از بس که چاکم بر جگر، آن غمزه بی رحمانه زد
یک نیمه زخمم کُهنه شد،یک نیمه را تا دوختم !
#طالب_آملی
دیدم به آتشبازیات، شوق تماشایی به سر
آتش زدم در خود بیا، گر خود تماشا میکنی
#شهریار
گر چه سر تا پای من مشت غباری بیش نیست
در «هوایش» چون #نسیم از پای ننشینم هنوز
#رهی_معیری
عاشقت بودم و این عشق به جایی نرسید
"تو" خودت ماندی و "من"... کار به "ما"یی نرسید!
#طاهره_اباذری_هریس
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به لطف پادشاهی ز نظر مران گدارا
#حافظ
عشق زنده در روان و در بصر
هر دمی باشد ز غنچه تازهتر
عشق آن زنده گزین کو باقیست
کز شراب جانفزایت ساقیست
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
#مولوی
بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود را
که در بر دارد انگاری هلویی هسته ی خود را
#جواد_منفرد