eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
دلبرا! من از شراب عشق مخمورم هنوز چون به وصلم وعده دادی، از چه مهجورم هنوز؟
مثل سابق غزلم ساده و بارانی نیست هفت قرن است درین مصر فراوانی نیست به زلیخا بنویسید نیاید بازار این سفر یوسف این قافله کنعانی نیست حال این ماهی افتاده به این برکه‌ی خشک حال حبسیه‌نویسی‌است که زندانی نیست چشم قاجار کسی دید و نلرزید دلش بشنوید از من بی‌چشم که کرمانی نیست با لبی تشنه و بی‌بسمل و چاقویی کُند ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی نیست عشق رازی‌است به اندازه‌ی آغوش خدا عشق آن‌گونه که می‌دانم و می‌دانی نیست ✍
در مانده‌ام به درد دل بی علاج خویش و ز بد مزاجی دل کودک مزاج خویش جان را مگر به مشعلهٔ دل برون برم زین روزهای تیره و شبهای داج خویش
یا تو، یا ... نه، هیچ کس غیر از تو در ذهنم نبود... عشق حتی وقت مُردن بوی ایمان می دهد..!!!
به جز تو قلب خودم را به هیچ کس نسِپردم تو هم غمی به جهانم اضافه کردی و رفتی...
. رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد دل‌شوره‌ی ما بود دل‌آرام جهان شد...
‌ آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم بے تـو اے آرام جان یا ساختم یا سوختم
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ ببخش! بی‌خبری از تو طاقتم را کشت وگرنه دوست ندارم مزاحمت باشم ━━━━💠🌸💠━━━━
دهخدا تجربه‌ی عشق ندارد، ورنه معنی مرگ و جدایی به یقین هر دو یکی‌ست!
بی حرمتی ست پا نزدن بر بساط عقل وقتی که عشق این همه اصرار میکند...!
از بس به چارچوب محبت مقیدیم هرجا که دم زده کوتاه آمدیم از حال ما زِ اهلِ شریعت سوال شد هر مذهبی -به‌ غیر جنون- گفت مرتدیم دنیا به کام ماست، چه باک از نگاه‌ها حرف‌ و حدیث‌ و شایعه بوده‌‌ست‌ از قدیم کسی به منطقِ ما قد نمی‌دهد باشد قبول، اهلِ‌ جهان‌ خوب‌ و‌ ما بدیم..‌.
یک ثانیه خورشیدم و یک ثانیه ابرم تلفیق غم و شادی و دلتنگی و صبرم ...
خسته ام خسته تر از کودک کبریت فروش زیر باران و ... کسی گفته گدا می فهمی..؟
دیوانه ها باید باشند در باد این را فقط یک قاصدک می‌فهمد و من
از ادایش معنی "اینجا میا" فهمیده‌ام هیچ‌کس چون من نمی‌داند زبان ناز را!
صید را صیاد با زنجیر بندد دست و پای ؛ دست تو نازم که صدها دل به یک موبسته ای..!
. نمی دانم چرا دست از سر من بر نمی داری چرا اینگونه ای در خواب من تا صبح بیداری به محض اینکه پلکم رفته رفته می شود سنگین برایم شعر می خوانی برایم چای می آری بهم می ریزم از چیزی که رنگی دارد از رفتن نباید آخر هر جملهء خود نقطه بگذاری چنان لبریزم از گفتن که بر پبراهنم حتی تورا فریاد کرده جوهر خودکارم انگاری پریشانیِ گیسویت مرا آرام تر کرده  چه هنجاری برایم ساختی با نابهنجاری برایم نیمه شب تک بیت صائب می فرستد باز رگ خواب من افتاده به دست مردم آزاری...
نمی‌دانند خوبان صیدِ چون من دیرتسخیری😎 تو می‌دانی ولی عاشق ‌نگهداری نمی‌ دانی 🌱
یک ثانیه خورشیدم و یک ثانیه ابرم تلفیق غم و شادی و دلتنگی و صبرم ...
گران گشتم به چشمش بس که رفتم بی‌سبب سویش مرا زین پای بی‌فرمان چه‌ها بر سر نمی‌آید...
. و عشق چیست به جز اینکه سال‌ها هر شب کنار بالش خود قبل خواب گریه کنی؟
. چشم را سمت حرم خیره کن و حرف بزن بگو آقا بخدا نیست دگر صبر و قرار...
_جان🏴 آشفته حال وپرزغباروغریق اشک همچون ملائکه زغمت گریه میکنیم
🏴 چـه نعمتی ست که خدا داده بر محبانش که قطعه ای ز بهشت اش بود بروی زمین
🌱 گر با دگران به ز منی، وای به من ور با همه کس همچو منی، وای همه