eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
593 دنبال‌کننده
19هزار عکس
4.3هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
من به عنوان ، بعد از دو سال فهمیدم به سپاه رفته و پاسدار شده است، یک روز یک دست لباس سبز به خانه آورد، به من گفت که شلوارش را کمی تنگ کنم، بعد از سؤال‌های زیادی که کردم فهمیدم پاسدار شده و دوست داشت کسی از این موضوع با خبر نشود. در مورد ازدواج که با او صحبت می کردند با خنده جواب می داد: « . زنم یک تفنگ است و همینطور خانه ام یک متر بیشتر نیست، ساخته و آماده نه آهن می خواهد و نه بنا!» ✍ : مادر شهید کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
پروردگارا اگر مي داني كه شده ام مرا به سوي خويش فرا خوان و اگر نه مرا در آزمايشات خود نگه دار تا روزي آيد كه شايسته فی سبيل الله گردم. 🌷 🔸 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
رفتن‌شان با خودشان بود برگشت‌شان با خدا ..!😔 🌷 🔸 : ۱۳۶۷/۰۴/۰۸ شلمچه کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
( ) روزی از (رضا)پرسیدم : تابه حال چندبار مجروح شدی؟ تبسمی کرد و گفت: ! و اگر خدا بخواهد ٬در مرتبه دوازدهم شهید می شوم. او همانطور که وعده داده بود، مدتی بعد در منطقه( ) به وسیله راه جاودانگی را در پیش گرفت..... 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
برادرم در بسیج ثبتنام کرد و مدتی در کنار کار و کاسبی در بسیج فعالیت می کرد. اما یک شب که به پادگان امام حسین "علیه السلام" رفته بود با منزل ما تماس گرفت و گفت: قرار است ما فردا شب به لبنان اعزام شویم. همه با شنیدن این خبر بهت زده ماندیم و نمی دانستیم قرار است چه اتفاقی بیافتد. و این همه دگرگونی آقا رضا غیر قابل وصف بود. فردای آن شب  قبل از اعزام آقا رضا به لبنان به پادگان برای دیدنش رفتیم و از او می خواستیم اگر می شود انصراف دهد و نرود چرا که تازه کارگاه خیاطی را افتتاح کرده بود و می بایست می ماند و کارگاه را راه اندازی می کرد. اما  دلسوزیها و نصایح ما در وی اثرگذار نبود و شهید رضا فصیحی راهش را خوب شناخته بود و در این راه بسیار مصمم و ثابت قدم بود. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
4_5785272423171491444.mp3
1.45M
🎧مداحی شهدایی 🔸وقتی دلم پر میزنه 🔹باز رو میخواد 🎤مداح: 💢مقام معظم رهبری: ، يعنى وارد شدن در حريم خلوت الهى. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
روے زمیـن گـام برمی داشت ؛ امّا...!! مسیری کہ مےرفت از آسمــــــان می‌ گذشت و به بهشت مے رسید 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
سالهای اول ماموران صلیب سرخ ماهی یکبار می آمدند و به اردوگاهها سرکشی می کردند ولی یه مدتی که گذشت گفتند نمی توانیم زود به زود بیائیم و بعدها هر به پنجاه روز یکبار می آمدند. وقتی می آمدند برای بچه ها نامه می آوردند یا نامه ها را جمع می کردند می بردند تا بدست خانوادهایشان برسانند. گاهی هم یک سری وسائل با خودشان می آوردند مثلا توپ می آوردند و بچه ها هم در محوطه اردوگاه یک طنابی می کشیدند تا باهم والیبال بازی کنند. وقتی صلیب سرخ می آمد برای بچه ها یک روزنه ای می شد تا یک سری کمکها صورت بگیرد و در کل بچه ها از دیدنشان خوشحال می شدند. چون  خوشحالیشان بیشتر از این رو بود که می توانستند یک خبری از خانواده هایشان بگیرند یا خبر سلامتیشان را توسط نامه بفرستند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌹امام علي علیہ السلام مي‌فرمایند: 💠التَّدْبِيرُ قَبْڸَ الْعَمَڸِ يُؤْمِڹُ النَّدَمَ💠 👌تدبیـر و آینـده‌نگرے پیش از عمڸ، تو را از پشیمـاني ایمڹ مي‌سازد...❣ 📚 غررالحڪم، ج ۱، ص ۳۷۲ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گل لیلا شهید مدافع حرم مجیدقربانخانی 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🍃نام شهید: حبیب الله رحمانی 🌹تولد : ۱۹خرداد ۱۳۴۱ 🍃شهادت:۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ 🌹محل شهادت: کوه های جوپار ماهان کرمان درگیری با اشرار مسلح. 🍃مزار: روستای قنات البشر سربنان . 🕊 همیشه با روی باز معاشرت می کرد خیلی محبوب بود. بارها دیده شد در عالم خودش هست و نوحه های جبهه و‌جنگ را زمزمه می کند در عین حال بسیار شوخ طبع بود. یک روز که از کرمان با اتوبوس به مقصد زرند می رفتم در مسیر ایست و بازرسی بود. در عالم خودم بودم که یکی با جدیت داشت می گفت :برادر برو پایین. مسافر کناری من را از عالم خودم بیرون اورد و گفت مامور با شماست. مقداری جا خوردم که جریان چیه؟ آمدم خودم را برای پیاده شدن جمع و جور کنم نگاهم به پاسدار بیسیم به دست وسط اتوبوس افتاد.دیدم دارد می خندد و او کسی غیر از حبیب نبود. سال۱۳۶۴ با همسر مرحومه اش که آموزگار بود ازدواج کرد(همسرش در مرداد۱۳۶۹ بر اثر مشکل قلبی درگذشت) و حاصل زندگی او دو فرزند پسر شد. بارها به جبهه رفت که از جمله انها شرکت در عملیات مرصاد بود . در زمان شهادت دانشجوی دانشگاه شهید باهنر بود و آن روز هم بنا نبود در عملیات باشد و داوطلبانه به منطقه رفته بود که به همراه برادران شهید حسن و‌مهدی پورمحی ابادی به شهادت رسیده بودند. شادی روح شهید و همسر مرحومه اش صلوات🕊🌹 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398