eitaa logo
باشگاه نویسندگی.
1.6هزار دنبال‌کننده
255 عکس
47 ویدیو
9 فایل
'EnNombreDeDios' . اینجا هستم تا بهت کمک کنم که همیشه بنویسی. پا به پای هم‌ باشیم، اینجا باهام حرف بزن: https://daigo.ir/secret/920567090
مشاهده در ایتا
دانلود
🎫 ترفند ست گادین برای غلبه بر سد نویسندگی -مشکلی که بسیاری از افراد برای نوشتن با آن مواجه هستند- این است که همان‌طوری بنویسیم که صحبت می‌کنیم. ست گادین معتقد است اگر ما سعی کنیم همان‌طورکه حرف می‌زنیم، بنویسیم، در این‌صورت هیچ‌وقت گرفتار سد نویسندگی نخواهیم شد و همواره چیزی برای نوشتن خواهیم‌ داشت. از طرفی ست گادین اعتقاد چندانی به بازنویسی متونی که می‌نویسد، ندارد. او می‌گوید اگر ایده‌ای را که قصد مطرح‌کردن آن با خوانندگان و مخاطبان خود داریم، در ذهنمان به‌وضوح و به شکلی درست شکل دهیم، در این‌صورت مدت زمان لازم برای نوشتن متن به‌اندازۀ مدت زمان لازم برای تایپ‌کردن آن متن خواهد بود و زمان بیش‌تری برای این کار نیاز نخواهیم داشت. ست گادین می‌گوید: اگر قانون نویسندگی‌مان این باشد که تا وقتی همۀ افراد نوشته‌های ما را دوست نداشته‌باشند، نبایستی دست به نوشتن بزنیم. در این‌صورت ما یک نویسندۀ آماتور هستیم و این قانون ذهنی باعث توقف ما پشت سد نویسندگی خواهد شد. 🏠‧₊˚@WriteClub
چرا داستان می‌خوانیم؟📖 انسان در داستان زندگی می‌کند مانند ماهی که در آب. داستان‌ها به جهان انسان‌ها شکل داده‌اند: هویت هر انسان یک داستان است، سکونت‌گاه او تاریخی در قالب روایت دارد و فرهنگش مجموعه‌ای از روایت‌هاست. انسان از طريق داستان با جهان زمان‌مندش مواجه می‌شود و زندگی‌اش چیزی نیست جز داستانی که قسمت بزرگی از آن را خودش روایت می‌کند. در نتیجه: ۱- هر داستانی از تکنیک‌ها ساخته می‌شود و یادگیری هر تکنیک تازه برابر است با به‌دست‌آوردن توانایی برای روایت داستانی تازه و توان روایت داستان تازه برابر است با یک زندگی تازه. یک انسان هر چه بهتر داستان بگوید و ذهن داستان پردازتری داشته باشد می‌تواند زندگی گسترده‌تر و عمیق‌تری بسازد و بالقوگی‌های بیشتری را در زندگی‌اش بالفعل کند. ۲- داستان‌ها بستر امکان تجربه‌اند. خواننده زمانی که باورش را تعلیق می‌کند و در داستان غرق می‌شود، رویدادها و ارتباطات درون داستان را بهتر و عمیق تر تجربه می‌کند. این خصیصه‌ی داستان موقعیتی را فراهم می‌آورد که در آن، خواننده با رویدادهایی مواجه می‌شود که تجربه‌شان در جهان واقعی پرهزینه، خطرناک یا غیرممکن است. از این نظر، داستان مانند یک «شبیه ساز» عمل می‌کند که تجربه‌ی موقعیت‌های خطرناک در آن عملی و کم هزینه است. انسان‌ها از طریق داستان‌ها می‌توانند تجربه‌ی موقعیت‌های خطرناک، پیچیده یا شگفت را به دیگران آموزش دهند و نسل‌های بعد را برای مواجهه با خطرات زندگی آماده کنند. 🏠‧₊˚@WriteClub
🕊هنرمندان ذاتا آزادی‌خواه‌اند، بنابراین چه بسا به مذاق شما خوش نیاید: ایجاد محدودیت و قاعده، اصل حیاتی و گریزناپذیری است. ~در واقع نخستین گام در راه خلق داستانی خوب، خلق دنیایی کوچک و قابل شناخت است. ~با نگاهی دقیق‌تر خواهید فهمید که این به هیچ وجه منفی و بازدارنده نیست، که برعکس، محدودیتی که موقعیت به داستان تحمیل می‌کند بال و پر تخیل را می‌گشاید. ~داستان‌های خوب در دنیایی محدود و قابل شناخت رخ می‌دهند. هرقدر هم که ابعادش بزرگ باشد، مانند سرزمین میانه‌ی جی. آر. آر. تالکین، با نگاهی دقیق‌تر می‌توان فهمید که بسیار کوچک است. 🌱 مثال: + جنگ و صلح با وجود این‌که روسیه پرآشوب را در پس‌زمینه خود دارد در واقع داستانِ تعداد محدودی شخصیت و روابط خانوادگی آن‌هاست. + در فیلم دکتر استرنجلاو، زمین در اثر انفجارهای اتمی به نابودی کشیده می‌شود اما روایت به سه مکان و هشت شخصیت اصلی محدود می‌شود. ⭕️نکته: دنیای «کوچک» به معنی دنیایی پیش‌پاافتاده و بی‌اهمیت نیست.🕳 هنر یعنی انتخاب بخش کوچکی از عالم و نمایش دادن آن به نحوی که مهم‌ترین و جذاب‌ترین چیز ممکن در آن لحظه جلوه کند. بنابراین وقتی می‌گوییم «کوچک» یعنی چیز قابل شناخت.👣 منظور از «اشراف کامل» آگاهی گسترده از جزء جزء حیات نیست.🌫 اشراف کامل یعنی شناخت هرآن‌چه لازم است. شاید به نظرتان آرزویی محال برسد اما در واقع نویسندگان خوب به آن دست می‌یابند. 🏠‧₊˚@WriteClub
🗣نکته‌هایی برای طبیعی درآوردن دیالوگ ۱. اصالت: دیالوگ باید جوری به گوش برسه انگار مردم واقعی دارن حرف می‌زنن، نه ربات. می‌تونید از مخفف‌ها و مکث‌های طبیعی استفاده کنید تا دیالوگ‌ها زنده‌تر بشن. ۲. نگو، نشون بده: به‌جای این‌که با صفات احساسات شخصیت‌ها رو بگید، بذارین حرف‌ها و کُنش‌های خودشون عواطفشون رو آشکار کنه. مثلاً زبان بدن خشم می‌تونه گویای عصبانیت شخصیت بشه. ۳. منحصر به فرد: هر شخصیت باید صدای مخصوص خودش رو داشته باشه. بهشون الگوهای گفتاری ویژه، اصطلاحات و خصوصیت‌های خودشون رو بدین که اونا رو فراموش‌نشدنی بکنه. ۴. قطع کردن سخن: گفت‌وگوهای واقعی، آشفته و پیش‌بینی‌ناپذیرند. بذارید شخصیت‌ها وسط حرفِ همدیگه بپرن، هم‌زمان حرف بزنن و افکار نیمه‌تمامشون رو بیان کنن (زیاده‌روی نکنید). ۵. فرامتن: لازم نیست همه‌چیز رو یه راست بیان کنید. بذارید حرف‌های گفته‌نشده رو خود خواننده بفهمه. معانی پنهان و تنش رو در بین دیالوگ‌ها قرار بدید. ۶. صحبت روزمره: نیازی به سر بردن حوصله‌ی مخاطب با صحبت‌های روزمره، احوال‌پرسی و چاق‌سلامتی و غیره نیست. برید سراغ بخش جالب! ۷. سکوت: همیشه به کلمات نیاز نداریم. می‌تونید با سکوت، تنش ایجاد کنید و خواننده رو به حدس زدن وادارید. ۸. نقص‌ها: مردم واقعی بی‌نقص صحبت نمی‌کنن: کلماتشون رو می‌جون یا اشتباه می‌گن، و مرتکب اشتباهاتی می‌شن. این نقص‌ها به دیالوگ اصالت و زندگی می‌بخشن. 🏠‧₊˚@WriteClub
🔖 همسایگی معنایی واژه دفتر را در نظر بگیرید. دفتر وسیله‌ای است ساخته شده از کاغذ که در صفحات آن می‌نویسیم. همین کلمه را گرفته‌ایم و به معنی دفتر کار هم از آن استفاده کرده‌ایم. اما، مثلاً انگلیسی‌ها این کار را نکرده‌اند. آنها یک notebook دارند به معنی دفتر نوشت‌افزار و یک office دارند به معنی دفتر کار. - ما در دفتر اولی چه قابلیتی دیده‌ایم که معنای دفتر دومی را بر آن سوار کرده‌ایم؟ - به سخن دیگر، چرا این قابلیت را انگلیسی ها ندیده‌اند؟ از سوی دیگر انگلیسی‌ها واژۀ pirate را دارند که به معنی دزد دریایی است. در فرهنگ ما بین معنی این واژه و سارق ادبی خیلی تفاوت است، اما آنها هر دو معنی را با همین کلمه بیان می‌کنند. ⏰️ به نظر می‌رسد بتوان نتیجه گرفت که فرهنگی که سرقت ادبی را با همان برچسبی می‌نامد که به دزدی دریایی اشاره می‌کند، فرهنگی است که در آن سرقت ادبی بسیار مذموم است. آیا هنگامی که piracy را به سرقت ادبی ترجمه می‌کنیم آن بخش از معنای ضمنی مربوط به دزدی دریایی را همراه آن منتقل می کنیم؟ مسلماً نه. این هم دلیلی دیگر برای ناممکن بودن ترجمه کامل. 🏠‧₊˚@WriteClub
🧳 تعریف داستان ۱. تعریف اول: داستان را نقل وقایع به‌ترتیب توالی زمان می‌گویند که باید شنونده را بر‌آن‌دارد که بخواهد بداند بعد چه‌پیش خواهد آمد (ای. ام. فورستر). ۲. تعریف دوم: اصطلاح «داستان» را به‌ هر روایت منثوری که در آن فرایند بازآفرینی یا آفرینش حقیقتی تاریخی یا واقعی رخ‌داده‌باشد، اطلاق می‌کنند (ام. اچ. آبرامز). ۳. تعریف سوم: داستان روایتی است منثور از باز‌آفرینی وقایعی درباره‌ی اشخاص به‌گونه‌ای که موجد انتظار و صمیمیت باشد. 🏠‧₊˚@WriteClub
عزیزان لطفا اگر براتون مقدوره، این دعا رو برای شفای بیمار بخونید، ازتون ممنون میشم: لا اله الا انت العلی العظیم ولی الکلمات التامات و الدعوات المستجابات خل ما اصبح. یا چند مرتبه‌ای، صلوات بفرستید.🌱
روشی برای تداوم و پیوستگی صحنه‌های داستانی📋 برای وصل‌کردن صحنه‌ها خساست به‌خرج دهید! به جای حرام‌کردن دویست یا سیصد کلمه، می‌توانید با یک حرکت سریع، حال و هوای مناسب را در داستان ایجاد کنید. به طور مثال از طریق بیان آب و هوا انتقال میان صحنه‌ها را به‌وجود آورید. در این‌جا مثالی از نقل و انتقال صحنه به‌وسیله‌ی آب و هوا می‌آورم: «شماره پلیس را گرفت و وقتی گروهبان جواب داد بریده‌بریده و درحالی‌که نفس‌نفس می‌زد گفت: «در آپارتمان من قتلی اتفاق افتاده است.» 🧑🏻‍💻نویسنده می‌توانست بنویسد: «در همان حال که شخصیت درباره جزییات قتل و آدرسش با گروهبان حرف می‌زد، ضرب آهنگ یکنواخت باران را از بیرون می‌شنید.‌ هنوز باران می‌بارید که پلیس با کفش‌های خیس و کثیف، وارد آپارتمانش شد. کفش‌های خیس لکه‌های بزرگی بر روی فرش به‌وجود آورده بودند. پلیس با نگاه‌هایی پر از سوءظن به او می‌نگریست.» کلمات را نگه دارید و در وقت مناسب برای آشکارکردن اوج و فرود قلب انسانی، آن‌گاه که خود را میان دو نیروی ترس و شوق گرفتار می‌بیند، از آن‌ها استفاده کنید. با کلماتتان همان‌طور رفتار کنید که با پولتان می‌کنید. 🏠‧₊˚@WriteClub
وقتی نویسنده با تنبلی شاخ‌به‌شاخ می‌شود!💤 WhatToRead تنبلی در ساده‌ترین تعریفش بی‌رغبتی به کار است. شخصیت نقاش چشم‌انداز در داستان «خانه‌ای با یک شیروانی» چخوف می‌گوید: «چون به ایستایی ابدی محکوم بودم، در زندگی هیچ نکردم. ساعت‌ها از پشت پنجره به آسمان و پرندگان و خیابان‌ها خیره شدم، هرچه از پست برایم آمد، خواندم و خوابیدم. گاهی از خانه بیرون رفتم و تا نیمه‌شب در خیابان‌ها پرسه زدم.» 🌓 با اینکه نمی‌شود گفت کسی که نشسته و برای کاراکترهای داستانی یا ذرات زیر اتمی دنبال اسم و توضیح می‌گردد، هیچ کار نمی‌کند، ولی تلقی عمومی و کلیشه‌ای از تنبلی همچنان غالب است. بله بله همه این‌ها را شنیده‌ایم. اما گول نخورید: تنبلی شکل واحدی ندارد. آدم‌های پرانرژی ممکن است شبیه هم باشند اما تنبل‌ها هرکدام باسرعت‌های مختلف ساز خودشان را می‌زنند. تنبلی عمیق بیش از آنکه به‌معنای هیچ کارنکردن باشد به‌معنای تقلای و رنج بیش از اندازه برای هرکار است.🥀 واقع‌بین باشیم بعضی از پسرها و دخترها نویسنده می‌شوند چون تنها دفتر کاری که دوست دارند، داخل سرشان است و همان میل و انگیزه‌ای که آنها را به نوشتن سوق می‌دهد، می‌تواند مانع کارکردن‌شان شود. یادتان باشد احساس نارضایتی کلی نسبت به جهان که ریشه همهٔ نوشتن‌هاست می‌تواند نویسنده را پایین بکشد، از انگیزه تهی کند و به صرافت بیندازد که آیا اصلا ارزشش را دارد یا نه؟ لم کار این است که آدم‌ این تهدید را به فرصت تبدیل کنید. رابرت برتون پر تلاش نوشت :«من از اندوه می‌نویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم.» من هم اتفاقا همیشه برای خودم کلی آرزو و برنامه داشتم، می‌خواستم رمان‌های کت و کلفت بنویسم اما جاه‌طلبی بدون انرژی به چه درد می‌خورد؟ چیزی غیر از خیالبافی است؟👤 🏠‧₊˚@WriteClub
💢 وب‌کامیک و لایت ناول چیست؟ وب‌کامیک و لایت ناول هر دو شکل‌های محبوب داستان‌نویسی هستند که از ژاپن نشأت گرفته‌اند و به واسطه فضای دیجیتال به جهانیان معرفی شده‌اند. هر کدام از آن‌ها ویژگی‌ها و سبک خاص خود را دارند که در ادامه به آن‌ها پرداخته می‌شود. 🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
💢 وب‌کامیک و لایت ناول چیست؟ وب‌کامیک و لایت ناول هر دو شکل‌های محبوب داستان‌نویسی هستند که از ژاپن
🏓‌ وب‌کامیک وب‌کامیک‌ها نوعی از داستان‌های تصویری هستند که به صورت آنلاین منتشر می‌شوند و معمولاً به صورت قسمت به قسمت ارائه می‌شوند. برخی از ویژگی‌های مهم آن‌ها عبارتند از: دسترسی آنلاین: وب‌کامیک‌ها عمدتاً به صورت آنلاین و رایگان یا با اشتراک در دسترس هستند. خوانندگان می‌توانند از طریق پلتفرم‌هایی مثل Webtoon، Tapas و سایر سایت‌ها به این محتوا دسترسی پیدا کنند. رنگ‌آمیزی و طراحی بصری: بسیاری از وب‌کامیک‌ها برخلاف مانگا که سیاه و سفید است، رنگی طراحی می‌شوند. این امر باعث می‌شود تصویرها جذاب‌تر و واقعی‌تر به نظر برسند. فرمت عمودی: بسیاری از وب‌کامیک‌ها به صورت عمودی طراحی می‌شوند تا روی دستگاه‌های موبایل به‌خوبی قابل خواندن باشند. این باعث می‌شود خواندن آن‌ها روی گوشی‌ها یا تبلت‌ها آسان‌تر باشد. تنوع ژانر: وب‌کامیک‌ها به شدت از نظر ژانر متنوع هستند و شامل فانتزی، عاشقانه، اکشن، ترسناک و حتی داستان‌های روزمره می‌شوند. این تنوع باعث جذب مخاطبان مختلف می‌شود. انتشار سریالی: هر وب‌کامیک به صورت سریالی منتشر می‌شود، که باعث می‌شود خوانندگان هر هفته یا هر ماه برای خواندن قسمت جدید به پلتفرم مراجعه کنند. این روش سریالی خواننده را به دنبال کردن مداوم داستان تشویق می‌کند. 🏠‧₊˚@WriteClub