eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اصول انقلاب 🔹 ما هم هدفمان مشخص است، هم راه مشخص و هم می ‌دانیم صاحب كارمان كیست؛ به دلیل اینكه را او به مقصد رساند. در جریان فتح مكه ابوسفیان متحیرانه قدم می ‌زد، گفت چطور شد که ما شكست خوردیم و اینها پیروز شدند؟! ما به سربازانمان كباب می ‌دادیم و اینها خرما خوردند، ما به سربازانمان شمشیر دادیم و آنها چوب دستی داشتند، ما به سربازانمان شتر و اسب دادیم و اینها پیاده و پابرهنه بودند، آخر «لَیتَ شِعْرِی بِأَی شَیءٍ غَلَبْتنِی» آخر ما هر چه تحلیل می ‌كنیم جور درنمی ‌آید، چطور ما شكست خوردیم اینها پیروز شدند؟! وجود مبارك پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) از پشت سر رسیدند دست مبارك را روی دوش ابوسفیان گذاشتند و فرمودند «بِاَللهِ غَلَبْتُك»[1] تو همه ‌اش شتر و اسب و قاطر می ‌بینی، قدرت غیبی را كه نمی ‌بینی! ما با آن پیروز شدیم «بِاَللهِ غَلَبْتُك». در جریان این طور بود در جریان واقعاً این طور بود. اینكه تاریخ ‌بیهقی و تاریخ ناسخ ‌التواریخ و اینها نیست كه مال سیصد سال قبل یا چهار صد سال باشد، برای دیروز بود و همه هم دیدند! این طور نیست كه حالا آدم بگوید كه در تاریخ است افسانه است یا اغراق است، پس «بِاَللهِ غَلَبْتُك» است. 🔹 اصل اول آن است كه به سمت باید حركت كنیم اصل دوم این است كه هیچ كم نیاوریم برای اینكه صاحب كار دیگری است! اصل سوم این است كه چقدر از ما بر می ‌آید؟! هر چه كه بر می‌آید كوتاهی نكنیم، یقیناً پیروز می‌ شویم! 🔹 جوان های مملكت هم های متدین و شیر پاك خورده هستند، بچه ‌های ابی ‌عبدالله هستند، بچه ‌های امیرالمؤمنین هستند و [برای] اینها هم باید تلاش و كوشش كرد؛ منتها ما اگر درست عمل بكنیم مردم بر می ‌گردند! مردم هم مردم مسلمان و متدین ‌هستند وقتی ببینند این آقا كیسه ندوخته می کنند. مردم از این بیان امیرالمؤنین را تبعیت می ‌كنند؛ حضرت فرمود كه آن كارمند و آن كارگزاری كه وقتی می‌آید با یك كیسه خالی می‌ آید می ‌رود با كیسه پر می‌رود به او نكنید، خودش هم فرمود این درآمدهای من است و من از همین ها دارم استفاده می ‌كنم؛[2] حالا ما مثل او نمی ‌توانیم بشویم و قبول داریم، اما همین را اكتفا بكنیم. حرام آبرو بر است! در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) مكرر در نهج‌ البلاغه آمد كه باند بازی، جناح بازی و سیاست بازی سرزمین «وبا»، «وَبِی‏»,[3] «أَوْبیٰ‏»،[4] «مُوبِئ‏»[5] است. یكی از واژه ‌هایی كه در نهج ‌البلاغه چند بار تكرار شده است، همین جریان «وَبِی‏», «أَوْبیٰ‏»، «مُوبِئ‏» فرمود این دنیا و این بازی ها «مُوبِئ‏» است؛ آن چراگاهی را می‌ گویند كه علفهایش وبا خیز است. فرمود دنیا این طور است، مبادا خدایی ناكرده در این باند بازی و در این جناح بازی [بیافتید]! بله همه ما در متن سیاستیم، سیاست را سید حسن مدرس (رضوان الله علیه) بیان كرده، امام بیان كرده، مقام معظم رهبری بیان می‌كند، راه مشخصی داریم! ما نه فاصله می ‌گیریم، نه از قافله جداییم و در هم هستیم؛ اما باند بازی، جناح بازی، بازی كردن با دین و بازی كردن با خون شهدا آدم را در چراگاه «وَبِی‏», «أَوْبیٰ‏»، «مُوبِئ‏» می ‌برد؛ یعنی چراگاه وبا خیز، وبا هم هم كشنده است و هم آبرو است. 🔹 این بیان نورانی حضرت امیر است که فرمود باند بازی آبرو ریزی را به همراه دارد، مواظب دنیا باشید و آخرتتان باشید! خدا صاحب این همه خون های پاك است! این یعنی انتقام اینها را خدا می‌گیرد، وگرنه خدای سبحان كه خون ندارد! خون بهای اینها را خود خدا به عهده می‌گیرد. اگر را خدا می‌گیرد، مگر اجازه می ‌دهد که هر كسی با این خون ها بازی كند؟! [1]. الروض الانف الوكیل، ج7، ص135. [2]. مجموعه ورام، ج2، ص151/ [3]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه175؛ نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت376. [4]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه238. [5]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت367؛ «مَتَاعُ الدُّنیا حُطَامٌ مُوبِیءٌ». 📚 دیدار مسئولان سازمان بسیج با حضرت استاد تاریخ: 1383 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اسوه بشر 🔸 منطق‌ قرآن كریم این نیست که زن خوب نمونه زنان است، منطق قرآن كریم این است كه زن خوب است؛ نه نمونه زنان و نه نمونه مردان، نمونه مردم است! یعنی هم مرد باید از این زن به عنوان الگو استفاده كند و هم زن. وجود مبارك علی ‌بن ‌ابی ‌طالب نمونه مردم خوب است نه نمونه مردان، هم زن ها باید علی را الگو قرار بدهند و هم مردها! وجود مبارك فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم خوب است، نه نمونه زنان نه نمونه مردان. 🔸 سرّ اینكه وجود مبارك مریم (سلام الله علیها) به عظمت در فرهنگ وحی ستوده می‌ شود، او است كه ﴿كُلَّمَا دَخَلَ عَلَیها زَكَرِیا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً﴾، این میوه بی سابقه را از كدام باغ چیدی؟ می‌ گوید از ! از كجا این روزی پیش بینی نشده را فراهم كردی؟ ﴿أَنّی لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ﴾،[1] این روزی های ظاهری است، یعنی میوه زمستانی در تابستان و میوه تابستانی در زمستان، غیر فصل یعنی نو و نوبر و ابتكاری، اینها میوه‌ های جسمانی و حسی و تغذیه و تنویه است؛ لذا مریم (سلام الله علیها) سیده نساء عالمیان اهل خود و عصر خود شد. همین میوه بی سابقه و ، درباره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است، منتها این میوه یك میوه دیگری است؛ لذا آن بانو سیده نساء عالمیان است من الاولین و الآخرین. مریم (سلام الله علیها) میوه‌های داشت، وجود مبارك فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میوه‌ های داشت. زكریا (علیه السلام) هر وقت وارد می‌ شد، خوراكی بی سابقه می‌دید، بعد از رحلت رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) وجود مبارك حضرت امیر هر وقت وارد می‌ شد، می‌ دید فاطمه زهرا از عرش و فرش و گذشته و آینده سخن می ‌گوید، تازه دارد! آنچه مرحوم كلینی نقل می ‌كند كه جبرئیل وارد می‌ شد ملاحم را ارایه می ‌كرد؛[2] یعنی اخبار غیبی. هر وقت وارد می ‌شد می ‌دید وجود مبارك فاطمه می‌ فرماید كه در ده سال بعد یا ده هزار سال بعد یا یك میلیون سال بعد یك چنین اتفاقی می ‌افتد، وجود مبارك حضرت امیر می‌ فرمود كه این حرف ها را از كجا می‌ زنی؟ ده هزار سال یا هزار بعد سال بعد این ‌طور است، بهشت این طور است، جهنم این طور است، «تَطایُرِ کُتُب» این طور است، مواقف این طور است، صراط این طور است و آینده این طور است، این اخبار غیبی را از كجا می ‌گویی؟ می ‌فرمود جبرییل آمد و به این گزارش را داد. آن ﴿كُلَّمَا دَخَلَ عَلَیها زَكَرِیا الْمِحْرابَ﴾ كجا، این «كلما دخل علیها علی» كجا! آن یك است و غذای ظاهری است، این یك نوآوری است و است! این هر لحظه تازه دارد، آن هر لحظه خوراكی تازه دارد! آن می ‌شود سیده نساء عالمیان عصر خودش، این می‌ شود سیده نساء عالمیان «من الاولین و الآخرین». [1]. سوره آل عمران، آیه37. [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص241. 📚 دیدار شورای اسلامی شهر تهران با حضرت استاد تاریخ: 1383/04/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
36.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصویری 🔹 همایش بین المللی نقش اندیشه های عرفانی امام خمینی رحمت الله علیه در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران 🔸 تاريخ انتشار پیام: 1399/11/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 دولت کریمه 🔹 باید بدانیم که نظام اسلامی ما است. نظام کرامت با ما سازگار است. ما می ‌خواهیم کریمانه حکومت داشته باشیم، کریمانه داشته باشیم، کریمانه داشته باشیم، حوزه ما کریمانه و دانشگاه ما کریمانه و خدمات ما و نهضت خدمت‌ رسانی ما هم کریمانه باشد. این در دعاهای ما هم آمده است که «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیكَ فِی دَوْلَةٍ كَرِیمَة»،[1] این که برای امامان معصوم (علیهم السلام) مطرح بود و اجرای آن به دست ولی عصر (ارواحنا فداه) خواهد بود، عبارت از نیست که انسان عادل باشد. ممکن است یک حکومت با فشار عدالت را تحمیل بکند، ولی دولتش دولت کریمانه نیست. 🔹 کرامت به معنای عظمت نیست، به معنای کبیری نیست. بزرگی یک حساب دیگری دارد. کلمه «کبیر» کلمه «عظیم» اینها شاید معادل فارسی داشته باشند؛ اما «کریم و کرامت»، اینها ظاهراً معادل فارسی ندارند. ما در فارسی باید چند کلمه را کنار هم بگذاریم تا بتوانیم کرامت را معنا کنیم. کرامت است، آن بزرگ ‌منشی و بزرگواری است. آن کسی که نه تنها گناه نمی ‌کند، خود را برتر از آن می‌ داند که گناه بکند، نه برای ترس از جهنم، نه برای بهشت رفتن، می‌ گوید حیف من است که خودم را آلوده بکنم، وقتم را تلف بکنم! این روحیه در فرشتگان است که فرشتگان را خدای سبحان در سوره مبارکه «انبیاء» وقتی معرفی می‌ کند به عنوان ﴿بَلْ عِبَادٌ مُّکرَمُونَ ٭ لاَ یسْبِقُونَهُ بِالقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾[2] معرفی می‌ کند، فرشته کریم است. 🔹 یک انسان حالا یا استاد حوزه است یا استاد دانشگاه است، او در کوی و برزن با کودکان بازی نمی ‌کند، می ‌گوید این در شأن من نیست، چنین حالتی را حالت کرامت می ‌گویند. فرشتگان کریم هستند و هرگز تن به آلودگی نمی ‌دهند. در «زیارت جامعه» در وصف ائمه (علیهم السلام) ما را داریم، همان وصفی را که خدای سبحان در سوره «انبیاء» برای ملائکه ذکر می ‌کند: ﴿بَلْ عِبَادٌ مُّکرَمُونَ ٭ لاَ یسْبِقُونَهُ بِالقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾ همان وصف را در «زیارت جامعه» برای ائمه (علیهم السلام) می‌ خوانیم، می‌ گوییم شما هستید،[3] حوزه کارش این است، دانشگاه کارش این است، آن که با فشار آدم خوبی می ‌شود آن به هر حال طعم کرامت را نچشیده، یک وقت که فشار برطرف شد به کج ‌راهه می‌ رود این خطر همیشه او را تهدید می‌ کند. [1]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏3، ص424؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص581. [2]. سوره انبیاء، آیات26 و27. [3]. كامل الزیارات، ص318؛ «فَأَنْتُمْ أَوْلِیاؤُهُ النُّجَبَاءُ وَ عِبَادُهُ الْمُكْرَمُون‏». 📚 درس اخلاق تاریخ: 1382/07/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
بیست و دومین همایش کتاب سال حوزه با پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی صبح امروز برگزار گردید. حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام با بیان اینکه باید جهانی فکر کنیم، بیان داشتند: همه مراکز علمی و تحقیقی و پژوهشی مخصوصاً حوزه و دانشگاه، این رسالت را دارند که جهانی فکر بکنند هرگز قمی فکر نکنند، ایرانی فکر نکنند، شرقی فکر نکنند، غرب آسیایی فکر نکنند، هرگز خاورمیانهای فکر نکنند؛ چون قرآن از همان وقتی که نازل شده است فرمود جهانی فکر کنید 🆔 @a_javadiamoli_esra
❇ سیاست دون آن است که بتواند عرفان را تحمل کند و عرفان، فرازمندتر از آن است که در قالب سیاست بگنجد حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در همایش بین‌المللی «نقش اندیشه‌های عرفانی امام خمینی رحمت الله علیه در شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران» از دیرباز این مسئله وجود داشت که با توجه به این‌که امام رضوان الله علیه یک شخصیت جامع بود، و هم عارف و حکیم بود و هم متکلم و فقیه و سیاست‌مدار بود، نظام و این حکومت را بر چه مبنایی پیش می‌برد؟ آن معنا و آن محتوا و روحی که در این قالب نظام سیاسی بناست حضور داشته باشد و این نظام سیاسی بناست آن را پیاده کند، چیست؟ آیا فقاهت است یا حکمت یا معرفت عرفانی؟ واقعاً حقیقتی که در درون این نظام و این سیاست وجود دارد یا بر اندیشه امام بود که وجود داشته باشد و این سیاست بتواند آن روح و آن اندیشه را پیاده کند، چیست؟ عرفان جان‌مایه اصیلی است که از طرف خداوند سبحانه و تعالی برای انسان امکان‌پذیر شده است یعنی حقیقت عرفان نه به عنوان یک پدیده اجتماعی، بلکه یک حقیقت الهی و انسانی است. عرفان درگاه ورود به جریان عظیم وحی است. حق سبحانه و تعالی راه را برای ورود انسان از درگاه عرفان و قلب گشود. همان‌گونه که عقل را در اختیار انسان قرار داد تا بیندیشد و تفکر کند. برای انسان بالاتر از عقل در حوزه مسائل نظری وجود ندارد و راه را هم برای شهود و کشف حقایق باز کرده است و از آن به عنوان عرفان یاد می‌کنند. این عرفان که برای انسان و دنیا امکان‌پذیر است که از آن به عنوان عرفان عملی یاد می‌کنیم، معرفتی مبتنی بر سلوک است عرفان نظری مبتنی بر نظر و اندیشه معرفت حاصل می‌شود. این عرفان نظری که یک حکمت راعی است و از حکمت متعالیه به مراتب برتر و والاتر است، اندیشه نابی می‌طلبد که آیت‌الله جوادی آملی، از آن به عنوان عقل ناب یاد می‌کند و نه‌تنها از ظن و خیال و گمان و وهم مصون است، و از هوا و هوس پاک و مطهر و منزه است بلکه عقل نابی است که کف صعود و رفعت به جهان ملکوت است و تازه، قلب از این به بعد باز می‌شود. دنیای عرفان نظری به حدی وسیع است که بزرگان در این دانش اظهار عجز کرده‌اند. اما عرفان عملی که معرفتی است شهودی. امام مبتنی بر سلوک شایسته‌ای که به درستی شریعت را زمینه‌ برای آن حقیقت قرار دادند، حد متوسط شریعت و حقیقت را طریقت بیان کرده‌اند. تا شریعت و طریقت به درستی شکل نگیرد، حقیقت اتفاق نخواهد افتاد. ما به خودمان اجازه ندهیم به‌راحتی از عرفان حرف بزنیم. عرفان یک دانش و معرفت شریفی است که فرازمند است. فراتر از عقل کامل است. عقل کامل درحقیقت درگاهی است برای عرفان. سخن در این است چقدر می‌توانیم از عرفان به عنوان جان‌مایه حکومت و نظام و سیاست سخن بگوییم؟ آیا اصلاً سیاست این طاقت و تحمل را دارد که بتواند حقایق ملکوتی را در جان خودش داشته باشد و به‌حق این را به انتشار جهانی تبدیل کند؟ هدف متوسط که از جایگاه سیاست و حکومت امکان‌پذیر است، در حد فقاهت است. فقاهت می‌تواند جامعه را به قسط و عدل برساند. آیا حکومت طاقت این را دارد که بتواند فراتر از عقل جلو برود؟ عقل در حد فقاهت است. آیا از جایگاه حکومت به معنای چهارچوب نظام سیاسی امکان‌پذیر هست یا این یک جریانی است که پیامبر گرامی فراتر از مسائل حکومت و فرازمندتر از آن‌چه که به عنوان نظام سیاسی هست، مطرح می‌کند؟ بله؛ امام هم عارف و فقیه و هم حکیم و متخلق است اما ظرفیت حکومت را باید دید. شعار ندهیم و حرف نزنیم. دیگر وقتش گذشته است. باید زمینه‌ها را به‌گونه‌ای فراهم کرد که اگر سخن از عرفان و سیاست است، این لایه‌های متوسط بتواند خود را به سیاست برساند. اخلاق که حد وسط بین شریعت و حقیقت است بتواند به حکومت برسد و حکومت بتواند اخلاق را در جامعه آموزش دهد و آن را منتشر کند. این کار بسیار بسیار دشواری است. باید حق را بگویم و آن، این است که بین عرفان و سیاست فاصله بسیار زیاد است. زیرا سیاست دون آن است که بتواند عرفان را تحمل کند و عرفان، فرازمندتر از آن است که در قالب سیاست بگنجد. دین برای همه افراد جامعه بخواهد نگرش عرفانی به ارمغان بیاورد و درگاه شهود را باز کند و آن‌ها را صائن لنفس و امثال ذلک قرار دهد، این یک تخیل است امام حسین علیه السلام عارف بود و صاحب دعای عرفه اما وقتی وارد بحث حکومت می‌شود، می‌فرماید «خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدّی». کف مسائل دین را می‌بیند. «أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ». فقه را می‌بیند. مگر بالاتر از این‌ها می‌شود گفت؟ ما یک خلطی هم حتی در سخنان بزرگان و اساتید خودمان داریم و فکر می‌کنیم اگر علی بن ابی طالب یا خود امام رضوان الله علیه عارف بود، این عرفان درحقیقت در حکومت آمده است. بله؛ او عارف است و حکیم است اما این عرفان و حکمت جای خودش را دارد. در قلب است. متن کامل خبر👇👇👇 news.esra.ir https://b2n.ir/487391 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عدل مهدوی 🔹 برنامه رسمی حضرت ولیّ عصر (عجل الله تعالی فره الشریف) اجرای است و اگر جهان تشنه ظهور و حضور آن حضرت است، برای اینكه آن حضرت است و اگر انقلاب اسلامی بركتی دارد، محصول آن ذات مقدس است. 🔹 وقتی قرآن كریم از امامت سخن به میان می ‌آورد، آن عنصر محوری امامت را تذكر می‌ دهد و می ‌فرماید: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظّالِمینَ﴾؛[1] یعنی امامت و این عهد باید به افراد شایسته برسد و به ظالم نمی ‌رسد. [این عهد] به جاهل و فاسق هم نمی ‌رسد، اما آنچه كه عنصر محوری امامت و رهبری است جریان است فرمود: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظّالِمینَ﴾، البته ظلم اعتقادی و اخلاقی هم مشمول همین عنوان است، لكن بارزترین مصداق ظلم همان است این اصل اول و چون وجود مبارك حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) خلیفه خداست او هم اگر بخواهد سمتی بدهد كسی را نصب بكن،د ابلاغی بدهد و شأنی را به كسی واگذار كند «لا ینال عهده الظالِمین»، چون ممكن نیست که عهد خدا به عادل برسد ولی عهد عادل به ظالم برسد. بنابراین كسی نیابت عام یا خاص از وجود مبارك ولی عصر خواهد داشت كه آن حضرت به او رسیده باشد «و لا ینال عهده الظالِمین». 🔹 جریان نصرت، سربازی و تخصص هم به شرح ایضاً؛ اگر كسی خواست شاگرد آن حضرت باشد پژوهشگر و محقق درباره آن حضرت باشد درباره او سخنی گفته باشد گفتاری ارائه كرده باشد مقال یا مقالتی را نشان داده باشد، همه اینها آن حضرت است باز «لا ینال فیضه الظالمین»، قهراً وضع ما هم باید روشن بشود، این هم اصل دوم. ما كه در این رشته تلاش و كوشش می‌ كنیم به این امید [هستیم] كه عهد او به ما برسد كه او هم به ما عنایتی بكند. این را می‌ دانیم كه آن حضرت به ظالم عنایتی ندارد، چون با همان دستی كه را گرفته است باید با همان دست را به جامعه منتقل كند، به شاگردان و به عالمان منتقل كند، چه نیابت عام و چه نیابت خاص، چه رشته تخصصی و چه رشته تعممی، بالأخره اگر كسی بخواهد به وجود مبارك ولی عصر منتصب بشود باید بداند كه «لا ینال عهده الظّالِمین». 🔹 مطلب بعدی آن است كه مهمترین كاری كه امام انجام می‌دهد است، این عدل یك مثلث میمونی می ‌طلبد. و حكومتی عادل می ‌شود كه عدل باشد یك، عادل باشد دو، امتش عدل خواه باشند سه. اگر قانون مشكل داشت یا مجری قانون ها كه مشكل داشت یا جامعه مشكلی داشتند، بالأخره مستقر نمی ‌شود. در حكومت اسلامی خاندان عصمت و طهارت آن دو اصل محقق بود، یعنی قانون الهی بر اساس عدل بود كه ابدا در حرم امن این قانون ظلمی را پیدا نمی ‌كرد، ظلم باطل است و در حریم قرآن راه ندارد ﴿لا یأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ﴾[2] و مانند آن، می ‌ماند حاكم كه اینها عدل ممثلند. پس هم قانون قانون عدل است و هم رهبر رهبر عادل، مشكل مهم جامعه است كه وظیفه ما هم از نظر با آن حضرت مشخص می‌ شود، هم ترویج مكتب حضور و مشخص می ‌شود و ما هم كه به عنوان آن حضرتیم وظیفه ما مشخص می‌ شود. جامعه اگر عادل نباشد و عدل خواه نباشد، آن و مهدوی محقق نخواهد شد. [1]. سوره بقره، آیه124. [2]. سوره فصلت، آیه42. ولایت_عظمی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف 📚 سخنرانی در جمع مسئولین بنیاد مهدویت تاریخ: 1389/03/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اصول تمدن اسلامی 🔹 تمدن اسلامی را در مشتركات بین انسان و فرشته باید جستجو كرد. انسان و فرشته در بسیاری از مسایل شركت دارند كه برجسته‌ ترین آنها سه اصل معروف و و است; فرشتگان به تعلیم الهی جهان را خوب می‌ شناسند، در صیانت جهان جزء مدبّرات امرند، در آرایش جهان جزء تزیین‌ كنندگان صحنه گیتی و ماورای طبیعت‌ هستند. انسان از آن جهت كه با فرشتگان در آن اصول مشترك است یك خوبی است, یك خوبی است, یك خوبی است. از وجود مبارك امام صادق (علیه السلام) رسیده است كه مرهون سه عنصر اصیل علمی و دینی است: «لَا یسْتَغْنِی أَهْلُ كُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ یفْزَعُ إِلَیهِمْ فِی أَمْرِ دُنْیاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجا»؛ سه عنصر اصلی است كه هیچ ملت متمدّنی از آنها بی‌ نیاز نیست و اگر ملتی فاقد آنها بود، زندگی او زندگی «همج» و حیوانی است، زندگی معقول و مقبولی نخواهد داشت: «فَقِیهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ وَ أَمِیرٍ خَیرٍ مُطَاعٍ وَ طَبِیبٍ بَصِیرٍ ثِقَة»،[1] داشتن حوزه‌ های علمی و دانشگاه‌ های علمی كه مردان متفكّرِ متفقّهِ وارسته تربیت می ‌كند و پزشكان حاذق, امین و باتجربه و موثّق تربیت می كند كه بیماری ‌های ظاهری را تشخیص بدهند و داشتن نیروی نظامی و انتظامی كه حریم كشور را حفظ كنند، نه به بیگانه تجاوز كنند, نه اجازه دهند بیگانه به حریم كشور او تجاوز كنند؛ داشتن این سه عنصر اصلی، نشانهٴ تمدّن یك ملت است كه نه به بیگانه حمله می ‌كنند, نه اجازه می‌ دهند كه بیگانه به مردم آنها بتازند. جهل علمی و جهالت عملی را با داشتن علم و اخلاق از بین می ‌برند و سعی می ‌كنند که عاقلانه به سر ببرند, این درباره حیات معنوی و تمدّن معنوی یك ملت است. 🔹 درباره حیات ظاهری و تمدّن ظاهری آن ملت هم امام صادق (سلام الله علیه) چنین فرمود: «لَا تَطِیبُ السُّكْنَی إِلَّا بِثَلَاثٍ الْهَوَاءِ الطَّیبِ وَ الْمَاءِ الْغَزِیرِ الْعَذْبِ وَ الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ»؛[2]یعنی زندگی چه در شهر, چه در روستا وقتی گواراست كه با این اصول سه‌ گانه همراه باشد: یكی داشتن هوای سالم و محیط سالم و منزّه از آلودگی, دوم داشتن سرزمین حاصل خیز, سوم داشتن آب فراوان كه جامعه را از به غیر برهاند. 🔹 مطلب دیگر آن است كه بهره ‌برداری از نظام برای است، نه برای از بین بردن حیات! تعبیر قرآن كریم این است كه اگر كسی یك نفر را از بین ببرد، گویا جامعه را یا همه مردم را از بین برد؛ یعنی برای انسانیت انسان حرمتی قائل نشد. قرآن كریم نمونه ‌ای از حُكّام و سلاطین و حكمرانان الهی را مطرح می ‌كند كه همه آنها با داشتن قوی ‌ترین امكانات سعی كردند كاری نكنند كه خونی ریخته شود: یكی جریان داوُد پیامبر است كه رهبری انقلاب را به عهده گرفت امكاناتی خدا به او داد كه قوی‌ ترین آنها همان ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾[3] بود كه آهن خام و سرد در دست داوُد پیامبر، همچون موم نرم می ‌شد؛ اما او از این قدرت الهی سوء استفاده نكرد، از این آهن, شمشیر و دشنه و تیر و نیزه و خنجر نساخت، بلكه سلاح دفاعی بافت كه فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ﴾[4] این برای آن است كه به ما نشان بدهد از قدرت جهانی برای حفظ حیات و حفظ وحدت و حفظ صلح و آرامش باید استفاده كرد و همچنین سلیمان ‌بن ‌داوُد (سلام الله علیهما) که او حكومت تشكیل داد؛ اما با همه امكانات كه فرمود: ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَینَ الْقِطْرِ﴾[5] آن حضرت با چنین امكاناتی، هرگز از مس به عنوان ابزار كشتار جمعی چیزی استفاده نكرد، فقط ابزار عادی و سودمند و مفید ساخت، نه وسیله كشتار جمعی, این نشان می‌ دهد كه تمدّن در خونریزی نیست، تمدّن در سایه و و حاصل می ‌شود. [1]. تحف العقول، النص، ص321. [2]. تحف العقول، النص، ص320. [3]. سوره سبأ، آیه10. [4]. سوره انبیا، آیه80. [5]. سوره سبأ، آیه12. 📚 پیام به همایش تمدن نوین اسلامی تاریخ: 1394/07/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امنیت پایدار 🔹 نظام اسلامی از آن جهت كه با همه نظام ‌ها فرق دارد، در همه عناصر محوری هم با آنها فرق دارد. جریان از برجسته ‌ترین عناصر یك تمدّن است; زیرا ملّت ، نه توان آن را دارد كه خود را اداره كند، نه قدرت آن را دارد كه بیگانه را دریابد. برای تأمین امنیت باید اضطراب‌ زدایی كرد یا نگذاشت این لرزه و لرزش و اضطراب و استرس راه پیدا كند یا اگر ـ خدای ناكرده ـ این لرزش نفوذ كرد، راه درمان آن را بیان كند. اسلام در همه زمینه ‌ها پیام سازنده‌ ای دارد، مكتب ‌های دیگر فاقد هستند كه اسلام واجد آن دو عنصر است؛ مكتب ‌های دیگر نه دل مایه درونی دارند و نه پشتوانه بیرونی؛ امّا در پیروان اسلام هم دل مایه درونی هست، هم پشتوانه بیرونی. ملّتی كه دل مایه درونی دارد آرام است، ملّتی كه بیرونی دارد، آرام‌ تر است؛ امّا دیگران فاقد این دو عنصر محوری‌ می ‌باشند و سرّش هم آن است كه ممكن است آنها تصریح نكنند و نام مكتب ‌هایی كه آهنگین است را برای خود انتخاب كنند، ولی اینها گرفتار یك مغالطه‌ هستند؛ اینها به جای اینكه انسان را خلیفه خدا و جانشین خدا بدانند، جایگزین خدا می ‌دانند؛ این تفكّر هم دل مایه درونی و هم پشتوانه بیرونی را از اینها گرفته و می‌ گیرد. اینها نمی ‌دانند كه انسان را خدا آفرید، خدا اداره می ‌كند، خدا اینها را از دنیا به برزخ كوچ و هجرت می ‌دهد و در قیامت اینها را به حسابرسی دعوت می‌ كند. این تفكّر اومانیسمی از دیرزمان بوده است؛ منتها اصطلاح آن بعداً پدید آمد؛ در قرآن كریم از تفكّر منحوس اومانیسمی ‌چنین یاد می ‌كند: ﴿أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾،[2] آن ‌كه می‌ گوید من هر چه را که بیاندیشم همان حق است، این تفكّر اومانیسمی است؛ آن ‌كه می ‌گوید من هر چه بخواهم انجام می ‌دهم، او تفكّر اومانیسمی دارد؛ امّا آن ‌كه می‌ گوید هر چه آفریدگار من گفت همان حق است، این تفكّر دینی دارد و آن ‌كه می ‌گوید هر چه خدای من خواست، همان را اطاعت می ‌كنم، این تفكّر خلافتی دارد. قرآن كریم از آن گروه چنین یاد كرده است: ﴿أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾. 🔸بنابراین انسان دو قسم است یا جایگزین خداست یا جانشین خدا؛ آن ‌كه جانشین خداست، دو عنصر محوری دارد كه او را آرام می ‌كند و آن ‌كه جایگزین خداست، فاقد هر دو محور است؛ لذا هماره در است که یا به شرق می‌ تازد یا به غرب می‌ تازد یا به این كشور حمله می ‌كند یا حمله آن كشور را به عنوان گزینه روی میز و مانند آن نگه می ‌دارد. 🔹 بنابراین عنصر محوری در نظام اسلامی، دل مایه درون و پشتوانه بیرون است كه با تفكّر خلافت این اصل است؛ این دو شاخه، شجره طیبهٴ این اصل‌ هستند؛ آن تفكّر خلافتی، دل مایه را از یك سو و پشتوانه را از سوی دیگر تأمین می‌ كند، امّا تفكّر اومانیسمی هم از دل مایه درون تهی است و هم از پشتوانه بیرون تهی و در پایان این جمله نورانی قرآن كریم یاد ما باشد كه امنیت بدون حرفی پوچ است! [1]. سوره جاثیه، آیه23. 📚 پیام به همایش امنیت در نظام اسلامی ـ ستاد کل نیروهای مسلح تاریخ: 1394/03/16 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خط مقدم فداکاری 🔹 ذات أقدس الهی به پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود در قوس نزول هر چه که باید به تو بگویم بودی، بالاتر از صادر اول، تعبیر لطیف ‌تر و دقیق ‌تر و نمکین‌ تر بودی که به تو دادیم، اما در قوس صعود که باید بروی ﴿أَ لَمْ یجِدْكَ یتیماً فَآوی‏ ٭ وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ﴾؛[1] تو یک کودک یتیم بی‌ سرپرست بودی که ما تو را بالا آوردیم. 🔹 ما هم این چنین هستیم! هستیم، تمام تلاش و کوشش ما این است که ضعف خود را بفهمیم و به بارگاه الهی عرض کنیم که ما ضعف آوردیم. حرف لطیف جناب حکیم سنایی این است که اگر چنانچه انسان بخواهد به بارگاه الهی برود با دست پُر باید برود، یک؛ چیزی ببرد که آن جا نباشد، دو؛ نبودن آن عین کمال باشد نه نقص، این سه؛ و آن عجز و بندگی است که خدایا من عجز و بندگی آوردم به بارگاه تو! 🔹 اگر بگویی خدایا من تحصیل کردم علم فراهم کردم، مال فراهم کردم، خیر کردم، جوابش این است که همه را که ما به تو دادیم! اگر قارونی فکر بکنی و بگویی من این کار را کردم، من این مال را فراهم کردم، من این کار را کردم، می‌گویند اینها را که ما به تو دادیم، تو چه آوردی؟ لذا حرف حکیم سنایی این است: روی گردآلود برزی او كه بر درگاه او ٭٭٭ آبروی خود بری گر آبروی خود بری[2] خدایا! ملت ما و جامعه ما، ملت‌ های دیگر و جوامع دیگر، آوردند. این ویروس را نشناخته بر ما تازاندند. جهل ما نه چیز دیگر! جهالت ما نه چیز دیگر! پیش‌بینی نکردن ما نه چیز دیگر! این بیماری را به سراغ ما آورد. این کرونا را ما نشناختیم و هنوز هم درست نمی ‌شناسیم. 🔹 این بزرگان ما، این اطبّای ما، این سروران ما، این عزیزان ما، این ما که الآن در خطّ مقدم فداکاری برای تأمین سلامت جامعه هستند، تو را به عزّت خود اینها را حفظ بکن، یک؛ افکار اینها را هدایت بکن به تشخیص این ویروس، دو؛ افکار اینها را راهنمایی کن به تشخیص داروی معالج صد درصد این ویروس، سه؛ این افکار را به جهانیان منتقل بکن، چهار؛ جوامع بشری را مهمان نظام جمهوری ایران اسلامی بکن، پنج؛ چه عیب دارد که از کشور ما، از وطن ما، از این آب و خاک که ما مهمان این آب و خاک هستیم و از این آب و خاک برخاستیم، مدیون این آب و خاک هستیم، از این سرزمین رشد کردیم و به برکت قرآن و عترت به این بارگاه رسیدیم به جوامع دیگر برسد که دست ما باز باشد دیگران در کنار سفره ما باشند! این دعاها اولین دعای کادر بیمارستان ما، دانشگاه ما، جامعه پزشکی و پزشکان ما ـ إن‌ شاء الله ـ باشد، این دعا را خدا هیچ وقت رد نمی ‌کند! [1]. سوره ضحی، آیات6 و7. [2]. سنایی، دیوان اشعار، قصیده شماره185. 📚 پیام موضوعی تاریخ: 1399/01/16 🆔 @a_javadiamoli_esra