eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه رفته است بر این بینوا؟نمی پرسی؟ کجاست شور و شر من؟کجا؟نمی پرسی مگو که از غم این سالخورده باخبری تو سالهاست که حال مرا نمی پرسی
ناگهان در جهان بی روحم دختری را غریق غم دیدم دختری که درون چشمانش تکه ای کوچک از خودم دیدم...!
آن لب تب‌دار را یک بار بوسیدن شفاست وای از این دارو که از بیمار پنهان کرده‌ای
آدم و حوّا و سيب و گندم و طَرد از بهشت ما به يك لبخند تلخش دين و دنيا داده ايم .
من مست خواهم شد درون استکانت حتی اگر سم هم به خوردم داده باشی
آرزوی خنده ات را داشتم، ممکن نشد پس بگیر... این آرزوی خنده دارم را ! بگیر...
دست معمار وجودم چون بنا کرد از ازل خشت من از عشق کرد و مهر مهرویان ملاط
در تمام شعر ها می بوسمت ، اما نترس بوسه را ارشاد قبل از چاپ سانسور می کند 🙈
نیمه جانم کرد! اما تیر آخر را نزد ....
دو به یک بر جان من افتاده اند و هیچ گاه از پسِ یک قلب عاشق،مغز عاشق بر نمی آیم دگر!
تو را با حسرتی کُهنه، گرفتم تنگ در آغوش خدا حاجت‌رَوا سازَد، تمامِ تنگدَستان را ✌️
عشق‌ است‌ و شورِ شیطنت‌ِ شاعرانه‌اش دیوانه‌شو که عقل در این حد فهیم نیست..