از قهوه اما تلخ تر، اقبال من بود
این بوف کور از ابتدا در فال من بود
راحت پی این رفت و آسان سهم آن شد
چشمی که میگفتی فقط دنبال من بود
حالا برای دیگران چتری بزرگ است
دستی که روی شانه هایم شال من بود
ای دیگران! دلخوش به این دولت نباشید
تختی که بر آنید، روزی مال من بود
هر کس که او را دید از حالم خبر یافت
پیشانی او نامهی اعمال من بود
هر چند شر از دوستان خیر است اما
باری که از دوشم گرفتی بال من بود
#علیرضا_بدیع
💫
هوایم را ڪه داری
در هوایت بچه میشوم
آغوش میخواهم
گفته باشم؛
پُزِ داشتنت را به همه خواهم داد
شوخے ڪه نیست
من امن ترین تڪیه گاه رادارم
بگذار تمام دنیا
حساب ڪاردستشان بیاید!
#نرگس_صرافیان_طوفان
ای یار دور دست که دل می بری هـنوز
چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز
هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان
در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز
سـودای دلـنـشـیـن نـخـستین و آخرین!
عـمـرم گذشت و تـوام در سـری هـنـوز
ای چلچراغ کهنه که ز آن سوی سال ها
از هـر چـراغ تـازه، فـروزان تــری هـنــوز
بـالـیـن و بـسـتـرم ، هـمـه از گل بنا کنی
شب بر حریم خوابم اگر بـگـذری هـنـوز
ای نـازنـیـن درخـت نـخـسـتین گناه من!
از مـیـوه هـای وسـوسـه بــارآوری هنوز
آن سیب های راه به پـرهـیـز بـسـتـه را
در سایه سار زلف، تو مـی پـروری هنوز
وان سـفــره شـبــانــه نـان و شـراب را
بر میزهای خواب، تو می گستری هنوز
با جرعه ای ز بوی تو از خویش می روم
آه ای شراب کهنه کـه در ساغری هنوز ..
#حسین_منزوی
برخیـز و بیا ڪہ
واژهها لنڪَ تواَند
شعـر و قلمم دوباره دلتنڪَ تواَند
صبح است و همہے پنجرهها
منتظرِ
تابیــدن یڪ نڪَاهِ خوش رنگ تواَند
..🦋💖
تا میشود ز چشـمهی توحید جو گرفت
از دست هر کسی که نباید سبو گرفت
تـو آبی و به آب تـو را احتیــاج نیست
پس این فرات بود که با تو وضو گرفت
کوچک نشـد مقـام تـو ،نه! تازه کربلا
با آبـــروی ریخـــتهات آبـــرو گرفت
شــَرم زیاد تو همه را سمت تو کشید
این آفتــاب بود که با مــاه خو گرفت
دیگر برای اهــل بهــشت آرزو شدی
وقتی عمـــود ازسر تــو آرزو گرفت
خیلی گـران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیلهی ما یک عمو گرفت
از آن به بعـد بود صـداها ضعیف شد
ازآن به بعد بود که راه گلـــو گرفت
زینب شده شکسته غرورش،شنیدهای؟
دست کسی به کنـج النگوی او گرفت
در کوفـه بیشتر به قَدَت احتیاج داشت
با آستـین پاره نمی شد که رو گرفت
#علیاکبر_لطیفیان
گُل کرده باز طبعِ خوشِ شاعرانه ام
در وصفِ توست هر غزلِ عاشقانه ام
عشقِ حسین حال مرا خوب می کند
در این مسیر تا به ابد جاودانه ام
با یک سلام پَر زده قلبم به کربلا!
از راه دور شد حرمت آشیانه ام
شکر خدا که با کرم خویش می دهی
شب های جمعه سهم دل پُر بهانه ام
دوری کربلا به خدا می کشد مرا
با لطفِ خود به سوی حرم کن روانه ام
#صلے_الله_علیک_یا_اباعبدالله✋
ناز چشمت میخرم، بایدبمانی پیش من
دم به دم عاشقترم، باید بمانی پیش من
گفتم از رفتن نگو،هی حرف رفتن میزنی
جانم اصلا من کرم ،بایدبمانی پیش من
محرمم با تو عزیزم،معصیت پای خودم
موردی من کافرم ،باید بمانی پیش من
بشکن هرچه می رسد دستت که چه آتش شدی؟
تو بدی؟من بدترم ،باید بمانی پیش من
اینقدر شاکی نشو،قصدم که آزار تو نیست
عاشقم خیر سرم ،باید بمانی پیش من
اینهمه از تو نوشتم،در خیالم شاعرم
دل زتو من میبرم،باید بمانی پیش من
#مخاطب_خاص_قلبم❣❣
نوش جانت شعرهایم، تحفه ای ناقابل است
خط به خط، دفتر به دفتر،شرح حال این دل است
با تمام عشق و احساسم سرودم بهر تو
سینه ام آتش نگیرد از فراقت، مشکل است
جویبار شعر من سرچشمه اش چشمان توست
جوشش شعر از نگاهت ،شمع بزم محفل است
باغ لبهایت رسیده میوه های نوبرش
لب گزیدنهای تو، تاراج دل را عامل است
جعد گیسوهای تو چون موج دریا پرخروش
آرزویم دیدن این موج اندر ساحل است
هر نفس با یاد تو شوری به جانم می رسد
نوش جانت، شعرهایم تحفه ای ناقابل است
آمدی لیلی ولی مجنـون از اینجا رفته است
خسته شد از بیوفایۍکوله بارش بسته است
آمدی لیـلی! ولی این آمدن بی فایده است
عشق هامون گو چرا بوی خیانت داده است
آمدی لیلی ولی اینجا شقـایق خسته است
تا ابد رَختِ عزا بر مرگِ عشق پوشیده است
آمدی لیلی ولی شهرِ دلم بی حوصله است
نوش دارویی ولی ،سهرابِ تو که مُرده است
آمدی لیـلی ولی این آمدن بی پـرده است
چونکه مجنونت دگر، از زندگانی رفته است
مثلِ هرشب غصه ام تنهاییم را رانده است
تا سپیده پیشِ من آن با وفایم مانده است
یک نفر نـامِ مرا سنگِ صبورم خوانده است
بعدِ مرگم شعـرهایم یـادگاری مانده است
🌹این شعر خیلی قشنگه😍🌹
💞تو نام توبه را بنویس ، امضا کردنش با من
دلت را خانه ما کن، مصفّا کردنش با من
💞به ما دردِ دل افشا کن، مداوا کردنش با من
اگر گم کرده ای ای دل، کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من
💞بیفشان قطره ی اشکی، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
💞اگر درها به رویت بسته شد، دل بر مکن بازآ
در این خانه دق الباب کن، وا کردنش با من
💞به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی
طلب کن آنچه می خواهی، مهیّا کردنش با من
💞بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را، جمع و منها کردنش با من
💞چو خوردی روزی امروز ما را، شکر نعمت کن
غم فردا مخور، تأمین فردا کردنش با من
💞اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من
♥️در گلستان خيالـم
جستجویتـــ ـ ميكنم
♥️نرگس عشـــق منی
هر لحظه بويتــ ـ ميكنم
♥️من تمام غصــه ها
را در دلـم جا داده ام
♥️ ناز دنيا را فـــــدای
تار مويتـــ ـ. میکنم
زندگی سر خوردن یک قطره روی شیشه هاست
ریختن، خاصیت چشمان عاشق پیشه هاست
دل سپردن سخت، اما دل شکستن سخت تر
عشق مثل تکه سنگی در میان شیشه هاست
اینکه آهو ماده ای در دشت، گرم دلبریست
اینکه شیری زخم خورده لابه لای بیشه هاست
می توان تنها به مویی بند بود و تکیه کرد
سرو هم با آن بلندی پایبند ریشه هاست
کوه کندن یا که دل کندن، چه فرقی می کند؟
آخر افسانه ها وقتی به دست تیشه هاست...
#امیر_نقی_لو