eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.9هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
230 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز عطر همه زیبایی ها بلند شد! از زعفرانی های خراسان گرفته تا لبخندهایی به شیرینی سوهان قم! 😍 امروز را با موهای بافته، لباسهای چین دار، روسری های گل گلی، امروز را با دخترانه ترین معصوم جشن گرفتیم 😊🤗 بدون هیچ حاشیه ای تصاویری از مراسم امروز تقدیم نگاهتان 📸 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
تابستان تعطیل نیست! بهترین فرصت برای سرمایه گذاریه 😍😊 بهترین سرمایه، درست استفاده کردن از وقته! 📢📢 بشتابیییید!! 🔻 کارگاه مهارت های دخترانه. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر برگزار می کند 😍 کلاس های آموزش زبان انگلیسی 🔠 برای سنین مختلف🧑‍🏫 💠ویژه کودکان ٨ تا ١١ سال ⚜️چهار شنبه ها 🕛ساعت ١٢ الی ١٣ 💳شهریه ماهیانه ۴٠ هزار تومان 💠ویژه نوجوانان ١٢ تا ١۵ سال ⚜️چهارشنبه ها 🕚ساعت ١١ تا ١٢ 💳شهریه ماهیانه ۶٠ هزار تومان 💠١۶ سال به بالا (مکالمه زبان انگلیسی🗣) ⚜️چهارشنبه ها 🕙ساعت ١٠ تا ١١ 💳شهریه ماهیانه ۶٠ هزار تومان برای ثبت نام زیر مراجعه کنید: 🆔@sbakhtiari 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
موقع ، از جمع حاضر جدا شد به گوشه ای رفت! میخواست قلب بیش از این غصه‌دار نشود! امام (ع) با دیدن او از اسب پایین آمد و (س) را صدا زد، او را به سینه چسباند و اشک‌هایش را پاک کرد و فرمود: «ای سکینه! بدان که بعد از من زیادی در پیش خواهی داشت؛ اما تا هنگامی‌ که جان در بدن دارم، با این اشکِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان که کشته شدم، تو که هستی، فرد به گریستن بر منی!» ▪️وفات حضرت سکینه خاتون سلام الله علیها تسلیت باد ▪️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 بنشین لحظه ای رو در روی من چای ام را با عطر لبخندت هم بزن... که تو شیرین تر از قندی! شما هم به افتتاحیه دخترونه ترین فضای زینبیه گلشهر کرج دعوتید 😍 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 آنقدر از روش بندگی و به توان خدا رسیدن آموختیم که دریابیم زیر پای مادران است و بَس! 📸 جلسه عاشقانه ی مربی با مادران دختران نوجوان 😍 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 کارگروه مهدویت مجتمع زینبیه گلشهر برگزار میکند : اگر اهل موسیقی هستی این جلسه رو ازدست نده😍🎧 بحث داغ و جذاب به صورت مناظره در محیطی کاملا دوستانه و البته 😊 در سلسله جلسات نقد و بررسی گروه BTS ⭕️ ویژه دختران نوجوان ۱۴ تا ۱۸ ⭕️ 🛑 با حضور استاد رفیعی از اساتید برجسته اصفهان 🛑 💠 موضوعات: تعریف موسیقی انواع موسیقی نظرات دانشمندان در مورد موسیقی دین و موسیقی معرفی کی پاپ معرفی بررسی آهنگ های بی تی اس مناظره موافقین و مخالفین 🌀برای شرکت در این اردوی تفریحی و آموزشی به آیدی زیر مراجعه کنید👇 @Zeynabiye_amuzesh 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 کارگروه مهدویت مجتمع زینبیه گلشهر برگزار میکند : اگر اهل موسیقی هستی این جلسه رو ازدست نده😍🎧 بحث داغ و جذاب به صورت مناظره در محیطی کاملا دوستانه و البته 😊 در سلسله جلسات نقد و بررسی گروه BTS ⭕️ ویژه دختران نوجوان ۱۴ تا ۱۸ ⭕️ 🛑 با حضور استاد رفیعی از اساتید برجسته اصفهان 🛑 💠 موضوعات: تعریف موسیقی انواع موسیقی نظرات دانشمندان در مورد موسیقی دین و موسیقی معرفی کی پاپ معرفی بررسی آهنگ های بی تی اس مناظره موافقین و مخالفین 🌀برای شرکت در این اردوی تفریحی و آموزشی به آیدی زیر مراجعه کنید👇 @Zeynabiye_amuzesh 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
💠مراسم جشن دختران زینبی به مناسبت میلاد با سعادت حضرت زینب س با سخنرانی : استاد علیرضا پناهیان 🕞زمان : جمعه یازدهم آذر ماه ساعت ۹:۳۰ ⭕️همراه با مسابقات و برنامه های ویژه 🏢مکان : چهارراه طالقانی ، کوچه آموزش پرورش ، سالن کانون رشد ــــــــــــــــــــــ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🔖|دخترونه| سلام ظهر جمعتون بخیر😍 دیروز تو زینبیه بچه های کلاس مشکات و غنچه های زینبیه نماز توسل به حضرت زهرا سلام الله علیا رو خوندن👏 چون میخواستن رزق زیارتشون رو بگیرن ✨ خدا هم جواب دل های پاکشون رو داد🥰 با ما همراه باشید چون قراره تو این زیارت کلی اتفاق های قشنگ رقم بزنن🚌 🆔https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj
‌ ▪️دخترانه‌ترین اربعین ▪️ 💢 قسمت اول. یهو به خودم اومدم و دیدم وسط همه شلوغی‌ها بالای سر قبر پدرم هستم. انگار قبل از اربعین باید دعای سفر رو پدرم میخوند برام 🥺 قبری که گوشه‌ی یه قبرستان باصفا تو یکی از روستاهای خوش آب‌ و هوای طالقان، ۳۲ سال هست که شده تنها مونس دلتنگی‌های من ... این اولین بار نیست که بی مقدمه وسط کارهای زیاد و شلوغی‌هام سر از اینجا در میارم! که باشی و تو اول جوانی بابات رو از دست داده باشی میفهمی من چی میگم 😞 بگذریم خنکای بادی که تو اخرین روزهای مرداد اون هم سر ظهر به صورتم می‌خورد دلچسبی خاصی داشت ☺️ سکوت سنگین قبرستان که با صدای حرکت باد لابلای درخت‌ها و آواز پرنده‌ها عجین شده بود، به عطر آرامش‌بخش محیط اضافه می‌کرد😌 انگار بعد از چند ماه کار پرتلاش حالا فرار از هیاهو شهر لازم بود تا جانم آماده‌تر از قبل برای این سفر عظیم و هجرت الی الاامام بشه ☺️✋ چشمهام رو میبندم و اجازه میدم نسیم خنک صورتم رو نوازش بده و گوشهام لذت ببره از موسیقی دل انگیز پروردگار ..... 😍 بعد از حرف‌های پدر و و خواندن فاتحه، ازش خواستم برام دعا کنه سفر پر بهره‌ای داشته باشم. انگار می‌دیدمش که داره برام دعای سفر می‌خونه با همان چشم‌های میشی قشنگش ....🥺 بهش قول دادم که به نیابت از او این سفر رو برم✋ تا اومدم برگردم یهو انگار تمام قبرستان به التماس در اومده بود که پس ما چی .... یه نگاهی به کل قبرستان کردم و گفتم به نیابت از همتون میرم ... نگران نباشید. دعاش رو به پدرم کنید ☺️ گاهی صدای شیهه اسبی بلند میشه و سکوت قبرستان رو میشکنه .... یاد ذو الجناح می‌افتم و صدای شیهه‌ای که پشت خیمه کشید .... یاد اسب‌هایی که نقاب زدند تا بر بدن مبارک امام 😭😭😭😭 صدای اسب .... دختران نگران اسب خالی 😭😭😭 صدای اسب .... ندای اخا ادرک اخا 😭😭😭 صدای اسب ... امان نامه عباس 😭😭😭 وااای از صدای اسب 😭😭 دوباره نشستم صدای زیارت عاشورایی که از توی گوشیم پخش می‌شد فضای قبرستان رو پر کرد و سکوت رو شکست ... 🎶 نمیدونم شاید اهالی اینجا هم با نوای آقای فانی همراه شده بودند، السلام علیک یا ابا عبدالله... زیارت عاشورا تمام شده بود ولی من دلم نمی‌اومد که بیرون بیام ...🥺 صدای تلفن که بلند شد به خودم اومدم چاره ای نبود باید برمی‌گشتم و تا شب کارهای عقب افتاده رو تموم می‌کردم... 🔰 ادامه دارد. 🆔 https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj
‌ ▪️دخترانه‌ترین اربعین▪️ 💢 قسمت هفتم. خروج از همیشه بغض خاصی داره🥺 مدام زیر لب تکرار میکنی ⚜ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم.....⚜ پیش خودم گفتم خوبه آدم حتی اگر اجلش برسه ملائک نقال آدم رو بیارن کربلا که اخرین زیارتش نباشه ...😭 به هر حال برگشتیم سمت ... خیلی شدید بود بطوریکه از صورتم آب میچکید 😐 ترافیک زیادی هم بود اما دلم میخواست حتما برم زیارت امیرالمومنین علیه السلام.. لذا هر طوری بود با همراهانم اومدیم سمت حرم ☺️🥺 رفتم یه لباسی عوض کردم و تجدید وضو و اومدیم تو حرم ... خدا رو شکر حرم باز شده بود و رفتم کنار ضریح ...✋ رو که به ضریح چسبوندم خنکای عجیبی وجودم رو گرفت...😌😍 چقدر دلم برای آغوش حضرت تنگ شده بود ...🥺 بعد از اومدم تو صحن حضرت زهرا سلام الله علیها و رو برو ضریح آقا نشستم و نگاه کردم و کمی هم قرآن و تدبر و...☺️ درد و خستگی دیگه اجازه نمیداد تا زمان حرکت به سمت فرودگاه کمی دراز کشیدم و سرم رو روی پاهای عالم گذاشتم ..🥺 نمیدونم تا حالا تو حرم امام حس این رو داشتید که خونه اومدید و قشنگ میتونید بی رودربایستی خستگی تون رو در بیارید و ....☺️🥺 ولی من اینطوری هستم و با امام خیلی راحتم من بیشتر از اینکه با پدر دنیاییم باشه با پدرهای آسمونیم هست 😍😌 آخه تا خودم رو شناختم نداشتم و با پدرهای آسمونیم به لطف خدا انس گرفتم همه شادی‌ها و غم‌ها و دلتنگی‌هام با اونهاست و از این بابت هزار بار خدا رو شکر میکنم☺️ زمان حرکت به سمت فرودگاه رسید و اومدیم بیرون ... یه نگاه دوباره به ایوان طلا و ضریح آقا کردم 🥺 هنوز نرفتم ولی چقدر دلم دوباره تنگ شده... مثل سر خم کردم و گفتم زود دوباره مهمانم کنید ...🙏😭 انگار بدرقه رو حس میکردم و ... تو فرودگاه از همراهانم جدا شدم ساعت پروازمون متفاوت بود و این زمان خوبی بود برای خلوت و جمع بندی ...☺️🤓 سفری که با نیت اومده بودم و حالا به این نتیجه رسیده بودم و زمزمه کردم ⚜میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز ...⚜ 🆔 https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj