عزیزان امشب ۴ پارت رمان داریم🌹✨
از امشب شبی ۴پارت رمان داریم.
لف ندید💔
۵۱۶تا شدیم ۵۱۲تا😔
روند پست گذاری کانال به روال قبل بر میگرده..
در ضمن سوپرایز ۱۰پارت ولادت امام زمانمون سرجاشه😍😍
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_بیستوهفتم
آقارضادمدرایستادهبود
نرگس:آخآخ،رضادمدره،فککنمماشین
ومیخواست
_ ایواایی،عصبانیمیشهازدستت؟
نرگس:ازقیافهباروتزدهاشپیداتکه
منتظرهیهانفجاره
نرگسسریعازماشینپیادهشد
نرگس:ببخشداداشی،اصلایادمنبودماشینونیازداشتی
(رضاهمونجوربهدیوارتکیهدادهبودواخم
کردهبود)
نرگس:داداشیآبروداریکن،رهاتوماشین
هچیزینگیااا
(باخندهآقارضا،ازماشینپیادهشدم)
-سلام
(یهلحظهچشمایاقارضابهچشمایمنگره
خورد،بعدسرشوپایینکرد،احتمالابادیدنم
تواینچادرتعجبکرده)
رضا:سلام
نرگس:بخشیدیداداشی
رضا:باشه،بیابروداخل
نرگس:قربونتبرممن،بریمرهاجون
رفتیمداخلخونهمنرفتمتویاتاق
چشممبهآینهافتاددوبارهخودموباچادری
کهروسرمبودبراندازکردم
چادروازسرمبرداشتم،لباساییکهتازه
خریدهبودموپوشیدم
رویتختدرازکشیدم
گوشیموروشنکردم
یهعالمهپیامازطرفنگاربود
شمارهنگاروگرفتم
نگاره:الورها،دخترمعلومهستکجایی؟
-اولاسلام،دوماینکهجاییزیرآسمونخدا
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_بیستوهشتم
نگار:دیونهمیدونینویددربهدردنبالته؟
_اگعدنبالمنبود،شکمیکردم
نگار:رهادیروزاومدهبوددانشگاهیهآبروریزیکردکهنگو،داشتمپسمیافتادم،اگهحراستدانشگاهنیومدهبود،یه
کتکیهمنوشجانمیکردمازدستش
-پسرهیپرو،چکاربهتوداره
نگار:فکمیکنهمنتوروپناهدادم،الان
کجایی؟
-یهجایامن
نگار:رهاجانتاکیمیخوایقایمموشکبازیکنی؟،آخرشکهچی!
_نمیدونم،فعلابایدبرم،بازباهاتتماس
میگیرم
نگار:الورها،الووو
صدایدراومد
_بله
عزیزجونبود
عزیزجون:دخترمناهارآمادهاست
_چشمالانمیام
شالموروسرمگذاشتم،بلندشدمکهبرم،
چشممبهحیاطافتاد
نزدیکپنجرهشدم،آقارضاداخلحیاطراه
میرفتوباموبایلصحبتمیکرد
چقدرمثلاینمردکمهستن
چیمیشدیکیمثلهمینامالمنمیشد
نهنهمحاله،منکجاواینمردکجا
رفتمسمتدربازچشممبهآینهافتادنگاهیبهخودمانداختم
شالموکشیدمجلوموهاموزیرشپنهون
کردم
ازاتاقرفتمبیرون
نرگس:بیاکهمادرشوهرتخیلیدوستت
داشتههااا
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_بیستونهم
(مادرشوهر،چقدردرکنارعزیزجوناحساسآرامشمیکردم،احساسیکههیچوقت
درکنارمادرمتجربهنکردم)
نشستیمکنارسفره
عزیزجون:رضامادر،بیاغذاتسردشد
رضا:عزیزجوننمازمومیخونممیام
عزیزجون:باشهپسرم
نرگس:داداشیالتماسدعافراووون
غذاموخوردممیخواستمظرفاروجمعکنم
کهنرگسنزاشت
نرگس:نمیخوادبابا،خیلیهمخوردیکه
میخوایالانجمعهمکنی پاشوبرو
بلندشدمرفتمسمتاتاقم
کهچشممبهاقارضاافتاد
تواتاقنرگسداشتنمازمیخوند
منممحوخوندننمازششدم
چهسجدههایطولانیداشت
بعدازتمامشدننمازش
بلندشدبرگشت
دوبارهنگاهمونبههمافتاد
منمازخجالت،سرموانداختمپایینورفتمتواتاقم
روزرفتنرسید
یهمانتویبلندمشکیپوشیدمبایهشال
مشکی،یهکمحجابکردم،وسیلههامو.
برداشتمورفتمبیرون
همهداخلحیاطنشستهبودن
رفتمسمتعزیزجون:عزیزجونبابت
اینچندروزیخیلیممنونم
(عزیزجونبغلمکرد):قربونتبرم،مواظب
خودتباش،هرموقعدوستداشتیبرگرد
پیشخودمون
-ایکاشمادرممهمینومیگفت ولیحیفکههیچوقتنگفت
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_سیام
نرگس:خوبهحالا،دمرفتناینقدرهندی
بازیدرنیارین
عزیزجونیهقرآنگرفتدستش
آقارضاونرگساززیرشردشدن
عزیزجونمیهنگاهیبهمنانداخت
عزیزجون:چراوایستادیدخترم،بیا
منمرفتمسمتش،قرآنوبوسیدمواززیرش
ردشدم
حالخوبیداشتم
علتشونمیدونستم
سوارماشینشدیموحرکتکردیم
وسطایراهآقارضاایستاد
آقارضا:نرگسجانبروعقببشین،مرتضی
همهمراهمونمیاد
نرگس:باشهچشم
نرگساومدکنارمننشست،چنددقیقهای
منتظرشدیمکهآقامرتضیهمسوارشد
آقامرتضی:سلام
آقارضا:سلامداداشکجاییتو؟
نرگس:سلام
آقامرتضی:شرمندهداداش،یهکمازکارام
موندهبود،تاتماشکنمتحویلسهیلبدم
طولکشید
آقارضا:حالاپولبنزینیکهسوختوازت
گرفتم،اونموقعمیفهمیکهزودتربیای
آقامرتضی:باشهبابا،خسیس
نزدیکایظهربودکهآقارضایهجاکهرستوران
داشتایستاد
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
دنبال چنله موود میگردی.؟
اینم همون چنلی ک میخواستی.
@Dark_1_Life
پروفای 𝐌𝐨𝐨𝐃شاخ .! .
@Dark_1_Life
تکستای 𝐌𝐨𝐨𝐃 که حرف دلته
@Dark_1_Life
کلیپای𝐌𝐨𝐨𝐃 خفن.
چرا هنوز وایسادی منتظر فرش قرمزی?😂😔
⟌گاهۍ ذِهنت را بِخوابان
بَرایفکرتاستِراحَت مُطلق بنویس؛
بَرایچَشمهایَتنُسخهۍندیدن تجویز کن؛
دارویۍبِهترازبیخیالیبراۍدرمانِاینآشفتگیهای جهان نیست . . .⭒𖢆
گاهیفِکرتراتعطیلکن،قبلاز اینکهفِکرتروحت
رابهیغما ببرد^◡^✨💛🌈
یه کانال پر از کتاب های هیجان انگیز رو لینک تا از دستش ندادی
• · · · · · • ✢ • · · · · · •
∞https://eitaa.com/joinchat/1715601621Cbf85b2aea5