eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
3.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
233 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 : من خدا را آیت فتح و ظفر بودم حسین با سرت تا شام ویران هم‌سفر بودم حسین بر دل دشمن ز خنجر تیزتر بودم حسین دختران بـی‌پناهت را سپـر بودم حسین  🏴 تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام ۷ روز باقیست… 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : «یا اخا» خون ریخت از فرق تو و چشم ترم تا سرت افتاد از نی، سوخت جان و پیکرم من زدم بر سینه، سیلی زد به صورت، مادرم کاش پیش سنگ آن ظالم سپر می‌شد سرم  🏴 تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام ۶ روز باقیست… 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
: 💠 سفرنامه اربعین. قسمت سوم. ساعت ۱ بود که گفتند سوار اتوبوسها بشیم. یه نفر اضافه بود. هیچ کس دلش نمی‌ اومد بگه پیاده بشه! نه مدیر و نه مسافرها. تا تونستیم او را جا بدیم. دلمان مثل چی می‌لرزید. اما بالاخره بعد ۴۵ دقیقه تمام شد و یک نفس راحت کشیدیم... بعد از این قسمت نوبت ماجرا شروع شد . نمیدونستم کدام مرز و چطوری هست. آدم یاد برزخ میفته.... منتظری ببینی بالاخره نتیجه نکیر و منکر چی میشه و کدام طرفی میری. حسین جان ... آقای من .... زندگیمو دستت دادم .... احساس خاصی تو این بامداد صبح شنبه وجود داره ... یاد آن روایت افتادم که با اولین قدم که برمیداره و از منزل خارج میشه همه پاک میشه... پس باشم که دوباره نامه عملم رو کثیف نکنم توی مسیر که وسط اتوبوس دراز کشیدم به زیر اندازی که روش خوابیده بودم فکر کردم. حدود هفته پیش یه بنده خدایی که مهاجرت کرده بود خارج کشور، جزو وسایل آفرود و تفریحشون بود و چون نمی‌خواست با خودش ببره ، بهم داده بود. یه نگاهی بهشون کردم و تو دلم گفتم اشیا هم عاقبت بخیری دارند ... بعد یه عمر استفاده در تفریحات مادی حالا تو مسیر ، زیر انداز زائران شده.... دستی بهش کشیدم و گفتم چقدر التماس خدا کردی که عاقبت بخیرت کنه؟! چشمهایم را که بستم گفتم خدایا منم بخیر کن..... با هر تکان ماشین چشمهایم یک بار باز و بسته میشد و هر بار یه یا ..... من آن تو راه را می‌خوام.... اگر بهم نخندید باید بگم آنقدر جا تنگ بود که یاد قبر و فشار افتاده بودم..... اما چه لحظات سخت قشنگی که میدونی بعدش دیدار مولایت است... کاش توی هم بدونی که هر لحظه مولایت علیه السلام وارد میشود! 🔹 به قلم یک زائر اربعین. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
10.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 💠 زندگی‌مون رو امام حسینی کنیم... ◀️ پویانمایی زیبا با موضوع اربعین 🎙 با صدای محمد حسین پویانفر 🔘 پیشنهاد دانلود 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال هر لحظه‌اش گذشته به زینب هزارسال تو روی خاک بودی و می‌زد چهل عروج مرغ دلم بـه جـانب گـودال، بـال‌بـال  🏴 تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام ۵ روز باقیست… 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : خون دل، اشک دیده آوردم جان بر لب رسیده آوردم بر بدنهای چاک چاک، خبر از سران بریده آوردم…  🏴 تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام ۳ روز باقیست… 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
: 💠 سفرنامه اربعین. قسمت هفتم. خلاصه بعد از پیاده شدن فهمیدیم آدرس رو اشتباه دادند و ۱۰۰ تا عمود دیگه باید بریم. دیگه هوا شده بود و ما هم خسته تر. تاولهای پام بشدت می‌سوخت. دردلم روضه ای برپا بود... گاهی روضه عطش و گاهی پاهای تاول زده و ... ولی از تازیانه و 😭😭 خبری نبود. هر چه هم نگاه میکردم هیچ چشم هیزی نبود و 😭 خلاصه عالمی بود و روضه ... با هر تعارف و شربت یک لعنت بر نثار میشد چقدر دلم برای تنگ شده بود که برام روضه بخونه... کم کم به نزدیکتر میشدیم به هم نزدیکتر... و صدای کاروان سلام الله علیها هم بیشتر بگوش میرسید. هر کار کردیم با ها نمیتونستم تماس بگیریم. تا اینکه تو یه خدمت رسانی امام رضا علیه السلام ۵ دقیقه وای فای مجانی دادن و ما تونستیم بفهمیم کجا رفتند. بازم امام رضا علیه السلام بداد رسید. چقدر دلتنگش شدم یهویی... راستی قبل اینترنت ما چطوری زندگی میکردیم؟ هیچی یادم نمیاد! انگار همیشه بوده ... زندگی بدون غیر ممکن شده! به موکبی که رسیدیم جای سوزن انداختن نبود. سالنهای شلوغ و و ... ولی چاره ای نبود.. چون پاها دیگه حتی برای یک قدم هم همراهی نمیکرد. چند دقیقه‌ای فقط افتادم. عرق از سر و روم سرازیر بود ... به زور وضو گرفتم و خوندم و بدون غذا فقط دراز کشیدم. بعد از یک ساعتی سرو کله بقیه پیدا شد. فهمیدم که کردن و به جای اینکه دنبال من بیان رفتند استراحت و باعث شده گم بشن. چشم هام رو بستم و پیش خودم فکر کردم، پس علت اینکه منم تو این دنیا شدم بازیگوشیه! چند ساعتی به حمام و لباس شستن گذشت. خدا خیرش بده یکی از بچه ها خیلی کمکم کرد تو پهن کردن و جمع کردن لباسها. پا ترکیده بود و حسابی میسوخت! به سختی راه میرفتم و واقعا به کمکش احتیاج داشتم. هر کار کردم با این خوابم نرفت. پاها را پانسمان کردم و نماز و شام ... سعی کردم را ببندم بلکه خوابم ببره. از نماز صبح تا حالا نخوابیده بودم به سختی خوابم برد.... فکر کنم چشم خوردم از بس گفتند سرت رو میزاری زمین میخوابی! حالا اصلا خوابم نمی‌برد ... بشدت افکار مختلف تو جولان داشت. انگار مغزم خاموش نمیشد! بعد از کلی زمان بالاخره ساعت ۱۳ خوابم رفت و ساعت ۲ با صدای یکی از بیدار شدم و بقیه رو هم بیدار کردم. آماده شدیم و راه افتادیم نماز شب رو تو راه خواندیم. صبحانه خوردیم و موقع اذان صبح تو یه موکب ایستادیم برای نماز... 🔹 به قلم یک زائر اربعین. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا…  🏴 تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام ۱ روز باقیست… 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
17.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖: را باید حس کرد! را باید چشید... خیلی از خاطرات قابل ثبت شدن نیستند... 🎞 کلیپ تهیه شده از تصاویر ارسالی توسط زائران اربعین ۱۴۰۱. 🆔️https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : ◾️ هم اکنون مراسم اربعین حسینی. به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود ... دیر رسیدم من ........😭😭😭😭 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
3.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 : ◾️ اطعام و مراسم اربعین امام حسین علیه السلام در زینبیه گلشهر کرج. اربعین، عمود آخر است! عمودِ آخر که ابتدای آغوش امام است. و چه نزدیک است عمودِ آخر تاریخ، تا جانِ تاول زده‌ی بشرِ خسته از فساد را به ابتدای آغوش امن امامش برساند! 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f