eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نبستم دل به مهر ديگران اما ز کوی تو ز بس نامهربانی ديدم ای نامهربان رفتم...
از فاصله دور ببین سوختنم را پروانه‌ای و دوری از این شمع، صلاحَت
هر رفتنی به سوی تو برگشت می‌خورد ما را به جُز طواف حریمت مدار نیست
سلامۍ بۍجواب ازجانبِ خوبان نمۍماند بہ سمتِ ڪربلا هرصُبح میگویمـ سَلامـ آقا.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ما آنچه کرده‌ایم، فدای تو سر به‌سر ای سنگدل چه مانده که با ما نکرده‌ای؟
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 تبادل 🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ رنجورم و با تاب و توانی که ندارم دلتنگ توام، ای تو همانی که ندارم!🌱 دعوتید 😍 به جایی پر از تک‌بیتی‌های ناب و اشعار خواندنی 🌷🌸 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3074097165C81f23b4808 ━━━━💠🌸💠━━━━ @sherhaye_nab
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
از دستش ندیدنا🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ دارم من از این‌ همه جـدایی گـله‌ها چـون راه که دور مانده از قافـله‌ها مهــریه‌ی سـنگین و لبـاس و تـالار؛ انـداخــته بــین مـن و تـو فاصله‌ها ━━━━💠🌸💠━━━━
خوشبحال شهدا عاشق و شیدا رفتند در نبرد هوس و عقل شکوفا رفتند کاش امروز که ما در وسط معرکه ایم خود نبازیم که سایر به تماشا رفتند همِّ من غیرت ماها و حیای همه است این سرا نیست که با ما،همه فردا رفتند در نبرد هوس و عقل ببازم هر بار این چه میدان نبردیست،اِباها رفتند خواهرم با خبری خون چه خان هایی ریخت بد حجابی شده دیوار و به حاشا رفتند من شکایت کنم از تک تک این مرد و زنان که ندانند چه سر ها که ز تن ها رفتند
گفتم از گریه مگر باز شود عقده دل آن هم از طالع برگشته گره شد به گلو..