#عملیات_رمضان
رمضان بود ... عطش بود ...!
بوی پیکرهای سوخته از میدان مین میآمد
و آنانکه از دیدار حق محروم ماندند
با آبِ كانال پرورشماهی و نهر كتیبان
وضو گرفتند ....
📎 پی نوشت :
عملیات رمضان در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقهی شامگاه ۲۲ تیر ۱۳۶۱ همزمان با شب ۲۱ رمضان ۱۴۰۲(ه.ق) با رمز "یاصاحبالزمانادرکنی" در پنج مرحله و در محور شرق بصره بصورت گسترده با فرماندهی مشترڪ سپـاه و ارتش آغاز شد و تا هفتم مردادماه ادامه داشت. عملیات رمضان به دلیل وارد آوردن ضربات سنگین به دشمن بعنوان یک عملیات موفق و به دلیل نرسیدن به اهداف اصلی خود، با عدم الفتح روبرو شد.
#جنگ_تحمیلی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
دعای معراج را بخوانیم و از خدا فرج مولایمان را طلب کنیم .
ثواب دعای معراج هدیه به روح مطهر شهدای اسلام و والدین آسمانیشان💐
التماس دعا🤲
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
دعای معراج را بخوانیم و از خدا فرج مولایمان را طلب کنیم . ثواب دعای معراج هدیه به روح مطهر شهدای
دعای معراج که معتبر است
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک یا مَنْ أَقَرَّ بِالْعُبُودِیةِ لَهُ کلُّ مَعْبُودٍ یا مَنْ یحْمَدُهُ کلُّ مَحْمُودٍ یا مَنْ یفْزَعُ إِلَیهِ کلُّ مَجْهُودٍ یا مَنْ یطْلَبُ عِنْدَهُ کلُّ مَفْقُودٍ یا مَنْ سَائِلُهُ غَیرُ مَرْدُودٍ یا مَنْ بَابُهُ عَنْ سُؤَالِهِ غَیرُ مَسْدُودٍ یا مَنْ هُوَ غَیرُ مَوْصُوفٍ وَ لَا مَحْدُودٍ یا مَنْ عَطَاؤُهُ غَیرُ مَمْنُوعٍ وَ لَا مَنْکودٍ یا مَنْ لَیسَ بِبَعِیدٍ وَ هُوَ نِعْمَ الْمَقْصُودُ یا مَنْ رَجَاءُ عِبَادِهِ بِحَبْلِهِ مَشْدُودٌ یا مَنْ شِبْهُهُ وَ مِثْلُهُ غَیرُ مَوْجُودٍ یا مَنْ لَیسَ بِوَالِدٍ وَ لَا مَوْلُودٍ یا مَنْ کرَمُهُ وَ فَضْلُهُ لَیسَ بِمَعْدُودٍ یا مَنْ حَوْضُ بِرِّهِ لِلْأَنَامِ مَوْرُودٌ یا مَنْ لَا یوصَفُ بِقِیامٍ وَ لَا قُعُودٍ یا مَنْ لَا تَجْرِی عَلَیهِ حَرَکةٌ وَ لَا جُمُودٌ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ یا وَدُودُ یا رَاحِمَ الشَّیخِ الْکبِیرِ یعْقُوبَ یا غَافِرَ ذَنْبِ دَاوُدَ یا مَنْ لَا یخْلِفُ الْوَعْدَ وَ یعْفُو عَنِ الْمَوْعُودِ یا مَنْ رِزْقُهُ وَ سِتْرُهُ لِلْعَاصِینَ مَمْدُودٌ یا مَنْ هُوَ مَلْجَأُ کلِّ مَقْصِی مَطْرُودٍ یا مَنْ دَانَ لَهُ جَمِیعُ خَلْقِهِ بِالسُّجُودِ یا مَنْ لَیسَ عَنْ نَیلِهِ وَ جُودِهِ أَحَدٌ مَصْدُودٌ یا مَنْ لَا یحِیفُ فِی حُکمِهِ وَ یحْلُمُ عَنِ الظَّالِمِ الْعَنُودِ ارْحَمْ عُبَیداً خَاطِئاً لَمْ یوفِ بِالْعُهُودِ إِنَّک فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ یا بَارُّ یا وَدُودُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَیرِ مَبْعُوثٍ دَعَا إِلَى خَیرِ مَعْبُودٍ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَهْلِ الْکرَمِ وَ الْجُودِ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
ترجمه دعای معراج
خدايا ! از تو مي خواهم ،اي کسي که همه پرستش شده ها به بندگي ات اعتراف دارند .همه ستايش شده ها ستايشگر تواند .همه نايافته ها را نزد تو مي جويند، همه گرفتاران به تو پناه مي برند و تقاضا کنندگان از تو رد نمي شوند . درت براي هيچ تقاضايي بسته نيست . اي کسي که نه توصيف شدني است و نه حد پذير مي باشد . مانندي برايش نيست و عطايش منع شدني نيست . دور نيست و بهترين مقصد و مقصود است . ريسمان اميد بندگان به سوي او کشيده شده است . نه پدر است و نه فرزند مي باشد . شبيه و مثل براي او وجود ندارد. کرم و فضل او شمارش پذير نمي باشد . حوض نيکي او براي مردمان آماده ورود است . اي کسي که به ايستادن و نشستن توصيف نمي شوي . حرکت و ايستايي بر تو جاري نمي شود. اي خدا ، اي رحمان، اي مهربان، اي رحم کننده بر يعقوب پير و اي بخشنده لغزش داوود .اي کسي که خلف وعده نمي کني و از عذابي که وعده داده اي مي گذري . رزق و پوشانندگي ات بر گناهکاران کشيده شده. اي کسي که پناهگاه همه رانده شدگاني و اي کسي که همه با سجده بندگي ات مي کنند . راه هيچ کس براي رسيدن به بخشش تو بسته نيست . در حکمت ظلم نمي باشد . در کيفر ظالم ستمگر، صبر مي کني. بر بنده خطاکاري که به عهد خود وفا نکرده ،رحم کن که تو هر چه بخواهي مي کني، اي نيکي کننده و اي مهربان بر محمد، بهترين فرستاده که به بهترين معبود دعوت مي کرد و بر آل پاکيزه و طيب محمد که اهل کرم و بخشش اند ، درود فرست و با ما آنچه کن که سزاوار تو باشد، اي مهربان ترين مهربانان.
کفعمى، ابراهیم بن على، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 370
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
عکس بالا سمت راست وعکس پایین
زنده یاد جانباز میرزا حسن عزیزالله
روحش شاد و یادش گرامی باد
کمال آباد جرقویه علیا
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#اولین_اعزام
#راوی_جانباز_گرامی
#ابراهیم_کامران
بعد از پایان آموزشی در پادگان غدیر اصفهان سه روز به ما مرخصی دادند. بعد از اتمام مرخصی ما را به پادگان شهیدبهشتی اهواز فرستادند. ما سی و شش نفر از روستای دستجرد بودیم که به اهواز رفتیم. ما چهارتا (من و شهید محمد کامران و شهید حسن فصیحی ابراهیم و جانباز مجید حسن زاده) هرجا می رفتیم باهم می رفتیم. آنجا هم نزدیک بیست روزی هر روز برنامه صبحگاه و رزم شبانه داشتیم تا اینکه قرار بود عملیات شود و ما را به نخلستانهای نزدیک رودخانه کارون بردند. سه؛ چهار روزی آنجا بودیم یک روز دیدیم چندتا تویوپ که شبیه لاستیک ماشین بود آوردند و به ماگفتند این ها را باد کنید تا شبیه قایق شود بعد سوار شوید و به آن طرف رودخانه بروید. ما به آن طرف رودخانه رفتیم و شب عملیات بیت المقدس آغاز شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#دادن_خبر_شهادت
#راوی_همسایه
#شهید_دفاع_مقدس
#عبدالحمید_حیدری
عبدالحمید حیدری پسر حاج اسماعیل که به شهادت رسیده بود خواهرش خبر نداشت و داشت قالی می بافت و آخرای دار قالی اش بود و فامیل و همسایه ها هم که دله دادن خبر شهادت عبدالحمید را به خواهرش نداشتند منتظر بودند یکی داوطلب شود و برود خبر شهادت عبدالحمید را به خواهرش اطلاع دهد تا بتواند به استقبال پیکر برادرشهیدش برود. اما کسی داوطلب نمی شد. به فکرشان می رسد که به پسر من که سه؛ چهار سالش بود یاد بدهند که برود به خواهر عبدالحمید بگوید برادرت شهید شده است. پسر من هم که طفلک بچه بود و نمی دانست شهادت یعنی چه می رود و می گوید: برادرت عبدالحمید شهید شده است و دارند پیکرش را می آورند و به این شکل خبر شهادت عبدالحمید را به خواهرش می رساند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
جانباز گرامی محمود کرمی برادر شهید والا مقام محمد کرمی ...💐🌿
سلامتی جانبازان عزیز #صلوات 🤲
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#دلنوشته
#ازلسان_برادرگرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی سیدنا و نبینا محمد واله الطاهرین واولاده المعصومین علیهم صلوات الله اجمعین
باسلام برمنجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداه وسلام خدا بر جمیع شهدای اسلام از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی شهدای محراب، شهدای مدافع حرم اهل بیت علبهم السلام بویژه سردار سپاه اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ سلام بر هفته دفاع مقدس وگلهای پرپرش بر هفته ای که تا ابد بوی عشق به انقلاب،اسلام واین مرز وبوم رامی دهد و سلام خدا بر امام شهدا راد مردی که با راهبری پیامر گونه اش به اسلام عمری دوباره بخشید و سلام خدا بر فرزند خلفش امام خامنه ای حفظه الله که همچنان بر عهد خویش استوار ومقاوم ایستاده است آری مردان بزرگ در راه هدف والا مقاومت و ایستاده گی و درست پیمودن و اقتدا به رهبر خود و عدم لغزش در اثر نا ملایمات ونوسانات مسیر را در هر مرحله فریضه دانسته و هر چه لطمه ای به هدف وارد کند ، آن را رها وهر چه آن را تقویت کند تا سرانجام دنبال می کنند وکسانی که اندک آشنایی با شهدا داشته ودارند این خصلت را در آنها بوضوح مشاهده کرده اندکه آنها هدف را خوب شناخته ودر راه نیل به آن از هیچ گونه تلاش و کوشش دریغ نکردند و در هر طریقی قدم گذاشتند سعی وتلاش کردند تا آن را وسیله ای در جهت هدف غایی ونهایی که شهادت بود ، قرار دهند.....
(ادامه در متن بعدی👇)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#قطع_نخاع
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
....و این ویژگی در ابعاد شخصیتی شهید والا مقام محمد کرمی هم موج می زد به گونه ایکه هرکس از آن بزرگوار خاطره ای داشته باشد دیده است که خوب و مطلوب انجام دادن کارهائیکه به او محول می شد یا اوخود تشخیص می داد که باید آن کار را انجام دهد این امور به دست آن عزیز به نحو زیبا و دلنشین صورت می گرفت به گونه ای که درپایان نه که ایرادی به آن وارد نبود بلکه از آنها الگو گیری می شد من باب مثال ایشان در سنین پایین به توصیه مرحوم پدر به آموختن روخوانی قرآن در روستای دستجرد جرقویه شرکت کرد و در جلسات اول علاقه وافری ازخود نشان دادو قبل از پایان دوره به طرز حیرت آوری به روخوانی صحیح قرآن رسید که مورد تشویق استاد قرار گرفت وبعد مراحل قرائت وصوت را هم تا قبل ازشهادت در اصفهان وتهران دنبال و
به جوایز متعدد مفتخر گشت ویا در پایان دوره سربازی ایشان بود که وقتی من (محمود کرمی برادر شهید محمد کرمی) در مرحله سوم عملیات محرم سال۶۱ قطع نخاع شدم بعد از انتقالم به بیمارستانهای متعدد وانجام معاینات ، قطع نخاع تشخیص داده شدم و چون درمان قطعی برای بیماران نخاعی میسر نیست تصمیم براین شد که ما را به توانبخشی جهت نگهداری وانجام اعمال فیزیوتراپی ببرند. از شرایط پذیرش هر جانباز قطع نخاع به توانبخشی، داشتن همراه بود چون زیادی کارهای جانبازان نخاعی کادر توانبخشی را قادر به انجام همه کارهای آنها نمی ساخت بخصوص انجام کارهائیکه احتیاج به مراقبتهای ظریف ومداوم داشت و درمان آن زمان بر بود مثل زخم بستر که هر جانباز در بدو مجروحیت اولا چون بدن او تازه از حرکت متوقف شده ثانیا براثر خوابیدن قسمتهایی ازبدن که بیشتر در تماس با تُشک وبستر بود در چند ساعتی پس از تماس با بستر در مرحله اول قرمز رنگ ونهایتا زخم بستر در آن ایجاد می شد، ایجاد زخم تقریبا زمان زیادی نمی برد یعنی اگر بیمار همراه وپرستار وارد به وضعیت خود را نداشت در همان چهارالی پنج روز اول زخمهای بزرگ و عمیق در بدنش ایجاد می شد و اشاره شدکه چون این زخمها عمق دارند و در اول ایجادشان تحت فشار بوجود آمده اند لهذا درمان و بهبود انها زمانبر ونیاز به مراقبت ویژه دارد لازم به ذکر است که بعضی ازجانبازان بعلت عدم مراقبتهای اولیه از زخمهایشان چندین سال درگیر این زخمها شده اند و این زخمها در بدن ماندگاری پیداکرده و به تبع خود امور دیگر درمانی آنها راهم تحت تاثیر ومتوقف نموده است بطوریکه قادربه نشستن وانجام امور دیگر نیستند، مضافا این زخمها باید علاوه بر استراحت در شبانه روز چندین بار ماساژ داده و در حالت خوابیدن بیمار روی تخت هم دقت کافی بوجود آید تا این زخمها مجددا تحت فشار قرار نگرفته و یا در محلهای دیگر ایجاد زخم نشود با این توضیح کوتاه روشن است که شخص مراقب بیمار زخم بستر دار باید عملکردی بالاتر از حد معمول و روتین داشته تا بتواند در جهت بهبودی موثر باشد ....
(ادامه در متن سوم👇)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خدمت_به_جانبازان
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
.....و شهید محمد کرمی با روحیه خود باوری و سخاوت و یاری به دیگران که در وجودش موج می زد وقتی بعد از گذشت چند روز از مجروحیت من به ملاقاتم آمد با مشاهده و آشنایی جانبازان در توانبخشی با دریا دلی خود در کنار آمدن با مشکلات دیگران و با فروتنی ومهر و دوستی به بهبود زخمهای جانبازان عزم جزم کرد و با انگشتان هنر نمای خود با روشهای ابداعی خود مانند در آوردن محل قرار گرفتن زخم روی تشک وبر داشتن فشار از ناحیه زخم وضد عفونی کردن و پانسمان منظم تحول بزرگی در روند بهبودی زخمهای بستر بوجود آورد تا جائیکه به در خواست مکرر جانبازان از رئیس توانبخشی جانبازان شهید مطهری اصفهان (شهید اژه ای) ایشان مدتی در توانبخشی مشغول به کار شد از موارد دیگر هنر نمایی این شهید در شبهایی مثل شبهای بعد از عملیات کربلای ۴ که مجروحان زیادی از جبهه ها آورده می شد و باید از فرودگاه به بیمارستانها منتقل شوند و رانندگان آمبولانسها جوابگوی بردن مجروحین نبودند باز اینجا هم این شهید عزیز به یاری وکمک
می شتافت وبا راننده گی با آمبولانس توانبخشی تا هر ساعتی که ازشب لازم بود ایفای نقش مطلوب می نمود و موارد دیگر از خصوصیات بسیار این شهید عبادات وی وعشق به کار با اخلاص در او بود که اشاره مختصر به هر کدام از حوصله این مقوله بیرون است وباید گفت بزرگترین هنر او شهادت در راه خدا بود که شهادت هنر مردان خداست که در عملیات کربلای۱ توفیق حضور در میادین پیکار با بعثیان راپیدا و به دیدار دوست شتافت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
entezar_2.mp3
2.63M
اذان انتظار
موذن روح الله کاظمی زاده
به یاد شهدا و پادگان دوکوهه 🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
25.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 تقدیم به روح شهید حاج محسن حاجی حسنی کارگر 💐
(قسمتی از تلاوت قاری بین المللی قرآن : حاج هادی اسفیدانی دوست صمیمی شهید حاجی حسنی کارگر)
تلاوت آیات ۶۷ تا ۷۱ سوره مبارکه زخرف توسط هادی اسفیدانی
الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ ﴿٦٧﴾ يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٦٨﴾ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿٦٩﴾ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ﴿٧٠﴾ يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ ۖ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ ۖ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٧١﴾
✅ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📌 شفای خونریزی معده در ماه مبارک رمضان
🔹 من مدت مدیدی را در اردوگاه خونریزی معده داشتم. خونریزی معدهام نتیجه اذیت و آزارهای اوایل اسارت بود که سربازان عراقی به ما داده بودند و گرسنگیهایی که بر اثر ندادن غذا و تنبیه کشیده بودیم.
◇ خونریزی معده آنقدر اذیتم میکرد که نمیتوانستم غذایی را که دیگر اسرا میخوردند را بخورم.
◇ فقط مقداری نان را سرخ کرده و خشک می کردم و مصرف میکردم. حتی وضعیتم آنقدر وخیم شده بود که برخی از بچه ها فکر میکردند دیگر زیاد دوام نمیآورم و این درد مرا از پا درمیآورد.
◇ با وضعیتی که من داشتم، مسئولین مذهبی اردوگاه میگفتند روزه برایت ضرر دارد و نباید بگیری، اما من زیربار نرفتم و گفتم:
◇ ماه رمضان امسال برای من سال تعیین است، یا میمیرم و یا خوب شده و زنده میمانم و به همین نیت روزههایم را خواهم گرفت.
◇ روز اول که روزه گرفتم حوالی ساعت ۱۰ صبح معدهام شروع به خونریزی کرد. روز دوم نزدیک ساعت ۱۲ معدهام خونریزی کرد. روز سوم ساعت چهار و پنج بعد از ظهر خونریزی معدهام آغاز شد و روز چهارم دیگر خونریزی نکرد.
◇ از روز چهارم خونریزی معدهام به طور کلی برطرف شد و روزه آن سال من در ماه رمضان باعث شفای ناراحتی معدهام شد.
◇ از آن روز به بعد آنقدر بهبودی ناگهانی در معدهام حاصل شد که توانستم مانند دیگر اسرا غذای اردوگاه را بخورم .
✍ راوی: آزاده سرافراز محمد امیری
#ماه_رمضان
#در_اسارت
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📌 کاری که شهید بابایی به آن مشغول بود
🔹️ از شهـید بابایی پرسیدند :عباس جان چہ خبر ؟چہ ڪار می ڪنی؟
◇ شهید بابایی گفت : بہ نگهـبانی دل مشغولیم
ڪہ غیر از خدا ڪسی وارد نشود
#نگهـبان_دلمان_باشیم
#شهید_عباس_بابایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📸
دهه ۵۰
دوران خدمت سربازی
حاج علی حسن زاده
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
17.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 کردستان همیشه در صحنه / میلاد ، نگین کردستان شد
🔹 تشییع باشکوه پیکر شهید مدافع حرم میلاد حیدری توسط مردم روستای وینسار
#شهید_میلاد_حیدری🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
رزمندگان کمال آباد جرقویه علیا
💐💐
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🔶 نهج البلاغه حکمت ۴۰
❣ اميرالمؤمنين علی علیهالسلام فرمودند:
لِسَانُ اَلْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ اَلْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ.
✨ زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالى كه قلب احمق پشت زبان اوست.
🔹 سخن امام علیه السلام اشاره به این دارد که :
👈 انسان عاقل نخست اندیشه مىکند سپس سخن مىگوید در حالى که
👈 احمق نخست سخن مىگوید و بعد در اندیشه فرو مىرود..
به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است ؛ ولى سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود اوست.
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
ثواب این حکمت از نهج البلاغه نثار روح شهید محمد فصیحی
💐💐💐
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#قسمت۱۵۶
#رمان_عشق_من
به تصویر شهیدی که از کنارش رد می شویم اشاره می کنم و میپرسم: مث این؟!
_ آره... مثل این عاشق و همه ی عاشقای خوابیده زیر خاک. همه ی اونایی که به
امروز ما فکر کردن و دیروز زن و بچشون رو با نبودشون سوزوندن.
_ اشتباه کردن مگه؟
_ نه! فداکاری کردن. زنشون، عشقشون، هستیشون رو ول کردن و پریدن... یحیی
میگه شهدا ازهمون اول زمینی نیستن! ازجنس آسمونن، از جنس خدا....
چون بچه شون تااومد بفهمه بغل بابا ینی چی... یکی اومد و در خونه رو زد و گفت بابایی رفت!_پس چرا میگی سوزوندن!؟
بچه هم سوخت... محیا سوخت... بچه های شهید توی این دوره هم اکرام میشن و هم مورد توهین قرارمیگیرن! نسلی که پدراشون روی مین سوختن و الان هم باز میسوزن! بهشون میگن سهمیه ای... این انصافه؟!
یلدا دستمال را زیر چشمش میکشد و اشکش را پاک می کند.
بغضم را به سختی قورت میدهم.
_ اونوقت یه عده پامیشن میگن خب کی مجبورشون کرد که برن؟! میخواستن نرن!
یکی نیست بگه اگر نمیرفتن تو الان نمیتونستی این حرفو بزنی. باید تا نونت رو از
دشمن میگرفتی... اگر قد یه گندم آبرو داری از خون ایناس! همینایی که خیلیاشون
مفقود شدن و برنگشتن... حتی جسمشون رو خداخریده.
بغضم دیوانه وار قفسش را میشکند و اشکهایم سرازیر میشود...یکی از کسانی که روزی
می گفت چرارفتند خود من بودم! یلدا
دستم رامیگیرد و به دنبال خودش میکشد؛ قدمهایش تند میشوند، قطعه ی بیست و
نه.
یک دفعه سرجایم خشک میشوم. یک عکس... گویی بارها دیده بودمش! جوانی که
چشمانش را بسته... و آرام خوابیده! همیشه حس می کردم عکس یک بازیگر است. یک هنرمند...
هنر... هنر شهادت... پاهایم سست می شود... یعنی او واقعا شهید بوده؟
شهید امیرحاج امینی ... به سختی پاهایم را روی زمین میکشم و جلو می روم...
دهانم باز نمی شود... اشک بی اراده می آید و قلبم عجیب خودش را به دیواره سینه ام می کوبد.
#قسمت157
#رمان_عشق_من
چادرم را بلند می کنم و جلوی قبرش روی زانو می نشینم. ببین چطور خوابیده! چقدر
آرام. انگار نه انگار که سرش شکاف خورده. طوری پرزده که گویی ازاول دراین دنیا نبوده. دستم راروی اسمش میکشم و بلند گریه می کنم.
حرفهای یلدا. تصویر آن لبخند... خوابی آسوده! مشتاق رفتن... خم می شوم و پیشانی ام راروی سنگ قبر میگذارم. عجیب دلم گرم می شود. خودم رارها می کنم...
نمیتوان وصف کرد. چهره اش را... مادرت برایت بمیرد. تو چنین آرامی و دل
خانواده ات... سخت در عذاب... یک لحظه جملات کتاب فتح خون جلوی چشمم میدود و
حسین دیگر هیچ نداشت و حسین و علی اکبرش و او و امیر و صدها نفر دیگر مانند علی اکبر
رفتند! یعنی خانواده ی شهدا هم دیگر هیچ ندارند؟! معلوم است! اگر همه چیزت را ببخشی. دیگر هیچ نداری. چطور میخواهیم جواب هیچ ها را بدهیم؟
روزی سرشار از معنویت بود برام .راستی چرا درکنار شهدا اینقدر آرامش هست؟ به خانه برگشتیم.
موهایم را به آرامی شانه میزنم و درآینه محو خاطراتی می شوم که روی پرده چشمانم درحال اجرا است. آه حسرت از عمق دلم بلند می شود. همان روزها بود که یحیی اعلام کرد که میخواهد برود. آن روز چهره عموجواد و آذر دیدنی بود و
همینطور من که لقمه ی شام دردهانم ماسید! همه مات لبخند رضایتش بودیم. همان دم بود که به احساس درونم ایمان آوردم! شکّم مبدل به یقین شد! او را دوست داشتم و دراین بحثی نبود. موهایم را با یک تل عقب میدهم...موهایی به رنگ
فندقی تیره. دیگر خبری از آبشار طلایی نیست! خبری از ربودن دلت نیست. آخر تویی
نیستی که بخواهد دلت هم باشد! یادم می آید یلدا از سر میز بلند شد و به اتاقش
رفت و آذرهم دیگر لب به غذا نزد. چهارشنبه شب رسما مهمانی برای همه زهرشد.
تو،اما چنان خبر اعزامت را دادی که گویی قراراست کت و شلوار دامادی تنت کنند!
من تنها به لبخندت خیره شدم. مات ... مثل یک عروسک چوبی دیگر حرکت نکردم..
نمیدانم آن لحظه خودم را سرزنش کردم یانه... ولی...دیگر مطمئن بودم که مهرت عجیب
به جانم نشسته! تو همانی بودی که دستم را گرفتی و پرو بالم دادی...همانی که علاقه
ام را به خوبی باور کرد و نا امیدی ام را شکست!
چطور می شد تو را دوست نداشت؟؟!. دستم را زیر چانه میزنم و درآینه دقیق میشوم.
#قسمت158
#رمان_عشق_من
زیر چشمانم گود افتاده... هرروز برایم تمثیل یک سال است... اگر چنین باشد
...ازرفتن تو قرنهاست که میگذرد...
بادستمال لبم راپاک و به چشمان یحیی زل میزنم.. امیددارم که شوخی اش گرفته
یاحرفش بی مزه ترین جوک سال باشد. عموبه طرفش خم می شود و تشر میزند: اعزام
شی؟!
بااجازه کی؟!
سرش راپایین می اندازد و لبش را به دندان میگیرد. آذر در حالیکه لبش از بغض میلرزد
میگوید: یحیی مامان... چندباردیگه میخوای ما رو جون به لب کنی...عزیزم...قربون قدو بالات بشم... رفتی آلمان درستو تموم کردی که الان بری جنگ؟؟!
هوفی می کند و با ملایمت جواب میدهد: مادرمن... این چه حرفیه! کلی دکتر و
مهندس میرن و شب و روز خاک و دود میخورن...من بااونا چه فرقی دارم؟!
عمو: هیچی! فقط عقل تو کلّه ات نیست! یه
ذره ام حرمت نگه نمیداری! من باباتم راضی
نیستم! پس بشین سرجات!
یحیی : ببین پدرم. اونجوری که فکر می کنی نیست! فقط...
عمو :توگوش کن! من هیچ جوری فکر نمی کنم! کلا نمیخوام راجع به این مسئله فک کنم!
الان جهاد واجب نیست...کسیم اعلام دفاع نکرده و فریضه الزامی نشده! پس نطق نکن!
و بعد بشقابش را کنار میزند و دستش را روی پیشانی اش میگذارد. یحیی دست دراز
می کند و بشقاب عمو را دوباره جلو میکشد..
توروخدا یه دیقه گوش کنید... حتما نباید هلمون بدن که! وقتی یه مسلمون ازهرجای
دنیا طلب کمک میکنه...من باید برم! این گفته من نیست.. گفته امیرالمومنینه
عمو : ببین آقاعلی علیه السلام رو سرمن اصلا! پسر! چرا نمیفهمی؟! من رضایت نداشته باشم
حتی نمیتونی حج بری...هروقت مردم پاشو برو.. اصلا بری شهید شی ان شاءالله!
آذر محکم به صورتش میکوبد
ای وای اقاجواد...نگو تورو قرآن. براش کلی آرزو دارم.
#به_امید_فردایی_روشن🌞
#شبتون_پر_از_آرامش_الهی🌙
(فرازی از زیارت عاشورا)
*اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ*
(پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و رحلتم را به آن آیین بمیران)
*انْ اظْهَرْتَنا عَلى عَدُوِّنا فَجَنِّبْنَا الْبَغْىَ، وَ سَدِّدْنا لِلْحَقِّ وَ انْ اظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنا فَارْزُقْنَا الشَّهادَةَ وَ اعْصِمْنا مِنَ الْفِتْنَةِ. «3»*
(اگر ما را بر دشمن پيروزى دادى، از ستم بركنار دار و به راه حق مستقيم ساز و اگر دشمن را بر ما غلبه دادى شهادت را نصيب ما گردان و ما را از فتنه نگاه دار).
(نهج البلاغه: خطبه 171)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398