eitaa logo
أین بقیة الله...
137 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
417 ویدیو
18 فایل
سلام بر #صاحب_اختیارمان اینجا پایگاه مجازی #امام_زمان_عج است با #صلوات وارد شوید... #کپی برداری به هر نحوی #جایز است. کانال دوم ما مشاوره آنلاین @Hamdeli_313 #خادم کانال @Shahidane ارسال به ناشناس👇 https://harfeto.timefriend.net/16154425941110
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ حضور علما در دوره غیبت و بدون رهبر رها نشدن ، یکی از توجهات ویژه امام زمان به ماست. و البته یکی از امتحانات در غیبت امام نیز، میزان اطاعت ما از است. آری! تا به کوفه نیامده، ولی امر مسلمین است. 🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس💞 #حضرت_نرجس_خاتون_و_نرجس_خاتون😘 #قسمت8⃣6⃣ لحظاتى پيش، "رضوان" به دستور خدا، #مهدى(ع
👆👆👆 آخرین_عروس💞 😘 ⃣6⃣ حتماً شنيده اى هر وقت دلش براى بهشت تنگ مى شد به ديدار (س)مى آمد. به خانه (س) آمده بود، همه كنار نشسته بودند. و و و (ع). از ديدن آنها بسيار خشنود بود و با آنان سخن مى گفت. در اين ميان نگاه به گوشه اى خيره ماند و اشك جارى شد. همه تعجّب كرده بودند. به راستى چرا پيامبر گريه مى كرد؟ بعد از لحظاتى، رو به آنها كرد و گفت: أنْتُم المُستَضعَفُونَ بَعدى شما بعد از من مورد ظلم و ستم واقع مى شويد. پيامبر از همه ظلم هايى كه در آينده نسبت به عزيزانش مى شد خبر داشت. او مى خواست تفسير اين آيه را بازگو كند. آرى، اهل اين خانه مورد ظلم و ستم واقع خواهند شد، امّا خداوند آنها را به عنوان امام انتخاب خواهد كرد. سرانجام اين پاك به حكومت جهانى خواهند رسيد و جهان را از عدالت راستين پر خواهند نمود، حكومتى پايدار كه شرق و غرب دنيا را فرا مى گيرد. ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نقل از حجت‌الاسلام : بنده علاقه دارم که هر ماه خودم را به «ع» عرضه کنم. مدتی است که توفیق دست داده است و می‌روم. گاهی هم که کار دارم، می‌روم حرم و برمی‌گردم فرودگاه. فقط در همین حد. یک بار رفتم، از آستانه پایینِ پا که می‌خواستم وارد صحن شوم، صورتم را گذاشتم روی سنگ آستانه و به «ع» عرض کردم: «آقا! من مهمان شما هستم. می‌خواهم بدانم که آیا شما مرا به عنوان مهمان پذیرفته‌اید؟ می‌خواهم به حساب شما اینجا باشم. خودم نمی‌خواهم هزینه کنم. تقاضای دیگرم این است که یا «عج» را ببینم یا کسی را ببینم که او را دیده باشد». این را عرض کردم و رفتم تو. رفتم مفاتیح را باز کردم، می‌خواستم زیارت بخوانم. |هنوز شروع نکرده بودم. یک آقای در مشهد بود که منبر می‌رفت و خیلی هم حفظ بود. مرحوم طباطبایی که تابستان‌ها به مشهد می‌آمدند، ما آن وقت‌ها که مشهد بودیم جلسات آقای ، در روزهای پنج‌شنبه را می‌رفتیم. نوعاً هم ایشان نابی را آنجا مطرح می‌کرد و آقای طباطبایی توضیح می‌داد. با آقای سلیمی در حد سلام و علیکی که در جلسات آقای همدیگر را می‌دیدیم، ارتباط داشتیم. غیر از آن هم هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. هنوز شروع نکرده بودم که ایشان آمد کنار من و گفت: «فلانی! ناهار بیایید خانه ما». من چون از خواسته بودم، فوری به ذهنم آمد شاید حضرت پذیرفته‌اند. استخاره کردم، ببینم اگر این اجابت حضرت است که ناهار را بمانیم و بعد از ناهار برگردیم. خوب آمد. فهمیدم که مطلب اول برآورده شد. به ایشان گفتم: «من منزل شما را بلد نیستم». گفت: «ظهر بیا مسجد ملاحیدر، نماز آقای مروارید، من می‌آیم و از آنجا با هم می‌رویم». 👇👇👇 🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
👆👆👆 رفتم مسجد آقای ، نماز ظهر را خوانده بودند. آمد و مقابل من نشست، خم شد دستم را بوسید و ریخت. گفت: «من با منبرهای شما خیلی صفا کردم، ولی یک اتفاقی برایم افتاده، می‌خواهم این را برای شما بگویم». گفت: «مرحوم آقای قندهاری که از دنیا رفت، من مطمئن بودم که در تشییع جنازه ایشان حضور پیدا می‌کند، لذا به شوق و اشتیاق حضرت رفتم و سایه به سایه از اولین آناتی که مطلع شدم، کنار جنازه بودم، تا اینکه آمدیم توی . به که آمدیم، دائماً حواسم به اطرافم بود که ببینم شخصیت فوق‌العاده‌ای یا کسی را می‌بینم... به نزدیک‌های که رسیدیم، یک حالت سرزنشی نسبت به خودم شروع کردم: مگرتو کی هستی؟ با چه رویی می‌خواهی حضرت را ببینی؟ اصلاً چه توقعی داری؟ شروع کردم به بدی‌های خودم بد و بیراه گفتن. ‌ما کجا؟ آقا کجا؟ در حال خودم بودم که صدایی خیلی ملایم و آرام آمد: می‌خواهی را ببینی؟ برگشتم جهت را ببینم، دیدم ماشاءالله در این جمعیت از همه به قول معروف یک سر و گردن بلندتر بود... و توصیفاتی از حضرت کرد از جمله اینکه گفت «موهای مبارکشان از زیر تا بناگوششان بود، محاسن پرپشت. دقت کردم و در موهای سر و صورت یک موی سفید ندیدم». این این را با یک حالت به من گفت و رفت. من این را نه قبلش یادم می‌آید دیده باشم، نه بعد از آن. خیلی هم دارم یک بار دیگر او را ببینم. 👇👇👇 🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
👆👆👆 بعد آقای آمد و ما را برد خانه‌اش و از جریاناتی که با مرحوم آقای علامه داشت، سخن گفت. خدا رحمتش کند، وفات کرد. آقای هم به ایشان یک اذکاری داده بود. معلوم شد که اهل بعضی حرف‌ها بود. آقای گفت: «من من سی سال همسایه بودم و اُشْهِدُ بِالله، من آقای را از دوره‌های تا الان نسبت به نسوان می‌دانم😊 🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أین بقیة الله...
👆👆👆 آخرین_عروس💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت9⃣6⃣ حتماً شنيده اى #پيامبر هر وقت دلش ب
👆👆👆 💞 😘 ⃣7⃣ اين وعده بزرگ خداست و خدا هميشه به وعده هاى خود عمل مى كند. اكنون (عج) در آغوش پدر اين آيه را مى خواند تا همه بدانند او وعده خدا را محقّق خواهد كرد. و اگر كسى اهل دقّت باشد مى تواند امروز خيلى چيزها را بفهمد. (عج) اين آيه را مى خواند تا با مادر خويش سخن بگويد. همان مادر مظلومى كه در مدينه به خانه اش حمله كردند و آنجا را به آتش كينه سوزاندند! (س) اوّلين كسى بود كه مورد ظلم و ستم واقع شد و حقّش را غصب كردند. (عج) مى خواهد با مادرش سخن بگويد: اى مادر پهلو شكسته ام! ديگر غمگين مباش كه من آمده ام! من آمده ام تا براى اين ، پايانى باشم. اين وعده خداست. چرا (عج) در آغوش پدر اين آيه را مى خواند؟ چرا ياد از مظلوميّت اين خاندان مى كند؟ كيست كه مظلوميّت اين خاندان را نداند؟ تو كه خبر دارى و خوب مى دانى تا پيامبر زنده بود اين خاندان عزيز بودند; امّا وقتى پيامبر رفت، ظلم ها و ستم ها آغاز شد. مسلمانان چقدر زود روز غدير را فراموش كردند و حكومت سياهى ها فرا رسيد و چه كارها كه نكردند! خدا به پيامبرِ خود خبر داده بود كه بعد از او با (س) چه مى كنند. دل پر از غم شده بود. ... 🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا