eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
582 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
بیست و پنجم مردادماه سال 1365، در ارتفاعات قلاویزان مستقر بودیم . یک کمین حساس در آن جا بود که به نوبت از آن می کردیم. شب 22بهمن ، همزمان با پیروزی نظام مقدس جمهوری اسلامی اقدام به پرتاب منور و شلیک گلوله کرده و به شادی پرداختیم . عراقی ها که از این اقدام رزمندگان اسلام به خشم آمده بودند ، اقدام به شلیک گلوله های توپ و تانک کردند. یک گلوله ی آر پی چی 7 در کنار ما منفجر شد. سنگر فرو ریخت و صدای (ع) و آه و ناله بلند شد. از گروه 5 نفری ما ، 3 نفر به شدت زخمی شده بودند و به فیض نائل آمده بود. دستگاه بی سیمی که در دست شهید خالدی بود ، به طور کلی از بین رفته بود. نمی توانستم درخواست کمک کنم . زخمی ها را یک گوشه جمع کردم. یک چفیه و یک پتو هم روی پیکر شهید خالدی انداختم . ماه طلوع کرد ، با سه زخمی و یک شهید مانده بودم. صدای پایی را شنیدم ، اسلحه را از ضامن خارج کردم و مراقب اوضاع بودم 3 نفر جلوی سنگر ظاهر شذند. آن ها نیز به حالت کاملاً دفاعی درآمدند. من که به موقعیت آن ها تسلط داشتم ، آنها را کردم ، خودی بودند. گفتم من این جا هستم ، فوراً به کمک من بیایید . بلافاصله به کمک من امدند و از وضعیت پیش آمده تعجب کردند. گفتم شما زخمی ها را هر چه سریع تر از اینجا ببرید، من پیش شهید می مانم. آنها زخمی ها را بردند و قرار شد سریع برگردند. نزدیک های صبح بود ، حدود 5 ساعت از رفتن آنها گذشته بود. وقت شده بود ، این را از روی ستاره ها حدس زدم . در سنگر بود و . تنهامن بودم و یک شهید و یک سنگر و سکوتی که هر بار صدای شلیک گلوله ای آن را بر هم می زد. صدای شنیدم ، تعجب کردم . تعجبم هنگامی زیاد شد که صدای اذان در نزدیکی پیکر پاک شهید خالدی بود. بیشتر متعجب شدم . چند بار دیگر صدای اذان را شنیدم با خودم فکر کردم که شاید او هنوز زنده باشد و فقط زخمی شده است. امابا چشمان خودم دیده بودم که پیکر شهید و سرش کاملاً متلاشی شده بود. از چیزهایی را شنیده بودم اما هرگز واقعیت را ندیده بودم . یک ساعت بعد برادران برگشتند. ماجرا برای آنها تعریف کردم . آنها گفتند زیاد تعجب نکن! ما نیز بارها از این موارد شنیده ایم و یک بار با این مسأله روبرو شده ایم . بعدها شنیدم که ایشان بوده اند و همواره با اذان می گفته اند. 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398