شهید سیدمرتضی آوینی🕊🌷
حیات قلب در گریه است و آن «قتیلالعَبَرات» كشته شد تا ما بگرییم و خورشید عشق را به دیار مرده قلبهایمان دعوت كنیم.
عاقبتتون شهدایی...❣
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
13.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زینب من مدافع حرم باش
مراقب چادر دخترم باش
نیفتد از سر چادر و معجر
کنار مزار شهدای گمنام
بازار بزرگ تهران
۹ مرداد ۱۴۰۲
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
52.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرائت نامه فعالان مردمی عفاف و حجاب خطاب به سران سه قوه
فرزند شهیدانقلاب حجت الاسلام والمسلمین حسینی طباطبایی
۹ مرداد ۱۴۰۲
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌴السلام علیک یا ابا عبدالله
(علیه السلام)🌴
______
کمی مرا به خودت مبتلا بکن ارباب
برای حال خرابم دعا بکن ارباب
مرا ز پیچ و خمِ این جهانِ رسوایی
مرا ز آتش دنیا جدا بکن ارباب
نوای سوز دلم میرسد به گوش شما
بخر مرا و از این غم رها بکن ارباب
مدال نوکریات افتخار شاهان است
کرم کن و تو گدا را صدا بکن ارباب
برای اینکه نمیرم ز هجر تو امروز
مرا مسافر کرببلا بکن ارباب
یا حسین۰۰۰۰یا حسین
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#ماشین_ضد_گلوله
#راوی_جانباز_گرامی
#رضا_فصیحی_دستجردی
بعد از ترور ناموفق آقای وزیر در شهر اصفهان در تهران با مسئول حراست وزارت صحبت شد و آنها هم بامسئولین حراست کل صحبت کردند و قرار شد ماشینهای تمام مسئولین ضد گلوله شود. از حراست وزارت به من گفتند: شما بروید بگردید تو پارکینگ نخست وزیری یا پارکینگ قصرفیروزه یا پارکینگ نمایشگاه بین المللی ماشینهای بنز ۲۸۰ دنده گیریبکسی پیدا کنید و سپس ببرید پادگان خلیج سپاه در خیابان پاسداران به آقای محسن رفیق دوست تحویل دهید تا ضد گلوله کنند و
بعد بیاورید استفاده کنید. من هم این موضوع را پیگیری کردم دو تا ماشین یکی بنز ۲۸۰ و یکی ماشین فورد را بردم تا ضد گلوله کنند و درحین پیگیری با دو نفر دعوا کردم یک دفعه با آقای آقازاده که مسئول تدارکات نخست وزیری بود و یک مرتبه هم با آقای احمدی که منشی مسئول دفتر وزیر بود. بالاخره آن دوتا ماشین که اشاره شد که یکی (فوردتورینو ) بود که تو وزارت خانه موجود بود، بدلیل اینکه من نیروی رسمی وزارت نبودم ماشین را به من تحویل نمی دادند. مسئول اموال انبار می گفت: باید یک کارمند رسمی وزارت بیاید تحویل بگیرد و بعد ماشین را تحویل شما بدهد. هیچ کس حاضر نبود یک همچین کاری را بکند من هم دیدم همکاری نمی کنند مجبور شدم به یک روش دیگری ماشین ها را تحویل بگیرم و ماشین بنز را هم به همین شکل تحویل گرفتم و هر دو ماشین را به پادگان خلیج بردم و گذاشتم تا ضد گلوله کنند. بعد از دو هفته به من زنگ زدند و گفتند بیا ماشین ها آماده است تحویل بگیرید. به پادگان رفتم ماشین ها در یک سالن بزرگی بود، آقای مهندس طاهری که مسئول و طراح ماشینهای ضد گلوله بود به من گفت: برو آن اسلحه ژ۳ را بردار با شلیک ۳ گلوله به ماشین تیراندازی کن امتحانش کن و بعد ببرید. من ۳ عدد گلوله را به شیشه جلو و عقب و به بغل ماشین زدم و امتحان کردم و بعد ماشین ها را بردم حدود یک سال و نیم تو تشریفات(پاویون) دولت مشغول خدمت بودم ولی باز هوای رفتن به جبهه ازسرم بیرون نمی رفت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#یک_هفته_گرسنگی
#راوی_خواهر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#علی_هاشمپور
علی تعریف می کرد: در جبهه که بودیم گردان ما وارد عملیات شده بود. ارتباطمان با پشت جبهه قطع شده بود. محاصره شده بودیم و یک هفته بی آب و غذا مانده بودیم. کسی نمی توانست از آن مکانی که بودیم دور شود چون در دید مستقیم دشمن بودیم. برای همین تدارکات هم نمی توانست به ما نزدیک شود و آب و غذا برایمان بیاورد. بچه ها بعد از هفت روز می گفتند ما اینجا بدون آب و غذا می میریم و بعد ما را خاک می کنند. من از علی پرسیدم: پس چطور زنده ماندید؟ هفت روز بی آب و غذا مگر می شود کسی زنده بماند!! گفت: تقدیر الهی این بود که زنده بمانیم. گفتم: بعد از هفت روز چکار کردید؟ گفت: من به بچه ها گفتم بخدا توکل کنید و امیدتان ناامید نشود من
می روم و هر طور که هست برایتان آب و غذا
می آورم. بچه ها گفتند: تو هم مثل ما چطور
می خواهی بروی و غذا بیاوری؟! گفتم: با یاری خدا می روم و موقعه رفتن از خدا خواستم که کمکم کند تا دست خالی برنگردم. بعد به سمت سنگر یک عراقی رفتم. عراقی در سنگر خواب بود. من هم از فرصت استفاده کردم و رفتم یک گونی برداشتم و هرچه مواد غذایی و خوراکی آنجا بود داخل گونی ریختم و با خودم آوردم. وقتی بچه ها مرا با یک گونی خوراکی دیدند همگی تعجب کرده بودند و می گفتند: تو چطور توانستی این کار را انجام دهی؟! گفتم: خدا خودش خواست و من رفتم و این خوراکی ها را برایتان آوردم. بچه ها با خوردن این خوراکیها جان گرفتند و بعد توانستیم در یک فرصت مناسب از آنجا مکان
دور شویم و با یاری خدا نجات پیدا کردیم.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398