eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
574 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
36 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشارتی بزرگ و امید آفرین برای خانم های چادری 🌷 لطفا ببینید و در حد امکان منتشر کنید کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶🔸 رهبرا حلال کنید ما را ... 🔸🔶 سخنان زیبا و دلنشین فرزند شهید زینعلی در محضر رهبر انقلاب 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد @Yad_shohada1398
جلسه عفاف و حجاب.mp3
29.11M
سخنران : خانم جنگروی🎤 حسینیه دستجردیها دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ فایل ۱ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
جلسه عفاف و حجاب_2.mp3
38.46M
سخنران : خانم جنگروی🎤 حسینیه دستجردیها دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ فایل ۲ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
‍ ‍ محمد علی خیلی با غیرت بود. همیشه به ما خواهرا سفارش می کرد حجابتان را رعایت کنید و جلوی چشم نامحرم ها نباشید و تنها از خانه بیرون نروید و روی ما حساس و باغیرت بود و دوست نداشت توی روستا کسی حرفی از ما بزند و واقعا یک تکیه گاه محکمی برای ما خواهران بود. برادرم محمدعلی وقتی صحبت می کرد همیشه می گفت: خدایا کمکمان کن یا مثلا کلمه خب و زیاد در صحبتهاش تکرار می کرد. و زمانیم که حرف جبهه و جنگ می شد دائما می گفت: ما نباید اینجا بمانیم. باید برویم جبهه و آنجا خدمت کنیم. برای همین هر وقت هم می آمد مرخصی دو روز و سه روز نمی کرد و زود بر می گشت جبهه تا به قول و گفته ی خودش به اسلام و انقلاب و وطن خدمت کند. محمدعلی هیچ وقت از آرزوهایش یا برنامه های فکری که برای آینده اش داشت با ما صحبت نکرد. ولی با اون همه علاقه ای که از ایشان می دیدیم که با چه عشقی به جبهه می رود یقین دارم تنها آرزویش در آن سن کم فقط شهادت بوده است و بس. و بجز شهادت که بالاترین مزد جهاد در راه خدا شهادت است به چیز دیگری فکر نمی کرده  است و خداوند هم چه خوب آرزویش را برآورده ساخت. شهادت نوش جانش و بهشت برین گوارای وجود پاکش باد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
محمد علی خیلی با غیرت بود. همیشه به ما خواهرا سفارش می کرد حجابتان را رعایت کنید و جلوی چشم نامحرم ها نباشید و تنها از خانه بیرون نروید و روی ما حساس و باغیرت بود و دوست نداشت توی روستا کسی حرفی از ما بزند و واقعا یک تکیه گاه محکمی برای ما خواهران بود. برادرم محمدعلی وقتی صحبت می کرد همیشه می گفت: خدایا کمکمان کن یا مثلا کلمه خب و زیاد در صحبتهاش تکرار می کرد. و زمانیم که حرف جبهه و جنگ می شد دائما می گفت: ما نباید اینجا بمانیم. باید برویم جبهه و آنجا خدمت کنیم. برای همین هر وقت هم می آمد مرخصی دو روز و سه روز نمی کرد و زود بر می گشت جبهه تا به قول و گفته ی خودش به اسلام و انقلاب و وطن خدمت کند. محمدعلی هیچ وقت از آرزوهایش یا برنامه های فکری که برای آینده اش داشت با ما صحبت نکرد. ولی با اون همه علاقه ای که از ایشان می دیدیم که با چه عشقی به جبهه می رود یقین دارم تنها آرزویش در آن سن کم فقط شهادت بوده است و بس. و بجز شهادت که بالاترین مزد جهاد در راه خدا شهادت است به چیز دیگری فکر نمی کرده  است و خداوند هم چه خوب آرزویش را برآورده ساخت. شهادت نوش جانش و بهشت برین گوارای وجود پاکش باد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
از آنجایی که رضا روی حجاب خانمها حساس بود و یک غیرت علوی داشت. یک بار دم در منزل خاله امان که می رود دختر خاله ام را می بیند که موهایش از روسریش بیرون آمده بود. جلو می رود که تذکر بدهد یک کتابی دستش بود که با آن کتاب آهسته روی سرش می زند و می گوید: حجابت را کامل کن؛ بعد که می خواست به جبهه اعزام شود. رفته بود که خداحافظی کند یکی از معلمانی که از شهر آمده بود و در دستجرد موقت اتاقی داشت و زندگی می کرد. به رضای می گوید: شما که با کتاب روی سر فلانی زدی نمی خواهی از او حلالیت طلب کنی!؟ رضا چشمش به دختر خاله امان می افتد می گوید: دختر خاله حلالم کن. دختر خاله هم می گوید حلالت کردم. مجدد رضا می رود که از خانه بیرون برود برای اینکه مطمعن شود از ته دل حلالش کرده است برمی گردد و یک بار دیگر سوال می کند که دختر خاله حلالم کردی؟ که ایشان می گوید: بله؛ حلالت کردم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398