eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
587 دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🔊در مدرسه‌ای که آقای ، فرزند انقلاب درس می‌خواندند، معلم از دانش‌آموزان می‌خواهد که مقوایی برای درس ریاضی تهیه کنند و این رسمی که در تصویر می‌بینید را روی آن ترسیم کنند و به مدرسه بیاورند. ایّام جنگ بود و کمبود اقلام؛ مقوا هم به راحتی پیدا نمی‌شد لذا آقای خامنه‌ای، وقت یک پاکت مقوایی که آن زمان به جای کیسه نایلونی برای خرید میوه و اقلام استفاده می‌شد را باز می‌کنند و برای انجام رسم به فرزندشان می‌دهند و این جمله را خطاب به معلم روی آن مقوا می‌نویسند: 🔸«آقای آموزگار محترم! مقوا نداشتیم، من به میثم و دیگر بچه‌ها گفته‌‌ام از این کاغذها که باید دور ریخته می‌شد استفاده کنند. لطفا مؤاخذه نکنید بلکه تشویق هم بفرمائید. سید علی خامنه‌ای» 👤- به روایت آقای سادات‌ اعلایی معلم دبستان علوی تهران پ.ن: بسیار میترسم که از عهده شکر نعمت این ولیّ خدا بر نیاییم. •┈┈••✾••┈┈• کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌼🌸🌷🌹 شهدای بهمن ماه دستجرد جرقویه 🌼🌸🌷🌹🌺 یادشان گرامی راهشان پر رهرو 🌼🌸🌷💐 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های مادر شهیدان خالقی پور 🌼🌸🌺 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهیدان خالقی پور 🌷🌹🌺 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حسن عباسی ۱۳۶۰/۱۱/۲۱ مجیدرستمی ۱۳۶۰/۱۱/۲۲ حسن فصیحی عباس ۱۳۶۲/۱۱/۲۰ اصغرفصیحی ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ یدالله احمدی ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ حسن میربیگی ۱۳۶۴/۱۱/۲۵ سید محمد رضا قدیری ۱۳۶۵/۱۱/۵ هدیه به روح مطهرشان ۱۴ صلوات 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تولد شهدای بهمن ماه دستجرد🌷 حسن عباسی ۱۳۲۵/۱۱/۱۴ محمد هاشمپور رضارجب ۱۳۴۹/۱۱/۱ عباس فصیحی ۱۳۴۵/۱۱/۱۷ نجاتعلی ایوبی ۱۳۳۹/۱۱/۵ هدیه به روح مطهرشان ۱۴ صلوات 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
ازاده هم خواست از جایش بلند شود ک کمیل گفت:شما کجا؟ ازاده ارام گفت:شما ناهارتونو بخورید بعدش میزو جمع میکنم -بشین نشست و منتظر به بشقابش خیره شد -باید باهم بریم یه جایی سرش را بالا گرفت ک نگاهش در نگاه کمیل گره خورد * همراه هم وارد محوطه ی سرسبزی شدند نگاهش را کنجکاو در اطرافش چرخاند ک با شنیدن صدای دنبالم بیای کمیل از جایش تکان خورد حس خاصی از قدم زدن در انجا به او دست میداد مدتی بعد کمیل مقابل دری ایستاد و سمتش چرخید:جایی ک میخوایم بریم برای من خیلی ارزش داره با کنار رفتن کمیل نگاه ازاده روی تابلویی ک بر سر در انجا زده شده بود ثابت ماند:مزار شهدا اشک در چشمانش لحظه ای حلقه بست و قدم زنان وارد انجا شد کمیل سمت قبری ک گوشه ی مزار بود رفت -خیلی وقته اینجا نیومدم کنار قبر خاک گرفته نشست و با صدای دورگه ای گفت:این شهید گمنام اینجا خیلی تنهاس من وقتی هفده سالم بود پیداش کردم شایدم اون منو پیدا کرد بهش قول دادم وقتی ازدواج کردم با همسرم اولین جایی ک میرم اینجا باشه هرچند ازدواج ما معمولی نبود و یه ماه گذشت ولی بازم امروز تصمیم گرفتم ک با خودم بیارمت اینجا هرموقع ک دلم میگیره ناخوداگاه میام این سمت نمیدونی چه حال و هوایی داره ازاده هم کنار قبر نشست و اشک ریزان گفت:شهیدا خیلی مهربونن خوش به حالتون ک همچین دوستی داشتید کمیل لبخندی زد و گفت:اینجا باید گریه کنی باید پیش شهید گریه کنی تا خالی بشی از هر احساس بدی میگن هرکسی باید یه دوست شهید داشته باشه به عکس شهدا نگاه کن هرکدوم ک اولین بار نگاهش به دلت نشست اون رفیق شهیدت صدا کن من نمیدونم منی ک هیچ عکسی از این شهید نداشتم عاشق کدوم نگاهش شدم کمیل هم اشک هایش جاری شد ازاده ک احساس میکرد پناهگاه و مامنی برای درد هایش پیدا کرده اشک هایش راپاک کرد و با گوشه ی چادرش خاک هارا کنار زد کتاب قران کوچکی از داخل جیبش در اورد و انرا بوسید:باید زودتر میومدم اینجا اینجا درمانگاه روح من . . -از دیدن قبر شهید خیلی ارامش گرفتم ممنون ک منو پیشش بردید -قابلی نداشت به قولی ک داده بودم عمل کردم به خاطر نم نم بارانی ک میبارید شیشه های ماشین بخار گرفته بودند با گوشه ی انگشتش روی شیشه را خط خطی کرد و گفت:اقا کمیل -بله برای پرسیدن سوالش مردد بود دست اخر با خودش کنار امد و پرسید:میشه به پدرم سر بزنم هرچی باشه من تو خونه ی اون قد کشیدم بااخم پررنگی گفت:نه به هیچ وجه نمیخوام دربارش حرف بزنم پدرتو دیگه فراموش کن بغضش را پس زد و صورتش را به شیشه یخ زده ی ماشین چسباند کمیل ک متوجه حال بد ازاده شده بود سعی کرد جو را عوض کند:میگم حالا ک تا اینجا اومدیم بهتره بریم یه چیز گرم بخوریم امروز صبح با محسن اینجاها بودم کنار یکی از پارکا نوشیدنی گیاهی خیلی خوب میفروختن ازاده خانوم؟ -بله -دلخور شدید؟ جوابی نداد ک ماشین را پارک کرد و پیاده شد دستش را زیر چانه اش گذاشت و ادای کمیل را در اورد:دلخور شدید!! چشم غره ای برای او از دور رفت ک با دیدن نگاه خندان کمیل لبش را به دندان گرفت و مسیر نگاهش را منحرف کرد.. ....
با شنیدن صدای خنده ی ازاده ک همراه کمیل وارد خانه میشد اخمی کرد و سمت انان رفت :هیچ معلوم است شما دوتا کجا بودید؟ کمیل خنده اش را قورت داد ک مادرش پوزخندی زد و گفت :من از نگرانی اینجا داشتم دیوونه میشدم اونوقت شما رفتید دنبال خوش وبش کردنتون نگاه تندی به کمیل انداخت ک نرگس از اتاقش گفت:وا مامان چیکارشون داری -تو درستو بخون نرگس شانه ای بالا انداخت و کتابش را ورق زد ازاده نگاهی به کمیل انداخت ک گفت :تقصیر من شد مامان جان اصلا نفهمیدیم چجوری ساعت گذشت -کجا رفتین یهویی از بعد از ظهر تا حالا کجا بودین ساعت نه شبه -هیچی تو خیابونا ول میگشتیم واسه خودمون لحن شوخ کمیل بعد از مدتها لحظه ای ارامش را به قلبش بخشید ولی با یاداوری ازاده دوباره ابروهایش را بهم گره زد و گفت :خوشی هاتون واسه بقیس نگرانی هاتون واسه منه سمت اتاقش رفت و در را محکم بست ازاده ارام گفت: _معذرت میخوام _تو چرا معذرت میخوای از صبح تا به حال چپ و راست از من معذرت میخوای تورو کجای دلم بزارم اخه یکی از اونور قهر میکنه یکی از این ور معذرت میخواد نرگسم ک الان چونش گرم میشه میاد منو سوال پیچ میکنه ک کجا بودی ازاده از لحن شاد کمیل تعجب کرد و سعی کرد خنده اش را کنترل کند در همین حین نرگس از اتاقش بیرون امد و پاورچین پاورچین سمت کمیل امد : _حالا ک مامان رفته اتاقش بگو ببینم کجا رفته بودین نه به اون اخمات نه به این خندیدنات کمیل نگاهی به ازاده انداخت ک با یاداوری حرف های او درباره نرگس و پیش بینی درست او خندید نرگس رو به ازاده با لحن حرص داری گفت : _وا چرا میخندی کمیل سمت دستشویی رفت و گفت: _تو برو درستو بخون خدا تو رو فوضول و پرحرف افریده -عع ببخشید ک نظر شما نپرسید!! درحالی ک دست هایش را میشست با صدای بلند گفت: _دلم از حالا برای شوهر بیچارت میسوزه ....
امشب سومین سالگرد عروج آسمانی جانباز سرافراز اصغر حیدری می باشد. جانبازی که در سالهای هشت سال دفاع مقدس ثابت قدم در راه دین و حفظ ارزشهای اسلام و دفاع از خاک و ناموس مملکت اسلامی ایران عزیز از جان خویش گذشته بود و صادقانه با ایثار و فداکاری پس از دوران جنگ در راه حفظ اسلام در گروهای مذهبی و هیئتی همچنان فعالیت می نمود و هر جا نام سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام برده می شد لباس خادمی برتن می کرد تا به زائران و عزاداران حسینی خدمت کند. جانبازان عزیز نور چشم این ملت هستند و ما قدردان زحمات و ایثار و گذشت آنان هستیم. ان شاء الله روح جانباز گرامی اصغر حیدری بر سر سفره آسمانی آقا اباالفضل العباس علیه السلام مهمان باشد و شفیع ما در روز قیامت باشد. شادی روح پاکش بخوانید رحمه الله من یقرا فاتحه مع الصلوات 🌷 تاریخ عروج آسمانی ۹۸/۱۱/۰۴ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
💐🌿 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَأَشْهَدُ أَنَّکَ لَقِیتَ اللهَ وَ أَنْتَ شَهِیدٌ عَذَّبَ اللهُ قَاتِلَکَ بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ وَ جَدَّدَ عَلَیْهِ الْعَذَابَ جِئْتُکَ عَارِفا بِحَقِّکَ مُسْتَبْصِرا بِشَأْنِکَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ وَ مَنْ ظَلَمَکَ أَلْقَى عَلَى ذَلِکَ رَبِّی إِنْ شَاءَ اللهُ یَا وَلِیَّ اللهِ إِنَّ لِی ذُنُوبا کَثِیرَةً فَاشْفَعْ لِی إِلَى رَبِّکَ فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ مَقَاما مَعْلُوما وَ إِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ جَاها وَ شَفَاعَةً وَ قَدْ قَالَ اللهُ تَعَالَى وَ لا یَشْفَعُونَ اِلّا لِمَنِ ارْتَضَى سلام بر تو اى ولى خدا، تو نخستین ستمدیده‏اى، و نخستین کسى‏که حقّش غصب شد، صبر کردیو به حساب خدا گذاشتى تا مرگت رسید، شهادت مى‏دهم که تو خدا را ملاقات کردى. درحالى‏که شهید بودى، عذاب کند خدا کشنده‏ات را به انواع عذاب، و بر او عذاب را تازه کند، به سویت آمدم، شناساى به حقّت، و بیناى به شأنت، دشمن با دشمنانت و آن‏که به تو ستم کرد، ان شاء الله بر این عقیده پروردگارم را ملاقات‏ کنم، اى ولى خدا، مرا گناهان زیادى است، از من نزد پروردگارت شفاعت کن، که تو را پیش خدا جایگاه معلومى است، و تو را به درگاه خدا آبرو و حق شفاعت است، و خداى تعالى فرموده است: و شفاعت نکنند جز براى کسی که‏ او پسندد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمستان که می‌شود مهربانی طعم دیگری دارد، هر چه سردتر مهربانی و سخاوت مطلوبتر ، سلام و درود به شما که با مهربانی و عشق ورزیدن گرما بخش روزهای سرد زمستان هستید . صلواتی به گرمای مهرتان تقدیم سلامتی آنانکه انتظار گرما بخش دلشان است. *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم،* کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۴۷۹ قرآن کریم ( آیات ۲۱ تا ۲۹ سوره مبارکه فصلت) ❄️🌹❄️ 🌺 در وصیت پیامبر (ص) به امام علی (ع) آمده است: «وَعَلَیکَ بِتِلاوَةِالقُرآنِ عَلی کُلِّ حالٍ» یاعلی! برتو باد که در همه حال قرآن تلاوت کنی. (اصول کافی ۷/۷۹) 🎙 استاد پرهیزگار کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
4_5778149469019177377.mp3
8.37M
یادباد آن روزگاران 💐 🎧غرقه به خون بی کفنم 🎤مداحی حماسی : آهنگران کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
خدمت پدر و مادر گرامیم سلام و مادر گرامی امیدوارم که درود گرم و بی پایانم را که از اعماق قلبم از تک تک سلول های خونم سرچشمه می گیرد بپذیری. و مادر عزیز شاید وقتی که این وصیت را می خوانی روحم پرواز کرده باشد. مادر عزیز من وصیت‌ می کنم شما را که در مرگ من هرگز اشک نریزید من به قربان آن اشکی بشوم که از صورت رنج کشیده تان می چکد. مادر جان بهترید و به امام تبریک بگوئید تا وقتی دشمن در صورت شادتان نگاه کند لرزه بر اندامش بیفتد. مادر گرامی در حفظ ولایت فقیه و طرفداری از امام و اسلام از هر کوششی دریغ نفرمائید و از عزیزترینتان در این راه بگذرید. نفرمایید که فررندتان را هم برای همین و برای حفظ آرمان های اسلامی به جبهه فرستادید. قول من به برادرانم بگویید که زندیگتان را صرف خدا و راه او بنمائید و از هر کار که انجام می دهید از کانال اسلام بگذرید و به خدا برسد. ایشان بگوئید برادرتان گفت امام را دریابید و برای او جان بدهید. قول من به خواهرانم بگوئید می دانم که خیلی دل نازک و زودرنج هستید ولی هرگز غم و اندوهی و اشکی را در خود راه ندهید که دشمن استفاده کند و شاد گردد. با مشت گره کرده بر دشمن بتازید خواهران از قول من به مردم فریاد برآورید و بگوئید فکر خوردن و شکم نباشید فکر آخرت باشید تا تنها توشه راه تقوا است و بگوئید که برادرمان فریاد زند کجائید شکم پرستان پر مدعا؟ تا از شاگردان امام درس عبرت بگیرند. مادر گرامی من چیزی ندارم که بدان وصیت کنم ولی هر چیزی که شما فکر می کنید به من میرسد و مقدار پولی را در بانک خودتان برایم پس انداز کرده اید در راه خوشبخت کردن خواهران و برادرانم صرف و همه را به ایشان‌ می بخشم. و مادر گرامی در مرگ من هرگز نه گوسفندی و نه پختی بکنید. خود جنس یا پول آن را به کمتیه امداد بدهید. دوستان گرامیم محمد ؛ علی و دایی حسین و حسین و حسن و اکبر و دایی ابراهیم تنها دوستان با وفایم هستی و خواهی بود و شما را دوست می دارم و بگوئید در راه ولایت فقیه و اسلام گام نهید و بگوئید از دوستی شما هرگز احساس پشیمانی نکردم. برای مردم شهرم تهران مردم شریف تهران من کوچکتر از آنم که برایتان پیامی بفرستم. خواهران و برادران به فکر مال دنیا بودن به درد ایران و اسلام نوپای ما نمی خورد. والله بگردید دنبال تقوا و در راه حفظ امام و ولایت فقیه و اسلام از عزیزترین خود و از هر کوششی دریغ نفرمائید. (والسلام) چند بیهوده زنی لاف سخن در بر من دم می زنید بیهودگان زین سخنان ورنه چنان سخت بگیرم که بر آری تو ز دل آه فقان از کرامت در هیجان می کنم این زد بیان تا که شوی واقف و واضح کنمت دایره ای فقه و فنا را از صاحب فقر بودید  سالار که باشد شه ابراد غضنفر فردا  دار علی حیدر کرار که بی مثل و بی نقلیه است و خطیب است و امیر است و بود پادشه کوی و مغان آنکه بود شش جهت و نه فلک هم سمک و چرخ مطور قدرت اوست. حال شوی واقف از آن مخزن گنجت اسرار خدا نور خدا شاه والا گوش نما تا بدهم شرح برایت و چه برپا شده این سر دم و که باعث آن گشته ببندم ز برای تو دگر بنده راه چون و چرا را دو برادر شده  از روز ازل باعث این سردم تربیت بر آن چهار و دو سلسه تا همه خیل دراویش به استادی آنها نمایند ذکر احسن و تشویق نمایند سالک با جود و سخا را . کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
السلام علیک یا ابا عبدالله علیه السلام۰۰۰ ------------------------- عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم را برده با خود کنار قتلگاه  هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه می خرد مارا در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه ، گفتم یاحسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق  هر کجاباشیم ما را می کند پیدا حسین  من که از روز ولادت کربلایی بوده ام  دوست دارم وقت مردن هم بمیرم،، با حسین یا حسین۰۰۰یا حسین۰۰۰۰۰ سمت راست مرحوم هاشم هاشمپور برادر شهیدعلی هاشمپور سمت چپ زنده یاد جانباز اصغرحیدری کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
علی تعریف می کرد: در جبهه که بودیم گردان ما وارد عملیات شده بود. ارتباطمان با پشت جبهه قطع شده بود. محاصره شده بودیم و یک هفته بی آب و غذا مانده بودیم. کسی نمی توانست از آن مکانی که بودیم دور شود چون در  دید مستقیم دشمن بودیم. برای همین تدارکات هم نمی توانست به ما نزدیک شود و آب و غذا برایمان بیاورد. بچه ها بعد از هفت روز می گفتند ما اینجا بدون آب و غذا می میریم و بعد ما را خاک می کنند. من از علی پرسیدم: پس چطور زنده ماندید؟ هفت روز بی آب و غذا مگر می شود کسی زنده بماند!! گفت: تقدیر الهی این بود که زنده بمانیم. گفتم: بعد از هفت روز چکار کردید؟ گفت: من به بچه ها گفتم بخدا توکل کنید و امیدتان ناامید نشود من می روم و هر طور که هست برایتان آب و غذا می آورم. بچه ها گفتند: تو هم مثل ما چطور می خواهی بروی و غذا بیاوری؟! گفتم: با یاری خدا می روم و موقعه رفتن از خدا خواستم که کمکم کند تا دست خالی برنگردم. بعد به سمت سنگر یک عراقی رفتم. عراقی در سنگر خواب بود. من هم از فرصت استفاده کردم و رفتم یک گونی برداشتم و هرچه مواد غذایی و خوراکی آنجا بود داخل گونی ریختم و با خودم آوردم. وقتی بچه ها مرا با یک گونی خوراکی دیدند همگی تعجب کرده بودند و می گفتند: تو چطور توانستی این کار را انجام دهی؟! گفتم: خدا خودش خواست و من رفتم و این خوراکی ها را برایتان آوردم. بچه ها با خوردن این خوراکیها جان گرفتند و بعد توانستیم از آنجا دور شویم و با یاری خدا نجات پیدا کردیم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398