با اینکه خسته میشوم و گاه کم حواس
اشکم هنوز هست... حبیبم تو را سپاس
در حسرت زیارت تو رفت عمر من
روزم به گریه طی شد و شبهام التماس
یک شب در این لباس عزایت مرا بخر
شاید به چشم مادرت آیم در این لباس
ما را نمیبری به حرم؟؟ قهر کردهای؟😔
بگذر از این گدای بدِ قدر ناشناس
روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است
زینب تمام راه به لب داشت این قیاس
لاادری
سلام_امام_مهربانم☘️
آقا قسم به جان شما خوب میشوم
باور کن آخرش به خدا خوب میشوم😔
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب میشوم😔
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب میشوم😔
من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم
کِی از دعای اهل بکا خوب میشوم😔
جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند
من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم😔
گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است
در چشمه سار ذکر و دعا خوب میشوم😔
من بدترین غلام حقیر ولایتم
ای بهترین امام، بیا، خوب میشوم😔
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب میشوم😔
_اللهم عجل لولیک الفرج🤲
تا بپیوندد به دریا، کوه را تنها گذاشت
رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت
هیچ وصلی بیجدایی نیست، این را گفت رود
دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت
هر که ویران کرد، ویران شد در این آتشسرا؛
هیزم اول پایهی سوزاندن خود را گذاشت
اعتبار سربلندی، در فروتن بودن است
چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت
موج، راز سر به مهری را به دنیا گفت و رفت
با صدفهایی که بین ساحل و دریا گذاشت...
فاضل نظری
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻سنگها آنطور که میگویند سنگدل نیستند
▫️در دل خود زیباترین گلها را می پرورانند.
▫️واقعا
آدینتون بخیییییییییییر
سخت می گِرید جهان ، از اینهمه دلواپسی
مانده در اعماق قلبم ، ناله های بی کسی
سایه ی سرد نبودت ، زندگی را تار کرد
عمر ما بی تو نیارزد قدرِ یک ارزن خسی
بوی عشقت را برایم جمعه ها آورده اند
آرزوی چشم بارانم ، به دادم می رسی؟ ...
💔😭😭
#یاصاحبنا
#زهره_قاسمی
#وصال
گوشه گیرو ساده بودم شهرتم این گونه بود
كم صمیمى میشدم چون رغبتم این گونه بود
تا كه دیدم روى او را در دلم آشوب شد
مى شدم آرام با او عادتم این گونه بود
"مى شود روزى بگوید دوستم داردخدا؟"
در قنوت هر نمازم حاجتم این گونه بود
در دلم ترس از نگاهش بود اما ناگهان
زل زدم در چشم هایش،طاقتم این گونه بود
هركجا میدیدمش با هركسى غیراز خودم
مشت میشد دست هایم،غیرتم این گونه بود
آتشى افتاد درجانم كه او با دیگریست؟!
درسكوتم سوختم من،حسرتم این گونه بود
سرنوشتم را نوشته "عاشقىِ بى وصال"
من براى او نبودم ، قسمتم این گونه بود..
آرام بگیر ای دل ،هرچند پر از دردی
از خاطره خالی شو ، وقت است که برگردی
تو باخته ای ناشی ، در پای قمار او
از پیش نمایان بود ،دستی که تو رو کردی
در قائده ی بازی ،حکم است که می بُرّد
گرچه تو در این بازی هی آس دل آوردی
بی بی دلش آمد ،سرباز تو زانو زد
حاکم نشدی در عشق ، هر لحظه کم آوردی..
با خنده کاشتی به دل خلق ، "کاش ها"
با عشوه ریختی نمکی بر خراش ها
هرجا که چشم های تو افتاد فتنهاش
آن بخش شهر پر شده از اغتشاشها
گیسو به هم بریز و جهانی ز هم بپاش!
معشوقه بودن است و «بریز و بپاش»ها
ایزد که گفته بت نپرستید پس چرا؟
دنیا پر است این همه از خوش تراشها؟!
از بس به ماه چشم تو پر میکشم شبی
آخر پلنگ می شوم از این تلاشها!
#حسین_زحمتکش
حدیث تازه ندارم ولی برای تو بنشین
که باز قصهی نامردی زمانه بگویم
در انتهای خزانم، چه سان امید ببندم
که باز با گلی از ابتدای عشق برویم...؟
#حسین_منزوی
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دِشنۀ دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گُرده ایم
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست، عمری به سر برده ایم
*👇آرش ترین سرباز👇*
حالا که در باغ دلت آرام جانت نیستم
اما ببین بیگانه با سوز نهانت نیستم
با این که در دیوان دل حرف از جدایی می زنی
گل واژه ی گمگشته در حرف و زبانت نیستم
هرچند می گویم غزل اما عزیز نازنین
آگاه از پیچ و خم فن بیا نت نیستم
بر دور خود می چرخی و این سو و آن سو می روی
آیا همان سرگشته ی چرخ زمانت نیستم
فریاد می آید هنوز از ناله و افغان من
اما دگر شرمنده ی لعل دهانت نیستم
آخر چرا خوابی بگو با من تو ای آرام جان
آرش ترین سرباز در ، پیچِ کمانت نیستم
در خواب دیدم آمد و در گوش من آرام گفت
واکُن ببین چشمت *"مدد"*
من در جهانت نیستم
#علی مدد نوروزی
☘️🖊️☘️🌹🌹☘️🖊️☘️