#دفع_حمله_دشمن
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
یکی از همرزمان محمدآقا تعریف می کرد یک روز چند رزمنده در یک سنگر بودیم که تعداد زیادی از نیروهای دشمن ما را محاصره کرده بودند و منتظر بودند که ما تسلیم شویم. بچه ها مانده بودند چه کنند راه پس و پیش برایمان نمانده بود اگر می رفتیم بیرون اسیر می شدیم و نمی دانستیم چه سرنوشتی پیدا می کنیم و اگر هم می ماندیم داخل سنگر یک نارجک می انداختند و کشته و مجروح می شدیم. همه مستاصل مانده بودیم که شهید محمد کرمی بلند شد قمقمه آب را برداشت و رفت گوشه ی سنگر و وضو گرفت و قرآن را باز کرد و خواند و خواست برود بیرون که پرسیدیم کجا ؟؟ گفت: می روم بیرون سنگر تا با این عراقیها تکلیفمان را مشخص کنیم. رفت بیرون و با صدای بلند آیه ای از قرآن را خواند و به زبان عربی ترجمه و تفسیر کرد و به عراقیها گفت: شما مسلمانید ماهم مسلمانیم پس برای چی به ما حمله می کنید و مارا می کشید ؟! با شنیدن صحبتهای ناب شهید کرمی عراقیها اسلحه هاشونو زمین گذاشتند و عده ایشون تسلیم شدند و عده ایشون فرار کردند. و ما هم به لطف خدا و شجاعت و دانایی شهید محمد کرمی نجات یافتیم. و محاصره دشمن درهم شکست و حمله صد در صدی دشمن دفع گردید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://rubika.ir/Yad_shohada1398
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#سوره_الم_نشرح
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
محمدآقا قبل از اعزام آخر به جبهه به فرزندمان آقا مهدی کمک کرده بود تا چند سوره از قرآن را حفظ کند آخرین سوره ایکه داشت به آقا مهدی یاد می داد سوره ی الم نشرح بود که با اعزامش به جبهه فرصت نشد که آقا مهدی سوره را کامل حفظ کند و نصفه ماند. وقتی پدر محمد آقا رفته بود پادگان بدرقه اش به ایشان سفارش کرده بود که بابا به پسرم کمک کنید سوره الم نشرح را کامل حفظ شود نصفش را یاد گرفته نصفه ی دیگر را شما بهش یاد بدید. زمانی که به جبهه رفتند قبل از شهادتش به دوستش که اهل تهران بودند می گوید اگر من شهید شدم شما به اصفهان به روستای ما بروید و پیگیر شوید ببینید پسرم سوره الم نشرح را کامل حفظ شده است یا خیر ، اگر هنوز حفظ نشده کمکش کنید تا کامل حفظ کند چون کار من نصفه ماند و وقت نشد به پسر ۴ ساله ام این سوره را کامل یاد بدهم. بعداز شهادتشون یک روز دوست شهیدمان تشریف آوردند منزل ما و می گفت: من هیچ وقت اصفهان نیامده بودم این اولین باراست که میایم و فقط بخاطر وصیت دوست عزیزمان شهید محمدکرمی آمدیم. و پیگیر شدند تا ببینند آقا مهدی پسرم سوره الم نشرح را حفظ شده است یا نه ؛ که وقتی دیدند پدر بزرگش به او سوره را کامل یاد داده است خوشحال شدند و خیالشان بابت وصیت شهید راحت شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
4_6035329112816486535.m4a
5.32M
🎧صدای ملکوتی شهید دفاع
مقدس #محمد_کرمی💐
تلاوت #سوره_بقره
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ (180) فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (181) فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (182
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#سوره_الم_نشرح
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
محمدآقا قبل از اعزام آخر به جبهه به فرزندمان آقا مهدی کمک کرده بود تا چند سوره از قرآن را حفظ کند آخرین سوره ایکه داشت به آقا مهدی یاد می داد سوره ی الم نشرح بود که با اعزامش به جبهه فرصت نشد که آقا مهدی سوره را کامل حفظ کند و نصفه ماند. وقتی پدر محمد آقا رفته بود پادگان بدرقه اش به ایشان سفارش کرده بود که بابا به پسرم کمک کنید سوره الم نشرح را کامل حفظ شود نصفش را یاد گرفته نصفه ی دیگر را شما بهش یاد بدید. زمانی که به جبهه رفتند قبل از شهادتش به دوستش که اهل تهران بودند می گوید اگر من شهید شدم شما به اصفهان به روستای ما بروید و پیگیر شوید ببینید پسرم سوره الم نشرح را کامل حفظ شده است یا خیر ، اگر هنوز حفظ نشده کمکش کنید تا کامل حفظ کند چون کار من نصفه ماند و وقت نشد به پسر ۴ ساله ام این سوره را کامل یاد بدهم. بعداز شهادتشون یک روز دوست شهیدمان تشریف آوردند منزل ما و می گفت: من هیچ وقت اصفهان نیامده بودم این اولین باراست که میایم و فقط بخاطر وصیت دوست عزیزمان شهید محمدکرمی آمدیم. و پیگیر شدند تا ببینند آقا مهدی پسرم سوره الم نشرح را حفظ شده است یا نه ؛ که وقتی دیدند پدر بزرگش به او سوره را کامل یاد داده است خوشحال شدند و خیالشان بابت وصیت شهید راحت شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#دفع_حمله_دشمن
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
یکی از همرزمان محمدآقا تعریف می کرد یک روز چند رزمنده در یک سنگر بودیم که تعداد زیادی از نیروهای دشمن ما را محاصره کرده بودند و منتظر بودند که ما تسلیم شویم. بچه ها مانده بودند چه کنند راه پس و پیش برایمان نمانده بود اگر می رفتیم بیرون اسیر می شدیم و نمی دانستیم چه سرنوشتی پیدا می کنیم و اگر هم می ماندیم داخل سنگر یک نارجک می انداختند و کشته و مجروح می شدیم. همه مستاصل مانده بودیم که شهید محمد کرمی بلند شد قمقمه آب را برداشت و رفت گوشه ی سنگر و وضو گرفت و قرآن را باز کرد و خواند و خواست برود بیرون که پرسیدیم کجا ؟؟ گفت: می روم بیرون سنگر تا با این عراقیها تکلیفمان را مشخص کنیم. رفت بیرون و با صدای بلند آیه ای از قرآن را خواند و به زبان عربی ترجمه و تفسیر کرد و به عراقیها گفت: شما مسلمانید ماهم مسلمانیم پس برای چی به ما حمله می کنید و مارا می کشید ؟! با شنیدن صحبتهای ناب شهید کرمی عراقیها اسلحه هاشونو زمین گذاشتند و عده ایشون تسلیم شدند و عده ایشون فرار کردند. و ما هم به لطف خدا و شجاعت و دانایی شهید محمد کرمی نجات یافتیم. و محاصره دشمن درهم شکست و حمله صد در صدی دشمن دفع گردید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#دلنوشته
#ازلسان_برادرگرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی سیدنا و نبینا محمد واله الطاهرین واولاده المعصومین علیهم صلوات الله اجمعین
باسلام برمنجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداه وسلام خدا بر جمیع شهدای اسلام از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی شهدای محراب، شهدای مدافع حرم اهل بیت علبهم السلام بویژه سردار سپاه اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ سلام بر هفته دفاع مقدس وگلهای پرپرش بر هفته ای که تا ابد بوی عشق به انقلاب،اسلام واین مرز وبوم رامی دهد و سلام خدا بر امام شهدا راد مردی که با راهبری پیامر گونه اش به اسلام عمری دوباره بخشید و سلام خدا بر فرزند خلفش امام خامنه ای حفظه الله که همچنان بر عهد خویش استوار ومقاوم ایستاده است آری مردان بزرگ در راه هدف والا مقاومت و ایستاده گی و درست پیمودن و اقتدا به رهبر خود و عدم لغزش در اثر نا ملایمات ونوسانات مسیر را در هر مرحله فریضه دانسته و هر چه لطمه ای به هدف وارد کند ، آن را رها وهر چه آن را تقویت کند تا سرانجام دنبال می کنند وکسانی که اندک آشنایی با شهدا داشته ودارند این خصلت را در آنها بوضوح مشاهده کرده اندکه آنها هدف را خوب شناخته ودر راه نیل به آن از هیچ گونه تلاش و کوشش دریغ نکردند و در هر طریقی قدم گذاشتند سعی وتلاش کردند تا آن را وسیله ای در جهت هدف غایی ونهایی که شهادت بود ، قرار دهند.....
(ادامه در متن بعدی👇)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#قطع_نخاع
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
....و این ویژگی در ابعاد شخصیتی شهید والا مقام محمد کرمی هم موج می زد به گونه ایکه هرکس از آن بزرگوار خاطره ای داشته باشد دیده است که خوب و مطلوب انجام دادن کارهائیکه به او محول می شد یا اوخود تشخیص می داد که باید آن کار را انجام دهد این امور به دست آن عزیز به نحو زیبا و دلنشین صورت می گرفت به گونه ای که درپایان نه که ایرادی به آن وارد نبود بلکه از آنها الگو گیری می شد من باب مثال ایشان در سنین پایین به توصیه مرحوم پدر به آموختن روخوانی قرآن در روستای دستجرد جرقویه شرکت کرد و در جلسات اول علاقه وافری ازخود نشان دادو قبل از پایان دوره به طرز حیرت آوری به روخوانی صحیح قرآن رسید که مورد تشویق استاد قرار گرفت وبعد مراحل قرائت وصوت را هم تا قبل ازشهادت در اصفهان وتهران دنبال و
به جوایز متعدد مفتخر گشت ویا در پایان دوره سربازی ایشان بود که وقتی من (محمود کرمی برادر شهید محمد کرمی) در مرحله سوم عملیات محرم سال۶۱ قطع نخاع شدم بعد از انتقالم به بیمارستانهای متعدد وانجام معاینات ، قطع نخاع تشخیص داده شدم و چون درمان قطعی برای بیماران نخاعی میسر نیست تصمیم براین شد که ما را به توانبخشی جهت نگهداری وانجام اعمال فیزیوتراپی ببرند. از شرایط پذیرش هر جانباز قطع نخاع به توانبخشی، داشتن همراه بود چون زیادی کارهای جانبازان نخاعی کادر توانبخشی را قادر به انجام همه کارهای آنها نمی ساخت بخصوص انجام کارهائیکه احتیاج به مراقبتهای ظریف ومداوم داشت و درمان آن زمان بر بود مثل زخم بستر که هر جانباز در بدو مجروحیت اولا چون بدن او تازه از حرکت متوقف شده ثانیا براثر خوابیدن قسمتهایی ازبدن که بیشتر در تماس با تُشک وبستر بود در چند ساعتی پس از تماس با بستر در مرحله اول قرمز رنگ ونهایتا زخم بستر در آن ایجاد می شد، ایجاد زخم تقریبا زمان زیادی نمی برد یعنی اگر بیمار همراه وپرستار وارد به وضعیت خود را نداشت در همان چهارالی پنج روز اول زخمهای بزرگ و عمیق در بدنش ایجاد می شد و اشاره شدکه چون این زخمها عمق دارند و در اول ایجادشان تحت فشار بوجود آمده اند لهذا درمان و بهبود انها زمانبر ونیاز به مراقبت ویژه دارد لازم به ذکر است که بعضی ازجانبازان بعلت عدم مراقبتهای اولیه از زخمهایشان چندین سال درگیر این زخمها شده اند و این زخمها در بدن ماندگاری پیداکرده و به تبع خود امور دیگر درمانی آنها راهم تحت تاثیر ومتوقف نموده است بطوریکه قادربه نشستن وانجام امور دیگر نیستند، مضافا این زخمها باید علاوه بر استراحت در شبانه روز چندین بار ماساژ داده و در حالت خوابیدن بیمار روی تخت هم دقت کافی بوجود آید تا این زخمها مجددا تحت فشار قرار نگرفته و یا در محلهای دیگر ایجاد زخم نشود با این توضیح کوتاه روشن است که شخص مراقب بیمار زخم بستر دار باید عملکردی بالاتر از حد معمول و روتین داشته تا بتواند در جهت بهبودی موثر باشد ....
(ادامه در متن سوم👇)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خدمت_به_جانبازان
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
.....و شهید محمد کرمی با روحیه خود باوری و سخاوت و یاری به دیگران که در وجودش موج می زد وقتی بعد از گذشت چند روز از مجروحیت من به ملاقاتم آمد با مشاهده و آشنایی جانبازان در توانبخشی با دریا دلی خود در کنار آمدن با مشکلات دیگران و با فروتنی ومهر و دوستی به بهبود زخمهای جانبازان عزم جزم کرد و با انگشتان هنر نمای خود با روشهای ابداعی خود مانند در آوردن محل قرار گرفتن زخم روی تشک وبر داشتن فشار از ناحیه زخم وضد عفونی کردن و پانسمان منظم تحول بزرگی در روند بهبودی زخمهای بستر بوجود آورد تا جائیکه به در خواست مکرر جانبازان از رئیس توانبخشی جانبازان شهید مطهری اصفهان (شهید اژه ای) ایشان مدتی در توانبخشی مشغول به کار شد از موارد دیگر هنر نمایی این شهید در شبهایی مثل شبهای بعد از عملیات کربلای ۴ که مجروحان زیادی از جبهه ها آورده می شد و باید از فرودگاه به بیمارستانها منتقل شوند و رانندگان آمبولانسها جوابگوی بردن مجروحین نبودند باز اینجا هم این شهید عزیز به یاری وکمک
می شتافت وبا راننده گی با آمبولانس توانبخشی تا هر ساعتی که ازشب لازم بود ایفای نقش مطلوب می نمود و موارد دیگر از خصوصیات بسیار این شهید عبادات وی وعشق به کار با اخلاص در او بود که اشاره مختصر به هر کدام از حوصله این مقوله بیرون است وباید گفت بزرگترین هنر او شهادت در راه خدا بود که شهادت هنر مردان خداست که در عملیات کربلای۱ توفیق حضور در میادین پیکار با بعثیان راپیدا و به دیدار دوست شتافت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خلاصه_زندگینامه
#ازلسان_همسر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
وقتی شهید محمدکرمی به خواستگاریام آمد، من دختری 16 ساله بودم و محمد یک سال از من بزرگتر بود. بعد از ازدواجمان، خداوند به ما یک دختر داد. پس از آن بود که محمد به خدمت سربازی رفت و در حال خدمت بود که دومین فرزندمان که پسر بود متولد شد. دوران سربازیاش که تمام شد در یکی از بیمارستانهای اصفهان مشغول کار شد و به مجروحان جنگی کمک میکرد. به دلیل تلاشی که برای خدمت به رزمندگان زخمی داشت مورد توجه مدیران بیمارستان قرار گرفته بود. آنها از محمد خواسته بودند هنگام کمک به مجروحان لباس پرستاری بپوشد. محمد طاقت دیدن جراحتهای رزمندگان را نداشت و گاهی با دیدن شدت جراحتها غش میکرد. در بیمارستان پارچهای سفید به او داده بودند که هنگام کار تنش میکرد و میگفت که این لباس سفید کفن من است که مادرش وقتی این حرف را شنید خیلی گریهکرد. بعد از آن ما هم مانع رفتنش به بیمارستان شدیم که بعد از دوماه دیگر به بیمارستان نرفت. محمد بعد از گرفتن کارت پایان خدمتش داوطلبانه راهی جبهه شد. او در اولین اعزامش 45 روز در جبهه بود. به دوستانش گفته بود که میخواهد مدت ماندنش را ۴۵ روز دیگر تمدید کند. من در همه آن مدت چشم انتظار محمد بودم که ۴۵ روز دوم ماندن او در جبهه هم تمام شد. قرار بود که ۵ روز بعد از آن به خانه برگردد و من برای آمدنش لحظه شماری میکردم که خبر شهادتش را آوردند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#وصیت_لسانی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
محمد بر اثر اصابت ترکش توی پیشانی و سرش به فیض شهادت نائل آمد. ایشان وصیت خود را ضبط کرده بود و گفته بود: بگذارید فرزندانم درس بخوانند تا حد دکترا و مرا حلال کنید که من لیاقت شهید شدن ندارم اگر شهید شدم از دیگران برایم حلالیت بطلبید تا پیش روی خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام رو سفید باشم.
بدهکاریهایش را برای پدر و مادرش با دست خط خودش نوشته بود و سفارش کرده بود مرا مثل دختر خودشان بدانند و هر کمی در زندگی دارم جبران کنند.
#اهمیت_به_حلال_حرام
شهید کرمی درحلال خوری واقعاً دقت می کرد روزی به تهران برای کار به ورامین رفته بود که بار ببرد دیگران انجیر آورده بودند که بخورد انجیر را نصف می کند و در دهانش می گذارد و بعد سوال می کند: این انجیر را از کجا چیده اید؟ گفتند: از باغ؛ گفت: از صاحبش اجازه گرفتید یا نه ؟ گفتند: نه! گفته بود پس من نمی خورم و چند قدم بعد انجیر را از دهانش خارج می کند و نصف دیگرش را نمی خورد. گفتند: چطور گنجشک می خورد اما ما نخوریم!؟ . گفت: خدا این اجازه را به گنجشک داده اما به آدم نداده است.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#سوره_الم_نشرح
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
محمدآقا قبل از اعزام آخر به جبهه به فرزندمان آقا مهدی کمک کرده بود تا چند سوره از قرآن را حفظ کند آخرین سوره ایکه داشت به آقا مهدی یاد می داد سوره ی الم نشرح بود که با اعزامش به جبهه فرصت نشد که آقا مهدی سوره را کامل حفظ کند و نصفه ماند. وقتی پدر محمد آقا رفته بود پادگان بدرقه اش به ایشان سفارش کرده بود که بابا به پسرم کمک کنید سوره الم نشرح را کامل حفظ شود نصفش را یاد گرفته نصفه ی دیگر را شما بهش یاد بدید. زمانی که به جبهه رفتند قبل از شهادتش به دوستش که اهل تهران بودند می گوید اگر من شهید شدم شما به اصفهان به روستای ما بروید و پیگیر شوید ببینید پسرم سوره الم نشرح را کامل حفظ شده است یا خیر ، اگر هنوز حفظ نشده کمکش کنید تا کامل حفظ کند چون کار من نصفه ماند و وقت نشد به پسر ۴ ساله ام این سوره را کامل یاد بدهم. بعداز شهادتشون یک روز دوست شهیدمان تشریف آوردند منزل ما و می گفت: من هیچ وقت اصفهان نیامده بودم این اولین باراست که میایم و فقط بخاطر وصیت دوست عزیزمان شهید محمدکرمی آمدیم. و پیگیر شدند تا ببینند آقا مهدی پسرم سوره الم نشرح را حفظ شده است یا نه ؛ که وقتی دیدند پدر بزرگش به او سوره را کامل یاد داده است خوشحال شدند و خیالشان بابت وصیت شهید راحت شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
4_6035329112816486535.m4a
5.32M
🎧صدای ملکوتی شهید دفاع
مقدس #محمد_کرمی💐
تلاوت #سوره_بقره
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ (180) فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (181) فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (182
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#دفع_حمله_دشمن
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
یکی از همرزمان محمدآقا تعریف می کرد یک روز چند رزمنده در یک سنگر بودیم که تعداد زیادی از نیروهای دشمن ما را محاصره کرده بودند و منتظر بودند که ما تسلیم شویم. بچه ها مانده بودند چه کنند راه پس و پیش برایمان نمانده بود اگر می رفتیم بیرون اسیر می شدیم و نمی دانستیم چه سرنوشتی پیدا می کنیم و اگر هم می ماندیم داخل سنگر یک نارجک می انداختند و کشته و مجروح می شدیم. همه مستاصل مانده بودیم که شهید محمد کرمی بلند شد قمقمه آب را برداشت و رفت گوشه ی سنگر و وضو گرفت و قرآن را باز کرد و خواند و خواست برود بیرون که پرسیدیم کجا ؟؟ گفت: می روم بیرون سنگر تا با این عراقیها تکلیفمان را مشخص کنیم. رفت بیرون و با صدای بلند آیه ای از قرآن را خواند و به زبان عربی ترجمه و تفسیر کرد و به عراقیها گفت: شما مسلمانید ماهم مسلمانیم پس برای چی به ما حمله می کنید و مارا می کشید ؟! با شنیدن صحبتهای ناب شهید کرمی عراقیها اسلحه هاشونو زمین گذاشتند و عده ایشون تسلیم شدند و عده ایشون فرار کردند. و ما هم به لطف خدا و شجاعت و دانایی شهید محمد کرمی نجات یافتیم. و محاصره دشمن درهم شکست و حمله صد در صدی دشمن دفع گردید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#فعالیتهای_انقلابی
#راوی_همشهری
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
زمان طاغوت قبل از پیروزی انقلاب که ما هنوز نوجوان بودیم و مدرسه می رفتیم. آقای رضا مبینی نژاد ما را به مساجد می برد و درباره کارهای شاه صحبت می کرد و بصیرت افزایی می کرد. بعد به ما می گفت: بچه ها شبها بروید و در کوچه و خیابان شعارنویسی کنید. ماهم می رفتیم توی کوچه پس کوچه های روستا و در مدرسه شعارهایی بر علیه شاه می نوشتیم. آن زمان یکی شهید محمد کرمی و یکی حاج آقارضا مبینی نژاد به ما بچه های انقلابی خیلی اطمینان داشتند برای همین برای ما یک گروه تشکیل دادند و جلسه می گذاشتند و در مورد فعالیتهای فرهنگی و انقلابی صحبت می کردند. و به ما یاد می دادند که چطور و چه وقت اعلامیه های امام را پخش کنیم و یا چه شعارهایی روی در و دیوارها بنویسیم. شهید محمد کرمی که با کمک برادرش عکسهای امام را از شهرضا به دستجرد می آوردند ما برای کمک به شهید کرمی می رفتیم و شبها عکسهای امام را داخل منازل روستا پخش می کردیم. صبح که مردم از خواب بیدار می شدند می دیدند عکس امام در منزلشان است.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#دفع_حمله_دشمن
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_کرمی
یکی از همرزمان محمدآقا تعریف می کرد یک روز چند رزمنده در یک سنگر بودیم که تعداد زیادی از نیروهای دشمن ما را محاصره کرده بودند و منتظر بودند که ما تسلیم شویم. بچه ها مانده بودند چه کنند راه پس و پیش برایمان نمانده بود اگر می رفتیم بیرون اسیر می شدیم و نمی دانستیم چه سرنوشتی پیدا می کنیم و اگر هم می ماندیم داخل سنگر یک نارجک می انداختند و کشته و مجروح می شدیم. همه مستاصل مانده بودیم که شهید محمد کرمی بلند شد قمقمه آب را برداشت و رفت گوشه ی سنگر و وضو گرفت و قرآن را باز کرد و خواند و خواست برود بیرون که پرسیدیم کجا ؟؟ گفت: می روم بیرون سنگر تا با این عراقیها تکلیفمان را مشخص کنیم. رفت بیرون و با صدای بلند آیه ای از قرآن را خواند و به زبان عربی ترجمه و تفسیر کرد و به عراقیها گفت: شما مسلمانید ماهم مسلمانیم پس برای چی به ما حمله می کنید و مارا می کشید ؟! با شنیدن صحبتهای ناب شهید کرمی عراقیها اسلحه هاشونو زمین گذاشتند و عده ایشون تسلیم شدند و عده ایشون فرار کردند. و ما هم به لطف خدا و شجاعت و دانایی شهید محمد کرمی نجات یافتیم. و محاصره دشمن درهم شکست و حمله صد در صدی دشمن دفع گردید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398