eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحر خیز که صاحب نفسانند
🥀اندڪے با ما مدارا ڪن ڪه ما را مےڪشد این فراق امروز و فردا یاحسین 🥀یا بُڪش تا داغ دل آرام گردد بعد مرگ یا بیا این مهمان بفرما یاحسین حسینی
چو از بنفشه شب بوی صبح برخیزد هزار وسوسه در جان من برانگیزد کبوتر دلم از شوق می‌گشاید بال که چون سپیده به آغوش صبح بگریزد...
یک نفر را دوست دارم شعر میگویم برایش آمده در زیر شعر من نوشته عاشقین این همه از دردهایم گفته ام باز آمده می نویسد خوش به حال دلبر تو آفرین من که شاعرنیستم تا عاشق شعرم شوی من فقط یک عاشقم بگذار تا شعرم شوی با من از ماندن بگو رفتن تباهم می کند خوب می دانی غمت خانه خرابم می کند من به لبخند دو چشمان تو عادت کرده ام ترک عادت هم که میدانی چه کارم میکند قدر یک دم دست هایت را ز دستانم مگیر فکر یک دم بی تو بر مردن مجابم میکند ❣
عشقمان را همه جا جار زدیم آگهی کرده به دیوار زدیم آرزوهای جوان را ساده با طناب دل خود دار زدیم فرصت ناله و فریاد نبود کنج ایوان غزل تار زدیم نیمه شب با قلم و دفترمان شعر گفتیم و کمی زار زدیم زخم خوردیم،ولی آرامیم گله ای نیست و انگار زدیم
••° مثل سربازی که جا مانده میان دشمنان دستها روی سرم تسلیم (چشمان) توام ♥️
دوستت دارم و از لطفِ خدا ممنونم که تو را سهمِ من‌ از شادیِ این دنیا کرد...
آرزویم فقط این‌ست بگویم سرِ صبح عصر هم منتظـر آمدنـم باشی‌ها...!
ترش و ملس و دلبر و شیرین عسلی تو😋😅 گرد و تپل و خوشگل و اهل بغلی تو😉😍 😁
سراغم را بگیر از آسمان وقتی که می‌بارد که دارد از من تنها نشان وقتی که می‌بارد در آن ساعت که نازل می‌شود آیات بارانی توقف می کند یک دم زمان وقتی که می بارد بجای بیقراری خوش بکن دل را به دیدارِ شکوه جلوهٔ رنگین کمان وقتی که می بارد نترس از هیبت ابر سیاه و تیره روزی که دلی دارد بزرگ و مهربان وقتی که می بارد تجسم کن مرا با چشمهای قهوه ای رنگت تماشا دارد از چشمت جهان وقتی که می‌بارد فرود قطره های اشک هم باید عیان باشد نباید گردد ازچشمی نهان وقتی که می بارد ٩٩.١١.٢٣
‌ بُوَد که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟ ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را ؟ بگیرم آن سر زلف و به روی دیده نهم ببوسم آن سر و چشمان دل ربای تو را...
ز من مپرس كيم یا كجا دیار من است ز شهر عشقم و دیوانگی شعار من است منم ستارهٔ شام و تویی سپیدهٔ صبح همیشه سوى رهت چشم انتظار من است