eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در ازدحام غریبی،زمین مچاله شده و ماه محوِ سکوت سیاه چاله شده کجای ارض و سمائی امام خوبی ها نصیب هر شبمان بغض و آه و ناله شده پیاله ی دلمان پر ز خونِ غیبت شد شرابِ نابِ ظهورت هزار ساله شده یا صاحب الزمان عجل علی ظهورک
ذره ذره هر چه بود از من گرفت دیر دانستم که گیتی رهزن است
‌‌‌‌‌ ‎‌ درد عاشق را دوایی بہتر از معشوق نیسٺ شربت بیمارے "فرهاد" را "شیرین" ڪنید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دل‌که‌رنجیدازکسی‌خرسندکردن‌مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
اختیارم داده اما این عطایش جبر دارد خاک شاید،گِل ولی آیا بر آتش صبر دارد می‌رود تا آسمان با گریه میریزد زمین و طاقت پُر گشتن و خالی شدن را ابر دارد زندگی مانند تعقیب و گریز ببر و آهوست مثل آهویی دویدم قصد جان را ببر دارد ما به دنیا آمدیم اما نیامد او به ما چون انتظار و طاقت مارا فقط یک قبر دارد آتش دل شعله ور میگردد و پروانه هاهم دل پرستش می‌کنند ‌و درکِ آن را گبر دارد
『♥️』 گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟ دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی تر شده‌ست! ⁣
ما با دلمان هنوز مشکل داریم صد سنگ بزرگ در مقابل داریم  معشوق خودش می برد و می دوزد انگار نه انگار که ما دل داریم
گر بدانی حال من گریان شوی بی اختیار ای که منع گریه بی اختیارم میکنی!
ْْْ ْْْ چو ابر، منع من از گریه دور از انصاف است دلم ز گریه سبکبار می شود؛ چه کنم...؟! ✒️
به گُستاخیِ غَم هَرگِز نَدیدَم میهمانی را اگَـر با گِریه بیرونَش کُنَـم با نالـه می‌آیَد
از حیاتم چه نشان مانده، جز این نالهٔ دل یا همین رفتن و برگشتن مرغ نفسی داد و فریاد مکن، مشت به دیوار مکوب که در این خانهٔ مخروبه نمانده ست کسی
اے دل همه رفتند و تو ماندے در راه ڪارَت همه نــاله بــود و بارت همه آه ڪــوتاه ڪنــم قصه ڪه ایـــن راه دراز از چاه به چاله بود و از چاله به چاه ...