شهید اوینی
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🌱🌹
دل شاد باد
آنکه دلم،
شاد ازاو نگشت
وآن گل
کـه یاد من نکند،
یاد باد از او ....!
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
ایـن را من به جوانها میگویم؛
دنـبالِ تعلقـات پَست نبـاشیم،
همـهٔ ما،راهی به یک سمت
هستیم!
#حاج_قاسم♥️
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
ازلحاظروحینیازدارم
جلویضریحت
بشینیموخیره
بهضریحتزیرلب
زمزمهکنم
اومدمتنهایتنها،
منهمونتنهاترینم💔(:
#آقای_اباعبدالله
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
اللهم الرزقنا
#مشهدی ❤️
که ختم بشه
به #کربلا ((:!♡
_قسمت هممون
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
سلامعزیزان ❤️
همونجور که گفتم.
۱۰پارت رمانمون
روز ولادت امام زمان 😍🎊💕
سره جاشه
#رمانآنلاینسرزمینعشقهرشب
ساعت۲۱🌹✨
🕊✨
آرزویت را برآورد کرد،
آن خدایی که آسمان را
برای خنداندن گلی میگریاند . . .
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
#برادر_شهیدم
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
استادمگفت:
وابستہخدابشید :)))
گفتم:
چجوری؟
گفت:
چجورےوابستہیہنفرمیشۍ؟
گفتم:
وقتےزیادباهاشحرفمیزنم
زیادمیرم،میام..
تویہجملہگفت:
رفتوآمدتوبا خدا زیادڪن..!
#تلنگرانه🌱💞
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
-
#تلنگر
-ازعالِــمبزرگۍپرسیدند:
چگونہبفهمیمدرخوابغِفلَتیمیانہ؟
+گفت:اگربراے
امامزَمانتڪارےمیڪنۍ
وبہظهورآنحضــرتڪمڪمیڪنۍ؛
بدانڪہبیدارے...
واِلّااگـرمجتهدهمباشۍ
درخوابغفلتۍ‼️
اَللّٰھُمَّ؏َـجِّلَلِوَلِیِّڪَالفَࢪَج...💚
#امام_زمان
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🌷 #8_روز تا #روز_امید
#میلاد_امام_زمان(عج)😍
نه کوفی بیوفائیم، نه اهل مکر و ریائیم
ما بنده تحت امریم، تو صاحبُ الاختیاری💚
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_سیوپنجم
چقدرحسقشنگیداشتم
بلاخرهروزوداعرسید،خیلیسخت.بود
سوارماشینشدیمومنچشمدوختهبودم
بهگنبدفیروزهای،نمیدونستمبازممیاماینجایانه
تویراههمهساکتبودن،انگارفقطمننبودم.که حالمخراببود
انگاراینحالخرابمصریبود
انگارهرکسیبیادپابزارهرویاینخاکدل
جداشدننداره
نرگس:داداشرضا،آدرسیکهرهادادهروبگیرببینکجاستدقیقا
آقارضا:چشم
-نمیخواد،دیگهنمیخوامبرم
نرگس:یعنیچی؟
-میخوامبرگردمخونه
نرگس:میدونیالانچیدرانتظارته؟
_میدونم،توکلکردمبهخدا،هرچیاون
صلاحبدونهمنممطیعدستورشم،میدونم
بدبندهاشونمیخواد
(نرگسبغلمکرد):الهیقربوناوندلتبشم
تصمیمخوبیگرفتی
رسیدیمتهران،آقامرتضیرورسوندیم
خونشون
بعدهمرفتیمسمتخونهما
-ببخشیدآقارضا،همینجانگهدارین
نرگس:خونتوناینجاست؟
_اره
نرگس:وااییچهخونهخوشگلیدارین،
بایدچندروزبیاممهمونتبشم
_خیلیخوشحالممیشم ،نرگسجونبه
عزیزجونخیلیسلام برسون،اگهزندهموندمحتمامیامبهت
سرمیزنم
نرگس:اینحرفاچیهمیزنی،
انشااللهکههیچاتفاقبدینمیافته
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق🌹✨
#پارت_سیوششم
انشاء الله،فعلاخدانگهدار
(ازماشینپیادهشدمرفتمسمتدروازه،
کهاقارضاپیادهشد)
آقارضا:ببخشیدرهاخانم،اگهکمکی
خواستینحتماخبرمونکنین
_منبهاندازهکافیمدیونشماوخانواده
تونشدم،بازمخیلیممنونکهاینوگفتین
آقارضا:نهبابااینچهحرفیه،فعلایاعلی
_بهسلامت
یهبسم اللهگفتموزنگدروزدم
دربازشد،واردحیاطشدم
زیباسراسیمهبیروندوید
زیبا:رها!رها،کجابودی
نزدیکششدم:چقدردلمبرایصداتون
تنگشدهبود
زیبا:اینچهکاریبودکردیباآبروموندختر؟
-منفقطدلمنمیخواستزناونعوضی
بشم،چراهیچکیحرفمنوباورنمیکنهکهنویدکثیفترینمردرویزمینه
زیبا:نمیدونمچیبگمبهت،اینچادرچیه
گذاشتیسرت؟
_تصمیمزندگیجدیدمه
زیبا:یعنیهرچیزیوانتظارداشتمغیرازاین
(بغلشکردم):خیلیدوستتوندارممامان
خوشگلم
زیبا:عععزیبانهمامان
شماواسههمهمیتونینزیباباشین،ولی
واسهمنمامانین،مادریکهدلممیخوادبوش
کنم،بغلشکنم،ببوسمش،تاآرومبشم
زیبا:خیلیخوب،زبوننریزبیابریمداخل
_چشم
واردخونهشدم،رفتمتواتاقملباسامو
درآوردمرفتمیهدوشگرفتم
برگشتمتواتاقمرویتختدرازکشیدم
دربازشد،مامانداخلشد
مامان:رهامیدونیباباتاینمدتچقدر
حرصخورد،همشفکرمیکنه،توهمراهیه
پسرفرارکردی
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_سیوهفتم
ازهمهبدتر،نویدوندیدی،مثلدیونههاشده،
دربهدردنبالته
-منبرایاینکهبانویدازدواجنکنمرفتم
مامان:حالاکجارفتهبودیاینمدت؟
_یهجایخیلیخوب،بعدابراتونمفصل
تعریفمیکنم
مامان:باشه،الانتاوقتیکهباباتنیومده
بگیربخواب،معلومنیستچیانتظارته
_باشهمامانجون
بعدازرفتنمامانیهکمدرازکشیدم
بهساعتمنگاهکردمنزدیکایاذانبود
بلندشدمرفتموضوگرفتم،چادرنماز
نداشتم،چادریکهازنرگسگرفتهبودم
وسرمکردم،
خونمونمهرپیدانمیشد
رفتمازداخلکیفمخاکیکهازشلمچه
برداشتهبودموجلومگذاشتموشروعکردم
بهنمازخوندن
حسخیلیخوبیداشتم،انگارتمام
بدبختیهامفراموششده
فقطفکرمبهنمازمبودوبهخداییکه
نمیدونستمچهجوریازشعذرخواهیکنم
خدایاکمکمکن،توراهونشونمدادی،کمکم
کنازراهتمنحرفنشم
باصدایبازشدندربیدارشدم
هانابود
دویدوپریدتوبغلم
هانا:چرابرگشتیآجیجون
تونبودی،اینجاهرروزوهرشبقیامتبود
معلومنیستنویدچهبلاییسرتبیاره
(لبخندیزدم)منپشتمبهیکیگرمهکهاز
اینادیگهنمیترسم
الهیقربونتبرممن،چقدردلمبراتتنگ
شده.بود
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_سیوهشتم
صدایدرورودیاومد
هانا:وااایییبابااومد،نیابیرونباشه؟
_نترسآجیخوشگلمتوکلتبهخداباشه
هانا:منبرمببینمباباچیکارمیکنمه
_بروعزیزم
صدایضربانقلبمومیشنیدم
خدایاآروممکن،خدایاخودتکمکمکن
صدایبلندبابارومیشنیدم،کهباچهسرعتی
ازپلههابالامیاد
دربازشد
ایستادم
بابااومدجلو،یهسمتصورتمبیحسشد
اینقدرشوکهبودمکهحتیاشکهمنریختم
بابا:معلومهستاینمدتکدومگوریبودی؟
حیفاونپسرکهمیخواستباتوازدواجکنه،
لیاقتتهمونآدمیبودکهتاحالاباهاش
بودیکه!
_چقدرراحتبهدخترتونننگهبیعفتی
میزنین
بابا:خفهشو ،اگهمیتونستمهمینالان
داخلباغچالتمیکردمتاهیچکسنفهمه
چهبلاییسرتاومد،تکلیفتوهم
نویدمشخصمیکنه،کهچیکارباهاتکنه
نهمن
(بابارفتوخودموانداختمرویتخت
وشروعکردمبهگریهکردن،نفهمیدمکی
خوابمبرد،باصدایزنگساعتگوشیم
بیدارشدم،وقتاذانبود،بلندشدموآروم
دراتاقموبازکردمورفتمسمتسرویس،
وضوگرفتمبرگشتمتویاتاقم
نمازموخوندموسرموگذاشتمرویخاک
خاکیکهانگاریهمعجزهبودبرایدردای
درونم
صبحباصدایبازوبستهشدندرورودی
خونهبیدارشدم
ازپنجرهنگاهکردمباباسوارماشین
شدورفت
منملباسموپوشیدموچادرموسرمکردم
کهچشممبهآینهافتاد
ردانگشتایدستباباروصورتمبود
چقدرکینهخوابیدهبودزیرایندستها
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
سلام آقاجان
خوشبخت،
کسی است که بداند!
هر چه دارد از شماست
نه از تلاش خودش ...
دار و ندار من شماييد که ندارمتان
یا صاحب الزمان علیه السلام ...
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•