eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
65 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
زندگی نیست بجز عشق بجز حرف محبت به کَسی وَر نه هر خار و خَسی زندگی کرده بَسی…
. جان چه خونها خورد تا از صفحه دل پاک کرد نقطه سهوی که نامش را سویدا کرده بود
کاش آن‌کس که به تو حق قضاوت می‌داد به من سوخته دل فرصت صحبت می‌داد چه نیازی‌ست به خون‌خواهی دشمن وقتی به گنه‌کاری ما دوست شهادت می‌داد دل بریدی زِ من و عهد شکستی، آری عشق هر جا که نباید به تو جرأت می‌داد تا پر و بال بگیری و به جایی برسی چی کسی بیشتر از من به تو فرصت می‌داد؟ هر که از نام تو پرسید همین را گفتم گل سرخی که فقط بوی نجابت می‌داد
این سیب‌های سرخ برای نچیدن است دل‌بستنم مقدمه‌ی دل‌بریدن است حتی کلاف کهنه‌ نخ هم نمی‌دهم بالای یوسفی که برای خریدن است زیباترین نبودی و من ماه خواندمت این است عشق، عشق بدی را ندیدن است! دنیا پر‌ از صداست، تو گاهی سکوت کن گاهی سکوت گام نخست شنیدن است بی دوست آسمان قفسی می‌شود وسیع ای دوست! عشق لذّت با هم پریدن است 🌿
🍃 "انا من شروط" یعنی که ولای توست توحید حـرمـت نشسته هـر کس ، حـرم خـدا نشسته 🌾
دنیا تمام تشنهٔ نور است نازنین دیگر زمان، زمان ظهور است نازنین از بس‌که در هم است شب و روز روزگار انگار روز حشر و نشور است نازنین برگرد سوی وادی کنعان عزیز مصر! دل‌ها بدون نور تو کور است نازنین تزویر زیر نام تو بازارها زده است کالای زور و زر به وفور است، نازنین دنبال ردّ شعله‌ای از چشم‌های تو موسای سینه راهی طور است نازنین خورشید قرن‌هاست که بر روی نیزه‌هاست یا در میان تشت و تنور است، نازنین ای آخرین ذخیرهٔ هستی ظهور کن دنیا تمام تشنهٔ نور است، نازنین!
‏کاش سمت حرمت باز شود پنجره‌ها بــاز از دوریـت افتاده به کارم گره‌ها
پرسید یکی که عاشقی چیست؟! گفتم که مپرس از این معانی... آنگه که چو من شوی ببینی.. آنگه که بخواندت به‌خوانی..
زبباترین غزل که به چشمم رسیده است.. ترکیب چشم وگونه و لبخند ناب توست...
‌با رقیبان سخن از کشتنِ ما می‌گوید... کشتن آن است که با غیر سخن می‌گوید!
از شعر و استعاره و تشبيه برتری با هيچكس بجز تو نسنجيده‌ام تو را...