eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چندین برابر میشود مستی ، زمانی که... با گریه هر شب پرکنی هی استکانت را ...
گفتی: بخند و شاد باش و بگذر از این عشق گفتم: که خندیدن به چشم تر نمی آید!
من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوش رقیب می‌خوانی
با صد هزار زخم‌ زبان زنده ام هنوز دنیا گمان نداشت به این سخت جانیم
ای گل چقدر از پی گلچین دوانیم این نیست مزد رنج‌ من و باغبانیم پروردمت به ناز که بنشینمت به پای آخر چرا به خاک سیه مینشانیم
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی جانانه را ببینی و جان را فدا کنی
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من زان روی که از جمله گرفتارترم من
من انتقام دلم را زِ هجر میگیرم شَبی که لب بگذارم بر آستان لَبش
حق السکوت می‌طلبند از لبان ِ تو چشمان لاابالی و لب های لات ِ من...
بر سراپای دلاویزت نمی پیچم چو زلف... قانعم ،زان هر دو لبْ یک بوسه بس باشد مرا
شد زلف را نصیب که بوسید پای تو عمر دراز بهر چنین کارها خوش است
فقط اشاره بكن ، تا بگـويمـش بـرود مگر كه نيست اجل تحتِ اختيارِ علی؟