▪️چه اشتراک #زیبایی؛ هر دو در کودکی به امامت رسیدند. اما چه وجه تمایز دردناکی!
یکی در #جوانی جام زهر نوشید و دیگری ۱۱۸۰ سال است که #منتظر یاری #شیعیانش است.
▫️ این است روایت تاریخ جریان #امامت که همیشه از سمت #شیعیان مورد بی مهری قرار گرفته است.
◾️ شهادت مظلومانه #امام_جواد علیه السلام را محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت عرض میکنیم.
💞☘💞☘💞☘💞
@yaran_mahdi_313
💞☘💞☘💞☘💞
#تشرف_زنان_محضر_امام_زمان_عج
یکی از هموطنان ایرانی یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز در منزل یکی از دوستان با تعجب دید که آن جا بساط دیگ و آتش و نذری #امام_حسین (ع) برپاست.
همه پیراهن مشکی به تن کرده و شال عزا به گردن آویخته؛ در این مجلس زوجی #مسیحی بودند که #شیعه شده.
#مرد متخصص قلب و عروق و #زن فوق تخصص زنان و زایمان؛ سر صحبت را با زن باز کرده و او گفت: « من وقتی #مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم.
به خصوص این که به #شوهرم خیلی اطمینان داشته باشم و می دانستم بی جهت به #دین دگیری رو نمی آورم.
#نماز و #روزه و تمام برنامه ها و اعمال #اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم.
فقط در یک چیزی کمی شک داشتم هر چه می کردم، دلم آرام نمی گرفت. آن مسأله آخرین #امام و #منجی این دین مقدس بود.
تا این که ایام #حج فرا رسید. روز #عرفه به صحرای #عرفات رفتیم.
تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر بودند.
در آن شلوغی متوجه شدم که #کاروانم را گم کرده ام.
هوا خیلی گرم بود و کسی زبان مرا نمی فهمید.
هر چه گشتم چادرهایمان را پیدا نکردم. نزدیک #غروب گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه. گفتم #خدایا به فریادم برس.
در همین لحظه #جوانی خوش سیما به طرف من می آید. جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم.
وقتی به من رسید، با جملاتی شمرده و با لهجه ی فصیح #انگلیسی، به من گفت: « راه را گم کرده ای بیا تا من #قافله را به تو نشان دهم. »
او مرا راهنمایی کرد. چند قدمی بعد با چشم خود کاروان #لندن را دیدم. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت: « به #شوهرت سلام مرا برسان. » من بی اختیار پرسیدم بگویم چه کسی سلام رساند. او گفت: « بگو آخرین #امام و آن #منجی_آخرالزمان که تو در راز و رمز بلند عمرش سرگردانی. »
آن جا بود که متوجه شدم #امام_زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله مسأله ی طول عمر #نور حضرت نیز برایم یقینی شد.»
سالنامه نورعلی نور
🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
👆👆👆
رفتم مسجد آقای #مروارید، نماز ظهر را خوانده بودند.
#جوانی آمد و مقابل من نشست، خم شد دستم را بوسید و #اشک ریخت. گفت: «من با منبرهای شما خیلی صفا کردم، ولی یک اتفاقی برایم افتاده، میخواهم این را برای شما بگویم». گفت: «مرحوم آقای #مولوی قندهاری که از دنیا رفت، من مطمئن بودم که در تشییع جنازه ایشان #حضرت حضور پیدا میکند، لذا به شوق و اشتیاق حضرت رفتم و سایه به سایه از اولین آناتی که مطلع شدم، کنار جنازه بودم، تا اینکه آمدیم توی #صحن.
به #صحن که آمدیم، دائماً حواسم به اطرافم بود که ببینم شخصیت فوقالعادهای یا کسی را میبینم... به نزدیکهای #حرم که رسیدیم، یک حالت سرزنشی نسبت به خودم شروع کردم: مگرتو کی هستی؟ با چه رویی میخواهی حضرت را ببینی؟ اصلاً چه توقعی داری؟
شروع کردم به بدیهای خودم بد و بیراه گفتن. ما کجا؟ آقا کجا؟ در حال #سرزنش خودم بودم که صدایی خیلی ملایم و آرام آمد: میخواهی #آقا را ببینی؟ برگشتم جهت #صدا را ببینم، دیدم ماشاءالله #حضرت در این جمعیت از همه به قول معروف یک سر و گردن بلندتر بود... و توصیفاتی از حضرت کرد از جمله اینکه گفت «موهای مبارکشان از زیر #عمامه تا بناگوششان بود، محاسن پرپشت. دقت کردم و در موهای سر و صورت #حضرت یک موی سفید ندیدم». این #جوان این را با یک حالت #انقلابی به من گفت و رفت.
من این #جوان را نه قبلش یادم میآید دیده باشم، نه بعد از آن. خیلی هم #آرزو دارم یک بار دیگر او را ببینم.
👇👇👇
🏴🏴 @yaran_mahdi_313 🏴🏴
🌹🕊💐🌺💐🕊🌹
#کلاس_درس_شهدا
#حجاب
#عفاف
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_علاء_حسن_نجمه
خواهر عزیزم
هرگاه خواستی از #حجاب خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که . .
اشک #امام_زمانت را جاری میکنی،
به #خونهای پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی
به یاد آور که غرب را در تهاجم فرهنگیاش یاری میکنی فساد را منتشر میکنی
و توجه #جوانی که صبح و شب سعی کرده #نگاهش را حفظ کند جلب میکنی،
به یاد آور #حجابی که بر تو #واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمی حفظ کند تغییر میدهی، تو هم شامل آبرویی،
بعد از همه اینها اگر توجه نکردی، هویت #شیعه را از خودت بردار...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🕊💐🌺💐🕊🌹
🌹🕊💐🌺💐🕊🌹
http://eitaa.com/joinchat/590872596C9c436fad07