eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از آن زمان که رقیبم به حال من خندید ندیده اشک مرا هیچکس، مگر نامه به حکم غیرت من، چون که نام توست بر آن نمی شود بسپارم به نامه بر، نامه
کاش روزی حال و روز بهتری پیدا کنم گوهری بی قیمتم؛ انگشتری پیدا کنم عکست از اشک روان من مکدر شد؛ ببخش! می روم سنگ صبور دیگری پیدا کنم کشتی جانم به سوی مرگ راه افتاده است سخت می ترسم؛ مبادا لنگری پیدا کنم!
"به روی نامه‌هایت قطرهٔ اشک است غمگینی"! تو می پرسیدی و با چشمِ خون انکار می‌کردم
خطوطِ چهره‌ی من٬ شرحِ حالِ عاشقی است نگاه کن که پس از «او» چه خواندنی شده‌ام!
بعد از هزار مرتبه خواهش، دم وداع چیزی نداشتم که بگویم... گریستم!
این زن ڪه دستش را رها ڪردی قسمت شـده مـرد خـودش باشد چـشم از هـمه عـالـم بــپوشاند فڪرش پی درد خـودش باشـد...
بعد از هزار مرتبه خواهش، دم وداع چیزی نداشتم که بگویم... گریستم!
شکستنی شده ام اعتراف میکنم، اما ز جنس شیشه ی عمر توام مزن به زمینم!
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !؟ چه کرد با دل من آن نگاه شـیرین، آه!
آن قدر نوشتیم و نوشتیم و نوشتیم تا در بُنِ این دفترمان خاطره گشتیم آن قدر نگفتیم و نگفتیم و نگفتیم تا سوی قطار ابدیت شده، رفتیم 🌿
کاش روزی حال و روز بهتری پیدا کنم گوهری بی قیمتم؛ انگشتری پیدا کنم عکست از اشک روان من مکدر شد؛ ببخش! می روم سنگ صبور دیگری پیدا کنم کشتی جانم به سوی مرگ راه افتاده است سخت می ترسم؛ مبادا لنگری پیدا کنم!
درب و داغانم و ناکوک ،مرا می فهمد هرکه از عرش زمین خورده و بیچاره شده یا خیالی به سرش بوده و با حادثه ای کاخ رویاش فرو ریخته آواره شده بد بهم ریخته احوال دلم چون مردی که نظر خورده ی چشمان حسود است ولی هر بلایی که سرش آمده مردم گفتند خوردن چوب خطا بوده و کفاره شده مثل شیخی که شده شهره ی تقوا، به تقی وا شده قفل دلش ،مانده که یکباره چطور!؟ با وجود همه ی ذکر و دعاهای شبش غرق و دلبسته ی یک دختر بدکاره شده مثل آن قطره ی باران که عطش داشته تا به زمین بوسه زند ،غرق شود در دل آن شادمان آمده از بخت بدش در حوضی مهره ی بازی تکراری فواره شده نامه ی عاشق دلسوخته ای هستم که وقت تقدیم گرفتار خجالت شده است آنقدر رفته و در آمده هربار از جیب هر کجا تا به تنش بوده زهم پاره شده گیج و نافرم ترین حالت یک انسانم بعد تفسیر شدن های غلط در جمعی که به لیچار توهم زده ها مهمانِ اشک سردی است که منجر به غزلواره شده @gida13