شب آن شب که عشق پر میزد میان کوچه بازارم
تو را در کوچه میدیدم که پا در کوچه بگذارم
به یادم هست باران شد تو این را هم نفهمیدی
من آرام رفتم تا برایت چتر بردارم...
تو می لرزیدی و دستم، چه عاجز میشدم وقتی
تو را میخاست بنویسد بروی صفحه، خودکارم
میان خویش گم بودی میان عشق و دلتنگی
گمانم صبح فهمیدی که من آن سوی دیوارم
هوا تاریک تر میشد تــو زیر ماه میخواندی
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
[ چه شد در من؟! نمیدانم فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم ]
از آن پس هرشب این کوچه طنین عشق را دارد
تو آن سو شعر میخوانی من این سو از تو سرشارم
سحر از راه میآید تو در خورشید می گنجی
و من هرروز مجبورم زمان را بی تو بشمارم
شبانگاهان که برگردی به سویت باز میگردم
اگر چه گفته ام هرشب که این هست آخرین بارم
# نجمه زارع
میباری ای باران و میشویی زمین را
امّا نمیشویی دل اندوهگين را
رگباری و سیلی ولی دانم که هرگز
آبی بر آتش نیستی ، جان حزین را
#حسین_منزوی
『شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت، این دل خیالپرست..』
- فریدون مشیری
عشق یعنی که به یوسف بخورد شلاقی
درد تا مغز و سر جان زلیخا بدود
#علی_عدالتجو
من که از یاد تو بی خوابم عزیز
نوش جانت خواب راحت!
شب بخیر...🌙
#محمدمهدی_بومری
من خانه خراب و جمع آنها قصبه
دارند همیــشه بر سیـاهی غلبه
آقا و بزرگـوار و خـاکی ، در کل
عشق اند تمــام دوســتان طلبه
#محمدجواد_منوچهری
#روز طلبه
تا آسمان بندگی باران ندارد
این شوره زار زندگی پایان ندارد
ماهی و حوض خانه، حتی تار و پودِ
قالیچه ی مادر بزرگم جان ندارد
مهمان سرایی خسته ام تاریک و بی روح
متروکه ای که سال ها مهمان ندارد
ابر سیاه غم که عالم را گرفتی
نم نم بخوان این خیمه روضه خوان ندارد
دنیا بدون آیه های محکم عشق
درکی درست از سوره ی انسان ندارد
#مارال_افشون
خوشبخت منم که حوزه مأوای من است
گنجشکم و درس عشق آوای من است
شاگرد امام صادقم؛ مکتب عشق!
مجنون منم و امام، لیلای من است!
#بداهه
#محسن_علیخانی
در پیش خلق سروم و نزد تو مثل بید
مجنون همیشه سر به ارادت خمیده است
#امیرحسین_پورعزیز
رقیب گفت بر این در
چه میکنی شب و روز؟
چه میکنم! دل گم کرده باز میجویم...
#سعدی
غم داد و گرفت تا ابد شادی را
دیوار کشید راه آزادی را
یک روز نشسته بی خیالم شده عشق
گم کرده دلم مسیر آبادی را...
#محمدجواد_منوچهری
قصدِ رفتن مکن ای دوست
که با رفتن تو
دل ز ما می رود و،
نیمهی جان میماند!
#راحم_تبریزی
نیست برتر آنکه دارد
قصر و گنجِ بی شمار
برتر آنست که داند
عشق را تفسیر چیست؟
#راحمتبریزی
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت
صحیح است
صحیح است
صحیح است
#ملک_الشعرای_بهار 🌙
❤️🍂☕️❤️
در جهان تا بود از قبله و محراب نشان
قبله جان نبود جز رخ جانانه مرا
#سیدعلی_عمادالدین_نسیمی
#اللهم
#عجل #لولیک
#الفرج
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
#مهدی_فرجی
ای دریغا که پس از آن همه جان بازیها،
بر سر کوی تو بی نام و نشانیم هنوز..
#اديب_نيشابورى
خلقت از کوثر لبخند تو آغاز شدست
با کلید تو دَرِ گنجهی حق باز شدست
از بهشت آمدهای تاج پیمبر بشوی
حضرت ختم رسل با تو سرافراز شدست
همه دیدند به فرمان نبی معجزه شد
غافل از اینکه به دستان تو اعجاز شدست
بلبلی گفت که تسبیح تو را کرده غزل
قمریان شاد که تسبیح تو آواز شدست
کهکشانها همگی حول شما میگردند
عشق رازیاست که با جاذبه ابراز شدست
در پی علّت ایجاد جهان فهمیدیم
خلقت از کوثر لبخند تو آغاز شدست
#علی_رفیعی_وردنجانی
او غرق کتاب لمعه، من لقمه بدست
در بحر کتاب رفته تا صفحه ی شصت
در خانه ی کوچکم نشسته است مدام
عشقی که میان من و حاج آقا هست
#سمیه_خردمند
سخت است خدایی اتوی جامه ی تو
در وقت فراق خواندن نامه ی تو
اینها همه یک طرف، بشددت ماندم
درشستن و پیچاندنِ عمامه ی تو
#سمیه_خردمند
#طنز_طلبگی