eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مدرسه 🔹 اینكه می ‌گویند شما بروید قبرستان زیارت بكنید، هم انسان متنبّه می ‌شود هم قبرستان است! بیش از آن مقداری كه انسان از حوزه و دانشگاه درس می ‌گیرد، از قبرستان باید بگیرد. 🔹 اینكه ما دستور داریم برویم قبرستان برای چند نكته است: یكی است. دوم برای گذشته‌ ها است. اما سومی كه از هر دو مهم‌تر است این است كه دعایی دارد, دستوری دارد ما با این مُرده ‌ها بعد از سلام و عرض ادب حرف می ‌زنیم، قسم می ‌دهیم و می ‌گوییم شما را به خدا قسم بگویید آن جا چه خبر است؟! «اَلسَّلَامُ عَلَی أَهْلِ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ مِنْ أَهْلِ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ یا أَهْلَ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ كَیفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏».[1] 🔹 این حرف سعدی و امثال سعدی نیست كه «آن را كه خبر شد خبری باز نیامد»،[2] به ما گفتند تو برو سؤال بكن اگر دهنت پاك باشد جواب می ‌شنوی! آدم را بیدار می ‌كند! یك كافی است كه چندین سال انسان را نگه بدارد! یك خواب صادق كه آدم صحنه‌ ای را ببیند، را ببیند, را ببیند, را ببیند, بستگانش را در خواب ببیند, صحنه را برایش تشریح بكنند این [شخص] مدّت‌ها آرام است. به ما گفتند آنها را قسم بدهید بگویید شما را به خدا قسم آن جا چه خبر است، این می‌ شود. [1]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص50؛ «عَنْ أَصْبَغَ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ‏ كُنْتُ مَعَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلَامْ فَمَرَّ بِالْمَقَابِرِ فَقَالَ عَلِی عَلَیهِ السَّلَامْ السَّلَام ُ عَلَی أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏...». [2]. گلستان سعدی, دیباچه. : https://www.aparat.com/v/CE49b 📚 درس اخلاق تاریخ: 1390/11/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) می‌ فرماید: سه چیز فرد را از دستیابی به مقامات عالی باز می‌ دارد: ، [چاره‌جویی] و ؛[1] نیز درباره تدبیر سلمان فارسی می‌ فرماید: او هزینه یك سال را از درآمدش جدا می‌كرد تا درآمد سال بعد فرا رسد.[2] امام جواد (علیه السلام) فرمود: فاش كردن چیزی پیش از استحکام آن باعث فسادش می‌ گردد.[3] [1] . ثَلاثٌ یحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِى: قَصْرُ الْهِمَّةِ وَ قِلَّةُ الْحِیلَةِ وَ ضَعْفُ الرَّأْىِ (تحف العقول، ص315). [2] . ... فَأَمَّا سَلْمَانُ رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُ فَكَانَ إِذَا أَخَذَ عَطَاءَهُ رَفَعَ مِنْهُ قُوتَهُ لِسَنَتِهِ حَتَّی یحْضُرَهُ عَطَاؤُهُ مِنْ قَابِلٍ (تحف العقول، ص351). [3] . إِظْهَارُ الشَّىْ‏ءِ قَبْلَ أَنْ یسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ (تحف العقول، ص457). 📚 مفاتیح الحیات ص 73 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 سید الشهدا ▪️ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللّٰه صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللّٰهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 رحمت رحمانیه ▪️ «الرحمٰن» که رحمت رحمانیه است: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ء»،[1] یک‌جا جای سوخت و سوز است، یک‌جا جای بهشت برای مؤمنین و متقیان و اینهاست. جهنم است، عدل که نمی ‌شود بی ‌رحمت باشد! چه کسی جهنم را رَسم کرد؟ چه کسی اینجا را جهنم کرد؟ برای چه اینجا را جهنم کرد؟ ﴿إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمینَ مُنْتَقِمُونَ﴾،[2] پس جهنم درست است نسبت به بهشت که حساب می ‌شود جای بدی است؛ اما وقتی در نقشه عالم که حساب می ‌کنید، جای عدل است. که بد نیست! ▫️ فرمود من این هستم که ‏﴿رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ﴾،[3] تو هم که خلیفه من هستی، تو هم که ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[4] در قرآن کریم است که من ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾ فرستادم. آن که ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[5] است، باید نقشه جهانی بکشد؛ لذا فرمود: ﴿فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً﴾؛ مثل یونس باشی، قهر بکنی، فاصله بگیری، اینها نباشد! با همین کفّار اداره کن؛ لذا وجود مبارک حضرت بعد از جریان فتح مکه فرمود: «إذهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاء»،[6] این می ‌شود عدل! این می‌ شود رحمت! ▫️ فرمود مگر نمی‌خواهی من باشی؟ من چه کاره هستم؟ در عالم چه طور می ‌کنم؟ من عالم را با قهر اداره می‌ کنم؟ نه. یک‌جا قهر، یک‌جا مِهر؟ نه. آنجا که قهر است، نقشه را رحمت می ‌کشد، این از آن غرر بیانات امام سجاد (سلام الله علیه) است: «أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه‏».[7] چقدر این حرف عظیم است، خود خدا می ‌داند! فرمود قبل از اینکه خدا یک غضب بکند و یک بگیر و ببندی بکند، رحمتش را می ‌فرستد که نقشه بکشد که کجا رحیمانه و رئوفانه بگیر و ببند داشته باشد. رحمت خدا امام غضب اوست، نه رحمت خدا بیشتر از غضب اوست. بیشتر را که همه می ‌فهمند. کلّ این نقشه را رحمت می ‌کشد، پس ما غضبی به آن معنا در عالم نداریم؛ لذا فرمود: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ء». بنابراین این خدا مظهری دارد به نام پیغمبر. پیغمبرش هم باید این‌طور باشد. او هم همین‌طور بود. ▪️ فکاهی‌ها، گفتن‌ها، خنده کردن‌ها را اینها که یک قدر سیاسی محض‌ هستند، اصلاً طنزها را نمی ‌پذیرند. کسی را که گفتند، یک مسئول را به نقد کشیدن، چهار تا خنده کردن، این را اصلاً آن سیاسیون محض این کارها را نمی ‌کنند. این عرب خون‌ آشام و قهّار و قدّاره‌ بند مکه بعد از جریان بدر که کشته زیاد دادند، همین قدّاره ‌بندهای مکه تصمیم گرفتند خنده ممنوع، گریه ممنوع! کسی برای کشته‌ های بدر حق ندارد گریه کند! چرا؟ در جنگ اُحُد مشخص شد. می ‌گویند شما که گریه کردید، سبک می‌ شوید، نمی ‌توانید انتقام بگیرید.[8] یک عده را می ‌فرستادند که چه کسی دارد گریه می ‌کند و چه کسی گریه نمی‌کند. عبور کردند در خیابان‌ ها و کوچه ‌ها و کوی و برزن دیدند که صدای گریه از خانه‌ای می‌ آید، رفتند دیدند پیرزنی دارد گریه می‌ کند. اعتراض کردند که چرا گریه می ‌کنی؟ گفت من برای کشته‌ های بدرم گریه نمی ‌کنم. این شترم نیامده، من تمام زندگی ‌ام به همین شتر است،[9] این نیامده من دارم گریه می‌ کنم که او را عفو کردند، گفتند چون داری برای شتر خود گریه می ‌کنی، عیب ندارد. گریه بی‌ گریه! چرا؟ بعد گفتند نتیجه ‌اش در جنگ اُحُد روشن شد. جنگ احُد آمدند خیلی‌ ها را کشتند، دوباره برگردند با خنجر قلب حمزه را بشکافند، جگرش را در بیاورند، بدهند آن زن این جگر را بمکد، این برای چیست؟ «و ابن آکلة الاکباد»، نتیجه‌ آن است. گفتند خشم ما در جنگ اُحد روشن شد، وگرنه کشتید و رفتید، دوباره برگردید و از آن راه، تنها مربوط به (سلام الله علیه) نبود، برای اینکه دارد: «و ابن آکلة الأکباد»، معلوم می‌شود که چند نفر را این کار را کردند. این است! ▪️ آن که سیاسی محض است نه این طنزهای سیاسی و فکاهیات را قبول دارد، نه آن گریه‌ ها را قبول دارد تا انسان عقده ‌ای بار بیاید، فرمود چرا عقده؟ «اعدی عدوّ» تو همین عقده است! تو باش! وقتی هم که پیروز شد، صریحاً بگویید، رسماً اعلام بکنید «إذهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاء»، این می ‌ماند و ماند! اینکه مانده برای همین مانده است و این مانده برای همین است، این مانده برای همین است. [1]. الکافی(ط ـ الاسلامیه), ج1, ص429. [2]. سوره سجده، آیه22. [3]. سوره اعراف، آیه156. [4]. سوره انبیاء، آیه107. [5]. سوره انبیاء، آیه107. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏3، ص513. [7]. صحیفه سجادیه, دعای16. [8]. المغازی، ج‏1، ص121. [9]. المغازی، ج‏1، ص123. 📚 سوره مبارکه مزمل جلسه 4 تاریخ: 1398/01/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حواریون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔹 اینكه فرمود: ﴿وَ ما أُوتِی مُوسی وَ عیسی وَ النَّبِیونَ مِنْ رَبِّهِمْ﴾ این نشانه آن است كه مؤمن باید به جمیع كتب انبیای سلف بیاورد، به خود انبیا هم باید ایمان بیاورد. ▫️ مطلب دیگر آن است كه اگر شریعت انبیای سلف نسخ شده است، آیا نبوت آنها هم نسخ شد یا نه؟ آیا به منسوخ به نحو ظرف تلبس باید ایمان آورد یا به نحو تلبس بالفعل؟ یعنی ما باید مؤمن باشیم كه در گذشته دور كتابی بوده است و پیغمبری بوده است؟ یا باید معتقد باشیم که الیوم هم پیغمبری به نام موسی و عیسی و آن انجیل و تورات غیر محرّف حق است و مانند آن. خلاصه اینکه ایمان به منسوخ ایمان به حقانیت او است قبل از نسخ؛ یعنی در ظرف تلبس به دین یا نه بعد از تلبس هم باید به او ایمان آورد؟ البته جوابش روشن است كه منسوخ بما انه منسوخ فقط حقانیتش قبل از نسخ است؛ منتها هیچ بطلانی در كتاب های انبیای سلف، در سیرت و سنت انبیا سلف (علیهم السلام) هم اصلاً وجود نداشت. ▫️ بیان ذلك این است كه خود آن كتاب ها اولاً مشتمل بودند بر اصول كلی و كه این نسخ‌ پذیر نیست، بلكه هر پیامبری كه آمده آن خطوط كلی دین را تصدیق كرد، فرمود: ﴿مُصَدِّقًا لِما مَعَهُمْ﴾،[1] پس خطوط كلی و اصول كلی، حق و و . آنچه به مبدأ بر می ‌گردد، آنچه به معاد برمی‌گردد، آنچه به وحی و رسالت و فرشته ‌ها برمی‌گردد، آنچه به برمی‌گردد و مانند آن و بسیاری از فروع دین هم به شرح ایضاً [همچنین]؛ اصل عبادت، اصل عدل، اصل پرهیز از ظلم، اصل كذا و كذا هست. می ‌ماند بعضی از فروع جزئی در بخش منهاج و شریعت كه اینها نسخ شد، اینها را خود كتاب های انبیا سلف به عنوان موقت به مردمشان ابلاغ می ‌كردند؛ یعنی وقتی در انجیل آمده ﴿مُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یأْتی مِنْ بَعْدِی﴾[2] یعنی محدوده شریعت من و محدوده منهاج من تا آن وقتی است كه پیامبر بعدی بیاید. پس این دستوری كه انبیای سلف از طرف خدا به وسیله كتاب های آسمانی به مردم گفتند، دستورشان این بود تا اطلاع ثانوی، بعد در اطلاع ثانوی هم به مردم گفتند كه وضعتان این است كه برابر قرآن عمل بكنید، پس هیچ امر باطلی در حرم امن نبود. 🔹 بعضی از اشكالاتی كه درباره اصل عدم نسخ و استصحاب احكام شریعت آمده، آن اشكال برای استصحاب نیست، گفتند شاید موضوع برای آنها مشخص نباشد ما نمی ‌دانیم برای چه کسی آمده، در هر جای آن شبهه برای استصحاب است، اگر ما فهمیدیم این برای امت بود ﴿هُدًی لِلنّاسِ﴾[3] بود، نمی‌ دانیم نسخ شد یا نه، خب بقائش را استصحاب می‌ كنیم. ▫️ موسای كلیم هم روح مطهرش آن وقت بود الآن هم هست، انبیای سلف این چنین بودند، آن وقت هم به اینها اثر داشت الآن هم این چنین ‌اند، آن وقت هم بودند الآن هم این چنین ‌اند. این طور نیست كه ـ معاذ الله ـ اینها قبلاً خوب بودند، بعد برگشتند یا ما به بدن آنها احترام می ‌گذاشتیم، مقام نورانیت اینها الآن هم هست؛ لذا در تمام عبادات ما و در بهترین زیارت های ما اول سلام را نثار این بزرگان می ‌كنیم بعد نثار ائمه خودمان، اینها به عظمت باقی بودند و هستند و خواهند بود و در زمان ظهور حضرت، اینها پیدا خواهند كرد، پشت سر حضرت نماز خواهند خواند و جزء امتان راستین حضرت خواهند بود، جزء خواهند بود، اینها وجودات مقدسه هستند كه یاوران آن حضرت ‌اند، چیزی باطل نشده كه ما بگوییم موسی نسخ شده ـ معاذ الله ـ عیسی نسخ شده ـ معاذ الله ـ این چنین نیست. [1] . سوره بقره، آیه 91. [2] . سوره صف، آیه 6. [3] . سوره انعام، آیه 91. 📚 سوره مبارکه آل عمران جلسه 177 تاریخ: 1369 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 اسلام برای شئون گوناگون زندگی انسان برنامه دارد و در هیچ یك از عرصه ‌های عبادی و اخلاقی و مادی و معنوی تكلیف توانفرسا ندارد. اهل بیت (علیهم السلام) در همه زمینه‌ ها، زندگی راحت و معتدل و بی ‌تكلّف[1] را برای پیروان خود توصیه کرده ‌اند. ▫️ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در احادیثی می ‌فرماید: من متكلفان را دوست ندارم.[2] ▫️ مهمانت را به چیزی وادار نكن كه بر او دشوار است.[3] ▫️ خودت را برای مهمان به سختی نینداز.[4] ▫️ گرامیداشت برادر دینی به این است كه شخص هدیه ‌اش را بپذیرد و از آنچه دارد بدو هدیه دهد و خود را برای او به زحمت نیندازد.[5] [1] . تكلّف به معنای رنجی بر خود نهادن یا كاری را بدون فرمان كسی به خود گرفتن. بر این اساس به شخص وسواس متكلف گفته می‌شود چون بر خود سخت می‌گیرد بدون آن كه فرمانی از سوی خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) داشته باشد. [2] . إِنِّی لا أُحِبُّ الْمُتَكَلِّفِینَ (الكافى، ج6، ص276). [3] . لا تُلْزِمْ ضَیفَكَ بِمَا یشُقُّ عَلَیه (مكارم الاخلاق، ص135). [4] . نَهَی عَنْ التَّكَلُّفِ لِلضَّیفِ (الجامع الصغیر، ج2، ص688). [5] . مِنْ تَكْرِمَةِ الرَّجُلِ لأَخِیهِ أَنْ یقْبَلَ تُحْفَتَهُ وَ أَنْ یتْحِفَهُ بِمَا عِنْدَهُ وَ لا یتَكَلَّفَ لَهُ شَیئاً (الكافى، ج6، ص276). 📚 مفاتیح الحیات ص 73و74 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بلای حَسَن 🔹 وظیفه در شرایط كنونی این است كه ﴿وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا﴾؛ اگر در همه موارد باشید، چه درباره مسایل مالی متّقی باشید تا در امتحان سرافراز باشید و چه در مسئله جان در جهاد باشید تا سرافراز باشید، چه در مسئله این جنگ های روانی و شنیدن تهمت های ناروا باشید تا سرافراز باشید به مقصد می‌ رسید و باید هم صابر و باتقوا باشید! چرا؟ ﴿فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾.[1] ▫️ ️انبیای بزرگی را كه تصمیم های مهم داشتند اینها را می‌ گفتند اولوالعزم هستند؛ یعنی صاحب شریعت اند. گرچه در هر امر جزئی انسان با كار می ‌كند، ولی ذات اقدس الهی در مسایل مهم خانوادگی هم كلمه عزم را به كار می ‌برد ﴿وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ﴾[2] یا ﴿لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ﴾[3] این كارهای تشكیل خانواده یا انحلال خانواده كار جزئی نیست، از آن به عنوان عزم یاد كرده است. لقمان هم وقتی فرزندش را نصیحت می ‌كند، به صبر و بردباری نصیحت می ‌كند، آن وقت استدلال می‌ كند می ‌گوید: ﴿إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُورِ﴾؛ یعنی «من الامور التی یجب او ینبغی ان یعزم علیها»، ﴿وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾،[4] نوع موارد این‌چنین است مخصوصاً صبر و مقاومت این ﴿مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾ است. در این آیه محل بحث هم ذات اقدس الهی فرمود این ﴿مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾ است؛ یعنی از اول باید بدانید این خطر هست، نباید بگویید ما نمی ‌دانستیم یا ﴿جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللّهِ﴾[5] اینها را با هم خلط نكنید، اینها فرق دارد. 🔹 ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَكُوا أَذًی كَثیرًا﴾ این ضمن اینكه زمینه‌ ای است برای بحث های بعد می ‌تواند تتمه آیات جریان اُحد هم باشد، چون همه این مالی و جانی و حیثیت، در همان جریان جنگ و و مانند آن بود ﴿وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾؛ یعنی اگر باشید، این اطلاع شما به صورت در می ‌آید. وقتی امتحان، انسان سرافراز شد، برای او بلای مبین و حسن می ‌شود. ▫️ درباره حضرت ابراهیم فرمود: ﴿وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ﴾[6] شما هم در این موارد امتحان، حالا امتحان یا امتحان یا امتحان «فَأَتَمَّهُنَّ» می ‌شود. اگر﴿وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ﴾ اینها هم جزء است، آن وقت اگر شما این با‌صبر و با‌تقوا از عهده این مواد یاد شده برآیید، اینها را اتمام كردید، از این به بعد می ‌توانید به عنوان معرفی بشوید كه ذات اقدس الهی او را پدر مسلمین معرفی كرده و فرمود: ﴿مِلَّةَ أَبیكُمْ إِبْراهیم﴾[7]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُم﴾ این گونه از موارد، چون انسان خیال می ‌كند كه مال برای اوست، ذات اقدس الهی مال را به خود انسان اسناد داده است كه می ‌گوید مال برای شماست و شما مال خود را در راه خدا صرف بكنید. بعد انسان وقتی كه می‌ خواهد صرف بكند، می ‌بیند كه جز به چیز دیگر نیست، در مال خدا به عنایت و توفیق الهی می‌ خواهد تصرف بكند. [1]. سوره آل عمران, آیه186. [2]. سوره بقره، آیه 227. [3]. سوره بقره، آیه 235. [4]. سوره لقمان, آیه17. [5]. سوره عنکبوت، آیه 10. [6]. سوره بقره، آیه 124. [7]. سوره حج، آیه 78. 📚 سوره مبارکه آل عمران جلسه 306 تاریخ: 1370 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) می ‌فرماید: موٴمن، خود را برای دوستان به تكلف و مشقت نمی ‌اندازد.[1] و نیز می ‌فرماید: پرزحمت‌ ترین برادرانم كسی است كه خود را برای من به زحمت می‌اندازد و من از او خویشتن‌داری می‌كنم و کم‏زحمت‏ترین برادرانم كسی است كه من با او همان ‌گونه هستم که با خود هستم.[2] همان گرامی می‌ فرماید: هرگاه مهمانی [سرزده] نزد تو آمد آنچه داری برایش بیاور؛ ولی هرگاه دعوتش كردی خود را [مقدار قابل تحمل] به زحمت بینداز.[3] [1] . وَ لا یتَحَامَلُ لِلأَصْدِقَاءِ (الكافى، ج2، ص47). [2] . أَثْقَلُ إِخْوَانِى عَلَىَّ مَنْ یتَكَلَّفُ لى وَ أَتَحَفَّظُ مِنْهُ وَ أَخَفُّهُمْ عَلَی قَلْبِى مَنْ أَكُونُ مَعَهُمْ كَمَا أَكُونُ وَحْدِى (مستدرك الوسائل، ج9، ص155). [3] . إِذَا أَتَاكَ أَخُوكَ فَأْتِهِ بِمَا عِنْدَكَ وَ إِذَا دَعَوْتَهُ فَتَكَلَّفْ لَهُ (المحاسن، ص410). 📚 مفاتیح الحیات ص 74 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فرشته منش 🔹 «عمرو بن عبدوَد» که از شَجعان بنام جاهلیت و بت‌پرست بود، وقتی از آن طرف خندق به این طرف خندق آمد و رجز خواند، وجود مبارک حضرت امیر که به مبارزه برخاست چکار کرد؟ وجود مبارک حضرت امیر که بر سینه «عمرو بن عبدوَد» نشست، همه ناظر بودند دیدند حضرت بلند شد و یک مقدار کناری نشست و دوباره آمد. بعدها از وجود مبارک حضرت امیر سؤال کردند که آن موقع خطرناک بود و او هم نیمه‌جان بود آن هم آن پیکر و هیکل، شما چرا از سینه او برخاستید؟ فرمود وقتی که من بر سینه او نشستم آب دهان به صورت من ریخت. «او خدو انداخت بر روی علی ٭٭٭ افتخار هر وصی و هر ولی»[1] ▫️ گفت او آب دهان انداخت بر صورت من، من غضبناک شدم در این حال «لله» نبود، من کنار نشستم تا خشمم فرو بنشیند کنار برود «قربة إلی الله» سر او را جدا کنم.[2] اگر وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «لَضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین‏»[3] هم برای اینکه آن روزی که «بَرَزَ الْإِیمَانُ‏ كُلُّهُ إِلَی الشِّرْكِ كُلِّه‏»[4] هم کل اسلام در خطر بود، هم این ضربت بود که گفت فقط برای رضای خدا، فرمود این ضربت به اندازه می‌ ارزد، البته این طور کم است که خشم خود آدم، تشفی خود آدم، هیچ دخالت نداشته باشد؛ مثل نماز و روزه ما است. نماز و روزه ما هم یک بخش و چند درصدی است. ▫️ این آیه به هر حال هشداری است برای همه ما، در بخش پایانی سوره مبارکه «یوسف» است که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾[5] یعنی اکثر مؤمنین درصدی از شرک در درون کارشان هست یک مؤمن محض که به اندازه کعبه می ‌ارزد[6] یا حرمت او بیش از حرمت کعبه است[7] آن خیلی کمیاب است! این آیه یک برای همه ما است. 🔹 جناب قُونوی در تبیین این گونه از آیات دارد کسی که عمداً معصیت می ‌کند مشمول همین است،[8] چرا؟ برای اینکه یک وقت است که کسی یادش رفته معصیتی کرد یا اضطرار داشت یا اکراه داشت یا الجاء داشت یا جهل به موضوع داشت یا جهل به حکم داشت یا ضعف داشت همه اینها با «حدیث رفع»[9] حل می ‌شود؛ ولی اگر کسی عالم به موضوع است عالم به حکم است اکراه نیست، اضطرار نیست، الجاء نیست، دارد نگاه می ‌کند یا می ‌گیرد این معنایش چیست؟! ▫️ حرف جناب قونوی در آن رساله اربعین این است که شما این را وقتی تحلیل کنید این سر از کفر در می‌آورد، چرا؟ برای اینکه معنای این حرف این است که خدایا! من هیچ عذری ندارم تو گفتی این کار را نکن، ولی به نظر من باید بکنم! خلاصه و عامدانه همین است، عصاره گناه عمدی این است. اینکه در بعضی از موارد کفر تعبیر شده است حالا همه ما دست به عصا می ‌گوییم این کفر، کفر عملی است نه کفر اعتقادی، ولی تحلیل جناب قونوی این است که این است حالا او می‌ بخشد حرفی دیگر است. [1]. مثنوی معنوی مولوی، دفتر اول، بخش164. [2]. مناقب آل أبی طالب، ج2، ص115؛ «وَ لَمَّا أَدْرَكَ عَمْرَو بْنَ عَبْدَ وُدٍّ لَمْ یضْرِبْهُ فَوَقَعُوا فِی عَلِی ع فَرَدَّ عَنْهُ حُذَیفَةُ فَقَالَ النَّبِی ص مَهْ یا حُذَیفَةُ فَإِنَّ عَلِیاً سَیذْكُرُ سَبَبَ وَقْفَتِهِ ثُمَّ إِنَّهُ ضَرَبَهُ فَلَمَّا جَاءَ سَأَلَهُ النَّبِی عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ قَدْ كَانَ شَتَمَ‏ أُمِّی وَ تَفَلَ فِی وَجْهِی فَخَشِیتُ أَنْ أَضْرِبَهُ لِحَظِّ نَفْسِی فَتَرَكْتُهُ حَتَّی سَكَنَ مَا بِی ثُمَّ قَتَلْتُهُ فِی اللَّهِ». [3]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏4، ص86. [4]. كنز الفوائد، ج‏1، ص297. [5]. سوره یوسف، آیه106. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏8، ص107. [7]. الخصال، ج‏1، ص27؛ «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَة»؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏64، ص71 ؛ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَظَرَ إِلَی الْكَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَیتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَی اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَة...». [8]. شرح الأربعین حدیثا، ص87؛ «و رد علی بغته فی سر ذلک ان سبب ظهور حکم الغیرة و سلطنتها لیس نفس الفعل المحرم فقط بل الموجب هو التلبس بصفة المشارکة لمقام الربوبیه ...». [9]. وسائل الشیعة، ج‌15، ص369. 📚 .درس خارج فقه نکاح جلسه 512 تاریخ: 1398/10/30 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌ فرماید: دور افكندن تكلّف است؛[1] همچنین به فرزندش می ‌فرماید: پسرم! روزی دو گونه است: آنچه تو آن را می‌ جویی و آنچه آن تو را می ‌جوید، پس اگر تو به سوی آن نروی آن به سوی تو می ‌آید، پس غم سالانه ‌ات را بر غم یك روزت تحمیل نكن؛ به فكر مشكلات همان روزی باش كه در آن هستی.[2] [1] . أَهْنَأ الْعَیشِ اطِّرَاحُ الْكُلَفِ (غرر الحكم، ص478). [2] . یا بُنَىَّ الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یطْلُبُكَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ، فَلا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَی هَمِّ یوْمِكَ وَ كَفَاكَ كُلَّ یوْمٍ مَا هُوَ فِیهِ (الفقیه، ج4، ص386). 📚 مفاتیح الحیات ص 74 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عبادالرحمان 🔹 [با توجه به] ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾[1] دین را به ما یاد می‌ دهد. دین نفرمود همیشه به دنبال دیگری برو! چه وقت انسان امام متّقیان می ‌شود؟ در صورتی كه مراحل چهارگانه را پشت‌ سر گذاشته باشد: اول صحیح، بعد از معرفت است ﴿وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ﴾[2] از رجس هجرت بكن. بعد از هجرت است، فرمود وقتی كه مهاجر شدی داری حركت می‌كنی توقّف نكن. ▫️ این [آیه] ﴿وَالَّذِینَ لاَ یشْهَدُونَ الزُّورَ﴾ همه ‌اش درباره مجلس حرام نیست، نگاه كردن بعضی از سریال ها این طور است، خواندن روزنامه‌ های بی ‌اثر همین طور است. یك دانشجو یا یك طلبه تا نفس می ‌كشد باید به دنبال علم برود، اگر چیزی مفید علمی نیست خب چرا آدم وقت صرف بكند؟! این ﴿لاَ یشْهَدُونَ الزُّورَ﴾ آن را شامل می ‌شود. ▫️ فرمود اگر معرفت شد قدم دوم هجرت است. اگر هجرت شد سرعت است. اینجا جای این نیست كه بگویند فلان مقدار بروید كه اگر كسی در راه افتاد صراط مستقیم افتاد اینجا جای «خَیرُ الأمُورِ أوسَطَهَا»[3] نیست، اینجا جای «خیر الامور أشدّها و أكثرها و أوفرها و أعلاها» است كه در دعای كمیل می ‌خوانیم «وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ. وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیكَ»[4] اگر كسی در راه باشد. پس قدم اول معرفت است، مرحله دوم هجرت است، مرحله سوم سرعت است كه فرمود: ﴿وَسَارِعُوا﴾[5] نگفت آرام آرام بروید، فرمود اگر راه را پیدا كردید خب تندتر بروید. مرحله چهارم است اینكه جلوتر بروند اینكه بالا و پایین نشستن نیست اینكه ریاست و مرئوسیت نیست كه مذموم باشد، این دین است و تقواست! اگر كسی در دارد حركت می ‌كند این اگر جلوتر برود نقص نیست. خیلی ها عادل ‌اند، این می ‌خواهد اعدل باشد. خیلی ها متّقی ‌اند، این می ‌خواهد اتقا باشد. خب این‌چنین ‌اند ﴿سَابِقُوا﴾،[6] یعنی جلوتر بروید خب اگر كسی متواضع است دیگری می‌ كوشد متواضع‌ تر باشد، اینكه چیز بدی نیست! دیگران متّقی ‌اند، این می ‌كوشد اتقا باشد اینكه چیز بدی نیست! اینكه دنیا نیست كه بد باشد. 🔹 پس اول است، بعد است، بعد است، بعد حالا كه سابق شد احساس مسئولیت باید بكند، نه اینكه همان‌جا بایستد و متوقّف بشود و راكد باشد. باید رهبری دیگران را هم به عهده بگیرد، از خدا بخواهد كه یك عدّه پرهیزكاران حرف او را گوش بدهند ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ اگر به این درجه نرسید و مأموم شد طبق بعضی از روایاتی كه هست «و اجعل لنا من المتّقین اماما»[7] این برای مأمومین است، اما روح بلند قرآن كریم این است كه خدایا! تو كه دینت را حفظ می‌ كنی تو كه جامعه را بدون امام نگه نمی‌ داری، تو كه بدون پیشرو نگه نمی ‌داری خب ما جلو بیفتیم دیگران به دنبال ما، ما كه نمی‌ خواهیم فخرفروشی بكنیم این چیزی نیست كه بد باشد كه تو خودت به ما دستور دادی كه این طورند، این طورند جمله آخری كه گفتی، فرمودی می ‌گویند خدایا ما را پیشوای مردان باتقوا قرار بده كه متّقیان جامعه به ما اقتدا كنند ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ این می ‌شود. ▫️ حالا فتحصّل كه نه تنها حضور در خدمت كردن به نظام و شهدا و امام است، بلكه باعث می ‌شود كه دیگران هم به ما اقتدا كنند. چرا ما دنباله ‌رو باشیم؟ مگر تقلید و دنباله ‌رو بودن و مأموم بودن فضیلت است؟ آنچه فضیلت است پیشرو بودن است فرمود شما باشید باشید امام باشید ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ این چه كتابی است! [1] . سوره فرقان، آیه 74. [2] . سوره مدثر، آیه 5. [3] . الكافی، ج6، ص541. [4] . مصباح المتهجّد، ص850. [5] . سوره آل‌عمران، آیه 133. [6] . سوره حدید، آیه 21. [7] . مصباح المتهجّد، ص751. 📚 سوره مبارکه فرقان جلسه 28 تاریخ: 1390/12/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 و همچنين از آن حضرت [امام صادق علیه السلام] نقل شده که سختگيري (وسواسي گري) از اخلاق و شعار نيست. خدا به پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بگو: من از شما مزد رسالت نمي‌ خواهم و من از متكلّفان نيستم. پيامبر هم فرمود: ما پيامبران و اولياء از تكلّف بيزاريم، پس پيشه كن و صبر و استقامت داشته باش تا خدا تو را از تكلّف بي‌ نياز كند و سرشت ايماني به تو دهد و سرگرم غذايي نباش كه پايانش در بیت الخلاء است و پوشاكي كه پايانش پوسيدگي و خانه ‌اي كه پايانش ويراني و مالي كه پايانش به ارث ماندن و دوستاني كه پايانشان جدايي و عزتي كه پايانش ذلت و متانت و هيبتي كه پايانش ستم و ناسپاسي و عيشي كه پايانش حسرت است.[1] [1] . مصباح الشریعه، ص۱۴۰؛ بحار الانوار، ج70، ص394 ـ 395. 📚 مفاتیح الحیات ص 75 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مهد عاطفه 🔸 کودک در این هفت سال که در آغوش است فقط می ‌فهمد. چرا می ‌گویند نزن؟ چرا می گویند این امیر است و مأمور نیست؟ برای اینكه در تمام شبانه روز این دارد درس عاطفه یاد می ‌گیرد. كشور را، جامعه و مملكت را عاطفه می‌ گرداند. اینكه می ‌گویند سنگ روی سنگ بند نمی‌ شود از همین جاست. 🔸 مگر هر كسی در هر سنی می ‌تواند درس یاد بگیرد؟! درس خواندن هم سنی دارد. وقتی آدم سنش بالا آمد نه حوصله گوش دادن دارد نه حالت ضبط دارد. سن فهمیدن و تحقیقات علمی هم محدود است، هم محدود است، این هفت ساله دوران است كه در تمام اعضا و جوارح این مِهر جایگزین می ‌شود. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1387/07/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مهد عاطفه 🔹 ذات اقدس الهی هم درباره پدر و مادر فرمود فرزندان را چطور ، هم به فرزندان فرمود اگر پدر و مادر به دوران كهنسالی رسیدند چطور اینها را كنید. فرمود ﴿إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَكَ الكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَهُمَا قَوْلاً كَرِیماً ٭ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیانِی صَغِیراً﴾[1] فرمود «خفض جناح» كن. «خفض جناح» یعنی پَر پهن كردن؛ این دو گونه است: یك وقت برای است یك وقت برای . همین «خفض جناح» را به وجود مبارك پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) دستور داد؛ فرمود كه تو كه قدرت پرواز داری و می ‌توانی تا معراج بروی ﴿دَنا فَتَدَلّیٰ﴾[2] داری، ﴿سِدْرَةِ الْمُنْتَهیٰ﴾[3] داری، همه مراحل را داری و پشت سر گذاشتی و می‌گذاری، اوج نگیر! پر پهن كن یك عده هم زیر بال و پر تو پر دربیاورند ﴿وَ اخْفِضْ جَناحَكَ للْمُؤْمِنینَ ٭ وَ قُلْ إِنّی أَنَا النَّذیرُ﴾؛[4] فرمود پَر پهن كن یك عده را زیر پَر بگیر كه اینها بال دربیاورند پَر دربیاورند، آیین پَر كشیدن و پرواز كردن را یاد بگیرند و به اینها یاد بده این ترحم است. اما درباره [وظیفه] فرزندان فرمود احتراماً پَر پهن كن ﴿وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ﴾؛ بدون اینكه منّت بگذاری، با احترام از اینها بكن. بنابراین هم می ‌شود كودكان را در پروراند هم این او هم هدر نرود. اما آن كه عاطفه است و رقّت و رأفت است و رحمت است این دوران هفت سال باید محفوظ باشد؛ لذا دیگر هیچ سخن از خانه سالمندان نیست و نباید هم باشد. بنابراین باید جمع كرد، هم به فكر كودكان بود كه اینها رها نشوند، هم آن دوره دانشگاهی هفت سالهِ فراموشمان نشود كه این هم یك نحوه . [1]. سوره إسراء، آیات23 و 24. [2]. سوره نجم، آیه8. [3]. سوره نجم، آیه14. [4]. سوره حجر، آیات88 و 89. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1387/07/25 🆔 @a_javadiamoli_esra