eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
55 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
اما کم و بسیار! چه یک بار چه صد بار تسبیح تو ای شیخ رسیده است به تکرار! سنگی سر خود را به سر سنگ دگر زد صد مرتبه بردار سر از سجده و بگذار از فلسفه تا سفسطه یک عمر دویدیم آخر نه به اقرار رسیدیم نه به انکار در وقت قنوتم به کف، آیینه گرفتم جز رنگِ ریا، هیچ نمانده است به رخسار!! تنهایی خود را به چهار آینه دیدم بیزارم، بیزارم، بیزارم، بیزار ای عشق مگر پاسخ این فال تو باشی مشت همه را بازکن، ای کاشف اسرار...
دَستَم نِمی‌رِسَد به بُلندایِ چیدَنَت بایَد بَسَنـده کَرد به رؤیایِ دیدَنَت
🍃 ارث حیدر را به میدان برده در میدان شام لا فـتـی الّا عـلـی مُنـجـر بـه الّا زینب است
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 امشب که رقابت عقاب و یوز است هشیاری و اتحاد، دشمن‌سوز است از لطف دعای مردم ان‌شاءالله در آخر کار تیم ما پیروز است ✍️، ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ 🌸 حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه: اگر ایران‌دوست هستید امیدآفرینی کنید. 🌺 امیدآفرینی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران مستدام باد! ❤️•┈┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈┈•❤️
صدایت می‌زنیم از دور و مشتاقیم پاسخ را گر امشب هم به ما دشنام می‌گویی، سلام از ماست...
باشد که نباشیم که بدانند نماندن بلدیم ...
. طومار محبّتی که دل نقطه‌ی اوست پیچیدم و گفتم بفرستم برِ دوست چون غنچه ز شوق، خودبه‌خود وا گردید از شادی او، نگنجید به پوست... 🌾
مرا گویی که: جان بُگذار و فرمایی که: دل خون کن بِجان و دل مطیعم، هر چه گویی، هر چه فرمایی 🌾
چه کسی می‌داند که تو، در پیله تنهایی خود تنهایی؛ چه کسی میداند، که تو در حسرت یک روزنه در فردایی! پیله‌ات‌ را بگشا؛ تو به اندازه پروانه شدن ، زیبایی:) 🌱'
بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم بجز عشق به جز عشق دگر کار نداریم در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک بجز مهر به جز عشق دگر تخم نکاریم چه مستیم چه مستیم از آن شاه که هستیم بیایید بیایید که تا دست برآریم چه دانیم چه دانیم که ما دوش چه خوردیم که امروز همه روز خمیریم و خماریم مپرسید مپرسید ز احوال حقیقت که ما باده پرستیم نه پیمانه شماریم شما مست نگشتید وزان باده نخوردید چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم نیفتیم بر این خاک ستان ما نه حصیریم برآییم بر این چرخ که ما مرد حصاریم  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🍃 بوسه بر عکست زدم تَرسم که قابش بِشکَنَم قابِ عکس توست اما شیشه یِ عمرِ من است
آقا! از آن بـــــالا به این پایین نگاهی کن درمـــــــان درد مـردم شهــــــر تباهی کن کشکـــــــول ناداری مان خالیِ از نورست ما را گدای خود بدان ای شاه و ماهی کن دلهایمـــــــان در کوره باطل سیاهی رفت با آن ید بیضـــــای خود محوِ سیاهی کن ای نام حق بر کاغذی زببــــا به نستعلیق رحمی به کــاغذ پاره بی حرف کاهی کن خوبــان کبوترهــــــــــای اهلیِ منــــار تو فکـــــری به حال ما کبوترهای چاهی کن
در نبودت دلمـــــــان غصه فراوان دارد *زندگی درد بزرگیست که جــریان دارد رعد سختی خفه در حنجره‌ها جا مانده چشــــم ها هم هوس ریزش باران دارد شده بازار صداقت همه‌جا خوار وکساد گذر حیـله ولی سکه و دکـــــــــان دارد مثل حــــافظ سـر آن بید شده می لرزد هر کسی در دل خود شعله ایمــان دارد ناخــــــــدا! زود بیـا کشتی ما را دریاب باز دریـای بدی نیت طوفــــــــــان دارد جمعه و منتظــر عیـد حضورت هستیم دیدن مـــــاه نوی روی تو امکـان دارد؟ *برگرفته از شعر جناب علی صفری؛ "زندگی درد قشنگیست که جریان دارد" ✒️
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
من ماه شبی دارم بی اوست شبم تاریک من همنفسی دارم دور است، ولی نزدیک ... حق‌شناس
چیزی نمانده تا روی شیشه ی مغازه ی عتیقه فروشی ها ببینیم آگهی زده شده یک دل صاف و ساده که عاشقی کردن بلد باشد خریداریم
نزن چشمک نکن بازی مرا کمتر هوایی کن نباید عاشقم باشی فقط فرمانروایی کن تو چون شهزاده ای هستی به بالا می‌نشینی پس ز یک آدم شبیه من خودت را انزوایی کن
چه حسی دارد این شب ها شبیه بوم نقاشی کشیدم روی آن رویا ولی طرحش فروپاشی عجب عشق عجیبی شد که هرجا شعر میگویم به جای به به و چه چه فقط کردند فحاشی منِ تنها شب و غم ها تو سطر اول اشعار غزل ها دیده زخمم را برای هر نمک پاشی
نوشته خداوندا...🙏 آنان ڪه به من بدی ڪردند، سڪوت را به من آموختند آنان ڪه از من انتقاد ڪردند، راه درست زیستن را به من آموختند آنان ڪه مرا تحقیر ڪردند، صبر و تحمل را به من آموختند آنان ڪه به من خوبی ڪردند، انسانیت را به من آموختند پس ای مهربانم.... به همه آنهایی ڪه در رشد من سهمی داشتند خیر دنیا و آخرت عطا فرما     صبحتون گلباران و بخیر 🌜 💞🕊💞         
💚🍃 فریاد که من از همه دیدارِ تو را مُشتاق‌ترم وَز همه محروم‌تَرم  
نیشکر چون بشکند ، شاخه نباتش می کنند اندکی بشکن خودت را این همه تلـخی چرا ♥️°
گرم یادآوری یا نه من از یادت نمی‌کاهم تو را من چشم در راهم! ♥️°
دوست‌می‌دارم تو را باآنڪه می‌دانم ز جور آن‌ڪه آخر می‌ڪندبا خاڪ یڪسانم تویی ♥️
سلاااااااام. صبحتون بخیر بابت کم کاری این چند وقت معذرت خواهی میکنم ان‌شاءالله جبران میکنم
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ برخیز و صبحِ مردمِ یک شهر خسته را با چشم های روشن شعرت به خیر کن ━━━━💠🌸💠━━━━
باید برای مثل تو گریانمان کنند هم صبح هم غروب پریشانمان کنند باید برای مثل تو ابر بهار شد باید برای مثل تو بـارانمان کنند ما آدم توأیم به توحید چشم تو سجده می آوریم که انـسانمان کنند حالا که سائل کرم خانه ات شدیم اصلاً بعید نیست سلیمانمان کنند این اشکها نتیجه ی اسلام است پس گریه می کنیم مسلمانمان کنند گیرم برات سینه ی عریان نداشتیم یک شب خلاصه می رسد عریانمان کنند روزیه خلق با کرم نوکـران توست گندم شدیم سفره ی احسانمان کنند فردا که روز آه و پریشانی همه است اگر گذاشت پـریشانمان کنند : ❤️ آغاز می‌کنیم هفته ی خود را به این کلام ای کشته‌ ی فتاده به هامون... السلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حیرت‌زده در حسرت یک نیم نگاهم آیـینهٔ انــدوه و غـم و غـصه و آهم فریادرسی کو که شود منجی دل‌ها؟ در قـافـلهٔ منتظـران چـشم به راهم خورشید درخشانِ نهان در پس ابری در حسرت ماه‌تو در این شام سیاهم ای روح سحر، قبلهٔ من، صبح امیدم روشن شده از نور حضور تو پگاهم طوفان زد‌ه‌ام در دل دریای خروشان در کشتی عشقت بده ای نوح پناهم
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد شاید این باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد ...