمت مکه،
جایی که قافله ی ابی عبدالله آماده ی حرکت به سمت کوفه و کربلاست شروع کرد با امام حسین درد و دل کردن
در رو به روی دارالعماره ز کینه ها
باشد برای کشتن من ازدحام ها
حال و هوای شهر پر از بی وفایی است
بیعت شکسته اند همه بی مرام ها
آقاجان یا ابا عبدالله
این کوفیان بی خرد و تابع هوس
شرمی نکرده اند ز روی امام ها
اسفند توی کورۀ آهن بریختند
تا بوی کسب تازه رسد بر مشام ها
برخی برای گندم و برخی برای زر
حاضر شدند تا شکنند احترام ها
*(ورود به #دستگاه_همایون) *
چندین هزار نامه برایت نوشته اند
بوی فریب می رسد از آن پیام ها
آقای من، مولای من
"مولا میا به کوفه" فقط ذکر مسلم است
شاید رسد به تو همۀ این کلام ها
من سربریده ی سر دارالعماره ام
پس جان من فدای لب تشنه کامها
(۱)
همین که مسلمو به اسارت گرفتن تا دستای مسلمو بستند دیدن داره گریه میکنه،
یه نفر به طعنه گفت مسلم، چی شد؟
توکه مرد جنگ بودی حالا که فهمیدی داری کشته میشی داره به گریه افتادی
صدا زد
«والله ما لنفسی أبکی»
بخدا برا خودم گریه نمیکنم
پس برا چی گریه میکنی آقا؟
«ولکن أبکی لحسین و آل حسین»
(۲)
گریه میکنم برای اون آقایی که نامه نوشتم گفتم بیا
دست زن و بچشو گرفته داره میاد اما خبر نداره
آه
چند تا شباهت بین مسلمو خود ابی عبدالله ست
یکی یکی میگم هرجوری بلدی گریه کن
اول اینکه مسلمو تو کوفه سنگ باران کردند ارباب منو شماسیدالشهدارو هم سنگ زدند
دوم اینکه به لب و دندان مسلم جسارت شد لبهاش پاره شد دندونهاش شکست ارباب منو شمام، به لب و دندانش جسارت شد اما اینجا یه تفاوتیم وجود داره
موقعی که لب و دندان مسلمو شکستن نوامیس مسلم، دخترای مسلم، نبودن ببینن
اما قربون اون آقایی برم، نامرد هی با چوب خیزران میزد
جلو چشم دختراش
جلو چشم خواهراش
آه
یه دونه دیگه از شباهتارم بگم عرضم تمام
بدن مسلم رو از بالای دارالاماره به زمین انداختن ارباب منوشما سیدالشهدا از رو مرکب به زمین انداختن
اما بازم یه تفاوتی داره
بدن مسلمو لااقل لگد مال اسباشون نکردن
اما قربون اون آقایی برم که نامرد صدا زد کی حاضره با اسب بر بدن حسین بتازونه؟ ده نفر اومدن جلو گفتن: یاامیر
ما به اسبامون نعل تازه زدیم
آه جلو چشم زینب
جلوچشم بچه های حسین
هی با اسباشون میرن دوباره برمیگردن
هر جا نشستی ناله بزن
یا حســـــــــین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍🏻شاعر:سید سعید پور هاشمی
(۲) تاریخ طبری: ج5 ص374 ، الارشاد: ج2 ص59
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎤مداح ارجمند : کربلایی حاج اسماعیلی
#فیش_روضه
#دستگاه_ماهور
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
روضه حضرت مسلم_ماهور همایون.mp3
12.64M
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم ع
#دستگاه_ماهور تا دقیقه 6:35
#دستگاه_همایون از دقیقه6:35تا آخر
#استاد_حاج_اسماعیلی
زمزمه حضرت مسلم شورمحلی.mp3
3M
#فیش_روضه_محرم_1403
#شب_اول_محرم #حضرت_مسلم ع
#آواز_شورمحلی #زمزمه #نوحه_سنتی
امشب میان کوچه ها، خانه به دوشم
فردا به بازار وفا، جان می فروشم
ای یوسُف خَیرُ النساء
کوفه میا کوفه میا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نامردم کوفه همه، پیمان گسستند
با سنگ بی مهری دلِ، مهمان شکستند
بویی ندارد از وفا
کوفه میا کوفه میا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آتش زده غربت ز کین، بر تار و پودم
ای میزبانان من که بی، دعوت نبودم
گویم به سِبط مصطفی
کوفه میا کوفه میا
شاعر: حاج علی انسانی
####روضه تمرینی شب اول محرم ####
۱-روی قلب خود نوشتم دوستت دارم حسین
ای تمام سرنوشتم دوستت دارم حسین
۲-تا نفس در سینه دارم دوستت دارم حسین
با همه ایل و تبارم دوستت دارم حسین
۳-عشق تو راز سعادت دوستت دارم حسین
گفته ام قبل از ولادت دوستت دارم حسین
۴-ای تمام آرزویم دوستت دارم حسین
روز محشر هم بگویم دوستت دارم حسین
نمیدونم چطور خدا رو شکر کنیم. انقدر بهمون عمر داد. باز هم ماه محرم رو ببینیم. ماه عزای ابی عبدالله رو درک کنیم. لباس عزا به تن کنیم و بیایم، یه گوشه مجلس عزیز فاطمه بنشینیم. جز عزاداران و گریه کنانش باشیم.
۱- خیمه ماه محرم زده شد در دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ماه
۲-جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق شیرین تو آمیخته شد با گل ما
۳- عجب عزای غریبی بود که صدها سال گذشته است و جهانی بود سیه پوشش
شب اول محرم جا داره دلا رو متوجه کنیم زاویه مسجد کوفه و کنار قبر مسلم بن عقیل، سفیر ابی عبدالله
منم آواره بین کوفه ، شدم بیچاره بین کوفه
لبم شد پاره بین کوفه ، حسین جان
کشیده کارم بر سر دار ، خداحافظ ای شاه بی یار
قرار ما در بین بازار ، حسین جان
سردارم ، ولی خسته و بی کس و بی یارم
ز روی تو آقا خجالت دارم ، کجایی نگارم
میا به کوفه شد ذکر آخرم
به راه زینب افتاده این سرم
مرا دعا کن ای حاجی حرم
یابن الزهرا کوفه میا حسین
******
رسد روزیکه قحط آب است ، پریشان گیسوی رباب است
علی اصغر در پیچ و تاب است ، حسین جان
دل زینب در اضطراب است ، رخت از خون لب خضاب است
سرت بین بزم شراب است ، حسین جان
واویلا ، لبت را به بازی بگیرد دشمن
به غارت رود پیکر و پیراهن ، شبیه تن من
بریزد اینجا گیسوی تو به هم
به زیر نیزه پهلوی تو بهم
شده گسسته ابروی تو زهم
یابن الزهرا کوفه میا حسین
گفت دیدم بالای دارالاماره داره گریه میکنه. گفتم مسلم باید فکر اینجا رو هم میکردی. گفت گریه ام برا خودم نیست. گریه ام برا اون آقاییکه به دعوت شما دست زن و بچه شو گرفته داره میاد.
نوای بانوان کاروان هر دم به گوش آید اما من به حال زینب و این کوچه و بازار میگریم. نبودی ببینی آی مسلم. دم دروازه همین کوفه سر بریده عزیز فاطمه رو نیزه بود. عزیز فاطمه خطبه میخواند.همه گفتن این علی داره خطبه میخوانه. یه وقت ببینه یه نفر داره قرآن تلاوت میکنه. سر بریده ابی عبدالله روی نیزه. یه وقت زینب صدا زد عزیز دلم خیال نمی کردم یه روزی برام بیاد دم دروازه ی این کوفه من خطبه بخوونم تو با سر بریده قرآن. حسین حسین جانم. اری ولله حق داشت گریه کنه بالای دارالاماره.
۱-برای قتل من شوری به پا گردیده در کوفه اما من به طفلان و جوانان شه ابرار می گریم.
گاهی زبان حالش این بود میگفت آقا کوفه میا
۱-اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر تو
۲-غوغاست برای زدن چشم ابوالفضل
(ببین چه خبره)
اینجا همه خارند به پیش قمر تو
یا ابا عبدالله شنیدید با بدن بی جان مسلم چه کردن. همچین که ریسمان به بدن بی سرش بستن. تو کوچه و بازار کوفه این بدن رو کشیدند... اما بگم عزیز فاطمه، با فرستاده تو اینگونه رفتار کردن جان عالم به فدایت، با خودت چه کردن.
السلام علی غریب الغربا
السلام علی شهید الشهدا
السلام علی ساکن کرببلا
السلام علی المرمل و بدما
بمیرم ده نفر اسبها رو نعل تازه زدن. روی بدن عزیز فاطمه تاختند. بوی پیراهن حسین در کربلا بلند شد. مادرش صدا می زد بنیه بنیه.... شما هم با دل مادرش هم ناله بشید صدا بزنید آی غریب مادر حسین...
صلی الله و علیک و علی الباکین علیک یا مظلوم
کیماییست عجب تعزیه داری حسین
که نباید ز کسی منت اکسیر کشید...
۱۴۰۳/۰۴/۰۷
#محرم
#استقبال_محرم
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️راه را باز نمایید محرم آمد
▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد
▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید
▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد
▪️نوکران، سینه زنان، گریه کنان، مویه کنید
▪️سر برهنه ز جنان ، حضرت خاتم آمد
▪️پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست
▪️در حسینیه ی ارباب، خدا هم آمد
کی داده به ما این گریهها رو
منشاش چیه؟!
▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست
▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد
فرمود ابا بصیر
از روز عاشورا که حسین ما را کشتند ، مادرم هر روز بر ابی عبدالله گریه میکنه،
گریههای مادرم هم شَهَقه است
یعنی گریه همراه با ضَجّه و ناله و فریاد...
▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست
▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد
روز محشر که همه ی خلق خدا حیرانند
رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد
به زائر ابی عبدالله ،قیامت ، ندا میاد ،
به برکت زیارت حسین، تو حق شفاعت پیدا می کنی،
▪️قدر بال مگسی اشک بشوید دل را
▪️قطره ای پاک تر از چشمه ی زمزم آمد
روز اولیه پرونده نوکریت رو عرضه کن
▪️عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله
▪️که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد
جلوتر از تک تک ما کی اومده توی مجلسش...
▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده...
به بی بی نشون بده
افتخار کن
▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده
▪️لشکر گریه کنان شه عالم آمد
▪️تا ابد یار قتیل العبراتیم همه
▪️صاحب گریه و زهرا سکناتیم همه
بی مقدمه برم سراغ روضه مسلم،
از شبی که طوعه به او پناه داد،
لب به آب و غذا نزد
طوعه تا صبح چند مرتبه رفتم و آمدم ،
دیدم فقط داره توی سجاده گریه میکنه،
انگار پشیمانه چیزیه
کاش ابی عبدالله نیاد کوفه...
لب به آب و غذا نزد
این آقایی که شبانه تو کوچههای کوفه سرگردانه،
وقتی حمله کردند به خانه طوعه،
مسلم مرد جنگه
حریفش نشدند
اما مسلم تدبیرش رو به کار برد
اجازه نداد درگیری در صحن خانه اتفاق بیفته...
بلکه یه بار دیگه زن آسیب ببینه
بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون....
طوعه کجا فاطمه کجا ...
خانه طوعه کجا خانه حضرت زهرا کجا ...
لذا بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون
بیش از این دیگه خجالت زده نشه
حالا زبان حال مسلم رو با ابی عبدالله اشاره من اشاره کنم
ناله ی وز اول با خودت...
▪️بر سر شانه کوه غم از من
▪️زخم خوردن زیاد و کم از من
▪️تو سلامت مدینه برگردی
▪️خنجر کُند و شمر هم از من
دارند بلا رو با هم تقسیم میکنند
با ابی عبدالله
▪️این شب بی ستاره از مسلم
▪️جگر پاره پاره از مسلم
▪️سر اکبر به نیزه ها نرود
▪️سر دارالاماره از مسلم
آقا جان
▪️بزن آتش که خِرمنش با من
▪️از دهن نیزه خوردنش با من
▪️تو نخی از عبات کم نشود
▪️بی کفن ماندن تنش با من
هان
ناله هات رو رها کن
ابی عبدالله برا مسلم گریه کرده ها
حیفه حقش رو ادا نکنی
حسین ،
▪️سر بازار و ازدحام از من
▪️کینه ی شهر انتقام از من
▪️خواهرت را فقط تو بگردان
▪️هرچه سنگ است روی بام از من
همش رو به جان میخرم
اما زینب رو دیگه نیار...
حالا تقسیم دارند میکنند
▪️بعد من ،اصل ماجرا با تو
▪️دردها با تو کربلا با تو
▪️سهم من بود گردنِ کوفه
▪️ته گودال و چکمه ها با تو
▪️بعد من ناله ی حرم با تو
▪️بی قراری دخترم با تو....
ابی عبدالله بغلش کرد
حمیده رو یه جوری نوازش کرد
نگفته فهمید یتیم شده...
حسین
▪️بعد من ناله ی حرم با تو
▪️بی قراری دخترم با تو
▪️به پر بسته ام نگاه نکن
▪️سر دروازه میپرم با تو
سرش رو وقتی از بدن جدا کردند
پرتاب کردن روی زمین،
سر رو ابن زیاد فرستاد برای یزید ،
عرفه کجا اول ماه صفر کجا..
سرش رو که روز عرفه فرستادند
یزید دستور داد بزنند روی دروازه شام...
تا اول صفر سر مسلم بالای دروازه شام آویزان بود...
آنقدر آفتاب صورتش رو سوزاند
که وقتی زن و بچهاش رسیدند به شام، سر رو نشناختند
از کجا فهمیدن سر مسلمه
تا وقتی سر ابی عبدالله رو کنار سر مسلم زدند ، تازه فهمیدند ،این سر مسلمه که از اون روز بالا سر دروازه آویزانه
▪️بعد من رنج همسفر با توست
▪️سر نی گریه تا سحر با توست
▪️به زمین خوردنم صدایش ماند
▪️انعکاسش به طشت زر با توست
حسین جان
هرچی من اینجا مبتلا بشم
در برابر اطلاعات شما هیچه آقا
▪️قسمت تلخ داستان با تو
▪️شام غم پس حسین جان با تو
▪️من که چیزی نمانده از لب هام
با شمشیر لبهای مسلم رو بریدند
اما آقا
▪️زحمت چوب خیزران با تو
همه روضهها رو جمع کرده ها
اسم اونی رو ببرم که خیلی بهش ارادت داری،
بند آخر من
▪️ آخر کار قائله با من
▪️ریسمان ،بند ،سلسله با من
▪️خار در پای دخترت نرود
▪️آن سه تا تیر حرمله با من
حسین....
====================
Sokhanrani - Roz 01 - 3.mp3
15.15M
#محرم
#استقبال_محرم
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️راه را باز نمایید محرم آمد
▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد
▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید
▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد
====================
❁﷽❁
#فیش_روضه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
(علیه السلام )
السلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
خدا رو هزار مرتبه شکر میکنیم
همین که زنده بودیم و
شب اول محرمو درک کردیم
از بی بی فاطمه ی زهراممنونیم
عرض میکنیم بی بی جان، ممنونتیم
همینکه امسالم لباس نوکری به تن ما کردید اجازه دادید جزء گریه کنان حسینت باشیم
تا ذکر حسین باشد/آماده و همراهیم
ما اذن عزاداری/ از فاطمه میخواهیم
تا جان به بدن داریم/ ما پیرو این راهیم
ما اذن عزاداری /از فاطمه میخواهیم
شب اول محرم، از قدیم رسم بوده
امشب برای سفیرابی عبدالله گریه می کنند شاید علتش این باشه،
همه ی اوناییکه مسلمو تو کوفه تنها گذاشتن، روز عاشورا، امام حسینم تو کربلا تنها گذاشتن، الانم همینطوره، حواسمون باشه، نکنه نائب امام زمانو تنها بگذاریم،
نکنه ولی فقیه ما، رهبر عزیز ما، از دست ماها به امام زمان شکایت کنه
امشب همینطور که برا مسلم بن عقیل گریه میکنی تو دلت بگو
یابن الحسن، یا امام زمان، آقاجان،
ما مثل مردم کوفه نیستیم آقا،
ببین چطور پشت نائب شما ایستادیم
اگه شمام بیاید هرگز شما رو تنها نمیگزاریم، حالا هر کجا نشستی و صدای منو میشنوی دست راستتو به نشانه ی بیعت با امام زمان بالا بیار و صدا بزن
یا صاحب الزمان....
با اضطراب و دلهره از روی بام ها
باشد از این سفیر به آقا سلام ها
مسلم بن عقیلو بردند بالای دارالاماره،
یه نگاهی کرد سمت مکه،
جایی که قافله ی ابی عبدالله آماده ی حرکت به سمت کوفه و کربلاست شروع کرد با امام حسین درد و دل کردن
در رو به روی دارالعماره ز کینه ها
باشد برای کشتن من ازدحام ها
حال و هوای شهر پر از بی وفایی است
بیعت شکسته اند همه بی مرام ها
آقاجان یا ابا عبدالله
این کوفیان بی خرد و تابع هوس
شرمی نکرده اند ز روی امام ها
اسفند توی کورۀ آهن بریختند
تا بوی کسب تازه رسد بر مشام ها
برخی برای گندم و برخی برای زر
حاضر شدند تا شکنند احترام ها
*(ورود به #دستگاه_همایون) *
چندین هزار نامه برایت نوشته اند
بوی فریب می رسد از آن پیام ها
آقای من، مولای من
"مولا میا به کوفه" فقط ذکر مسلم است
شاید رسد به تو همۀ این کلام ها
من سربریده ی سر دارالعماره ام
پس جان من فدای لب تشنه کامها
(۱)
همین که مسلمو به اسارت گرفتن تا دستای مسلمو بستند دیدن داره گریه میکنه،
یه نفر به طعنه گفت مسلم، چی شد؟
توکه مرد جنگ بودی حالا که فهمیدی داری کشته میشی داره به گریه افتادی
صدا زد
«والله ما لنفسی أبکی»
بخدا برا خودم گریه نمیکنم
پس برا چی گریه میکنی آقا؟
«ولکن أبکی لحسین و آل حسین»
(۲)
گریه میکنم برای اون آقایی که نامه نوشتم گفتم بیا
دست زن و بچشو گرفته داره میاد اما خبر نداره
آه
چند تا شباهت بین مسلمو خود ابی عبدالله ست
یکی یکی میگم هرجوری بلدی گریه کن
اول اینکه مسلمو تو کوفه سنگ باران کردند ارباب منو شماسیدالشهدارو هم سنگ زدند
دوم اینکه به لب و دندان مسلم جسارت شد لبهاش پاره شد دندونهاش شکست ارباب منو شمام، به لب و دندانش جسارت شد اما اینجا یه تفاوتیم وجود داره
موقعی که لب و دندان مسلمو شکستن نوامیس مسلم، دخترای مسلم، نبودن ببینن
اما قربون اون آقایی برم، نامرد هی با چوب خیزران میزد
جلو چشم دختراش
جلو چشم خواهراش
آه
یه دونه دیگه از شباهتارم بگم عرضم تمام
بدن مسلم رو از بالای دارالاماره به زمین انداختن ارباب منوشما سیدالشهدا از رو مرکب به زمین انداختن
اما بازم یه تفاوتی داره
بدن مسلمو لااقل لگد مال اسباشون نکردن
اما قربون اون آقایی برم که نامرد صدا زد کی حاضره با اسب بر بدن حسین بتازونه؟ ده نفر اومدن جلو گفتن: یاامیر
ما به اسبامون نعل تازه زدیم
آه جلو چشم زینب
جلوچشم بچه های حسین
هی با اسباشون میرن دوباره برمیگردن
هر جا نشستی ناله بزن
یا حســـــــــین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍🏻شاعر:سید سعید پور هاشمی
(۲) تاریخ طبری: ج5 ص374 ، الارشاد: ج2 ص59
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎤مداح ارجمند : کربلایی حاج اسماعیلی
#فیش_روضه
#دستگاه_ماهور
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
روضه حضرت مسلم_ماهور همایون.mp3
12.64M
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم ع
#دستگاه_ماهور تا دقیقه 6:35
#دستگاه_همایون از دقیقه6:35تا آخر
#استاد_حاج_اسماعیلی
❁﷽❁
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#فیش_روضه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
کاروان عشیره ی خورشید
وارد قتلگاه خون شده است
کاروانی که محو در معبود
وارد ورطه ی جنون شده است
روز دوم محرم همین که قافله ی
ابی عبدالله وارد سرزمین کربلا شدند
سیدبن طاووس تو لهوف این جوری نوشته آقا سیدالشهدا سوال کردند نام این سرزمین چیه؟
یه نفر گفت به اینجا کربلا میگن ،
تا اسم کربلا رو شنید
فرمود
اِنزِلوُها
یعنی از مرکب ها پیاده شید چندتا جمله فرمود ابی عبدالله
یکی یکی میخونم و ترجمه می کنم
فرمود :
هَاهُنَاوالله مَحَطُّ رِکابنَا،
این سرزمین همونجاییه که خیمه هامو نو بر پا میکنیم
وَ سفكُ دِمَائِنَا
اینجا همونجاییه که خونهای ما ریخته میشه
هَاهُنَاوالله مَحَطُّ قبورنا
اینجا همون جاییکه قبرهای ما رو برپا میکنند
تا اینجا کسی بلند بلند گریه نمیکرد
اما یه جمله ای فرمود ابی عبدالله
من میگم شاید از اینجا به بعد صدای ناله ی زینب بلند شد
فرمود
هاهُنا والله سُبِیَ حَریمِنا (۱)
یعنی این سرزمین همون جاییه که اهل بیت ما رو به اسارت میبرند
صدای نالتو آزاد کن بگو
حسین
یه جوری ناله بزن صدای ناله و شیون زینب و کسی نشنوه
حسین
جانم به این ناله ها
جانم به این گریه ها
همه ی دشت ساکت و آرام
در تماشای منظری زیباست
حالا خیمه ها رو برپا کردند یکی یکی میخان مخدرات از ناقه ها پیاده بشن
همه ی دشت ساکت و آرام
در تماشای منظری زیباست
دست عمّه درون دست علیست
پلّه ی عمه زانوی سقّاست
در همین دشت عاشقی می شد
خیمه هاشان یکی یکی برپا
خیمه ی زینب است پیش حسین
پاسدار حرم شده سقا
گوشه ی خیمه دختری کوچک
روی پای حسین خوابیده
ناگهان می پرد ز خواب خوشش
خواب آشفته ای یقین دیده
گفت بابا که خواب می دیدم
شامیان معجر مرا بردند
گوئیا در پس همین خیمه
عمّه جان تازیانه می خوردند
گوشه ی خیمه ای در آنسو تر
بین گهواره طفلکی خواب است
دخترک خواب دیده که سر او
بر نوک نیزه مثل مهتاب است
صداتو آزاد کن بگو حسین
امشب بگو آقا جان
اگر چه من لایق نیستم اما اجازه بده منم سیاهی لشکرت باشم
نکنه بچه هات از سیاهی لشکر دشمن به هراس بیفتن آقا جان
از سر اضطراب و تشویش و
بی قرارای یکی یکی زینب
می شمارد دوباره تعداد
مردهای قبیله را امشب
با وجود تمام مردان و
غیرت آسمانی عبّاس
ترسی از جانب سیاهی ها
اندکی هم نمی شود احساس
از پس یکدگر گذشت ایّام
و کنون عصر روز عاشوراست
از روز دوم محرم ببرمتون عصر روز عاشورا
آسمان بی قرار و دلتنگ است
در دل اهل این حرم غوغاست
چه خبر بود؟
رفته بر روی نیزه ها خورشید
پیش چشمان خیس یک خواهر
دم به دم می رسد به گوش پدر
صوت کم جان هق هق دختر
دختر فاطمه پریشان است
خیمه ها گَر گرفته واویلا
دختری که کبود سیلی هاست
روضه می خواند از دل زهرا(۲)
همین که خیالشون راحت شد حسین به شهادت رسید
سر نورانی ارباب رو به نیزه ها زدن
صدا زد یه عده اراذل و اوباش بیان
میخاید چی کار کنید؟
باید به خیمه ها حمله کنید
خیمه هایی که روز دوم محرم، یکی یکی با چه صفایی برپا کردن حالا دارن همه رو آتش میزنند
مخدراتی که با چه احترامی وارد این سرزمین شدند حالا یکی یکی دارن فرار میکنن
حالا فهمیدی چرا ابی عبدالله فرمود:
هاهنا والله سبی حریمنا
اینجا همونجاییه که اهل بیت ما رو به اسارت میبرن
هرجا نشستی ناله بزن
یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) لهوف سید بن طاووس
(۲) ✍وحید محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#دستگاه_ماهور
#آواز_شورمحلی
#استاد_حاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
┗━━━ °•🏴•°━━━┛