eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
65 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتیم و نشد کس خبر از راز دل ما با نغمه‌ی کس راست نشد ساز‌ِ دل ما صد دام نهادند و به یک بند نیفتاد شهبازِ سبک‌سیرِ فلک‌تاز دل ما با این‌همه آوازه، به مرغانِ چمن نیست یک طایرِ خوش‌نغمه هم‌آواز دل ما... ...
اقرار می‌کنم به گناه و بعید نیست منکر شود خدا و بگوید کجا؟ چه بود؟ یا کریم الصّفح
دلم را که مرور میکنم، تمام آن، از آنِ توست فقط نقطه‌ای از آنِ خودم، روی آن نقطه هم میخ میکوبم، و قاب عکسِ تو را می‌آویزم …
"🥀 چــرا تو ای شکسته دل، خدا خدا نــمی کنی؟ خـــدای بـــی نیاز را چــــرا صـــــدا نــــمی کنی ؟ ســحر بــه بــاغ نــاله ها، گــل مــراد مــی دمد بــه نــیمه شــب چــرا لــبی به نــاله وا نــــمی کنی؟ بـــه هـر لـب دعـای تـو، فـرشته بـوسه مـی زند بـــرای درد بـــی دوا، چـــرا دعــــا نــــمی کـــنی؟ به قطـره، قــطره اشک تــو، خدا نظاره می کـند چـــرا مـــیان گـــــریه ها خـــدا خــــدا نــــمی کنی ؟ دل تـــو مـــانده در قـــفس، جـــدا از آشــیان خود پــــرنده اســــیر را، چـــــرا رهــــا نــــمی کــنی؟ چـــرا کــنون نــمی کنی ز دل غـــبار کینه را؟ چــــرا صـــفا نـــمی دهی حــــرم ســرای سینه را ؟ چــــرا صـــدا نـــمی زنی، شــهیده مدینه را؟ بـــه حــرمت حـــبیبه اش، نـــظر بــه مـا کـــند خدا خــــدا بــه نــاله شــما جـــواب مــی دهد بیا خـــــــدا بـــرات دوری از عـــذاب مـــی دهد بــــیا خــدا، خـدا، خـدا، خـدا" جواد غفورزاده 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌞دوباره صبح زیبایی رسیده 🥀دوباره سر زد از مشرق سپیده 🌞عجب نقشی زده نقاش عالم 🥀چه تصویر قشنگی آفریده 🌞سلام صبحتون بخیر 🥀امروزتون خدایی ❤️و پُر از حس خوب زندگی️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســرمــست مــن از باده ذڪـــر صلواتم مـــن والـــه و دلـــداده ذڪــــر صلواتم هرڪس به هوای رخ یاری ست به تعظیم مــن خــاضـــع و افتـــاده ذڪــر صلواتم 🌺🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🍃🌺
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم نه طاقت خاموشی، نه میل سخن داریم آوار پریشانی‌ست، رو سوی چه بگریزیم؟ هنگامه حیرانی‌ست، خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار آیا، وسواس هزار اما کوریم و نمی‌بینیم، ورنه همه بیماریم دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته‌ست امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمی‌بریم، ابریم و نمی‌باریم ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب گفتند که بیدارید؟ گفتیم که بیداریم. من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
- دنیا برای اهل نظر چشمگیر نیست استاد دلبری است ولی دلپذیر نیست هر قدر سبز جلوه کند دشت روزگار پیش نگاه حق‌نگران جز کویر نیست راهی که می‌روی به لجنزار می‌رسد بیراهه است جاده‌ء وهمت، مسیر نیست دیگر نبند امید به چنگال و  یال خود وقتی که شیر در تله افتاده، شیر نیست مرغی که در قفس به هوا فکر می‌کند بااینکه بین بند نشسته اسیر نیست سرمایه‌ای به پای گدایی نمی‌رسد آن دست‌ها که خرج دعا شد فقیر نیست
ریزَد مسیح را عرقِ خِجلَت از جَبین گر بشنود شمیمِ شفایِ تو یا علی ...
منظور من از شعر و غزل چشم نگار است آهنگ صدایش به خدا همچو سه تار است هر چند زمستان شده و سرد همه دهر با او همه جا تا به ابد فصل بهار است "عاصی"
👤 مجنون به ریگ بادیه غم‌های خود شمرد یاد زمانه‌ای که غم دل حساب داشت...
چُــون قنارےهاے آزاد از قَفس پھنہ‌ے پَـرواز مۍخواهد دِلـَمـ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌